فهرست کتاب


تفسیر نور جلد 7

حاج شیخ محسن قرائتی‏

سوره اِسراء آیه 104

(104) وَقُلْنَا مِن بَعْدِهِ لِبَنِی إِسْرَ ءِیلَ اسْکُنُواْ الْأَرْضَ فَإِذَا جَآءَ وَعْدُ الْأَخِرَةِ جِئْنَا بِکُمْ لَفِیفاً
و پس از آن (غرق فرعون) به بنی اسرائیل گفتیم: در این سرزمین مستقر شوید، پس چون موعد آخرت فرا رسد، همه ی شما را با هم گرد خواهیم آورد.
نکته ها:
«استفزاز» به معنای بیرون کردن با زور است. قرآن بارها به این شیوه ی ظالمان نسبت به اولیای الهی و ناکام ماندنشان اشاره کرده است. ابراهیم را در آتش افکندند، خدا آتش را سرد کرد، یوسف را به چاه انداختند، عزیز مصرش کرد. پیامبر را از مکّه بیرون کردند، خداوند حکومتِ جهان اسلام را به او عطا کرد. این سنّت و قانون الهی است که در برابر مکر اهل باطل، تدبیر مناسب دارد.
«لفیف»، به معنای گروه های به هم پیوسته و انبوه می باشد.
پیام ها:
1- منطق طاغوت، خشونت وتبعید است ومردان حقّ را تحمّل نمی کنند. (فاراد)
2- در برابر اراده ی طاغوت، اراده و قهر خداوند است. (فاراد... فاغرقناه)
3- هرچند فکر گناه، گناه نیست، امّا اراده ی خطرناکی همچون تبعید پیامبران، قهر الهی را به دنبال دارد. (فاراد... فاغرقناه)
4- همه ی قدرت نمایی طاغوت ها، در زمین ومحدود است. (فی الارض)
5 - عذاب الهی، پس از اتمام حجّت است. بعد از آمدن معجزات، (اغرقناه)
6- پایان کار طاغوت ها و همکارانشان، هلاکت نابودی است. (اغرقناه و من معه جمعیاً)
7- کمک به ستمگران سبب شریک شدن در هلاکت آنان است. (من معه)
8 - رهبران فاسد در هلاکت مردم نقش دارند. (اغرقناه و من معه)
9- آنان که چند روزی بر منطقه ای حاکم می شوند، باید پاسخگوی خدا در قیامت باشند. (اسکنوا الارض... جئنا بکم لفیفاً)

سوره اِسراء آیه 105

(105) وَبِالْحَقِّ أَنزَلْنَهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ وَمَآ أَرْسَلْنَکَ إِلَّا مُبَشِّراً وَنَذِیراً
و ما قرآن را به حقّ نازل کردیم و به حقّ نازل شد و ماتورا جز به عنوان بشارت دهنده و بیم رسان نفرستادیم.
پیام ها:
1- سلامت قرآن تضمین شده است. هم خداوند قرآن را به حقّ نازل کرد، هم وحی الهی به سلامت به مقصد رسید و شیاطین نتوانستند آسیبی به آن رسانند. (بالحق انزلناه و بالحق نزل)
2- محور کار پیامبران، بشارت و انذار است و حقِّ کاستن و افزودن بر وحی را ندارند. (بشیراً و نذیراً)
3- مسئولیّت پذیرش یا نپذیرفتن مردم با پیامبر نیست و کسی حقّ تحمیل عقیده بر دیگران را ندارد. (ما ارسلناک الاّ مبشّرا و نذیرا)
4- بشارت و انذار در کنار هم مؤثّر است. (مبشّراً و نذیراً)

سوره اِسراء آیه 106

(106) وَقُرْءَاناً فَرَقْنَهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَی النَّاسِ عَلَی مُکْثٍ وَنَزَّلْنَهُ تَنزِیلاً
و قرآنی که آن را بخش بخش کردیم تا آن را با تأنّی ودرنگ بر مردم بخوانی و آن را آنگونه که باید به تدریج نازل کردیم.
نکته ها:
یکی از اعتراض های کفّار این بود که چرا قرآن یکباره نازل نمی شود، (لولا نزّل القرآن جملة واحدة)**فرقان، 32.*** این آیه پاسخی به گفته ی آنان است.
آیات قرآن چون با حوادث مختلف ارتباط دارد و برای رفع نیاز همه ی طبقات در طول تاریخ است، بخش بخش نازل شده تا با رویدادهای گوناگون، تطبیق داشته و برای منتظران دلچسب تر باشد. مثلاً اگر آیات جهاد در زمان صلح نازل می شد، در جایگاه واقعی خود نبود.
تدریج، یکی از سنّت های الهی است، چه در آفرینش، که جهان را در شش روز آفرید و چه در نزول قرآن، با آنکه می توانست یکباره نازل کند یا بیافریند.
نزول تدریجی آیات قرآن برای آن بود که علم به آن توأم با عمل به آن شود. البتّه از نزول تدریجی قرآن، ارتباط دائمی پیامبر صلی الله علیه و آله با مبدأ وحی نیز استفاده می شود.
پیام ها:
1- بخش بخش شدن قرآن به اراده خداوند است. (فرقناه)
2- تعلیم و تربیت و ارشاد، باید تدریجی باشد. (فرقناه، علی مکثٍ)
3- تلاوت تدریجی قرآن، شنونده را برای آیات دیگر تشنه و منتظر می کند. (علی مکثٍ) «مُکث» آرامش همراه اطمینان است.
4- یک مربّی و مصلح، باید برای دراز مدّت برنامه داشته باشد و از زمان و نیازمندی های جدید غافل نباشد. (علی مکثٍ)
5 - گرچه روح بزرگ پیامبر ظرفیّت دریافت همه ی وحی را یکجا دارد، امّا مردم کم ظرفیّتند و باید به تدریج آن را دریابند. (لتقرأه علی الناس علی مکثٍ)
6- قرآن، علاوه بر جنبه ی تعلیمی، جنبه ی اجرایی هم دارد که باید به تدریج اجرا شود. اجرای صدها دستور در جامعه ای که صدها فساد دارد، یکباره محال است. (نزّلناه تنزیلا)