فهرست کتاب


تفسیر نور جلد 7

حاج شیخ محسن قرائتی‏

سوره اِسراء آیه 27

(27) إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُواْ إِخْوَنَ الشَّیَطِینِ وَکَانَ الشَّیْطَنُ لِرَبِّهِ کَفُوراً
همانا اسرافکاران برادران شیطان هایند و شیطان نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس بود.
نکته ها:
کلمه ی «اَخ» در عربی هم به معنای برادر، هم به معنای ملازم و همراه می باشد. مثل «اخو السفر» به کسی که پیوسته در سفر است، و «اخو الکرم» که به انسان کریم گفته می شود. برادری گاهی نسبی است، گاهی مسلکی ومرامی؛ اسرافکاران برادران مسلکی شیطانند. «اِخوان الشیاطین» یعنی کسانی که در مسیر شیطان و همراه اویند.
در قرآن، پیوسته از وسوسه یا ولایت شیطان بر افراد، سخن به میان آمده است، اما تنها موردی که «اِخوان الشیاطین» آمده این آیه است، یعنی اسرافکاران همکار شیطانند، نه تحت امر او. پس کار از وسوسه شدن گذشته و به مرحله ی همکاری و معاونت رسیده است. چنانکه در جای دیگر آمده است: (نُقیّض له شیطاناً فهو له قرین)**زخرف، 36.***
«تَبذیر»، گرچه بیشتر در مسائل مالی است، ولی در مورد نعمت های دیگر نیز وجود دارد، مانند هدر دادن عمر و جوانی، به کار گرفتن فکر، چشم، گوش و زبان در راه ناصحیح، سپردن مسئولیّت ها به افراد ناصالح، پذیرش مسئولیّت بدون داشتن لیاقت و بیش از حد توان و ظرفیّت، آموزش و آموختن مطالب غیر ضروری وغیر مفید و امثال اینها.**تفسیر اطیب البیان و فرقان.***
پیام ها:
1- مصرف مال و دارایی در غیر مورد آن، کاری شیطانی ونوعی ناسپاسی است. (المبذّرین... اخوان الشیاطین)
2- مبذّر و اهل ریخت و پاش باید تحقیر شود، نه آنکه مورد تقدیر و احترام قرار گیرد. (اخوان الشیاطین)
3- مؤمن با مؤمن برادر است، (انّما المؤمنون اخوة)**حجرات، 10.*** و اسرافکار با شیطان. (انّ المبذّرین... اخوان الشیاطین)
4- تبذیر، نشانه ی کفران و ناسپاسی است، نه نشانه ی سخاوت و بخشندگی. (المبذّرین... لربّه کفوراً)

