فهرست کتاب


راهبردها در کلام و پیام حضرت آیة الله العظمی خامنه ای

مرکز غدیر‏‏‏

نهضت نرم افزاری یعنی ما نباید به فراگیری قانع باشیم، باید هدفِ تحقیق و آموزش ما تولید علم باشد

تاریخ: 8/8/1382
بنده چند سالی است که مساله ی نهضت نرم افزاری را در محیط علمی کشور مطرح کرده ام. این، یعنی چه یعنی ما نباید به فراگیری قانع باشیم، باید هدف تحقیق و آموزش ما تولید علم باشد، یعنی رسیدن به آن جایی که نوآوری های علمی در فضای موجود بشری، از آن جا شروع می شود. ما از لحاظ استعداد نسبت به کسانی که دانش را در دنیا تولید کردند، گسترش دادند، پیش بردند، بر اساس دانش، فن آوری های پیچیده را به وجود آوردند، کمبود نداریم. البته تولید علم به معنای این نیست که ما ترجمه و فراگیری را نفی کنیم، نه، آن هم لازم است، بلکه من می گویم در ترجمه و فراگیری نباید توقف کرد.
بر اثر شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مساله ی استعمار - که نقش استعمار در مطلبی که مورد نظر من است، بسیار زیاد است - بخشی از دنیا زودتر از یک بخش دیگر و به کمک وسیله ی شتابنده یی به سمت قله های علمی حرکت کرد. این بخش از این وسیله ی شتابنده استفاده کرد و به جلو رفت و این وسیله را روزبه روز شتابنده تر و تواناتر کرد و با بالا بردن کاربری آن، به دستاوردهای علم رسید. در حالی که ما با همه ی پیشرفت علمی، محاط به جهالت های فراوانیم، آن بخش از دنیا پیشرفت های علمی شگفت آوری پیدا کرد و بعد هم سیاست کلی شان این شد که علم را در اختیار خودشان بگیرند و اجازه ندهند که کشورهایی که عقب مانده اند، به آنها برسند و یا از آنها جلو بزنند، حتما شما از محدودیت هایی که برای برخی از فناوری های پیشرفته وجود دارد که مطلقا نبایستی به هیچ نقطه یی از نقاط دنیا درز پیدا کند، مطالب زیادی شنیده اید.
استعمار هم در پیشرفت علمی یک بخش از دنیا نقش داشت و هم توانایی اش بر استعمار، ناشی از میزان پیشرفت علمی اش بود، که از آن پیشرفت، استفاده ی سیاسی کرد، مانند انگلیس که از کشتی بخار برای استعمار هند استفاده کرد و استعمار هند کمک کرد که کشتی بخار به کشتی های پیشرفته تری تبدیل شود و تسلط بر هند و نقاط دیگر را نیز بیشتر کند. به این ترتیب، علمی که محدود و محصور به خودشان بود، در خدمت استعمار قرار گرفت و استعمار در خدمت علم.
ما باید از محاصره ی موجود که کشورهای جهان سوم در آن قرار گرفته اند، خودمان را خارج کنیم. این فقط وظیفه ی ما نیست، بلکه وظیفه ی همه ی ملت های دنیاست که در دوره یی از کاروان علم عقب ماندند. من اعتقاد راسخم - که این اعتقاد با نظر خبرگان و کارشناسان فن تایید شده است - این است که ما می توانیم این کار را بکنیم. این مهر (نمی توانیم) و (نمی توانید) را که یکی از بخش های عمده ی سیاست فرهنگی دشمنان بوده، بایستی از ذهن خودمان پاک کنیم. البته من احساس می کنم که در همین زمینه هم می توانیم پیشرفت کنیم، چرا که الان می بینم که شما استادان و دانشجویان در محافل دانشجویی، از نهضت نرم افزاری و تولید علم به عنوان شعارهای عملی و فعال یاد می کنید، این، خیلی موفقیت است که ما به این فکر افتاده ایم و این موضوع به صورت شعار، درخواست و خواسته درآمده است.

