فهرست کتاب


راهبردها در کلام و پیام حضرت آیة الله العظمی خامنه ای

مرکز غدیر‏‏‏

معنای هدایت مردم این است که بر اثر تعلیم و تربیت درست و راهنمایی مردم به سرچشمه های فضیلت، کاری بشود که خواست مردم در جهت فضایل اخلاقی باشد

تاریخ: 1/1/1380
معنای هدایت مردم این است که بر اثر تعلیم و تربیت درست و راهنمایی مردم به سرچشمه های فضیلت، کاری بشود که خواست مردم در جهت فضایل اخلاقی باشد و هوسهای فاسد کننده یی که گاهی به نام آرا و خواست مردم مطرح می گردد، از افق انتخاب مردم دور شود. امروز شما ملاحظه می کنید در بسیاری از دمکراسیهای غربی، زشت ترین انحرافات - انحرافات جنسی و امثال آن - به عنوان این که خواست مردم است، صبغه قانونی پیدا می کند و رسمی می شود و به اشاعه آن کمک می گردد، این، غیبت عنصر معنوی و هدایت ایمانی را نشان می دهد. در نظام اسلامی - یعنی مردم سالاری دینی - مردم انتخاب می کنند، تصمیم می گیرند و سرنوشت اداره کشور را به وسیله منتخبان خودشان در اختیار دارند، اما این خواست و انتخاب و اراده در سایه هدایت الهی، هرگز به بیرون جاده صلاح و فلاح راه نمی برد و از صراط مستقیم خارج نمی شود، نکته اصلی در مردم سالاری دینی این است، این هدیه انقلاب اسلامی به ملت ایران است، این تجربه جدید و جوانی است، اما تجربه قابل تامل و پیگیری و قابل تقلیدی است برای همه کسانی که دلشان برای فضیلتها و جامعه پاک و پاکیزه انسانی می تپد و از جرایم و رذایل اخلاقی و رواج زشتیهای خلقیات بشری رنج می برند.

حرفهایی که خودیها در باب انقلاب زدند، باید جمع آوری و فهرست بندی شود و روی آنها کار فرهنگی درست، صورت گیرد

تاریخ: 14/11/1373
حقیقتا باید اعتراف کنیم که امروز، تحلیل و تفسیر انقلاب، کاری است که دشمنان انقلاب، بیشتر از ما به آن پرداخته اند. قصد آنها از این تحلیل و تفسیر این است که پیام انقلاب را عوض کنند، و حقیقتی را که به دست خود ملت اتفاق افتاده و در مَرآ و منظر اوست، غلط جلوه دهند. بنابراین، حرفهایی که خودیها در باب انقلاب زدند، باید جمع آوری و فهرست بندی شود و روی آنها کار فرهنگی درست، صورت گیرد. البته تاکنون چنین کاری نشده، و اگر هم شده، اندک است. به هر حال، این کار باید شود. اما انجام نشدنش نباید مانع فهمیدن حقایق از طرف جوانان ما گردد. جوانان باید حرفهایی را که از طرف بزرگان انقلاب راجع به انقلاب، در پانزده سال اخیر زده شده است، بشنوند و آنها را مورد تامل قرار دهند.

کار فرهنگی منفی

تاریخ: 28/2/1378
من در ذهن خودم، کار فرهنگی منفی را - یعنی آن چیزی که از نظر ما و با معیار ما بد است - به سه نوع تقسیم می کنم: یک نوع، آن نوشته یا کتابی است که یک منطق یا سخنی را ارائه می دهد که از نظر ما آن سخن غلط است، یک فکر است، یک پیشنهاد است، یک نظر است، در هر زمینه یی ممکن است، لیکن فقط آن صاحب نظر مخالف، در فکر این است که نظرمخالف خودش را مطرح کند، هیچ انگیزه یی دنبال او نیست. طرح چنین فکر مخالف و غلطی - از نظر ما - در جامعه، مفیداست، بودنش از نبودنش بهتر است، زیرا اگر اندیشه غلط طرح نشود، اندیشه درست نمی جوشد، این منطقی است و ما مایلیم آن چیزی که از نظر صاحبش البته درست است، اما از نظر ما غلط است، منتشر بشود، در حوزه های مختلف هم منتشر بشود، کمااین که مثلا در عالم فقاهت، یا در عالم فلسفه - حالا آن بخش کار ما، یعنی فلسفه اسلامی - و بقیه مباحث علمی، کسانی چیزهایی را می نویسند که از نظر یک جمع دیگری غلط است، آنها هم جوابش را می نویسند، نتیجه این می شود که مطلب رشد پیدا می کند، پرورش پیدا می کند، ذهنها قوی می شود و سخن و علم پیش می رود.
نوع دوم کار که غلط است، این است که انگیزه آن صرفا ارائه یک سخن علمی یا یک نظر فلسفی یا اجتماعی یا سیاسی نیست، بلکه جزیی از چارچوب یک طرح براندازی است، نشر این هم مضر است. دشمن وقتی که می خواهد با ابزارفرهنگی به کشور و جامعه و نظامی حمله کند، چیزهایی را هدف می گیرد، که به نظر من امروز در کشور ما چنین چیزهایی هست، هم در عالم کتاب هست، هم در عالم مطبوعات هست، هم در عالم هنر هست. البته وقتی ما می گوییم که این فکر غلط، یا این طرح غلط، یا این سخن نادرست، در چارچوب یک طرح امنیتی و براندازی قرار دارد، ممکن است صاحب آن اندیشه، مطلقا نداند که چه کار دارد می کند! این به معنای آن نیست که خود او هم در آن طرح براندازی یا خرابکاری شریک است، نه، گاهی اصلا او هیچ سهمی ندارد، اما دشمن از او استفاده می کند. این جا یک انسان خیرخواه، به مجرد این که دید از سخن او، از حرف او و از کار او به عنوان جزیی از یک مجموعه خرابکاری در این کشور دارد استفاده می شود، اگر خود او به این کار براندازی یا خرابکاری مایل نیست، فورا عقب می کشد، قاعده اش این است، اگرنکشید، پس او هم سهیم و شریک است. این، نوع دوم از اندیشه های غلط است.
نوع سوم، آن کار فرهنگی یی است که اثرش آنی است و قابل پاسخگویی نیست. مثل این که در جامعه یی بیایند عکسهای مستهجن جنسی را به شکل وسیعی در میان جوانان پخش کنند! شما چه طور می خواهید این را جواب بدهید! اصلا قابل جواب دادن است! این اصلا قابل جواب دادن نیست. وقتی که یک اثر هنری و یک نوشته و یک عکس، یک تاثیر ویرانگر اخلاقی دارد، این قابل پاسخگویی نیست.