رعایت سیاستهای رسمی کشور در خارج از کشور
تاریخ: 18/4/1370
از جمله چیزهایی که بسیار مهم است، رعایت سیاستهای رسمی اعلام شده جمهوری اسلامی در خارج است. هرجا که هستید، مبادا یک سلیقه شخصی در ذهن و عمل و زبان شما، بر آنچه که سیاست اتخاذ شده جمهوری اسلامی است، غلبه کند. اگر فرض کنیم که آن سیاست، سیاست غلطی هم باشد، راه جبران آن غلط مطمئنا این نیست که یک عنصر وابسته به جمهوری اسلامی، مثلا در محافل عوام یا خواص، مخالفت خودش را با آن سیاستها اعلام کند. این کار، حاکی از این خواهد بود که علاوه بر آن که جمهوری اسلامی سیاست غلط اتخاذ می کند، ورشکستگی تشکیلاتی هم دارد. این، دو عیب است. هر تشکیلاتی - تشکیلات یک خانواده هم همین طور است - باید منسجم باشد، تا مورد اعتماد قرار بگیرد. ما باید به هم پیوسته باشیم. نظامی که چنین بار سنگینی را بر دوش گرفته است، باید مظهر انسجام باشد. در بین مردم ممکن است کسی نظری داشته باشد که با نظرهای رایج و رسمی مخالف است، اما عنصری که عضو دستگاه است، بایستی در آن جا همان نظر رسمی دستگاه را اعلان کند و یکپارچگی سیستم تشکیلاتی را عملا نشان بدهد. این، چیز خیلی مهمی است. ما اینها را تجربه کرده ایم و دیده ایم که در بیرون چگونه منعکس می شود.
ابتکار سیاسی در زمینه مسایل جهانی
تاریخ: 18/4/1370
ما در زمینه مسایل جهانی، جای خالی برای ابتکار سیاسی جمهوری اسلامی را زیاد مشاهده می کنیم. خیلی جاها هست که به دلایلی سیاستهای جهانی به آن نمی رسند - نه این که ناتوان هستند، بعضیهایشان خیلی هم توانا هستند - دلایلی وجود دارد که نمی رسند. مثلا در یک جا، یک اقدام و یک ابتکار، با منافع ابرقدرتها ستیزه دارد. معمولا چنین کاری را یک کشور جهان سومی یا یک کشور اروپایی، به هر ملاحظه یی انجام نمی دهد، ولی ما می توانیم اقدام بکنیم راههای بازی وجود دارد و اگر کشوری اقدام کرد، تجاوب و پاسخگویی به آن امکانپذیر است.
این طور هم نیست که اگر شما پیشقدم شدید، دیگران جلو نیایند. سابق که باشما برادران می نشستیم، این نکته را تکرار می کردیم که ما می توانیم مجموعه های متناسب ایجاد کنیم. ما در آسیا، در خاورمیانه، در مجموعه کشورهای اسلامی، در کشورهای اسلامی منطقه شرق عالم و احیانا در مجموعه های دیگری، می توانیم فعال و مجموعه ساز باشیم.
ما می توانیم مجموعه های فعلی جهانی را به سمت درست هدایت کنیم
مساله تقیه بسیار مهم است که باید در کار سیاست خارجی به آن توجه کنیم
تاریخ: 9/11/1368
وقتی از تقیه صحبت می کنیم، ممکن است بگویید تقیه متعلق به آن زمانی بود که دولت مسلطی بر سرکار بود و ما هم مخفی بودیم و از ترس او چیزی نمی گفتیم. نه، همان وقت هم تقیه مساله ترس نبود. تقیه سپر مومن است. سپر را کجا به کار می برند سپر در میدان جنگ مورد استفاده قرار می گیرد و به هنگام درگیری به کار می آید. پس، تقیه در زمینه درگیری است، چون تُرس و حِرز و سنگر و سپر است.
همان وقت هم این گونه بود. وقتی تقیه می کردیم، معنایش این بود که ضربه شمشیر را بر پیکر نحس دشمن وارد می کردیم، اما طوری که او نه شمشیر و نه دستی که شمشیر را گرفته و نه بلند کردن و نه فرود آمدن آن را ببیند و بفهمد، بلکه فقط دردش را احساس کند. تقیه، این بود. آنهایی که در آن روز تقیه می کردند، همین طور تقیه می کردند. آنها مخفیانه و دور از چشم دشمن، در خانه های پنهان، با هزار ملاحظه و مراقبت، مثلا اعلامیه تنظیم می کردند که وقتی پخش می شد، بکلی آبروی نظام را می برد. این کار، مثل ضربه شمشیر بود که وقتی بلند می شد، بر کمر و فرق دشمن می خورد. بنابراین، تقیه می کردیم، یعنی نمی گذاشتیم که دشمن بفهمد چه کاری انجام می گیرد. تقیه سپر بود و تقیه کننده پشت سپر مخفی می شد. معنای تقیه این است. الان هم همین معنا را می دهد.
در حال حاضر، استکبار جهانی دارای قدرتی است و شما هم مقاصدی دارید و می خواهید کارهایی انجام دهید. هیچ لزومی ندارد که هرکسی دایم از تریبونها اعلام کند و مسابقه بگذارد که فلان کار را می خواهیم بکنیم و بعد هم نکند!
یکی از رهبران مسلمان پخته واردی که من در طول مدت کارهای سیاسی دیدم، سکوتره بود. او آدم بسیار وارد و پخته و مطلعی بود. در چند سفری که به تهران آمده بود و ملاقاتهای متعددی که با او داشتم، خیلی شیفته انقلاب بود. او گرچه ضعیف بود و نتوانسته بود راه خودش را برود و گینه کوناکری را آن طور که ایده اش بود و دوست می داشت، درست کند و بسازد و گرچه استکبار کت بند و از طرق مختلف محاصره اش کرده بود، ولی انسان موفق و سالمی بود و درست می فهمید. او این انقلاب را خیلی دوست می داشت و حقیقتا از ته دل به امام ارادت داشت... یک وقت به من گفت :
شما فقط یک عیب دارید و آن این است که دایما همه کارها را می گویید و مطرح می کنید. همه کارها که گفتن ندارد. چرا می گویید؟! می گویید که چه بشود؟. شاید من در سال اول ریاست جمهوری که این حرف را از او شنیدم، اصلا از ته دل قبول نکردم. با خودم می گفتم که این دنیا، دنیایی نیست که او خیال کند ما اگر چیزی را گفتیم، دنیا می فهمد و اگر نگفتیم، نمی فهمد و گفتن ما مشکلی به وجود آورد. بعدا تجربه ها به من نشان داد که او پخته بوده و می فهمیده است.
من حالا عقیده ام همین است. بعضی از برادران، در جاهایی خیال می کنند فقط خودشان هستند و به همین خاطر، مطالب و اهداف و آرزوهایی را به زبان می آورند و می گویند که دشمن از آن سوی استفاده می کند. ما از این گونه حرفها داشتیم. شما باید مراقب باشید که بهانه به دست دشمن ندهید. الان دنیا، دنیای مهمی است. در این خصوص، وزارت خارجه و کسانی که با سیاست خارجی سروکار دارند و مجلس و بقیه اجزای دولت و بعضی از ائمه جمعه، در درجه اول اهمیت قرار دارند. پس، مساله تقیه بسیار مهم است که باید در کار سیاست خارجی به آن توجه کنیم.