فهرست کتاب


راهبردها در کلام و پیام حضرت آیة الله العظمی خامنه ای

مرکز غدیر‏‏‏

زندگی حکومتی امیر المؤمنین الگوی مسئولان

تاریخ: 26/1 /1370
اگر ما خصوصیات زندگی حکومتی امیر المؤمنین - یعنی علی به عنوان یک حاکم را در نظر بگیریم، می بینیم که چند خصوصیت عمده در این زندگی هست:
اول، قاطعیت و صلابت در راه حق است.
این خصوصیت، اگر نگوییم مهمترین، حداقل بارزترین خصوصیت زندگی امیر المؤمنین است. آن چیزی که اول از این دستگاه حکومت مشاهده می شود، این است که امیر المؤمنین بعد از تشخیص حق، هیچ چیزی نمی تواند جلوی راه حق او را بگیرد. پیامبر درباره او فرموده است:
خَشِنٌ فی ذاتِ الّلهِ . امیر المؤمنین از جمله کسانی است که در راه خدا، هیچ کس و هیچ چیزی نمی تواند جلوی او را بگیرد و مانع او بشود، آنچه را که تشخیص داد، بدون هیچ گونه مبالاتی عمل می کند. اگر به سرتاسر زندگی امیر المؤمنین نگاه کنید، این خصوصیت را مشاهده می کنید، قاطعیت و صلابت. از اول نشستن بر مسند حکومت، امیر المؤمنین این قاطعیت و صلابت را نشان می دهد. یعنی حکومت وقتی که به نام خدا و برای خدا و برای اجرای احکام الهی است، باید تحت تاثیر هیچ ملاحظه یی که مخالف با حق باشد، قرار نگیرد. این، آن منطقی است که امیر المؤمنین دنبال می کرد. اگر دشمنان علی بن ابی طالب(علیه السلام) را مشاهده کنید، می بینید که این قاطعیت چه قدر مهم است.
بعد دوم زندگی امیر المؤمنین ، بعد زهد آن حضرت است، که اگر بخواهیم وارد صحبتش بشویم، فصل مبسوط عجیبی است. این زهد امیر المؤمنین ، واقعا زهد خیلی عجیبی است. البته عرض کردم، نه این که من بگویم، خود علی بن ابی طالب فرموده است. توقع نیست که من و امثال من، مثل علی بن ابی طالب زندگی کنیم، خود آن بزرگوار گفتند که نمی توانید.
...برادران! امیر المؤمنین می گوید زندگی به سمت زهد باید برود. امروز در جمهوری اسلامی، اگر ما احساس بکنیم که زندگی به سمت اشرافیگری می رود، بلاشک این انحراف است، بروبرگرد ندارد. ما باید به سمت زهد حرکت بکنیم. نمی گوییم هم زهدهای آن چنانی، که متعلق به اولیاالله است، نه، مسئولان درجه یک، مسئولان درجه دو، تا آن مسئولان درجات بعد هم باید در حد خود زهد داشته باشند، بعد هم به عامه مردم می رسد.

