سوره اِسراء آیه 73
(73) وَإِن کَادُواْ لَیَفْتِنُونَکَ عَنِ الَّذِی أَوْحَیْنَآ إِلَیْکَ لِتَفْتَرِیَ عَلَیْنَا غَیْرَهُ وَ إِذاً لَّاتَّخَذُوکَ خَلِیلاً
و بسا نزدیک بود که تو را از آنچه به تو وحی کردیم غافل کنند تا چیز دیگری غیر از وحی را به ما نسبت دهی، و آنگاه تورا دوست خود گیرند.
نکته ها:
در روایات می خوانیم که مشرکان از پیامبر اکرم درخواست احترام به بت ها یا مهلت یکساله برای ادامه بت پرستی داشتند و پیامبر نزدیک بود که بپزیرد، ولی خداوند او را حفظ کرد اما این روایات مردود است و با اصل عصمت و قاطعیّت پیامبر که در آیات دیگر قرآن آمده و سیره ی حضرت است، سازگار نیست.**تفسیر المیزان.***
صاحب تفسیر اطیب البیان می گوید: اینکه در آیه، «عن الّذی اوحینا» آمده است، نه «عمّا اوحینا» نشان می دهد که تلاش کفّار برای برگرداندن نظر پیامبر و عنایت او از شخص خاصّی بوده است، نه مطالب وحی شده. امّا اینکه آن شخص چه کسی بوده که خداوند درباره اش وحی فرموده است؟
حدیثی از امام باقر و امام کاظم علیهما السلام نقل شده که درباره ی ولایت حضرت علی علیه السلام است که خداوند از طریق وحی سفارش هایی را به پیامبر کرد. خداوند برای توجه نکردن پیامبر به حسادت مردم و نپذیرفتن و تحمّل نکردن آنان، این آیه را نازل کرد و تلاش های کفّار برای عدول و تغییر موضع پیامبر را بی نتیجه گذارد.
البتّه این کلام با توجّه به کلمه ی «الذی» و حدیث یاد شده قابل قبول است، به شرط آنکه مراد معرّفی حضرت علی علیه السلام در مکّه باشد، چون سوره مکّی است.
پیام ها:
1- کفّار برای جذب انبیا نیز طرح و برنامه می ریزند. (کادوا لیفتنونک)
2- رهبران مذهبی باید از توطئه های دشمن در جهت ایجاد سستی و تغییر در مواضع مکتبی، هوشیار باشند. (کادوا لیفتنونک)
3- اگر دوستی و ارتباط با افراد و کشورها به قیمت چشم پوشی از مکتب و مقدّسات باشد، بی ارزش است. (اذاً لاتّخذوک خلیلاً)
4- تا مسلمانان دست از مکتب و آیین خود بر ندارند، کفّار و دشمنان، دوست واقعی آنان نخواهند شد، دشمن به کم قانع نیست، می خواهد شما را از مکتب جدا کند. (اذاً لاتّخدوک خلیلاً)**نظیر آیه ی (لن ترضی عنک الیهود و لاالنّصاری حتّی تتّبع ملّتهم) یهود و نصارا از تو راضی نخواهند شد، مگر آنکه از کیش و آیین آنان پیروی کنی. بقره، 120.***
سوره اِسراء آیه 74
(74) وَ لَوْلَا أَن ثَبَّتْنَکَ لَقَدْ کِدتَّ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئاً قَلِیلاً
واگر ما تورا استوار نکرده بودیم، هر آینه نزدیک بود که اندکی به آنان تمایل پیدا کنی.
نکته ها:
این آیه با عصمت پیامبر صلی الله علیه و آله هیچ گونه تعارضی ندارد. جمله ی «نزدیک بود گناه کنی» به معنای «گناه کردن» نیست. به علاوه جمله ی «اگر استوار کردن ما نبود...» حالت شرطی دارد، یعنی اگر حمایت ما نبود شاید متمایل می شدی. ولی چون آن بود، تمایل هم پیدا نشد. در موارد دیگر هم شرطِ (اگر) به معنای انجام قطعی نیست، مثل آیه (ولو تَقَوّل علینا بعض الاَقاویل... لقَطّعنا منه الوَتین)**حاقّه، 44 - 46.*** اگر بر ما سخنی دروغ نسبت دهد، شاهرگش را قطع می کنیم. وآیه (لئن اشرکت لیحبطنّ عملک)**زمر، 65.*** اگر شرک بورزی اعمالت تباه می شود. که به معنای انجام شدن آن کارها نمی باشد.
چنانکه امام رضا علیه السلام فرمودند: این آیه از این باب می باشد که به در می گویند تا دیوار بشنود.**«ایّاک اعنی و اسمع یا جاره». تفسیر راهنما.*** و در واقع خطاب آیه به مسلمانان است، نه شخص پیامبر.
پیام ها:
1- اگر لطف و نگهداری الهی نباشد، برای مصونیّت و عصمت پیامبران هم ضمانتی نیست. (لولا ان ثبّتناک)
2- قاطعیّت ونفوذناپذیری در برابر دشمنان وکفّار، از امتیازات انبیاست. (ثبّتناک)
3- خداوند پیامبران را معصوم نگاه می دارد. (ثبّتناک)
4- عقب نشینی در مسائل اعتقادی واصول مکتب، تمایل وگرایش به ظالمان است ورهبران در معرض چنین خطری می باشند. (لولا ان ثبّتناک لقدترکن الیهم)
5 - انحراف حتّی اگر اندک باشد، از کسی مانند پیامبر بسیار است. (شیئاً قلیلاً)
6- کمترین عقب نشینی از اصول و ارزشها نیز ممنوع است. زیرا برای دشمنان یک موفّقیت و پیروزی حساب می شود. (شیئاً قلیلاً)
سوره اِسراء آیه 75
(75) إِذاً لَّأَذَقْنَکَ ضِعْفَ الْحَیَوةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَکَ عَلَیْنَا نَصِیراً
آنگاه دو برابر (کیفر مشرکان) در زندگی و دو برابر در مرگ، عذابت می چشاندیم و برای خویش در برابر قهر ما یاوری نمی یافتی.
نکته ها:
پس از نزول این آیه، رسول خدا صلی الله علیه و آله این دعا را می خواندند: «الّلهم لاتَکلنِی الی نفسی طَرفَة عین»، خدایا! به اندازه ی چشم برهم زدنی مرا به خود وامگذار!
پیام ها:
1- خداوند، هم لطف دارد، هم قهر. (ثبّتناک، اذقناک)
2- رکون، (گرایش و اعتماد) به کفّار، از گناهان کبیره است، چون وعده ی عذاب درباره اش داده شده است. (ترکن الیهم... اذقناک)
3- کیفر کمترین لغزش رهبران، دو برابر دیگران است. هرچه مقام علمی و موقعیّت اجتماعی و معنوی انسان بیشتر باشد، مسئولیّت و خطر هم بیشتر است. (شیئاً قلیلاً... ضعف الحیوة)
4- اگر در قوانین کیفری، برای مسئولین جریمه ی سنگین تری وضع شود، خلاف عدالت نیست. (اذقناک ضعف الحیوة)
5 - در برابر قهر الهی حتّی برای پیامبر نیز هیچ قدرت و مقامی نمی تواند مانع ایجاد کند. (لاتجد لک علینا نصیراً)
6- تمایل به کفّار، سبب تنها ماندن انسان و محروم شدن از نصرت خداوند است. (ترکن الیهم... لاتجد... نصیراً)