در جمهوری اسلامی، عدل یک پیام شخصی نیست. بلکه یک نظام اجتماعی ست
تاریخ: 17/10/1371
در جمهوری اسلامی، عدل یک پیام شخصی نیست. بلکه یک نظام اجتماعی ست. این طور نیست که هر کس فقط در محیط خود، عادلانه رفتار کند. این، کافی نیست. عدل معنایش این است که باید جامعه قایم به قسط باشد. لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ . قانون، عادلانه، اجرا، عادلانه، نظارت، عادلانه، قضاوت، عادلانه، و تقسیم، عادلانه. این، خصوصیتی ست که برای جمهوری اسلامی ارزش محسوب می شود. ما اگر از لحاظ مادی و سازندگی به کشورهای پیشرفته ی دنیا هم برسیم، کافی نیست. امروز کسانی که سرشان در حسابهای مادی و محاسباتی و از این قبیل است، تا صحبت می شود، می گویند، ما می خواهیم خودمان را مثل فلان کشور بسازیم. البته هرکس هم، سلیقه و نظری برای خودش دارد. اگر ما ایران را مثل کشورهای برخوردار مادی ساختیم اما از عدالت خبری نبود، این، هیچ ارزش ندارد. پیام اسلام، اقامه ی عدل است. قیام اسلامی در ایران، برای اقامه ی عدل بود. پیغمبران که آمدند، برای اقامه ی عدل و قسط آمدند. بشریت که با عطش تمام منتظر امام زمان عج است و می خواهد مهدی موعود بیاید و چشم انتظار آن حضرت است، برای این است که او بیاید تا دنیا را از عدل و داد پر کند.
هدف ما، استقرار عدل در جامعه است. ما این را می خواهیم. همه ی کارها برای اقامه ی عدل، ارزش پیدا می کند. در جامعه ی نابرابر، اگر ثروت هم زیاد شد، به سود یک قشر و یک گروه از مردم است. اما در جامعه ای که برابری و عدالت جریان داشته باشد، به سود همه است. البته عدالت، همه جا به معنای برابری نیست. اشتباه نشود. عدالت یعنی هر چیزی را در جای خود قرار دادن. این، معنای عدل است. عدالت آن معنایی نیست که در ذهن بعضی از ساده اندیشان و آدمهای کم عمق وجود دارد. شاید حالا هم خیال کنند که همه ی جامعه باید برداشت یکسان داشته باشند. خیر، یکی کار بیشتری می کند، یکی استعداد بیشتری دارد، یکی ارزش بیشتری برای پیشرفت کشور دارد. عدالت یعنی برطبق حق عمل کردن، و حقّ هر چیز و هرکسی را به او دادن. این، معنای عدالت است، و برای جامعه لازم است.
انقلاب برای این است که عدالت برقرار شود. البته این نکته را به شما عرض کنم که اگر در جامعه ای عدالت باشد، یعنی قانون، عادلانه، قضاوت، عادلانه، اجرا، عادلانه، و نظر به آحاد ملت، نظر عادلانه باشد، تلاش اجتماعی و اقدام سازنده ی اقتصادی هم در آن جامعه بهتر خواهد شد و ثروت هم بیشتر به آن جامعه رو خواهد آورد. اما اصل قضیه، عدالت است، و ما دنبال عدالتیم. من این را صریحا عرض می کنم که در جمهوری اسلامی، سیاستها براساس عدالت تنظیم می شود.
تمتع قشرهای مختلف مردم از امکانات کشور، باید متعادل باشد. نبایستی طوری باشد که فاصله ها روز به روز زیادتر بشود
تاریخ: 8/6/75
تمتع قشرهای مختلف مردم از امکانات کشور، باید متعادل باشد. نبایستی طوری باشد که فاصله ها روز به روز زیادتر بشود و عده یی آن طور زندگی کنند. البته یک بخش عمده از این کار را هم، وزارت اقتصاد و دارایی و بخش مربوط به مالیات، می تواند تامین بکند: گرفتن مالیاتهای متناسب و بجا، از کسانی که سودها و استفاده هایی می برند. این هم یک معنای دیگر است.
اهتمام اصلی دولت در همه سیاستهای اجرایی و بخشی، باید رفع محرومیت به نفع ایجاد عدالت باشد، این باید اولین چیزی باشد که مورد نظر قرار می گیرد
تاریخ: 1/1/1380
ما برای اجرای عدالت آمده ایم. قشر محروم مردم، بلندگو و تریبون ندارند، اما قشر مرفه و زرمند و زورمند، هم از تریبونها بناحق استفاده می کنند، هم هرجا بخواهند، در بدنه ها اعمال نفوذ می کنند و کارشان را پیش می برند، ولی آن قشر محروم زمین می مانند. اهتمام اصلی دولت در همه سیاستهای اجرایی و بخشی، باید رفع محرومیت به نفع ایجاد عدالت باشد، این باید اولین چیزی باشد که مورد نظر قرار می گیرد. با این کار، چقدر ما رفع محرومیت می کنیم و چقدر کشور را به عدالت نزدیک می کنیم. البته این که چه چیزهایی در رفع محرومیت بیشتر موثرند، شما آنها را خیلی خوب می دانید. اشتغال، مسکن، درمان، بیمه و موارد گوناگون دیگر، در کاهش و رفع محرومیت موثرند. مثلا اگر می خواهیم یک پروژه صنعتی یا معدنی یا ارتباطاتی را اجرا کنیم، در درجه اول باید ببینیم تاثیر آن در ایجاد عدالت اجتماعی چقدر است، بر این اساس کار کنیم.
عزیزان من! این نکته را در این جا بگویم، از جمله چیزهایی که روند حرکت به سمت عدالت را در جامعه کند می کند، نمود اشرافیگری در مسئولان بالای کشور است، از این اجتناب کنید. اشرافیگری دو عیب دارد، عیب دومش از عیب اولش بزرگتر است. عیب اول اشرافیگری، اسراف است - اشرافیگری حلال را می گوییم، یعنی آن چیزی که پولش از راه حلال و بحق به دست آمده - اما عیب دوم بدتر است و آن این است که فرهنگ سازی می کند، یعنی چیزی برای مسابقه دادن همه درست می کند. البته در این زمینه مسئولان درجه یک خیلی نقش دارند، تلویزیون خیلی نقش دارد، منش من و شما خیلی نقش دارد.