فهرست کتاب


راهبردها در کلام و پیام حضرت آیة الله العظمی خامنه ای

مرکز غدیر‏‏‏

باید در دانشگاهها به تفکرات اسلامی و کار اسلامی، خیلی اهمیت بدهید

تاریخ: 10/8/1368
امروز، هر اندیشه یی که جوان را دچار این احساس بکند که از مسئولان و پیشروان انقلاب و مدیران کشور جداست، این اندیشه و تفکر، از نوع همان تفکرات سیاسی غلط تزریق شده است. امروز باید ملت و دولت، پشت به پشت و دست به دست هم و در کنار یکدیگر، با تمام توان تلاش کنند تا همه طلسمهای استکبار و سلطه را بشکنند و از بین ببرند. این، صحنه بسیار مهم و حساسی است. تفکری که شما را هدایت خواهد کرد و باید بکند، تفکر اسلامی است. باید در دانشگاهها به تفکرات اسلامی و کار اسلامی، خیلی اهمیت بدهید.

دو عنصر اصلی در تربیت دانشجو

تاریخ: 20/9/1370
دو عنصر اصلی در تربیت دانشجو هست، که هیچکدام نبایستی مغفولٌ عنه بماند، اگر مغفولٌ عنه ماند، ما ضرر خواهیم کرد: یکی عنصر علم و تحقیق و کارایی علمی و جوشیدن استعدادهای علمی و این قبیل چیزهاست، یکی هم عبارت است از روحیه و تدین و حرکت صحیح و سالم سازی معنوی و روحی دانشجو. در دانشگاهها، این دو عنصر بایستی بدون تفکیک از یکدیگر، با قدرت و باظرفیت کامل کشور، تعقیب بشود.

اگر دانشگاه، بیگانه و جدای ازدین باشد، این یک فاجعه غیر قابل جبران است

تاریخ: 20/9/1370
اگر دانشگاه، بیگانه و جدای ازدین باشد، این یک فاجعه غیر قابل جبران است. غیر قابل جبران، به این معناست که جبران آن، بسیار بسیار تلفات خواهد داشت و مشکلات فراوانی به بار خواهد آورد، تا یک وقت آیا جبران بشود، یا نشود.
خصوصیت جمهوری اسلامی این است که دستگاه انسان سازیش بایستی صحیح حرکت بکند و انسان باب هدفهای جمهوری اسلامی بسازد، والا اگر ما بخواهیم انسان فقط عالم بسازیم - منهای آرزوهای مقدسی که یک ملت و بخصوص مسلمین دارند - بهتر همین است که دانشجویانمان را گروه گروه به کشورهایی که دستگاههای علمیشان مجهزتر و مدرنتر از ماست، روانه کنیم، آن جابروند یادبگیرند و بیایند! هدف این نیست. هدف این است که کشور به دست انسانهای صالح از لحاظ علمی و فکری، در جهت هدفهای خودش حرکت کند، واین نخواهد شد، مگر آن وقتی که این انسانها خودشان، آن هدفها را شناخته و قبول داشته باشند.
ما بایستی در دانشگاه، دین و روحیه انقلابی و بیزاری از وابستگی ملی را مورد توجه قراربدهیم، بخصوص این نکته وابستگی، یعنی همان چیزی که متاسفانه امروز کشورهای کوچک دنیا - کوچک از لحاظ وضع سیاسی و موقعیت سیاسی - و کشورهای سابق به اصطلاح جهان سوم و عمدتا کشورهای اسلامی، دچار آن هستند و چشمشان به آن طرف است.
این وابستگی را نباید با اشتیاق به فراگیری علم - که هرجا انسان آن را بیابد، دنبال آن خواهد رفت - اشتباه کرد. گاهی علم در دست دشمن ماست، پیش دشمن می رویم، زانو می زنیم و از او علم را فرا می گیریم، این اشکالی ندارد. ارزش علم فراتر از این است که انسان به خاطر آن، حتی سراغ کسی که با او مخالف است، نرود. این یک بحث است، تحت تاثیر آن دشمن قرار گرفتن از غیر جنبه علم - یعنی جنبه سیاست، فرهنگ و چیزهای دیگر - یک بحث دیگر است. آنچه که برای ما درست کردند، این دومی است. آنچه که برای - به اصطلاح رایج - جهان سوم خواستند و برنامه ریزی کردند، این دومی است. اتفاقا کاری کردند که اولی انجام نگیرد.