فهرست کتاب


تفسیر نور جلد 7

حاج شیخ محسن قرائتی‏

سوره اِسراء آیه 16

(16) وَ إِذَآ أَرَدْنَآ أَن نُّهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُواْ فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَهَا تَدْمِیراً
و هرگاه بخواهیم (مردم) منطقه ای را (به کیفر گناهشان) هلاک کنیم، به خوشگذرانان آنان فرمان می دهیم، پس در آن مخالفت و عصیان می کنند، که مستحقّ عذاب و قهر الهی می شوند، سپس آنجارا به سختی درهم می کوبیم.
نکته ها:
«اَمَرنا مُترفیها»، یعنی بزرگان قوم را فرمان به اطاعت می دهیم، زیرا خداوند به فسق و گناه دستور نمی دهد، بلکه به عدل و احسان فرمان می دهد. شیوه ی هلاک کردن خدا به این نحواست که به اطاعت دستور می دهد، مرفّهان بی درد مخالفت می کنند و افراد عادّی هم از آنان پیروی می کنند، آنگاه قهر الهی بر همگان حتمی و محقق می شود، و عذاب و غضب الهی فرا می رسد.
اراده ی قهر خدای حکیم، براساس زمینه های گناه و خصلت های منفی ماست، و گرنه خداوند مهربان، بی جهت اراده ی هلاک قومی را نمی کند. به فرموده ی حضرت رضا علیه السلام : اراده ی الهی در این آیه، مشروط به فسق ماست.**تفسیر کنزالدقائق.***
پیام ها:
1- یکی از شیوه های قهر و کیفر الهی، رفاه زدگی و فرورفتن در نعمت هاست. (اردنا ان نهلک قریة...)
2- وجود مترفین در جامعه، زمینه ساز قهر الهی است. (ففسقوا فیها فحقّ ...)
3- سقوط اخلاقی و اجتماعی جامعه، به دست رؤسای مرفّه آنان است. (امرنا مترفیها ففسقوا)
4- مرفّهان بی درد، پیش از دیگران در برابر دعوت انبیا می ایستند، چون رفاه، معمولاً سرچشمه ی فساد است. (امرنا مترفیها ففسقوا)
5 - مهلت دادن به نافرمانان، سنّت الهی است. (امرنا، ففسقوا، فحقّ)
6- تهدیدهای الهی را جدّی بگیریم و خود را اصلاح کنیم، چون عامل اجرای تهدیدهای الهی عملکرد خودماست. (ففسقوا فیها فحقّ علیها القول)
7- بدون اتمام حجّت، عذاب الهی نازل نمی شود. (امرنا، ففسقوا، فحقّ، فدمّرنا)
8 - قهر و عذاب الهی، شدید است. (فدمّرناها تدمیراً)
9- همه چیز و همه کار با قدرت الهی انجام می شود. (اردنا، نهلک، امرنا، دمّرنا)

سوره اِسراء آیه 17

(17) وَ کَمْ أَهْلَکْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِن بَعْدِ نُوحٍ وَکَفَی بِرَبِّکَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِیراً بَصِیراً
وچه بسیار مردمانی را که پس از نوح (به کیفر گناه وکفرشان) نابود کردیم و همین کافی است که پروردگارت به گناهان بندگانش آگاه و بیناست.
نکته ها:
این آیه که انقراض نسلی از بشر و آغاز نظام نوینی در زندگی بشر را بازگو می کند، نشان می دهد که زمان حضرت نوح علیه السلام ، نقطه ی عطفی در تاریخ بشر بوده است. زندگی قبل از نوح، بسیار ساده و با جمعیّتی محدود بوده و تاریخ پرماجرایی نداشته است و تداوم نسل بشر، با چند مؤمنی صورت گرفته که در کشتی همراه نوح علیه السلام بودند.
آیه، ضمن اینکه هشدار به غافلان و عبرت برای مردم است، مایه ی تسکین و آرامش پیامبر صلی الله علیه و آله است، که اگر کافران از آزارشان دست برندارند، گرفتار قهر الهی خواهند شد.
پس از قوم نوح، قوم عاد، ثمود، لوط، اصحاب مدین، فرعون، هامان، قارون و اصحاب فیل هم، گرفتار قهر الهی شدند. (من القرون من بعد نوح)
پیام ها:
1- ملّت هایی که در طول تاریخ، به دلیل نافرمانی، گرفتار قهر و غضب خدا شده اند بسیارند. (کم اهلکنا)
2- قهر الهی مخصوص قیامت نیست، در دنیا هم هلاک می کند. (کم اهلکنا)
3- تاریخ، سرچشمه ی عبرت و درس است. (من القرون)
4- توجّه به علم و آگاهی خدا به گناهان، برای تربیت ما کافی است. (کفی بربّک)
5 - خداوند در اراده ی هلاکت قومی نیاز به شاهد و بیّنه ندارد. (کفی بربّک...)
6- انسان گنهکار، بنده ی خداست. (بذنوب عباده) نفرمود: «بذنوب الناس»
7- خداوند، به باطن ما خبیر و به ظاهر ما بصیر است. (خبیراً بصیراً)

