سوره اِسراء آیه 98
(98) ذَ لِکَ جَزَآؤُهُم بِأَنَّهُمْ کَفَرُواْ بَِایَتِنَا وَقَالُواْ أَءِذَا کُنَّا عِظَماً وَ رُفَتاً أَءِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَدِیداً
آن (دوزخ) کیفر آنان است، بدان جهت که کافر شدند و گفتند: آیا پس از آنکه (مردیم و به صورت) استخوان و (مثل کاه) ریزریز شدیم، آیا واقعاً به صورت آفریده ی جدیدی برانگیخته خواهیم شد؟
نکته ها:
«رُفات»، ذرّات کاه است که چنان ریز شده که دیگر قابل شکستن نیست.**مفردات راغب.***
پیام ها:
1- قهر خدا نسبت به کافران، بی دلیل نیست، بلکه نتیجه ی عملکرد خودشان است. (ذلک بانّهم)
2- کافران بر انکار معاد دلیل ندارند و آنچه می گویند یا از روی استهزا، یا تعجّب و یا استبعاد است. (ءانّا)
3- معاد، جسمانی است. (عظاماً و رفاتاً، خلقاً جدیداً)
سوره اِسراء آیه 99
(99) أَوَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّ اللَّهَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَوَ تِ وَالْأَرْضَ قَادِرٌ عَلَی أَن یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ وَجَعَلَ لَهُمْ أَجَلاً لَّا رَیْبَ فِیهِ فَأَبَی الظَّلِمُونَ إِلَّا کُفُوراً
آیا نیاندیشیده اند خداوندی که آسمان ها و زمین را آفریده است، بر آفریدن مثل این مردم نیز تواناست؟ و خداوند برای آنان مدّتی معیّن کرده که شکّی در آن نیست، امّا ستمگران سرباز زده و جز به کفر به چیزی تن نمی دهند.
نکته ها:
«لاریب فیه» یعنی جای هیچ تردیدی در قرآن نیست، نه آنکه کسی تردیدی در آن نمی کند.
قرآن بارها برای شک زدایی از معاد، به آفرینش آسمان ها وزمین وعظمت دستگاه خلقت و قدرت الهی بر آفرینش، اشاره کرده است. (ءانتم اشدّ خلقاً ام السماء بناها)**نازعات، 27.*** آیا آفرینش شما سخت تر است یا آسمان که آن را بنا نهاد؟ یعنی بهترین دلیل بر امکان وجود یک چیز، واقع شدن و بودن آن است.
در قیامت، استخوان های پوسیده همان استخوان های دنیوی و روح ملحق شده به آنها همان روح است، امّا قرآن «مثلهم» می گوید، مانند خشتی که اگر در هم کوبیده و دوباره از همان گل خشتی بسازند، می گویند: این مثل اوّلی است، نه عین آن. با آنکه موادّش همان مواد است.**تفسیر نورالثقلین.*** (مثلهم)
پیام ها:
1- بهترین دلیل بر امکان معاد، توجّه به قدرت الهی در طبیعت است. (اولم یروا)
2- زندگی دنیا چند روزی بیشتر نیست، کافران این همه سرسختی نکنند، یا مرگشان می رسد، یا قیامت. (جعل لهم اجلاً)
3- بی توجّهی به قدرت خداوند و استبعاد قیامت، عملی ظالمانه است، (فأبی الظالمون) و ظلم زمینه ی کفر است. (الاّ کفورا)
سوره اِسراء آیه 100
(100) قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِکُونَ خَزَآئِنَ رَحْمَةِ رَبِّی إِذاً لَّأَمْسَکْتُمْ خَشْیَةَ الْإِنفَاقِ وَ کَانَ الْإِنسَنُ قَتُوراً
بگو: اگر شما خزانه دار رحمت پروردگارم بودید، قطعاً از ترس انفاق (و تهی دستی،) چیزی به کسی نمی دادید. وانسان تنگ نظر و بخیل است!
نکته ها:
«قَتور» از «قِتر» به معنای بخل وامساک از بخشش است.
پیام ها:
1- کثرت مال اثری در سخاوتِ افراد حریص وبخیل ندارد. بعضی انسان ها سیری ناپذیرند و هرچه بیندوزند، باز نگران کم شدن آنند. (لو انتم تملکون خزائن... لأمسکتم...)
2- ترس از تهی دستی یکی از ریشه های بخل است. (امسکتم خشیة الانفاق)
3- سرچشمه رفتار بشر، روحیّه وخصلت های اوست. (امسکتم...کان الانسان قتورا)