مرزهای دانش را بشکنید. تولید علم کنید. به سراغ مرزهای دانش بروید. فکر کنید. با کار و تلاش می شود از مرزهایی که امروز دانش دارد، عبور کرد

تاریخ: 17/4/1383
مرزهای دانش را بشکنید. این که من می گویم نهضت نرم افزاری، انتظار من از شما جوانها و اساتید این است. تولید علم کنید. به سراغ مرزهای دانش بروید. فکر کنید. کار کنید. با کار و تلاش می شود از مرزهایی که امروز دانش دارد، عبور کرد، در بعضی رشته ها زودتر و در بعضی رشته ها دیرتر. فناوری هم همین طور است. علم باید ناظر به فناوری باشد. فناوری هم مرحله ی بسیار مهم و بالایی است. در فناوری هم می توانیم پیش برویم، همچنان که رفتیم.
... شاگردی کردن در علم، به معنای تقلید کردن در فرهنگ نیست، این نکته ی بسیار مهمی است. در زمان قاجاریه اولین بار نشانه ها و نمونه های فرهنگ غربی وارد کشور شد. ایرانی های اعیان درباری آن روز که اولین قشرهایی بودند که با اروپایی ها ارتباط برقرار کردند، نخستین چیزی که یاد گرفتند، دانش نبود، عادات و رفتار و نحوه ی معاشرت آنها را یاد گرفتند. این خط اشتباه و خطا از همان جا ترسیم شد. عده یی فکر می کنند چون غربی ها از لحاظ علمی بر ما برتری دارند، پس ما باید فرهنگ و عقاید و آداب معاشرت و آداب زندگی و روابط اجتماعی و سیاسی مان را از آنها یاد بگیریم، این اشتباه است.

ما راه های میانبر پیدا می کنیم. ما علم را از دست اروپایی ها می قاپیم. ما از یاد گرفتن ننگمان نمی کند

تاریخ: 17/4/1383
واقعیت این است که ما دویست سال از علم دنیا عقب مانده ایم، اما معنای رسیدن به مرزهای دانش این نیست که راهی را که اروپایی ها در طول دویست سال رفته اند، ما هم همان راه را در طول دویست سال برویم، بعد به آن جایی که امروز رسیده اند، برسیم، نه، این حرفها نیست، ما راه های میانبر پیدا می کنیم. ما علم را از دست اروپایی ها می قاپیم. ما از یاد گرفتن ننگمان نمی کند. اسلام می گوید قوام دنیا به چند گروه است، یکی از آنها کسانی هستند که وقتی نمی دانند، در صدد یاد گرفتن باشند، از یادگرفتن ننگشان نکند. ما دانشهایی را که امروز فرآورده ی ذهن و مغز و عقل بشر است، یاد می گیریم، آنچه را که بلد نیستیم، با کمال میل می آموزیم و به استادمان هم احترام می کنیم. به کسی که به ما علم بیاموزد، بی احترامی نمی کنیم، اما گرفتن علم از دیگری نباید به معنای این باشد که شاگرد باید تا ابد شاگرد بماند، نه، امروز شاگردیم، فردا می شویم استاد آنها، کما این که آنها یک روز شاگرد ما بودند، اما الان شده اند استاد ما. غربی ها علم را از ما یاد گرفتند. شما به کتاب پیرروسو - تاریخ علوم - نگاه کنید، آن جا می گوید: چهار پنج قرن قبل تاجری در یکی از کشورهای اروپایی به استادی مراجعه می کند و می گوید می خواهم فرزندم درس بخواند، او را به کدام مدرسه بفرستم، استاد در جواب می گوید اگر به همین چهار عمل اصلی - جمع و ضرب و تفریق و تقسیم - قانع هستی، می توانی او را به هر کدام از مدارس کشور ما یا دیگر کشورهای اروپایی بفرستی، اما اگر بالاتر از آن را لازم داری، باید او را به کشور اندلس یا به مناطق مسلمان نشین بفرستی. این را پیرروسو می نویسد، این حرف من نیست. جنگهای صلیبی به آنها کمک کرد تا از ما بیاموزند. هجرت دانشمندان آنها به این مناطق، کمک کرد تا از ما بیاموزند. هجرت دانشمندان ما به مناطق آنها و منتقل شدن کتابهای ما به آنها، کمک کرد تا از ما بیاموزند. یک روز آنها از ما یاد گرفتند و شاگرد ما بودند، بعد شدند استاد ما، الان هم ما از آنها یاد می گیریم و شاگرد آنها می شویم و بعد می شویم استاد آنها. پس نسل دانش پژوه و محقق و پژوهنده ی کشور ما بداند، امروز اگر برتری علمی با غربی هاست، در آینده ی نه چندان دوری با همت و اراده ی شما می توان کاری کرد که فردا آنها از شما یاد بگیرند.