صاحبان مناصب در نظام حق، حق ندارند خودشان را با اعیان و اشراف مقایسه کنند

تاریخ: 25/9/1379
آن حضرت در جایی دیگر از نهج البلاغه می فرماید: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ عَلَی أَئِمَّةِ الْعَدْلِ أَنْ یُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ
یعنی صاحبان مناصب در نظام حق، حق ندارند خودشان را با اعیان و اشراف مقایسه کنند و بگویند چون اشراف و اعیان این گونه خانه و زندگی دارند و این طور گذران می کنند پس ما هم که صاحب این منصب و این مسئولیت در جمهوری اسلامی یا در نظام اسلامی و حاکمیت اسلامی هستیم سعی کنیم مثل آنها زندگی کنیم یا این که چون رؤسا و مسئولان و وزرای کشورهای دیگر در نظامهای غیر الهی و غیر حق این طور زندگی می کنند این طور خوشگذرانی می کنند و این گونه از امکانات مادی استفاده می کنند ما هم بایستی همان طور زندگی کنیم نه حق ندارند زندگیشان را با اعیان و اشراف و متمکنان و یا با منحرفان اندازه گیری کنند.
پس با چه کسانی باید زندگی خودشان را اندازه بگیرند أَنْ یُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ با مردم معمولی آن هم ضعیفها و پایین ترهاشان. در این عبارت این تعبیر نیست که مثل آنها زندگی کن - ممکن است هر کسی نتواند آن گونه زندگی را بر خودش تنگ بگیرد - اما این هست که خودت را با او اندازه بگیر و با او مقایسه کن نه با اعیان و اشراف و با فلان پولدار و فلان سرمایه دار. مسئول و صاحب یک منصب در نظام اسلامی و نظام حق نباید طوری زندگی کند که باب اعیان و اشراف و متمکنان و برخورداران جامعه یا مسئولان کشورهای غیر اسلامی است نه این طور نیست این فرهنگ غلطی است که هرکس در مسئولیت های دولتی به مقام و مسئولیتی رسید باید فلان طور خانه یا فلان طور وسیله رفت و آمد یا فلان طور امکانات زندگی داشته باشد نه دستور امیر المؤمنین این نیست ا فقط مربوط به آن زمان هم نیست ا مربوط به همه زمانهاست. آن زمان هم این گونه نبود که همه مردم فقیر باشند نه فتوحات اسلامی شده بود در کشور اسلامی ثروتهایی وجود داشت و ثروتمندها و تجاری بودند - حالا از راه حرام یا حلال فعلا کاری نداریم - بودند کسانی که زندگیهای آنها زندگیهای برخوردارانه بود. امیر المؤمنین در همین زمان می فرماید که نباید زندگی شما زندگی برخوردارانه باشد این مربوط به مسئولان و صاحبان مناصب در نظام اسلامی است باید خودشان را با مردم ضعیف بسنجند نه با برخورداران جامعه.

مسئولان نباید مسرفانه و متجملانه و بالاتر از آن نباید طوری زندگی کنند که روش اسراف آمیز و تجمل آمیز را به یک فرهنگ تبدیل کند

تاریخ: 25/9/1379
آن حضرت در نامه دیگری به اشعث ابن قیس می فرماید:
إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَةٌ یعنی این مسئولیت و منصبی که در نظام اسلامی داری طعمه و سرمایه و کاسبی نیست - اشتباه نشود - مسئولیت در نظام اسلامی باری بر دوش انسان است که باید آن را به خاطر هدف و نیتی تحمل کند برداشت صحیح از دولت اسلامی و مسئولیت اسلامی این است.
مسئولان اسلامی نباید در رفتار و عمل خودشان مسرفانه و متجملانه زندگی کنند و بالاتر از آن نباید طوری زندگی کنند که روش اسراف آمیز و تجمل آمیز را به یک فرهنگ تبدیل کند این هم نقطه بعدی است که اهمیتش از آن اولی بیشتر است لااقل کمتر نیست. فرض بفرمایید اگر از لحاظ کیفیت آرایش محل زندگی و محل کارا کیفیت زندگی در درون خانواده چگونگی ازدواج فرزندان مهریه ها جهیزیه ها و از این قبیل چیزها وقتی به وسیله یک نفر در سطح عالی و در میان صاحبان مناصب حکومت اسلامی به شکل غیر اسلامی آن - به معنای مسرفانه - انجام بگیرد این می شود فرهنگ بقیه نگاه می کنند و یاد می گیرند مهریه ها بالا می رود ازدواجها مشکل می شود زندگی سخت می شود و همین رفتار بتدریج آثارش در طول مدتی کوتاه یا بلند در متن جامعه منعکس می شود. بنابراین مهمترین مطلب اصلی امیر المؤمنین در باب حکومت این است: حاکم باید حکومت را برای خود یک وسیله اعاشه و زندگی و کسب درآمد و اندوختن ثروت نداند یک مسئولیت بداند باری است بر دوش او باید همه همت خود را بگذارد که این بار را به منزل برساند.
... نقطه محوری همین مسئولیت هم رعایت حدود و حقوق مردم رعایت عدالت در میان مردم رعایت انصاف در قضایای مردم و تلاش برای تامین امور مردم است. برای حاکم اسلامی حوایج و نیازهای مردم اصل است.