در دبستان، راهنمایی و دبیرستان، بچه ها را متدین بار بیاورید. متدین بار آوردن بچه ها همان چیزی است که می تواند آینده ی این کشور را آباد کند
تاریخ: 12/2/1384
اگر می خواهید کار معلمی شما مورد رضای خدا و نسل های آینده قرار گیرد و در انجام وظیفه تان از شما به نیکی یاد شود،بچه ها را متدین بار بیاورید. متدین بارآوردن بچه فقط کار معلم تعلیمات دینی نیست. یک معلم ریاضی، یک معلم فیزیک، یک معلم فارسی و ادبیات هم با یک نکته گویی بجا و با یک تک مضراب می تواند تفکر دینی را در اعماق دل شاگرد و مخاطب خود جا دهد تا یادش نرود. گاهی حتی بیش از معلم دینی می توانند اثر بگذارند. وقتی معلم دینی سر کلاس می آید، یک تکلیف است و بچه ها و همه ی انسان ها نسبت به تکلیف، حالت امتناع دارند. این آقا می خواهد بیاید تکلیف بدهد. اگر خیلی خوش بیان و خوش برخورد و خوش اخلاق و خوش تدریس باشد، یک مقدارحرفش قابل قبول است. اگر اینها هم نباشد، که دیگر هیچ. اما یک معلم فیزیک، یک معلم ریاضی، یک معلم شیمی،یک معلم ادبیات فارسی، یک معلم تاریخ، گاهی در خلال صحبت، با یک کلمه ی بجا - حقیقتا یک کلمه - می تواندتاثیری در روح کودک و نوجوان و جوان بگذارد که او را به معنای واقعی کلمه متدین و پابند کند. شماها می توانید این کاررا بکنید. هم در دبستان، هم در راهنمایی، هم در دبیرستان. بچه ها را متدین بار بیاورید. متدین بار آوردن بچه ها همان چیزی است که می تواند آینده ی این کشور را آباد کند.
آموزش و پرورش برای حل مسایل اساسی این بخش عظیم یک اتاق فکر احتیاج دارد
تاریخ: 12/2/1384
آموزش و پرورش برای حل مسایل اساسی این بخش عظیم - به تعبیر فرنگی ها - یک اتاق فکر احتیاج دارد.
چقدر ما باید دنباله رو غرب باشیم. چقدر باید تجربه های شکست خورده و ناکام غربی ها را چشم بسته دنبال وتقلید کنیم. مگر آنها از دامن زدن به احساسات جنسی سود بردند؟!
تاریخ: 12/2/1384
تصمیم ها در آموزش و پرورش نباید سلیقه یی گرفته شود. یک وقت بخشی از آموزش و پرورش مثلا احساس می کند که باید به جوانان آموزش های جنسی داد -تقلید کورکورانه ی از غرب - ناگهان می بینیم از یک گوشه، نوشته و کتاب و جزوه در این زمینه منتشر می شود. روی این مساله، کجا فکر شده. کجا تصمیم گیری شده. کجا سنجیده شده. چقدر ما بایددنباله رو غرب باشیم.. چقدر باید تجربه های شکست خورده و ناکام غربی ها را چشم بسته دنبال و تقلید کنیم.. مگر آنهااز دامن زدن به احساسات جنسی سود بردند. در این مساله، در مانده اند. پرده ی عفاف و حفاظ و معصومیتی از دین و تعلیمات دینی روی زن و مرد و جوان و پیر ما گسترده شده است. بیاییم با دست خودمان این پرده را بدریم. این باکدام فکر و منطق تطبیق می کند.
... یا ناگهان از گوشه یی یک نفر تشخیص داده که باید ما به کودکان دبستانی، از کلاس اول - یا حتی پیش دبستانی - زبان انگلیسی یاد بدهیم. چرا. وقتی بزرگ شدند، هر کس نیاز دارد، می رود زبان انگلیسی را یاد می گیرد. چقدر دولت انگلیس و دولت امریکا باید پول خرج کنند تا بتوانند این طور آسان زبان خودشان را در میان یک ملت بیگانه ترویج کنند. ما برای ترویج زبان فارسی چقدر در دنیا مشکل داریم. خانه ی فرهنگ ما را می بندند، عنصر فرهنگی ما را ترورمی کنند، ده جور مانع در مقابل رایزنی های فرهنگی ما درست می کنند. چرا. چون در آن جا زبان فارسی یاد می دهیم.ولی ما بیاییم به دست خود، مفت و مجانی، به نفع صاحبان این زبان - که مایه ی انتقال فرهنگ آنهاست - این کار راانجام دهیم. البته بنده با فراگرفتن زبان خارجی صددرصد موافقم. نه یک زبان، بلکه ده زبان یاد بگیرند. چه اشکالی دارد. منتها این کار جزو فرهنگ جامعه نشود.