فهرست کتاب


راهبردها در کلام و پیام حضرت آیة الله العظمی خامنه ای

مرکز غدیر‏‏‏

استفاده از ظرفیت ها و تولیدات داخلی با نظر به تجربیات خارجی

تاریخ: 12/9/1370
ما هرگز به داشته های دیگران پشت نمی کنیم. هر کسی هرچه دارد، چه علم، چه امکانات، چه تکنولوژی و موجودی فنی او - وقتی که ناگزیر باشیم - اگر بتوانیم همه آنها را درخدمت هدفهای خودمان قرار بدهیم، لحظه یی دریغ نخواهیم کرد. ما همه اینها را بایستی وسیله و پلی برای جوشیدن استعداد سازندگی از درون کشور قرار بدهیم. هرجا که می توانیم در داخل کشور تولید کنیم، بایستی این را بر استفاده از مصنوعات خارجی ترجیح بدهیم. هر چیزی که در داخل کشور تولید می شود، برای ما مبارکتر از مشابه خارجی آن است، حتی اندکی بهتر از آن که از دست دیگری و دروازه یی از دروازه های کشور وارد بشود.
... استعدادها را باید پرورش بدهیم. همه کس - چه اهل علم، چه اهل تکنولوژی، چه اهل ابتکار، چه اهل مسائل فنی در هر سطحی - باید احساس بکنند که بارسازندگی کشور بر دوش آنهاست. ما خودمان باید کشور را بسازیم، کسی کشور را برای ما آن چنان که مورد نیاز ماست، نخواهد ساخت. ما خودمان هستیم که خانه خودمان را برطبق نیازهای خودمان می سازیم. آنهایی که تاکنون در طول دهها سال، باچشم طمع به ما و به کشور و به منابع ما نگاه کرده اند و در این دوازده، سیزده سال اخیر، غالبا با چشم بغض به ما نگاه کرده اند، اینها اگر هم با ما در میدان سازندگی وارد بشوند، خانه ما را آن گونه که با هدفهامان، با طبیعت کشورمان، با فرهنگمان و با خلقیاتمان مناسب است، نخواهند ساخت، بلکه به گونه یی خواهند ساخت که متناسب خواست آنهاست. پس، اصل این است که ما خودمان بسازیم.

فاصله ما و کشورهای پیشرفته، پرشدنی است علاجش فقط به این است که جوانان اهل علم و تحصیل و تحقیق به کار سخت بپردازند

تاریخ: 7/2/1377
آیا فاصله ما و کشورهای پیشرفته، پرشدنی است یا نه ، من اعتقادم این است که بله، کاملا پرشدنی است. البته ممکن است از همان راهی که آنها رفته اند، ما نتوانیم برویم پر کنیم، اما راههای میان بر در دنیا الی ماشاء الله وجود دارد. این طبیعت آفرینش را که خدا به وجود آورده، ما درست نشناخته ایم. هزاران راه وجود دارد. یک راه، همان راهی است که این تمدن صنعتی کنونی دنبالش رفته و پس از هر قدمی، قدم بعدی را به دنبال آورده است. ما چرا ناامید باشیم از این که دریچه جدیدی باز گردد و یک کشف تازه در دنیا بشود یک روز الکتریسته کشف نشده بود، یعنی در دنیا وجود داشت، اما آن را نمی شناختند، ناگهان شناختند و به دست آمد. بله، نیروی بخار را شناختند. قبل از آن، آتش را نمی شناختند، اما بعد شناختند. چرا ما ناامید باشیم از این که می توان در این دنیا چیز ناشناخته یی را مجددا شناخت، کمااین که هر روز چیزهای ناشناخته یی دارد شناخته می شود. ما باید در این قسمت کار بکنیم و به راهی برسیم که آن راه ما را به پیشرفتهای علمی سریع کاملا مجهز کند. علاجش هم فقط به این است که جوانان، بخصوص جوانانی که اهل علم و تحصیل و تحقیق هستند، به کار سخت بپردازند. هر کاری هم بخواهید بکنید، در دوران جوانی می شود کرد، یعنی در هر سه زمینه - هم در زمینه علمی، هم در زمینه تهذیب نفس، هم در زمینه ورزش - باید در جوانی کار کنید. البته همه می دانند که در دوره پیری، ورزش این قدر تاثیری که در دوره جوانی دارد، ندارد، اما غالبا تهذیب نفس را نمی دانند، خیال می کنند انسان باید بماند، پیر که شد، عبادت و تهذیب نفس کند، در حالی که آن وقت تهذیب نفس مشکل است، و گاهی محال است. در دوره پیری، تهذیب نفس سخت است، اما در دوره شما - در دوره جوانی - تهذیب نفس خیلی آسان است.

اگر امروز کشوری از لحاظ علمی پیشرفت نکرد، نه اقتصادش پیشرفت خواهد کرد، نه اقتدار جهانیش پیشرفت خواهد کرد

تاریخ: 19/7/1378
اگر ما برای یک کشور، عزت و آبرو و رفاه و اقتدار جهانی و پیشرفتهای علمی بخواهیم، باید از طریق علم وارد بشویم.من نمی گویم برای سعادت یک جامعه، علم کافی است. می بینیم که در دنیا جاهایی هستند که علم هم دارند، اما واقعا سعادتمند هم نیستند و در مشکلات فراوانی دست و پا می زنند. قطعا علم نه فقط یک شرط لازم، بلکه یک شرط لازم بسیار مهم است و باید در کشور پیش برود
... اگر امروز کشوری از لحاظ علمی پیشرفت نکرد، نه اقتصادش پیشرفت خواهد کرد، نه اقتدار جهانیش پیشرفت خواهد کرد، نه زندگی مردم پیش خواهد رفت. بالاخره علم باید در کشور پیش برود، بخصوص که ما عقب ماندگی داریم و باید تلاش بشود.
... در دهه های اخیر - بخصوص از قرن نوزدهم میلادی به این طرف - سعی شد مرتبا گفته بشود که دینداری، عایق و مانع علم و پیشرفت علمی است، اما درست بعکس است. پیشرفت علمی، احتیاج به نوعی ایمان دارد. آدم لاابالی و بی بندوبار و هرزه و کسی که دنبال بازده نقد و بازده شخصی است، معمولا دنبال تحقیقات دشوار علمی نمی رود. اگر ایمان بتواند بر دل انسان حکومت کند، این کمک خواهد کرد که انسان دنبال کار دشوار تحقیق علمی برود
... چون کار تحقیق علمی ضمن این که شیرین است، دشوار است و محرومیت و مشکلات دارد. می بینید که یک سوداگر بازاری دلال چه قدر درآمد پیدا می کند، اما یک عالم این طور نیست. ممکن است عالم اوقاتش تلخ باشد که حالا مثلا امکانات زندگی ندارد، اما در دل حاضر نیست به هیچ قیمتی این وضع خودش را با آن وضع سوداگر عوض بکند، اصلا امکان ندارد که بگویند شما علمت را بده، پول او را بگیر، حاضر نیست این کار را بکند، یعنی قدر علم را عالم می داند. پس، دنبال علم رفتن زحمت دارد، گاهی محرومیت دارد، گاهی مشکلات دارد. اگر ایمانی در دل انسان حاکم باشد، این کمک خواهد کرد که انسان بتواند این راه دشوار را طی کند.