سوره اِسراء آیه 28

(28) وَ إِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَآءَ رَحْمَةٍ مِّن رَّبِّکَ تَرْجُوهَا فَقُل لَّهُمْ قَوْلًا مَّیْسُوراً
و اگر به انتظار رحمتی از پروردگارت که به آن امیدواری، از آنان اعراض می کنی، پس با آنان سخنی نرم بگو.
نکته ها:
این آیه، درباره ی برخورد مناسب با مردم است. لذا پیامبر حتّی آنگاه که در انتظار گشایش و رحمت الهی بود، اگر کسی از ایشان چیزی درخواست می کرد که حضرت آن را نداشت، برایش دعا می کرد و می فرمود: خداوند، ما و شما را از فضل خویش روزی دهد.**تفسیر لاهیجی.***
فاطمه ی زهرا علیها السلام هنگامی که برای کمک در کارهای خانه ی خود، از پیامبر کنیزی درخواست کرد، حضرت فرمود: در مسجد 400 نفرند که لباس و غذا ندارند، اگر چنین نبود، خدمتکاری برایت تعیین می کردم. آنگاه تسبیحات معروف به «تسبیح حضرت زهرا» را به او آموخت.**تفسیر نورالثقلین.***
قرآن درباره ی نحوه ی سخن گفتن با مردم، دستورهایی دارد، از جمله اینکه با آنان سخنی نرم، ملایم، آسان، استوار، معروف و رسا گفته شود. (قولاً میسوراً)، (قولاً لیّناً)**طه، 44.***، (قولاً کریماً)**اسراء، 23.***، (قولاً سدیداً)**نساء، 9.
***، (قولاً معروفاً)**نساء، 8.***، (قولاً بلیغاً)**نساء، 63.***
پیام ها:
1- پیامبران نیز گاهی دستشان برای کمک به دیگران خالی است. (ابتغاء رحمةٍ من ربّک ترجوها)
2- باید به رحمت الهی امیدوار بود. (رحمةٍ من ربّک)
3- ما از خدا طلبکار نیستیم، آنچه هم بدهد از رحمت اوست. (رحمةٍ من ربّک)
4- تلاش وامید باید در کنار هم باشد وهیچکدام به تنهایی کافی نیست. (ابتغاء... ترجوها)
5 - مؤمن در جستجوی امکانات برای رسیدگی به محرومان است. (ابتغاءرحمةٍ)
6- امکانات مادّی را از رحمت الهی بدانیم. (ابتغاء رحمة من ربّک)
7- امکانات مادّی در جهت تربیت و تکامل انسان است. (رحمةٍ من ربّک)
8 - نداشتن، عذر پذیرفته ای برای کمک نکردن است. (تعرضنّ عنهم ابتغاء...)
9- اگر نیاز مالی کسی را برطرف نکردیم، لااقل دل او را با سخن شایسته به دست آوریم. (قل لهم قولاً میسوراً)
10- به فقرا وعده ای بدهید که بتوانید عمل کنید ومشکل زا نباشد.(قل لهم قولاً میسوراً)

سوره اِسراء آیه 29

(29) وَ لَا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَی عُنُقِکَ وَلَا تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ
مَلُوماً مَّحْسُوراً
و نه دست خود را به گردنت بسته بدار (که هیچ انفاقی نکنی) و نه آن را کاملاً باز گذار که (چیزی برای خودت نماند و) سرزنش شده و حسرت خورده (به کنجی) نشینی.
نکته ها:
امام صادق علیه السلام فرمودند: مراد از «مَحسور» حسرتِ فقر و تنگدستی است.**کافی، ج 2، ص 55.***
بعضی گفته اند: «ملامت» مربوط به اوّل آیه است که درباره بخل است و «حسرت» مربوط به آخر آیه و ولخرجی است.
زنی پسر خود را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله فرستاد و از آن حضرت پیراهنش را به عنوان تبرّک درخواست کرد. پیامبر تنها پیراهن خود را داد و چون لباس دیگری نداشت، برای نماز از خانه بیرون نیامد. این آیه نازل شد تا پیام دهد که سخاوت، آن نیست که یکتا پیراهن خود را بدهی.
در روایتی دیگر آمده است: مقداری طلا، نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آوردند، پیامبر در همان زمان همه را انفاق کرد. روز بعد فقیری از حضرت درخواستی کرد. حضرت چیزی نداشت که به او بدهد. مرد فقیر حضرت را سرزنش کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله از اینکه چیزی نداشت تا به او کمک کند اندوهناک شد که این آیه نازل شد.**تفسیر نورالثقلین.***
پیام ها:
1- اسلام مکتب اعتدال و میانه روی، حتی در انفاق است. (لاتجعل، لاتبسطها)
2- افراط و تفریط، هر دو محکوم و میانه روی شیوه ی پسندیده است. (لاتجعل... لاتبسطها)
3- نتیجه ی ولخرجی، خانه نشینی و ملامت و حسرت است. (ملوماً محسوراً)
4- اسلام، هرگز به ذلّت و خواری مسلمانان راضی نیست و از هر عملی که آنان را به ذلّت کشاند، نهی کرده است. (لا تجعل... لا تبسطها...فتقعد ملوماً محسوراً)
5 - زیاده روی در انفاق، سبب باز ماندن از کارهای دیگر و موجب حسرت و اندوه است. (فتقعد ملوماً محسورا)
6- توجّه به عاقبت شوم کار، سبب دوری از آن است. (لا تجعل... فتقعد...)
7- آینده نگری از اصول مدیریّت است. (لا تجعل... فتقعد...)