فهرست کتاب


تفسیر نور جلد 7

حاج شیخ محسن قرائتی‏

سوره کهف آیه 12

(12) ثُمَّ بَعَثْنَهُمْ لِنَعْلَمَ أَیُّ الْحِزْبَیْنِ أَحْصَی لِمَا لَبِثُواْ أَمَداً
سپس آنان را برانگیختیم (و بیدارشان کردیم) تا معلوم سازیم کدام یک از آن دو گروه، مدّت خواب و درنگ خود را دقیق تر شماره می کند.
نکته ها:
اینکه کدام گروه دقیق تر می شمارند، شاید اشاره به آیه ی 19 همین سوره باشد که اصحاب کهف نسبت به مدّت خواب ودرنگ خود اختلاف داشتند. (قال قائل منهم کم لبثتم...)
خداوند همه چیز را از آغاز می داند و عالم است، بنابراین مراد از «لنعلم» یا این است که خدا به زبان مردم سخن گفته و یا اینکه آنچه را خدا می داند، تحقق بخشیده وبه صحنه آورد.

سوره کهف آیه 13

(13) نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُم بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ ءَامَنُواْ بِرَبِّهِمْ وَ زِدْنَهُمْ هُدیً
ما داستان آنان (اصحاب کهف) را به درستی برای تو حکایت می کنیم. آنان جوانمردانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم.
نکته ها:
مردم نسبت به فساد و جامعه ی فاسد سه دسته اند:
الف: گروهی در فساد جامعه هضم می شوند. (آنان که هجرت نکنند و ایمان کامل نداشته باشند.) (کنّا نخوض مع الخائضین)
ب: گروهی که در جامعه ی فاسد، خود را حفظ می کنند. (مثل اصحاب کهف) (انّهم فتیة آمنوا)
ج: گروهی که جامعه ی فاسد را تغییر می دهند و اصلاح می کنند. (مثل انبیا و اولیا) (یزکّیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة)
در روایات آمده است که اصحاب کهف، جزء اصحاب ویاران حضرت مهدی علیه السلام خواهند بود.**منتخب الاثر، ص 485.***
پیام ها:
1- داستان سرایی و قصه ی حق وحقیقی گفتن، کار هر کس نیست. (نحن نقصّ)
2- داستان اصحاب کهف مهم و مفید است. (نبأ)، خبر مهم و مفید است.
3- بهره گیری از حقایق و عبرت های تاریخ، از روشهای تربیتی قرآن است. (نحن نقصّ نبأهم بالحقّ)
4- قصه های قرآن، حقیقت دارد و ساختگی یا آمیخته به اوهام و تحریف شده نیست. (بالحقّ)
5 - حرکت وتلاش انسان، سبب رشد وهدایت اوست. (آمنوابربّهم وزدناهم هدی )
6- ایمان و هدایت مراتبی دارد. (زدناهم هدیً)

سوره کهف آیه 14

(14) وَرَبَطْنَا عَلَی قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُواْ فَقَالُواْ رَبُّنَا رَبُّ السَّمَوَ تِ وَ الْأَرْضِ لَن نَّدْعُوَاْ مِن دُونِهِ إِلَهاً لَّقَدْ قُلْنَآ إِذاً شَطَطاً
و ما به دلهایشان نیرو و استحکام بخشیدیم، آنگاه که آنان بپاخاستند و (برخلاف عموم مردم) گفتند: پروردگار ما همان پروردگار آسمان ها وزمین است، هرگز جز او (کسی را به) خدایی نخواهیم خواند، چرا که در این صورت حرف خطایی گفته ایم.
نکته ها:
«شَطَط»، به معنای افراط در دوری از حقّ و گفتنِ حرف باطلی است که به هیچ وجه قابل قبول نباشد.
پیام ها:
1- آرامش و پایداری دلها به دست خداست. (ربطنا)
2- در برابر انحرافات جامعه، نشستن جایز نیست، باید قیام کرد. (اذقاموا)
3- امدادهای الهی، در سایه ی ایمان، وحدت، قیام و توکّل بر اوست. (ربطنا علی قلوبهم اذ قاموا)
4- قیام در برابر ستمگر، نیاز به ایمانی استوار و دلی مطمئن دارد. (ربطنا علی قلوبهم اذ قاموا)
5 - ایمان واقعی همراه با قیام است. (ربطنا علی قلوبهم اذ قاموا)
6- موحّد واقعی، هرگز سراغ شرک نمی رود. (لن ندعوا من دونه الهاً)
7- ثمره ی توحید در ربوبیّت، (ربّنا ربّ السموات و الارض) توحید در بندگی است. (لن ندعوا من دونه الهاً)
8 - شرک، انحراف بعید و فاحشی است که هرگز قابل عفو نیست. (شططاً)