سوره اِسراء آیه 32
(32) وَلَا تَقْرَبُواْ الزِّنَی إِنَّهُ کَانَ فَحِشَةً وَسَآءَ سَبِیلًا
به زنا نزدیک نشوید، که کار زشت و راه بدی است.
نکته ها:
رابطه ی نامشروع جنسی (زنا)، مفاسد و زیان های فردی، اجتماعی و خانوادگی فراوانی بدنبال دارد و لذا در اسلام حرام شده و در قرآن، در کنار شرک، قتل**(الذین لایدعون مع اللّه الهاً آخر و لایقتلون النفس التی حرّم اللّه الا بالحق و لایزنون) فرقان، 68.*** و سرقت**(...اذ جاءک المؤمنات یبایعنک علی ان لایشرکن باللّه و لایسرقن و لایزنین...) ممتحنه، 12.*** آمده است. گوشه ای از مفاسد زنا از این قرار است:
1- سرچشمه ی بسیاری از درگیری ها، خودکشی ها، فرار از خانه ها، فرزندان نامشروع، بیماری های مقاربتی و دلهره برای خانواده های آبرومند است.
2- زناکاران چون برای شهوترانی سراغ هم می روند، میانشان انس و الفت عمیق و آرامش نیست.
3- زناکار، طرف مقابل را شریک زندگی نمی داند، وسیله ی اطفای شهوت می داند.
4- زنا، سبب کاهش تشکیل خانواده از طریق ازدواج و موجب به وجود نیامدن ارتباطهای فامیلی و قطع صله ی رحم است. چون باز شدن راه زنا، بی رغبتی به ازدواج را در پی دارد.
5 - در زنا، احساس تعهّد و تکلیف نسبت به بقای نسل و تربیت کودک نیست و احساس پدری و مادری از میان می رود.
6- زنا، نظام ارث بری را بر هم می زند و وارث واقعی معلوم نمی شود.
7- سبب از بین رفتن شخصیّت و هویّت انسانی می شود و موجب مرگ های زودرس می گردد. «یذهب بالبهاء ویعجّل الفناء»**بحار، ج 77، ص 58.***
8 - چون ارتکاب زنا، بدون زحمت و خرج نیست، زناکار برای ارضای هوس خود، به سراغ گناهان زیادی می رود. مثلاً گاهی برای کامیابی، تهمت، ارعاب و قتل دست می زند.
9- در جامعه، فرزندان نامشروع و بی هویّت پدید می آید، که زمینه ی بسیاری از مفاسد و جرائم است و مصداق روشنی برای فحشا است.
اسلام برای پیشگیری از زنا، برنامه هایی ارائه داده است، از قبیل:
1- ممنوعیّت اختلاط زن و مرد در بعضی مکان ها.
2- ممنوعیّت خلوت مرد با زن نامحرم.
3- حرمت زینت زن برای نامحرمان.
4- حرمت نظر به نامحرم و دست دادن با نامحرم و پرهیز از فکر زنا و تماشای عکس های تحریک کننده.
5 - مجازات شدید برای زناکار.
6- توصیه به ازدواج و پایین گرفتن مهریّه.
7- نکوهش از ازدواج دیر هنگام.
8 - عبادت شمردن همسرداری و تلاش برای خانواده.
پیام ها:
1- جاذبه بعضی گناهان به حدّی است که نزدیک شدن به آن هم خطر دارد. (لاتقربوا)
2- نه فقط زنا، بلکه از مقدّمات زنا هم باید پرهیز کرد. (گاهی یک نگاه، تلفن، نامه و تماس، زمینه ی ارتباطهای نامشروع می شود.) (لاتقربوا)
3- زنا، در طول تاریخ عملی زشت و ناپسند، و در ادیان دیگر نیز حرام بوده است. (کان فاحشةً)
4- در نهی از منکر، زشتی گناه را بیان کنیم. (لاتقربوا... ساء سبیلا)
5 - زنا هم گناه است، هم راهی برای گناهان دیگر و هم سبب بدعاقبتی است. (ساء سبیلاً)
سوره اِسراء آیه 33
(33) وَلَا تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَن قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَناً فَلَا یُسْرِف فِّی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُوراً
وکسی را که خداوند، (قتل او را) حرام کرده است نکشید، مگر به حقّ. وهر کس مظلوم کشته شود، قطعاً برای ولیّ او تسلّط (و اختیار دیه یا قصاص) قرار داده ایم، پس نباید در کشتن (و قصاص) زیاده روی کند، چرا که آن (ستمدیده به طور عادلانه) یاری و حمایت شده است.
نکته ها:
«فلایسرف فی القتل» یعنی در قصاص بیش از قاتل رانکشید و یا او را مثله نکنید، چنانکه در جاهلیّت چنین رسمی وجود داشته است.
قتل نفس و آدم کشی از گناهان کبیره است. هر کس در غیر مورد قصاص یا فساد، کسی را بکشد، گویا همه ی مردم را کشته است، (من قتل نفساً بغیر نفسٍ او فسادٍ فی الارض فکاّنما قتل النّاس جمیعاً)**مائده، 32.*** و کیفر چنین قتلی دوزخ ابدی است. (من یقتل مؤمناً متعمّداً فجزائه جهّنم خالداً فیها)**نساء، 93. ***این کیفر، برای کسی که اسلحه بکشد و تهدید به قتل کند و به عنوان مفسد و محارب شناخته شود، نیز ثابت است.**مائده، 33.***
در روایات یکی از مصادیق «ولیّ»، حضرت مهدی علیه السلام شمرده شده که انتقام جدّ عزیزش امام حسین علیه السلام را خواهد گرفت.**تفسیر نورالثقلین.*** (فقد جعلنا لولیّه سلطاناً)
حمایت خداوند از مظلوم و سپردن حقّ قصاص به ولیّ دم 7 هم عامل بازدارنده از آدم کشی است و هم بازدارنده از اسراف در قصاص. (جعلنا لولیّه سلطاناً)
پیام ها:
1- هر انسانی حقّ حیات دارد، حتّی غیر مسلمانی که با مسلمانان سر جنگ نداشته باشد، مصونیّت جانی و مالی دارد. (لا تقتلوا النفس ...)
