سوره اِسراء آیه 79
(79) وَمِنَ الَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسَی أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَاماً مَّحْمُوداً
و پاسی از شب را بیدار باش و تهجّد و عبادت کن، و این وظیفه ای افزون برای توست، باشد که پروردگارت تو را به مقامی محمود وپسندیده برانگیزد.
نکته ها:
«هَجود» به معنای خوابیدن است و «تَهجّد» به معنای برطرف کردن خواب با عبادت می باشد.
نماز شب از نمازهای بسیار با فضیلت است و در سوره های مزّمل و مدّثر آمده است: (قم اللّیل الاّ قلیلاً) در روایات بیش از 30 فضیلت برای نمازشب برشمرده شده است که به برخی از فضایل آن اشاره می شود:
* تمام انبیا نمازشب داشتند. نماز شب، رمز سلامتی بدن وروشنایی قبر است. نماز شب، در اخلاق، رزق، برطرف شدن اندوه، ادای دین و نورچشم مؤثّر است.**سفینة البحار.***
* نماز شب، گناه روز را محو می کند و نور قیامت است.**بحار، ج 84، ص 140.***
* امام صادق علیه السلام می فرماید: پاداش نماز شب آن قدر زیاد است که خداوند می فرماید: (فلاتعلم نفس ما اخفی لهم من قرة اعین جزاء بما کانوا یعملون) هیچ کس پاداشی را که برای آنان در نظر گرفته شده نمی داند.**سجده، 16.***
* امام صادق علیه السلام می فرماید: شرف مؤمن، نماز شب است و عزّتش، آزار واذیّت نکردن مردم.
* ابوذر کنار کعبه مردم را نصیحت می کرد که برای وحشت و تنهایی قبر، در دل شب دو رکعت نماز بخوانید.
* محروم کسی است که از نماز شب محروم باشد.
* بهترین شما کسی است که اطعام کند، سلام را آشکارا بدهد و هنگامی که مردم در خوابند، نماز بخواند.
سه چیز بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله واجب بود و بر دیگران مستحبّ: نماز شب، مسواک و سحرخیزی.**تفسیر فرقان.***
در کلمه ی «مقاماً» عظمت نهفته است (به خاطر تنوین) و در روایات آمده که «مقام محمود» همان شفاعت است.**تفسیر نورالثقلین.***
حضرت علی علیه السلام می فرماید: اعمال بد و گناهان انسان، موجب محرومیّت از نمازشب می شود.**بحار، ج 87، ص 145.***
خداوند به تمام قطعات زمان سوگند یاد کرده است. مثلاً: (والفجر)**فجر، 1.***، (والصبح)**مدّثر، 34.***، (والنهار)**شمس، 3.***، (والعصر) اما به سحر سه بار سوگند یاد شده است: (واللیل اذا یسر)**فجر، 4.***، (واللیل اذا عسعس)**تکویر، 17.***، (واللیل اذ ادبر)**مدّثر، 33.*** یعنی سوگند به شب هنگام تمام شدنش. و در باره ی استغفار در سحر دو آیه آمده است: (وبالاسحار هم یستغفرون)**ذاریات، 18.***، (المستغفرین بالاسحار)**آل عمران، 17.***
پیام ها:
1- نماز شب بر پیامبر اسلام واجب بود. (فتهّجد به نافلة لک) آری مقام رهبری، مستلزم تکالیف سنگین تری است.
2- دل شب بهترین زمان برای عبادت است. (و من اللیل فتهجّد)
3- مقامات پسندیده معنوی، در سایه ی عبادت وعبودیّت پیدا می شود. (فتهّجد، مقاماً محموداً)
4- ما با عبادت های خویش، حقی بر خدا نداریم که طلب کنیم، هرچه هست، امید است و فضل او. (عسی)
5 - نماز شب به تنهایی کافی نیست، کمالات دیگری نیز لازم است. (عسی)
6- تا کسی خود گامی به سوی کمال برندارد، خداوند او را به مقامی نمی رساند. (فتهجّد... یبعثک ربّک)
7- مقامی ارزشمند است که نزد خدا پسندیده باشد، وگرنه شهرت های پوچ، ارزشمند و ماندگار نیست. آری دود به هوا و بالا می رود، ولی روسیاه است. (یبعثک ربّک)
8 - خداوند، خودش شفاعت را برای اولیا پسندیده است، نه آنکه اولیای الهی نسبت به بندگان از خدا مهربان تر باشند. (یبعثک ربّک مقاماً محموداً)
سوره اِسراء آیه 80
(80) وَقُل رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَناً نَّصِیراً
و بگو: پروردگارا! مرا با ورودی نیکو و صادقانه وارد (کارها) کن و با خروجی نیکو بیرون آر و برای من از پیش خودت سلطه و برهانی نیرومند قرار ده.
