امروز هم اگر ما دنبال توسعه اقتصادی هستیم، باید کار را تقویت کنیم، بدون کار نمی شود مرتب صحبت از سرمایه گذاری کرد
تاریخ: 15/2/1378
امروز هم اگر ما دنبال توسعه اقتصادی هستیم، باید کار را تقویت کنیم، بدون کار نمی شود. مرتب صحبت از سرمایه گذاری است. بنده نقش سرمایه گذاری را هم قبول دارم، بدون سرمایه گذاری هم کاری صورت نمی گیرد، اما سرمایه گذاری یک رکن کار است، رکن اساسی ، کار کارگر است. کاری که از روی دلسوزی، از روی کاردانی، با پیگیری و با قبول شرایط دشوار همراه نباشد، نمی تواند کشور را نجات بدهد. کشور بدون چنین کاری، به آن جایی که باید برسد، نمی رسد.
... ما امروز دنبال استقلال اقتصادی هستیم، دنبال رها شدن کشور از وابستگی به نفت هستیم. امروز می خواهیم در وضع اقتصادی کشور ترتیبی داده شود که پایین آمدن فلان مقدار از قیمت یک بشکه نفت، نتواند در کشور ما این همه تاثیر بگذارد. این کارها چگونه ممکن است اگر ما بخواهیم خودمان را از نفت بی نیاز کنیم، غیر از این است که به محیط کار، به جامعه کارگری، به مساله کارگاهها، به مساله آموزش کارگران، یک اهتمام ویژه یی باید بشود البته دولت بحمدالله در این کارها مشغول است.
... هم مجلس، هم دولت، هم مسئولان گوناگون، باید به مساله کار و کارگر به چشم یک موضوعی که گاهی با آن مواجه می شوند و یک تنگنایی پیدا می شود، نگاه نکنند، به چشم یک مساله اساسی و حقیقی کشور نگاه کنند.
توسعه - اقتصاد - کار و امور اجتماعی
... توسعه اقتصادی، بدون تقویت مسائل کار و نگاه به کار، امکانپذیر نیست. این انسانی که خودش را صرف این کار می کند، باید بداند که نظام پشتیبان اوست.
فصل چهاردهم : زمین و منابع طبیعی
عناوین :
جلوگیری از استفاده غیر صحیح از اراضی مملکت
وجود منابع عظیم روی و سرب در کشورها
استعدادهای طبیعی و کشاورزی فوق العاده جیرفت
جلوگیری از استفاده غیر صحیح از اراضی مملکت
تاریخ: 6/8/1370
اگر بخواهیم به مسائل عمومی نظام جمهوری اسلامی با یک اولویت بندی نگاه کنیم، شاید بشود گفت که مساله زمین و حل صحیح آن در ردیف اول قرارمی گیرد. حالا یا این است که در ردیف اول، مساله دیگری هم در کنار این مساله قرار می گیرد، یا این که انحصارا این مساله، مساله اول است.
طبیعت زمین در کشور ما این است که باز به هم وصل می شود. یعنی اگر الان یک قدرتمند بخواهد برود صد تا از این تعاونیها را ببیند و زمینهای آنها را بگیرد، می تواند! باید نگذاشت که این گونه بشود. یعنی راه فریب و راه برگشتن به آن شکل اولیه را باید از همه طرف بست، تا ولو یک روستایی و کشاورز هم که مایل نباشد زمین خود را حفظ کند - ممکن است یک وقتهایی مایل نباشد - و بخواهد این زمین را به پول تبدیل کند و فرضا یک موتور سه چرخه بخرد و مشغول باربری بشود، نتواند چنین کاری بکند. نباید گذاشت چنین حادثه یی اتفاق بیفتد، یعنی بایستی سعی کرد که این زمین دست مردم بماند.