فهرست کتاب


تفسیر نور جلد 7

حاج شیخ محسن قرائتی‏

سوره اِسراء آیه 36

(36) وَ لَاتَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُوْلَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً
و از آنچه به آن علم نداری پیروی مکن، چون گوش و چشم و دل، همه ی اینها مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.
نکته ها:
ذکر چشم و گوش و دل در آیه، شاید از باب نمونه باشد، زیرا در قیامت علاوه بر خود انسان، از دست و پا و اعضای دیگر هم سؤال می شود**نور، 24 ؛ یس، 65 ؛ فصّلت، 20.*** و آنها به سخن آمده، اعتراف می کنند.**شاید عبارت «کل اولئک» اشاره باشد که این سه عضو، از باب نمونه است، وگرنه بدون «کلّ اولئک» هم معنای آیه تمام بود.***
در طول تاریخ، بسیاری از فتنه ها و نزاع ها، از قضاوت های عجولانه یا حرف های بی مدرک ونظریه های بدون تحقیق و علم، بروز کرده است. عمل به این آیه، فرد و جامعه را در برابر بسیاری از فریب ها و خطاها بیمه می کند. چرا که خوش بینی بیجا، زودباوری وشایعه پذیری، جامعه را دستخوش ذلّت وتسلیم دشمن می کند.
تقلید کورکورانه، پیروی از عادات وخیالات، تبعیّت از نیاکان، باور کردن پیشگویی ها، خواب ها، حدس ها و گمان ها، قضاوت بدون علم، گواهی دادن بدون علم، موضعگیری، ستایش یا انتقاد بدون علم، تفسیر و تحلیل و نوشتن و فتوا دادن بدون علم، نقل شنیده های بی اساس و شایعات، نسبت دادن چیزی به خدا و دین بدون علم، تصمیم در شرایط هیجانی و بحرانی وبدون دلیل وبرهان، تکیه به سوگندها و اشک های دروغین دیگران، همه ی اینها مصداق «لاتقف ما لیس لک به علم» بوده و ممنوع است.
به مقتضای روایات متواتر و معتبر، پیروی از اصول قطعی شرعی (مانند فتوای مجتهد، یا علمی که به اطمینان های نزدیک به یقین اطلاق می شود) پیروی از علم است. همچنان که مردم از نسخه ی پزشک متخصّص و دلسوز، علم پیدا می کنند، از فتوای مجتهد جامع الشرایط و متّقی نیز علم به حکم خدا پیدا می کنند. بنابراین این مرحله از علم کافی است، هر چند علم درجاتی دارد و مراحل عمیق تر آن مانند: علم الیقین، حقّ الیقین و عین الیقین می باشد.
امامان معصوم علیهم السلام ، اصحاب خود را از شنیدن و گفتن هر سخنی باز می داشتند و به آنان توصیه می کردند که دربانِ دل و گوش خود باشید. ودر این امر، به این آیه استناد می کردند.
چنانکه امام صادق علیه السلام برای متنبّه کردن شخصی که هنگام رفتن به دستشویی، توقّف خودرا در آنجا طول می داد تا صدای ساز وآواز همسایه را بشنود، این آیه را تلاوت کرد وفرمود: گوش از شنیده ها، چشم از دیده ها ودل از خاطرات مؤاخذه می شود. امام سجاد علیه السلام نیز فرمود: انسان حقّ ندارد هرچه می خواهد بگوید.**تفسیر نورالثقلین.***
پیام ها:
1- زندگی باید براساس علم واطلاعات صحیح ومنطق وبصیرت باشد. (لاتقف ما لیس لک به علم)
2- بازار شایعات را داغ نکنیم و با نقل شنیده های بی اساس، آبرو و حقوق افراد را از بین نبریم. (لا تقف ...)
3- قرآن بساط ساحران، کاهنان و پیش گویان را که مردم ساده لوح را دور خود جمع می کنند، بر هم می زند. (لاتقف ما لیس لک به علم)
4- راه شناخت، تنها حس نیست، دل نیز یکی از راههای شناخت است. (السمع و البصر و الفؤاد)
5 - در قیامت، از باطن و نیّات هم بازخواست می شود. (الفؤاد)
6- ایمان به قیامت وحسابرسی، عامل پیدایش تقواست. (کلّ اولئک... مسئولا)
7- بهره برداری صحیح نکردن از جسم و امکانات، مؤاخذه خواهد داشت. (کلّ اولئک کان مسئولا)

سوره اِسراء آیه 37

(37) وَ لَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّکَ لَن تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا
و در زمین با تکبّر و سرمستی راه مرو، قطعاً تو زمین را نخواهی شکافت و در بلندی به کوه هانخواهی رسید.

سوره اِسراء آیه 38

(38) کُلُّ ذَلِکَ کَان سَیِّئُهُ عِندَ رَبِّکَ مَکْرُوهاً
همه ی اینها، گناهش نزد پروردگارت ناپسند است.
نکته ها:
از جامعیّت اسلام اینکه علاوه بر مسائل اعتقادی، سیاسی، نظامی واقتصادی، برای کارهای جزئی مانند رفت وآمد بیرون خانه نیز دستور دارد. از جمله اینکه:
الف: (واقصد فی مشیک)**لقمان، 61.*** در راه رفتن، میانه رو باش.
ب: (ولا تمش فی الارض مرحاً) در زمین با تکبّر و سرمستی راه نرو.
ج: (و عباد الرحمن الذّین یمشون علی الارض هوناً)**فرقان، 63*** بندگان خدا آنانند که در زمین با آرامش و بی تکبّر راه می روند.
د: از قارون هم انتقاد می کند که هنگام عبور در کوچه و بازار، با تکبّر و جلال و جبروت ظاهر می شد.**قصص، 79.***
در سیره ی پیامبر اسلام است که وی حتّی روز فتح مکّه بر الاغی بدون پالان سوار شد. امام حسن مجتبی علیه السلام نیز با داشتن مرکب های زیاد، پیاده به مکّه می رفت. اینها نشانه ی فروتنی اولیای دین است. حضرت علی علیه السلام نیز از اوصاف متّقین، راه رفتن متواضعانه را بر می شمارد. «و مشیهم التواضع»**نهج البلاغه، خطبه 193.***
پیام ها:
1- تکبّر، حتّی در راه، رفتن از نظر قرآن نکوهیده است. (ولا تمش فی الارض مرحاً)
2- راه مقابله با تکبّر، توجّه دادن به ضعف ها وعجزهاست. (انّک لن تخرق الارض)
3- خصلت های درونی در رفتار انسان اثر گذار است. (ولا تمش فی الارض مرحاً)
4- بدی اعمال زشت در همه ی ادیان الهی امری ثابت است. (کان سیّئه...مکروها)
5 - اوامر و نواهی پروردگار، در جهت رشد و تربیت انسان است. (عند ربّک)