سوره اِسراء آیه 18

(18) مَن کَانَ یُرِیدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِیهَا مَا نَشَآءُ لِمَن نُّرِیدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلَهَا مَذْمُوماً مَّدْحُوراً
هر کس پیوسته زندگی دنیای زودگذر را بخواهد، به مقداری که بخواهیم و برای هرکه اراده کنیم، در این دنیا بشتاب فراهم می کنیم، سپس جهنّم را برایش قرار می دهیم که با شرمندگی وطردشدگی، وارد آن خواهد شد.
نکته ها:
از دیدگاه قرآن، دنیاطلبی و دنیاگرایی اگر سبب غفلت از آخرت و انحصار خواسته ها در دنیا باشد، نکوهیده است. این نکته در آیات فراوانی مطرح شده است، از جمله: (یَعلمون ظاهِراً مِن الحَیوة الدّنیا و هم عَن الاخرة هم غافِلون)**روم، 7.***، (فأعرض عن مَن تَولّی عن ذکرِنا و لم یُرِد الاّ الحیوةَ الدّنیا)**نجم، 29.*** و (أرَضیتُم بالحَیوة الدّنیا)**توبه، 38.***
در جهان مادیّات نزاع و درگیری زیاد است و همه کس به همه آرزوهایش نمی رسد، پس باید اندازه و سهمیه ای باشد که چه کسی چه مقدار داشته باشد: (عجّلنا له فیها ما نشاء لمن نرید)، امّا در دنیای معنویات، چون تزاحم و محدودیّتی نیست، همه صد درصد کامیاب می شوند و راه برای بیشتر هم باز است. (کان سعیهم مشکورا)**اسراء، 19.***
پیام ها:
1- دنیا زودگذر است. (العاجلة)
2- انسان، با اراده خلق شده ودر انتخاب آزاد است، ولی اراده ی الهی اصل است. (یرید... لمن نرید)
3- آنچه زشت است، خصلت دنیاگرایی است، نه اصل دنیا. (کان یرید العاجله)
4- خواست انسان بی حدّ و حصر است، پس باید در چهارچوب اراده ی الهی محدود شود. (ما نشاء)
5 - همه ی دنیاخواهان به دنیا نمی رسند. (لمن نرید)
6- دنیاطلبان دو دسته اند: برخی دنیا و آخرت را می بازند، (خسر الدنیا و الاخرة) بعضی به بخشی از خواسته های دنیایی شان می رسند. (عجّلنا له فیها ما نشاء)
7- دنیاطلبان و صاحبان اهداف مادّی، شاید به مقداری از نام و نان برسند، ولی قیامتشان تباه است. (جعلنا له جهنّم)
8 - پایان دنیاطلبی، پشیمانی و دوزخ است. (جعلنا له جهنّم)
9- دنیاطلبان، هم در آتش می سوزند (عذاب جسمی)، هم تحقیر می شوند (عذاب روحی). (یصلیها مذموماً مدحوراً)