2- قانون الهی، محور ارزشها و حرمت هاست. (حرّم اللّه)
3- خودکشی حرام است. (لا تقتلوا النّفس الّتی حرم اللّه)
4- از نظر اسلام، کشتن افراد، در مواردِ حق (همچون قصاص، دفاع، ارتداد، لواط یا زنای محصنه) جایز است. (الاّ بالحق)
5 - مظلوم، هر که باشد باید مورد حمایت قرار گیرد. (من قتل مظلوماً... منصوراً)
6- قرار دادن حقّ قصاص، برای حمایت از مظلوم است. (جعلنا لولیه سلطاناً)
7- در قصاص باید خشم و غضب مهار شود و عدالت مراعات گردد. (فلا یسرف فی القتل)
8 - در مورد متجاوزان نیز عدالت باید رعایت شود. اولیای مقتول، حقّ ندارند به عنوان قصاص، بیش از یک نفر را بکشند و از مظلومیّت مقتول سوء استفاده کنند. (فلا یسرف)
9- قاتل را مُثله نکنید و در نوع و کیفیّت قصاص، ناجوانمردی نکنید. (فلا یسرف فی القتل)
10- از سنّت های الهی، حمایت از مظلوم است. (انّه کان منصورا)
سوره اِسراء آیه 34
(34)وَلَا تَقْرَبُواْ مَالَ الْیَتِیمِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّی یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَ أَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولاً
و به مال یتیم، جز به بهترین راه (که به نفع یتیم باشد) نزدیک نشوید، تا آنکه به حدّ بلوغ ورشدش برسد. (که آنگاه اموالش را به او بر می گردانید) وبه پیمان وفا کنید، که (در قیامت) از عهد و پیمان سؤال خواهد شد.
نکته ها:
کلمه ی «اَشُدّ» از «شَدّ»، به گره محکم گفته می شود و در اینجا منظور مرحله ی رشد یتیم و استحکام جسمی و روحی در حفظ اموالش می باشد.
قرآن درباره ی حفظ حقوق یتیم و مراعات حال او و رسیدگی و تکفّل امور یتیمان سفارش فراوان کرده است. ولی چون احتمال لغزش مالی و سوء استفاده کردن از اموال یتیمان بسیار است، لذا هشدار بیشتری لازم است، به گونه ای که از نزدیک شدن به آن نیز نهی شده و تصرّف ظالمانه در اموال یتیمان، خوردن آتش شمرده شده است.**نساء، 10.***
وقتی این آیه نازل شد، مسلمانان از حضور بر سر سفره ی ایتام کناره گرفتند و آنان را منزوی ساختند. آیه ی دیگری نازل شد که مراد از نزدیک نشدن، سوءاستفاده است، والاّ افراد مصلح نباید به بهانه ی تقوا، یتیمان را رها کنند. (و ان تخالطوهم فاخوانکم واللّه یعلم المفسد من المصلح)**بقره، 220.***
در حدیث می خوانیم: مراد از عهد و پیمانی که مورد سؤال است، محبّت و دوستی و اطاعت از علیّ علیه السلام است.**بحار، ج 24، ص 187.***
پیام ها:
1- اسلام، پشتیبان محرومان، ضعیفان و یتیمان است. (لاتقربوا مال الیتیم)
2- هر جا احتمال سوءاستفاده باشد، باید بیشتر سفارش کرد.**به همین دلیل، حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه، در مورد رعایت حقوق اجیر، کشاورز، زن و یتیم، سفارش بیشتری کرده است. مانند: «اللّه اللّه فی الایتام» نهج البلاغه، نامه 47.*** (لا تقربوا)
3- جاذبه ی مال به قدری زیاد است که نزدیک شدن به آن هم گاهی گناه و حرمت را در پی دارد. (لا تقربوا)
4- کودکان، حقّ مالکیّت دارند. (مال الیتیم)
5 - ارث یکی از اسباب مالکیّت است. (مال الیتیم)
6- تصرّف در مال یتیم مشروط به رعایت بالاترین و پرثمرترین شیوه هاست. (اگر منافع یتیم در گردش مال اوست، باید آن را به کار انداخت، نه آنکه بی تفاوت ماند.) (لاتقربوا... الا بالّتی هی احسن)
7- در تصمیم گیری های مالی، باید منافع و مصالح یتیمان مراعات شود. (الاّ بالّتی هی احسن)
8 - تصرّف نابجا و حیف و میل اموال یتیمان، ممنوع است. (لاتقربوا... الا بالّتی هی احسن)
9- زمان واگذاری مال یتیم به خود او، وقتی است که به بلوغ فکری و اقتصادی و جسمی برسد. (حتّی یبلغ اشدّه)
10- به پیمان ها - هرچه و با هر که باشد - وفادار باشیم. (اوفوا بالعهد)
11- توجّه به مسئولیّت، انسان را از گناه باز می دارد. (انّ العهد کان مسئولا)