فهرست کتاب


راهبردها در کلام و پیام حضرت آیة الله العظمی خامنه ای

مرکز غدیر‏‏‏

معنای استقلال اقتصادی

تاریخ: 15/2/1372
استقلال اقتصادی، یعنی ملت و کشور، در تلاش اقتصادی خود، روی پای خود بایستد، و به کسی احتیاج نداشته باشد. معنایش این نیست که ملتی که استقلال اقتصادی دارد، با هیچ کس در دنیا داد و ستد نمی کند. نه، داد و ستد، دلیل ضعف نیست. چیزی را خریدن، چیزی رافروختن، معامله کردن، گفتگوی تجاری کردن، اینها دلیل ضعف نیست. اما باید جوری باشد که یک ملت، اولا نیازهای اصلی خودش رابتواند خودش فراهم کند. ثانیا، در معادلات اقتصادی دنیا و مبادلات جهانی، وزنه ای باشد. نتوانند او را به آسانی کنار بگذارند. نتوانند او را به آسانی محاصره کنند. نتوانند او را به آسانی فرو بدهند، و هر چه می خواهند، به او املا کنند....البته می توانیم امروز ادعای استقلال اقتصادی بکنیم. اما به شرطها و شروطها. این، چند شرط دارد:
اولا اینکه در کشور، هر کس، هر کاری را که به عهده دارد، خوب انجام بدهد. که فرمود: رحم الله امرا عمل عملا فاتقنه. خدا رحمت کند آن مردی را، آن کسی را، که کاری را انجام بدهد و آن رامحکم و متقن انجام بدهد، خوب انجام بدهد
....شرط دوم این است که کسانی که پول و امکانات دارند، فقط به فکر خودشان نباشند
....شرط دیگر این است که درمحیط کار و تلاش اقتصادی این کشور، ابتکار وجود داشته باشد.
دولت تکیه کند به متفکرین و علمایی که در دانشگاهها هستند و درس می خوانند. خیال هم نکنند که تحقیق و حرف فلان متفکر اروپایی که چیزی گفته، همیشه همین است. امروز چیزی می گویند و بیست سال دیگر، ده سال دیگر، پنج سال دیگر، یک نفر عالم دیگر می آید و آن حرف راباطل می کند و یک حرف دیگر می زند. چرا ما عادت کرده ایم هر چه غربیها گفتند، بی قید و شرط بپذیریم و دست روی دست بگذاریم و از آنها گوش کنیم و قبول کنیم، شما باید درستش را پیدا کنید. اقتصاددان های کشور ما باید آنچه را که با اوضاع کشور ما، با عقاید ما، با خصوصیات مملکت ما و متناسب با مسایل اقتصادی ماست، پیدا کنند.

خط مشی صحیح در زمینه های علمی و صنعتی

تاریخ: 13/9 /1370
یک طرز فکر، طرز فکر درست است، و آن این که ممکن است ما علم و فن و صنعت را از بیگانه یی که آن را دارد و ما نداریم، بگیریم، اما اداره آن کار را خودمان به دست خواهیم گرفت، خودمان صنعت را انتخاب خواهیم کرد، آنچه را که برای کشور لازم است، خودمان به وجود خواهیم آورد. انسان باید علم را از هر کس که دارد، یاد بگیرد، اما نه این که یاد بگیرد تا مزدور او باشد. غربیها برای ملت ایران و ملتهای مسلمان دیگر، این را می خواستند.
ما باید علم را یاد بگیریم، برای این که خودمان کشور را بسازیم. در میان ملت ما، استعداد و روح خلاقیت زیاد است. این همان ملتی است که تا چند قرن پیش، مشعل دار علم در دنیا بوده است. ما از لحاظ استعداد و توان علمی بالقوه، چیزی کم نداریم، چرا باید از کاروان علم و صنعت عقب بمانیم، تا آن جایی که کوچکترین چیزها را هم آنها برای ما درست کنند!
علم، متعلق به یک شخص و یک ملت نیست، علم، متعلق به بشریت است و بین ملتها دست به دست می گردد. یک روز بود که اروپای متمدن امروز، در نهایت جهل و بی خبری بود، مسلمین دانشمندان بزرگ آن روز بودند و علم را به اروپاییها یاد دادند. این حرفی است که خود آنها گفتند و می گویند، نوشتند و می نویسند، چیزمجهولی نیست که ما آن را ادعا بکنیم. یک روز علم در آسیا بود، یک روز هم در اروپاست، یک روز هم در یک نقطه دیگر است. علم، متعلق به همه بشریت است. علم چیزی نیست که ملتی بگوید مال من است و مال بشریت نیست، نه، علم متعلق به بشریت است. ما هرجا علم را پیدا کردیم، آن را به دست می آوریم.

اساس برنامه ریزیها بر پایه تکیه بر استعدادهای خودی

تاریخ: 12/10/1370
تکیه بیشتر باید بر خود، بر ابتکار خود، بر ثروت خود، بر قدرت دستان پرهنر خود و مغزهای فعال و پرابتکار خود باشد. در همه بخشها این را یک دستور کلی به حساب بیاورید و بر اساس آن برنامه ریزی کنید. در کنار آن، نگهداری و بازسازی نیروهای انسانی و استخراج سرچشمه های استعداد در آنها در همه بخشها، سرآمد همه کارهاست.