نکته ها:
صدق، بهترین وصف و حالت یک کار و یک شخص در آغاز و انجام آن است. چه بسا کارهایی که آغاز غیر صادقانه دارد و با قصد ریا، سمعه، فریب، برتری جویی و مانند آن شروع می شود، یا آغازی صادقانه دارد، ولی پایانی آمیخته به غرور، عُجب، منّت، حبط و سوءعاقب پیدا می کند و برکات آن محو می شود. رمز شکست بسیاری از حرکت ها، نبود صداقت در آنها و قطع امداد الهی از آن است.
امام صادق علیه السلام می فرماید: هرگاه برای ورود به کاری، ترس و وحشت داشتی این آیه را بخوان و اقدام کن.**تفسیر نورالثقلین.***
انسان به جایی می رسد که از «صدّیّقین» می شود، هرچه می گوید عمل می کند و هرچه را عمل می کند، می گوید.**تفسیر المیزان.*** قلب و زبان و عملش یکی می شود.
از مصادیق «سلطان نصیر»، داشتن جانشینی لایق، یاری باوفا و وزیری دلسوز و کاردان است.
پیام ها:
1- خواسته های خود را در برابر خداوند به زبان بیاوریم. (وقل ربّ)
2- دعایی که همراه با نماز و بعد از آن باشد، اثر بیشتری دارد. (اقم الصلوة... فتهجّد... و قل ربّ...)
3- دعا کردن را هم باید از خدا آموخت که چگونه بخوانیم وچه بخواهیم. (و قل ربّ ادخلنی...)
4- یکی از اصول مدیریّت، آینده نگری و دوراندیشی است. (اخرجنی مخرج صدق)
5 - مهم تر از آغاز نیک، پایان و فرجام خوب است. نباید به آغاز شیرین دلخوش بود، بلکه باید از خطر بدعاقبتی به خدا پناه برد. (اخرجنی مخرج صدق)
6- رهبری یک نهضت جهانی که شروع و پایانش صادقانه و بی انحراف باشد، بدون دعا و استمداد از خدا و دریافت امداد الهی ممکن نیست. (ربّ اخرجنی)
7- همه ی امور به دست خداست و باید از او مدد خواست (ادخلنی، اخرجنی، اجعل)
8 - کسب قدرت برای اهداف مقدّس ارزش دارد. (واجعل لی من لدنک سلطاناً)
9- مؤمن، نصرت و امداد را تنها از خدا می طلبد. (من لدنک سلطاناً نصیرا)
سوره اِسراء آیه 81
(81) وَقُلْ جَآءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَطِلُ إِنَّ الْبَطِلَ کَانَ زَهُوقاً
و بگو: حقّ آمد و باطل نابود شد، همانا باطل، نابود شدنی است.
نکته ها:
«حقّ»، به معنای ثابت و باقی است. لذا خدا و هرچه از سوی باشد حقّ است. «حقّ» یکی از نام های خداوند است. کلمه ی «زَهوق» به معنای رفتن است. «زهق نفسه» یعنی روح از بدنش خارج شد.
برای این آیه مصادیقی همچون ظهور اسلام، ورود به مدینه، فتح مکّه و شکستن بت ها را گفته اند که در همه ی آنها باطل شکست خورده است. ولی آیه دارای مفهوم گسترده ای است و فنای باطل و بقای حق را نوید می دهد.
قرآن می فرماید: (نقذف بالحقّ علی الباطل فیدمغه)**انبیاء، 18.*** ما حقّ را بر سر باطل می کوبیم و آن را نابود می سازیم. و در این صورت است که باطل رفتنی است. بنابراین حقّ باید با قدرت و کوبنده بر باطل هجوم آورد.
بقای حقّ و نابودی باطل یک سنّت وقانون الهی است، نه پنداری و تصادفی، هر چند پیروان حقّ کم طرفداران باطل زیاد باشند. چرا که حقّ همچون آب، ماندگار و باطل مانند کف، ناپایدار و فانی است. (فامّا الزَبَد فیذهب جُفاءً و امّا ما ینفع الناس فَیَمکث فی الارض)**رعد، 17.***
پیام ها:
1- پیامبر باید با قاطعیّت، پیروزی نهایی حقّ را به مردم اعلام کند. (قل جاء الحق)
2- باید حقّ را به میدان آورد تا باطل از بین برود. (جاء...زهق)
3- عاقبت، باطل رفتنی و نابودی شدنی است و حقّ، باقی و پایدار. (جاء...زهق) (فعل ماضی نشانه قطعی بودن است.)
4- از جلوه ها و مانورهای باطل نباید هراسید که دوامی ندارد. (کان زهوقاً)