فهرست کتاب


تفسیر نور جلد 7

حاج شیخ محسن قرائتی‏

سوره اِسراء آیه 46

(46) وَجَعَلْنَا عَلَی قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَن یَفْقَهُوهُ وَفِی ءَاذَانِهِمْ وَقْراً وَإِذَا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِی الْقُرْءَانِ وَحْدَهُ وَلَّوْاْ عَلَی أَدْبَرِهِمْ نُفُوراً
و بر دلهای آنان (کفّار) پوشش هایی قرار دادیم تا آن را نفهمند ودر گوشهایشان سنگینی (تا حقّ را نشنوند). و چون پروردگارت را در قرآن به یگانگی یاد کنی، آنان پشت کرده و گریزان می شوند.
نکته ها:
«اَکِنّة» جمع «کنان»، یا «کنّ»، به معنای وسیله ی پوشاندن است. «وَقر»، به معنای سنگینی در گوش است. شبیه این آیه در سوره های دیگر**فصّلت، 44 ؛ انعام، 25 ؛ کهف، 57.*** هم آمده است.
بیش از هزار بار در قرآن، از توحید یاد شده است،**تفسیر اطیب البیان. ***ولی متأسّفانه کوردلان از شنیدن آیات توحید و بهره گیری از آنها محروم و ناراحتند، امّا از شنیدن سخن شرک و یاوه خرسند می شوند. (و اذا ذُکِر اللّه وحده اِشمأزّتْ قلوب الّذین لایؤمنون بالاخرة و اذا ذُکِر الّذین من دونه اذا هم یَستبشِرون)**زمر، 45. ***امروز نیز هرگاه بحث از توحید می شود، بعضی متنفّرند، ولی سخن شرقی ها وغربی ها برایشان جاذبه دارد.
قرآن چنین گروه های گریزان از حقّ را به الاغ هایی تشبیه کرده که از شیران رم می کنند. (کانّهم حمرٌ مستنفرةٌ فَرّت من قَسورة)**مدّثر، 50.***
پیام ها:
1- روحِ بسته و دلِ مرده، معارف ناب قرآن را نمی پذیرد. (اکنّةً ان یفقهوه)
2- شنیدن و فهمیدن ساده، غیر از فهم عمیق و لذّت بردن از آن است. (یفقهوه)
3- محروم ماندن از درک معنویّات، نوعی قهر الهی است. (اکنّةً ان یفقهوه)
4- یاد غیر خدا کفر است، یاد خدا و غیر خدا شرک، وتنها یاد خدای یکتا توحید است. (ذکرت... وحده)
5 - توحید در ربوبیّت، سخت ترین چیز برای مشرکان است. (ذکرت ربّک فی القرآن وحده ولّوا...)

سوره اِسراء آیه 47

(47) نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ یَسْتَمِعُونَ إِلَیْکَ وَإِذْ هُمْ نَجْوَی إِذْ یَقُولُ الظَّلِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلاً مَّسْحُوراً
ما داناتریم که چون به تو گوش می دهند، برای چه گوش می دهند و آنگاه که (برای خنثی کردن تبلیغات پیامبر) با هم نجوا می کنند (نیز بهتر می دانیم چه می گویند). آن زمان که ستمگران (به دیگران) می گویند: شما جز از مردی افسون شده پیروی نمی کنید (آن را هم می دانیم).
نکته ها:
در تفاسیر آمده است که هر یک از سران کفّار، شبانه وبدون اطلاع یکدیگر مخفیانه پشت خانه ی پیامبر حاضر می شدند تا در تاریکی، صوت قرآن را بشنوند وسپس تحلیل کنند. گاهی هم در تاریکی به هم برمی خوردند ویکدیگر را شناخته ملامت می کردند که ما خود، دل از صوت محمّد نمی کنیم، مردم چه کار کنند!
این آیه، به پیامبر خدا دلگرمی می دهد که از فرار و بی احترامی کفّار، متأثّر نشود، چون همه چیز بر خدا روشن است.
پیام ها:
1- خداوند، از اهداف و اغراض مردم نیز آگاه است. (نحن اعلم بما یستمعون به)
2- همه ی شنوندگان، حسن نیّت ندارند. (نحن اعلم ...)
3- مبلّغِ حق، نباید با فرار یا تهمت مردم عقب نشینی کند، بلکه باید بداند که زیر نظر خداست و دلگرم باشد. (نحن اعلم ...)
4- دشمنان، چون توجّه مردم را به رهبران الهی می بینند، با تهمت و دروغ به آنان ضربه می زنند. (رجلاً مسحوراً)

سوره اِسراء آیه 48

(48) اُنظُرْ کَیْفَ ضَرَبُواْ لَکَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّواْ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ سَبِیلاً
(ای پیامبر!) بنگر که چگونه برای تو مثلها زدند و در نتیجه گمراه شدند، پس نمی توانند راه حقّ را بیابند.
پیام ها:
1- پیامبر صلی الله علیه و آله و رهبران دینی ومؤمنین، باید از شیوه تبلیغات دشمن آگاه باشند. (انظر کیف)
2- هم برای اثبات حق، هم برای مکدّر ساختن حقایق، می توان از مثال و تمثیل استفاده کرد. (کیف ضربوا لک الامثال)
3- آنان که برای رد کردن دین، منطق ندارند، با مثل زدن، به پیامبر بدگویی و او را تحقیر می کنند. (ضربوا لک الامثال)
4- توهین به رهبران الهی، عامل گمراهی است. (ضربوا لک الامثال فضلّوا)
5 - گمراهی انسان ها به تدریج حاصل می شود، اوّل گرفتار توهین وضرب المثل نابجا می شود، آنگاه به انحراف، سپس به بن بست می رسد. (ضربوا لک الامثال، فضلّوا، فلا یستطیعون سبیلاً)
6- کفر، سرانجامی ندارد. کفّار با بهره گیری از انواع تهمت ومثلها برای ضربه زدن به اسلام، بازهم موفّق نشدند. (ضربوا لک الامثال، فضلّوا، فلا یستطیعون سبیلاً)