فهرست کتاب


راهبردها در کلام و پیام حضرت آیة الله العظمی خامنه ای

مرکز غدیر‏‏‏

صاحبان مناصب در نظام حق، حق ندارند خودشان را با اعیان و اشراف مقایسه کنند

تاریخ: 25/9/1379
آن حضرت در جایی دیگر از نهج البلاغه می فرماید: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ عَلَی أَئِمَّةِ الْعَدْلِ أَنْ یُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ
یعنی صاحبان مناصب در نظام حق، حق ندارند خودشان را با اعیان و اشراف مقایسه کنند و بگویند چون اشراف و اعیان این گونه خانه و زندگی دارند و این طور گذران می کنند پس ما هم که صاحب این منصب و این مسئولیت در جمهوری اسلامی یا در نظام اسلامی و حاکمیت اسلامی هستیم سعی کنیم مثل آنها زندگی کنیم یا این که چون رؤسا و مسئولان و وزرای کشورهای دیگر در نظامهای غیر الهی و غیر حق این طور زندگی می کنند این طور خوشگذرانی می کنند و این گونه از امکانات مادی استفاده می کنند ما هم بایستی همان طور زندگی کنیم نه حق ندارند زندگیشان را با اعیان و اشراف و متمکنان و یا با منحرفان اندازه گیری کنند.
پس با چه کسانی باید زندگی خودشان را اندازه بگیرند أَنْ یُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ با مردم معمولی آن هم ضعیفها و پایین ترهاشان. در این عبارت این تعبیر نیست که مثل آنها زندگی کن - ممکن است هر کسی نتواند آن گونه زندگی را بر خودش تنگ بگیرد - اما این هست که خودت را با او اندازه بگیر و با او مقایسه کن نه با اعیان و اشراف و با فلان پولدار و فلان سرمایه دار. مسئول و صاحب یک منصب در نظام اسلامی و نظام حق نباید طوری زندگی کند که باب اعیان و اشراف و متمکنان و برخورداران جامعه یا مسئولان کشورهای غیر اسلامی است نه این طور نیست این فرهنگ غلطی است که هرکس در مسئولیت های دولتی به مقام و مسئولیتی رسید باید فلان طور خانه یا فلان طور وسیله رفت و آمد یا فلان طور امکانات زندگی داشته باشد نه دستور امیر المؤمنین این نیست ا فقط مربوط به آن زمان هم نیست ا مربوط به همه زمانهاست. آن زمان هم این گونه نبود که همه مردم فقیر باشند نه فتوحات اسلامی شده بود در کشور اسلامی ثروتهایی وجود داشت و ثروتمندها و تجاری بودند - حالا از راه حرام یا حلال فعلا کاری نداریم - بودند کسانی که زندگیهای آنها زندگیهای برخوردارانه بود. امیر المؤمنین در همین زمان می فرماید که نباید زندگی شما زندگی برخوردارانه باشد این مربوط به مسئولان و صاحبان مناصب در نظام اسلامی است باید خودشان را با مردم ضعیف بسنجند نه با برخورداران جامعه.

مسئولان نباید مسرفانه و متجملانه و بالاتر از آن نباید طوری زندگی کنند که روش اسراف آمیز و تجمل آمیز را به یک فرهنگ تبدیل کند

