فهرست کتاب


راهبردها در کلام و پیام حضرت آیة الله العظمی خامنه ای

مرکز غدیر‏‏‏

در محیط وزارتخانه، جوّ حزب الهی را غالب کنید. با همان بار معنایی که کلمه ی حزب الهی دارد

تاریخ: 3/6/1372
من این را عرض می کنم که، در محیط وزارتخانه، آن جو حزب الهی را غالب کنید. با همان بار معنایی که کلمه ی حزب الهی دارد. باید آدمهای متدین بر سرنوشت تشکیلات حاکم باشند. البته در سطوح مختلف، انسان می تواند از همه ی کسانی که اندک چیزی بلدند و خودشان هم با ما هم عقیده نیستند و حتی می گویند که هم عقیده نیستیم ، استفاده کند. حرفی نیست. بنده در بخشهای مختلف کشور، قسمتهایی را می شناسم که آن مدیری که در آن قسمت کار می کند - البته مدیر در سطوح پایین، یا یک کارشناس متخصص - اعتقادی هم به راه انقلاب ما ندارد. اما خودش را در خدمت این مدیریت قرار داده، در خدمت این تشکیلات یا این وزارتخانه یا این اداره قرار داده است، و کار می کند. به این شکل می توانید از خدمات افراد استفاده کنید. اما آنهایی که تعیین کننده اند، راه را مشخص می کنند، و بخصوص، در سطوح بالای مدیریت و نیز کارشناسی هایی که خط دهنده هستند، باید افرادی باشند با روحیه ی انقلابی

ملت غالب، ملتی است که فرهنگش غالب است. غلبه ی فرهنگی است که می تواند غلبه ی اقتصادی، سیاسی،امنیتی، نظامی و همه چیز را با خود به دنبال بیاورد

تاریخ: 12/5/1372
ملت غالب، ملتی است که فرهنگش غالب است. غلبه ی فرهنگی است که می تواند غلبه ی اقتصادی و سیاسی و امنیتی و نظامی و همه چیز را هم با خود به دنبال بیاورد. کشورهای مقتدر دنیا تلاش می کنند که زبان خودشان را در دنیا رایج کنند. چون زبان، بزرگ ترین رقم یک ملت، و کانال عمده ی انتقال فرهنگ او است، که لباس، آداب، دین، عقاید و باورهای اجتماعی اش را منتقل کند. امروز قدرتهای جهانی، حتی با زور نظامی، می خواهند فرهنگ خودشان را منعکس و منتقل کنند....
در باب فرهنگ، آنچه که سیاست کلی کشور باید باشد، باید عبارت باشد از حفظ و پرداخت و وابستگی شدید و کامل به فرهنگ ملی. که فرهنگ ملی، البته، جزو مهم ترین ارکانش، اسلام است. ما مردم ایران مفتخریم که از 1350 سال قبل، فرهنگ، زبان، آداب، عادات و لباسمان - همه چیزمان - با اسلام آمیخته شده است. شاید هیچ ملت دیگری، این گونه با اسلام آمیخته نشد که ما شدیم. اسلام و آداب و فرهنگ اسلامی، جزو فرهنگ ملی ماست. ملی در اینجا، مقابل اسلامی نیست، عین همان اسلامی است.
فرهنگ ملی ، یعنی فرهنگ خودی . فرهنگ خودی، باید حفظ بشود. البته فرهنگ خودی، از فرهنگهای دیگر هم وام می گیرد، حرفی نداریم. اطلبوا العلم ولو بالصین. این هم فرهنگ است. اینکه باید رفت از هر جای دنیا چیز خوب را آورد، این هم جزئ فرهنگ ماست. این را هم باید حفظ کنیم. اما آنچه را که برای بدنمان لازم است، بجویم و فرو بدهیم، نه اینکه ما آنجا بیفتیم، یکی دیگر بیاید، هر چه که خودش مصلحت می داند، به بدن ما تزریق کند، مثل مرده، مثل آدم بی هوش، این اقتصاد، این فرهنگ و سیاست استقلال، که پایه ی و مبنای سیاست نظام جمهوری اسلامی است، شعار اصلی ماست. استقلال کامل، در همه جهت، یعنی زور و زورگویی را از هیچ کس قبول نکردن، مسایل جهانی را طبق معیارهای خود حل کردن، و راه آن را پیمودن.

از هرطرف که حرکت می کنیم، به فرهنگ می رسیم

تاریخ: 19/9/1369
ما چگونه می توانیم این روحیه را در بین محققان کشور و یا در محیط کار اداری زنده کنیم کار اداری، ارتباط مستقیم با توسعه اقتصادی دارد. اگر شما طرحهای اقتصادی را به دست یک مجموعه دیوان سالاری غلط و معوج و عاری از وجدان کار و عاری از سواد و آگاهی از کیفیت کار بدهید، آن را ضایع خواهد کرد و این طرح را به ثمر نخواهد رساند. ما چگونه می توانیم آگاهی و وجدان کار را در این مجموعه اداری خودمان - که هیکل حجیم دیوانی ما را تشکیل می دهد - تزریق بکنیم یا چگونه می توانیم در زمینه تولید و ساخت و ایجاد محیطهای کارگاهی پرتلاش در کارخانجات، توصیه اسلام را که گفته: رَحِمَ اللّهُ مَنْ عَمِلَ شَیْئاً فَاَتْقَنَهُ ، جامه عمل بپوشانیم و اتقان و سلامت کار و استحکام و سنگ تمام گذاشتن برای تولید را به کارگر تزریق کنیم، که وقتی اتومبیل ما از کارخانه بیرون می آید، بعد از یک ماه مثلا در آن لق لق نکند، یا فلان پیچش باز نشود، در حالی که تولید فلان نقطه دیگر دنیا، این طور نیست یا چه کار کنیم که این فرد از کار در نرود، درحالی که دیگران به کار شوق دارند و بیشتر سعی می کنند کار کنند ما چگونه می توانیم روح کار، جدیت در کار، وجدان کار، پیگیری کار و سلامت کار را در طرحهای توسعه اقتصادی خودمان در نظر بگیریم، بدون این که فرهنگ عمومی جامعه را بالا ببریم و فرهنگ کار و وجدان کار و معلومات مربوط به کار را به آنها تزریق کنیم پس، می بینید که به فرهنگ برگشت.