فهرست کتاب


تفسیر نور جلد 7

حاج شیخ محسن قرائتی‏

سوره اِسراء آیه 14

(14) اِقْرَأْ کِتَبَکَ کَفَی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیباً
(در قیامت به انسان گفته می شود:) کتابت را بخوان، کافی است که امروز، خودت حسابگر خویش باشی.
نکته ها:
امام صادق علیه السلام می فرماید: انسان، اعمال خویش را در پرونده ی خود چنان واضح می بیند که گویی همان ساعت آن را مرتکب شده است.**تفسیر نورالثقلین.***
فخر رازی می گوید: مراد از کتاب، صفحه ی روح است که اعمال انسان در آن اثر می گذارد و مراد از خواندن، درک و فهم آن است.**تفسیر کبیر.*** در تفسیر المیزان، از کتاب، به نفس اعمال تفسیر شده است.
در روایات بسیاری توصیه شده که انسان پیش از قیامت، به حساب کار خود رسیدگی کند. «حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا»**بحار، ج 70، ص 73.*** و اینگونه محاسبه ها، زمینه ی بیداری انسان و نبود آن نشانه ی غفلت اوست. در حدیث آمده است: هر کس در دنیا از خود حساب بکشد، حسابش در آخرت آسان است. پس باید در همین دنیا کتاب زندگی و پرونده ی اعمال خود را بخوانیم تا ضعف ها را جبران و از بدی ها توبه کرده و به اعمال نیک خود بیافزاییم.**پدری از فرزندش خواست تمام کردار یک روزش را بنویسد، فرزند انجام داد. روز دیگر باز پدر همان تقاضا را تکرار کرد. فرزند به جزع افتاد که این کار دشوار است، معافم بدار. پدر گفت: فرزند عزیزم! اینگونه تمام اعمالت ثبت می شود و البتّه در قیامت کشف شده و از کردارت شرمنده خواهی شد. (تفسیر کشف الاسرار)***
پیام ها:
1- در قیامت، همه ی مردم قادر به خواندن نامه ی اعمال خود می شوند. (اقرء)
2- در قیامت، وجدان ها بیدار می شود. (نفسک)
3- قیامت، تنها دادگاهی است که مجرم علیه خودش حکم می کند. (کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا)

سوره اِسراء آیه 15

(15) مَنِ اهْتَدَی فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَ لَاتَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولاً
هر کس هدایت یافت، پس همانا به سود خویش هدایت یافته است و هر کس گمراه شد، تنها به زیان خویش گمراه شده است و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد و ما هرگز عذاب کننده نبوده ایم، مگر آنکه پیامبری بفرستیم (و اتمام حجّت کنیم).
نکته ها:
با توجّه به آیات 25 انعام و 13 عنکبوت و روایات، پیشوایان کفر و گمراهی، علاوه بر بار گناهان خود، بار گناهِ پیروان خود را نیز بر دوش می کشند، بدون آنکه از گناه پیروان، چیزی برداشته شود. زیرا اسباب گ مراهی آنان را فراهم کرده اند.
پیام ها:
1- انسان در انتخاب راه، آزاد است. (مَن اهتدی ... مَن ضَلّ)
2- هدایت پذیری به سود خود انسان و کفر واعراض، به زیان خود اوست؛ سود و زیانی به خدا نمی رسد. (یهتدی لنفسه... یضلّ علیها)
3- هر کس، گرفتار عمل خویش است. (لاتزر وازرة وزر اخری)
4- اوّل باید از مثبت ها سخن گفت، بعد از منفی ها. «مَن اِهتدی» قبل از «مَن ضلّ» آمده است.
5 - سنّت خدا بر آن است که کسی یا امّتی را بدون بیان و اتمام حجّت، عذاب نکند. (ما کنّا معذّبین حتّی نبعث رسولاً)
6- عقل، به تنهایی برای سعادت بشر کافی نیست، هدایت انبیا لازم است. (حتی نبعث رسولاً)
7- انبیا برای هدایت بشر، از ابتدای خلقت بوده اند. (ماکنّا معذّبین حتّی نبعث رسولاً)
8 - لازمه ی آخرت، آمدن انبیاست، چون برای بازخواست شدن انسان، قبلاً باید شرح وظایفش را از طریق پیامبران دریافت کند. (وما کنا معذبین ...)

سوره اِسراء آیه 16

(16) وَ إِذَآ أَرَدْنَآ أَن نُّهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُواْ فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَهَا تَدْمِیراً
و هرگاه بخواهیم (مردم) منطقه ای را (به کیفر گناهشان) هلاک کنیم، به خوشگذرانان آنان فرمان می دهیم، پس در آن مخالفت و عصیان می کنند، که مستحقّ عذاب و قهر الهی می شوند، سپس آنجارا به سختی درهم می کوبیم.
نکته ها:
«اَمَرنا مُترفیها»، یعنی بزرگان قوم را فرمان به اطاعت می دهیم، زیرا خداوند به فسق و گناه دستور نمی دهد، بلکه به عدل و احسان فرمان می دهد. شیوه ی هلاک کردن خدا به این نحواست که به اطاعت دستور می دهد، مرفّهان بی درد مخالفت می کنند و افراد عادّی هم از آنان پیروی می کنند، آنگاه قهر الهی بر همگان حتمی و محقق می شود، و عذاب و غضب الهی فرا می رسد.
اراده ی قهر خدای حکیم، براساس زمینه های گناه و خصلت های منفی ماست، و گرنه خداوند مهربان، بی جهت اراده ی هلاک قومی را نمی کند. به فرموده ی حضرت رضا علیه السلام : اراده ی الهی در این آیه، مشروط به فسق ماست.**تفسیر کنزالدقائق.***
پیام ها:
1- یکی از شیوه های قهر و کیفر الهی، رفاه زدگی و فرورفتن در نعمت هاست. (اردنا ان نهلک قریة...)
2- وجود مترفین در جامعه، زمینه ساز قهر الهی است. (ففسقوا فیها فحقّ ...)
3- سقوط اخلاقی و اجتماعی جامعه، به دست رؤسای مرفّه آنان است. (امرنا مترفیها ففسقوا)
4- مرفّهان بی درد، پیش از دیگران در برابر دعوت انبیا می ایستند، چون رفاه، معمولاً سرچشمه ی فساد است. (امرنا مترفیها ففسقوا)
5 - مهلت دادن به نافرمانان، سنّت الهی است. (امرنا، ففسقوا، فحقّ)
6- تهدیدهای الهی را جدّی بگیریم و خود را اصلاح کنیم، چون عامل اجرای تهدیدهای الهی عملکرد خودماست. (ففسقوا فیها فحقّ علیها القول)
7- بدون اتمام حجّت، عذاب الهی نازل نمی شود. (امرنا، ففسقوا، فحقّ، فدمّرنا)
8 - قهر و عذاب الهی، شدید است. (فدمّرناها تدمیراً)
9- همه چیز و همه کار با قدرت الهی انجام می شود. (اردنا، نهلک، امرنا، دمّرنا)