تاریخ: 25/9/1379
آن حضرت در نامه دیگری به اشعث ابن قیس می فرماید:
إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَةٌ یعنی این مسئولیت و منصبی که در نظام اسلامی داری طعمه و سرمایه و کاسبی نیست - اشتباه نشود - مسئولیت در نظام اسلامی باری بر دوش انسان است که باید آن را به خاطر هدف و نیتی تحمل کند برداشت صحیح از دولت اسلامی و مسئولیت اسلامی این است.
مسئولان اسلامی نباید در رفتار و عمل خودشان مسرفانه و متجملانه زندگی کنند و بالاتر از آن نباید طوری زندگی کنند که روش اسراف آمیز و تجمل آمیز را به یک فرهنگ تبدیل کند این هم نقطه بعدی است که اهمیتش از آن اولی بیشتر است لااقل کمتر نیست. فرض بفرمایید اگر از لحاظ کیفیت آرایش محل زندگی و محل کارا کیفیت زندگی در درون خانواده چگونگی ازدواج فرزندان مهریه ها جهیزیه ها و از این قبیل چیزها وقتی به وسیله یک نفر در سطح عالی و در میان صاحبان مناصب حکومت اسلامی به شکل غیر اسلامی آن - به معنای مسرفانه - انجام بگیرد این می شود فرهنگ بقیه نگاه می کنند و یاد می گیرند مهریه ها بالا می رود ازدواجها مشکل می شود زندگی سخت می شود و همین رفتار بتدریج آثارش در طول مدتی کوتاه یا بلند در متن جامعه منعکس می شود. بنابراین مهمترین مطلب اصلی امیر المؤمنین در باب حکومت این است: حاکم باید حکومت را برای خود یک وسیله اعاشه و زندگی و کسب درآمد و اندوختن ثروت نداند یک مسئولیت بداند باری است بر دوش او باید همه همت خود را بگذارد که این بار را به منزل برساند.
... نقطه محوری همین مسئولیت هم رعایت حدود و حقوق مردم رعایت عدالت در میان مردم رعایت انصاف در قضایای مردم و تلاش برای تامین امور مردم است. برای حاکم اسلامی حوایج و نیازهای مردم اصل است.

فضا را، فضای تجملاتی و تجمل گرایی و عادت کردن به تجمل قرار ندهیم

تاریخ: 4/10/1378
برادران و خواهران! هر جا هستید و در هر مسئولیتی قرار دارید، باید مراقب باشید، یک رفتار شما، یک گفتار شما، یک حرکت شما می تواند تاثیر ماندگار بگذارد، می تواند تاثیرهای وسیعی در زندگی مردم بگذارد. سالهاست که بنده درباره زندگی تشریفاتی مکرر تذکر می دهم، این دو جنبه دارد: یک جنبه از لحاظ اصل پایبندی به تجملات و تشریفات است، که این بد و دون شان انسان والاست، یعنی یک وقت انسان به یک چیز غیر لازم پایبند می شود که دون شان انسان است، بعلاوه، مسرفانه است، تضییع سرمایه ها، تضییع اموال و تضییع موجودیها در آن هست، این یک بعد قضیه است که اصل اسراف بد است، اصل تجمل همراه با اسراف و همراه با زیاده روی است و بد است، لیکن جنبه دومی دارد که اهمیتش کمتر از جنبه اول نیست، و آن انعکاس تجمل شما در زندگی مردم است، بعضیها از این غفلت می کنند! وقتی شما جلوی چشم مردم، وضع اتاق و دفتر و محیط کار و محیط زندگی را آن چنانی می کنید، این یک درس عملی است و هرکسی این را می بیند، بر او اثر می گذارد، حداقل این را باید رعایت کرد.
فضا را، فضای تجملاتی و تجمل گرایی و عادت کردن به تجمل قرار ندهیم، چون امروز اگر این روحیه تجمل گرایی در جامعه ما رواج پیدا بکند - که متاسفانه تا میزان زیادی هم رواج پیدا کرده است - بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی کشور اصلا حل نخواهد شد.
... تجمل گرایی و گرایش به اشرافیگری در زندگی، ضررها و خطرهای زیادی دارد: هیچ وقت عدالت اجتماعی تامین نخواهد شد، هیچ وقت روحیه برادری و الفت و انس و همدلی - که برای همه کشورها و همه جامعه ها، بخصوص جامعه ما، مثل آب و هوا لازم است - پیش نخواهد آمد، این همان تاثیر حرف و اقدام و عملکرد من و شما در روحیه مردم است، این اهمیت تقوای ما را این قدر زیاد می کند.