فهرست کتاب


سوگنامه کربلا (ترجمه لهوف)

سید ابن طاووس محمّدطاهر دزفولی‏

مقدمه

شرح حال ابن طاوس و اهمیّت کتاب لهوف

علی بن موسی بن جعفر معروف به «ابن طاوس» در سال 589 هق در شهر دانشمند خیز و عالم پرور «حلّه» چشم به جهان گشود. ابن طاوس در آن شهر علم و اجتهاد رشد یافت و از محضر پدر بزرگوارش بهره کافی برد و همانطور که خود می گوید:
پدر و نیز جدّ وی «ورّام» بیشترین نفوذ را بر وی در سالهای رشدش داشته اند و به او فضیلت، تقوی و تواضع را یاد داده اند.
علمای دیگری که ابن طاوس در نزد آنان درس خوانده عبارتند از: ابوالحسن علی بن یحیی الخیّاط حلّی، حسین بن احمد السّوراوی، تاج الدین حسن بن علی الدربی، نجیب الدین محمد السوراوی، صفی الدین بن معدّ بن علی الموسوی، شمس الدین فخار بن محمد بن فخار الموسوی و...
ابن طاوس در نسلهای بعدی به عنوان «صاحب الکرامات» معروف شد.
او خود از حوادث معجزه آسایی که برایش رخ داده مواردی را نقل می کند. و نیز گزارش شده که با امام زمان (عج) در تماس مستقیم بوده است. گفته می شود که علم به «اسم اعظم» به او اعطاء گردید امّا اجازه اینکه آن را به فرزندانش بیاموزد، داده نشد.
ابن طاوس به فرزندانش می گوید که «اسم اعظم» همچون مروایدهای درخشان در نوشته های وی پراکنده بوده و آنان با خواندن مکرّر آنها، می توانند آن را کشف کنند.
تقوای ابن طاوس از بسیاری از عبارات تألیف او می درخشد... ابن طاوس کفن خود را آماده کرده و به آن خیره می شد و روز رستاخیز را در پیش چشم خود مجسّم می کرد. دلمشغولی او به مرگ، از عبارات مختلف «کشف المحجّه» به دست می آید.(1)
ابن طاوس خود اذعان داشته که من به اوّل هر ماه آگاهی دارم بدون اینکه به هیچ یک از اسباب آگاهی بدان، تمسّک نمایم.
علامه طباطبایی - صاحب تفسیر المیزان - در منهج عرفانی هم به دو نفر از بزرگان امامیّه بسیار اهمیّت می دادند: یکی سیّد علی بن طاوس - رضوان اللَّه علیه - و همچنین کتاب معروف ایشان موسوم به «اقبال» که مشحون از اسرار اهل بیت علیهم السّلام است، اهمیّت فوق العاده می دادند. دیگری سیّد بحرالعلوم، که هر دو به تواتر حکایات به محضر مبارک حضرت ولیّ عصر - ارواحنا له الفداء - شرفیاب گردیده اند...»(2)
عارف فرزانه میرزا جواد آقا ملکی تبریزی از «ابن طاوس» تعبیر به «سیّدالمراقبین» فرموده است.(3) و در مورد دیگر می فرماید: «... آن چنان کسی است که شیخ من قدّس سرّه می گفت: مانند ابن طاوس در «علم مراقبه» در این اُمّت از طبقه رعیّت نیامده است».(4)
آیت اللَّه شیخ جعفر شوشتری (وفات: 1303 ه.ق) درباره ابن طاوس، می فرماید: «... و بدان که در نقل مراثی، از آن جناب، معتبرتری نداریم. در جلالت قدر، مثل ایشان کم است.»(5)

اهمیّت کتاب لُهُوف

کتاب «لُهُوف» ابن طاوس اختصار و اشتهار را با هم جمع کرده و در نزد علمای برجسته شیعه جایگاه مهمی برای خودش باز کرده است به طوری که شهید محراب آیت اللَّه سیّد محمد علی قاضی تبریزی می فرماید: «کتاب لهوف سیّد ابن طاوس -رحمة اللَّه علیه، نقلیّاتش بسیار مورد اعتماد است و در میان کتب مَقاتل کتاب مَقْتَلی به اندازه اعتبار و اعتماد به آن نمی رسد و در اطمینان بر آن کتاب در ردیف اول کتب معتبره مقاتل قرار گرفته است»(6)
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت اللَّه خامنه ای - مُدَّ ظِلُّهُ العالی - در خطبه های نماز جمعه تهران چندین مرتبه از روی همین کتاب مقتل ابن طاوس، ذکر مصیبت خوانده است و در نماز جمعه مورخ 18/2/77 مصادف با یازدهم ماه محرم 1419 ه ق، چنین فرمودند: «من امروز می خواهم از روی مقتل ابن طاوس که کتاب «لهوف» است چند جمله ذکر مصیبت کنم و چند صحنه از این صحنه های عظیم را برای شما عزیزان بخوانم، البته این مقتلِ بسیار معتبری است.
ابن طاوس - که علی بن طاوس باشد - فقیه، عارف، بزرگ، صدوق، موثّق، مورد احترام همه و استاد فقهای بسیار بزرگی است. خودش ادیب و شاعر و شخصیت خیلی برجسته یی است. ایشان اولین مقتلِ بسیار معتبر و موجز را نوشتند. البته قبل از ایشان مقاتل زیادی است. استادشان «ابن نما» مقتل دارد، شیخ طوسی مقتل دارد، دیگران هم دارند، مقتلهای زیادی قبل از ایشان نوشته اند؛ امّا وقتی «لهوف» آمد، تقریباً همه مقاتل، تحت الشعاع قرار گرفت. این مقتلِ بسیار خوبی است؛ چون عبارات، بسیار خوب و دقیق و خلاصه انتخاب شده است.»(7)
آقای أتان گلبرک که بهترین تحقیق را درباره آثار ابن طاوس به عمل آورده، می نویسد: «به گفته آقا بزرگ عنوان «لهوف» معروفتر از «ملهوف» است. احتمالاً همین تألیف است که شیخ حرّ عاملی در اجازه خود به محمد فاضل المشهدی («بحار» 110/117) در میان آثار ابن طاوس، که اجازه روایت آنها را به وی داده به آن با عنوان «مقتل الحسین» یاد می کند. لهوف درباره رخدادهایی است که به حادثه کربلا منتهی شده، همچنین اصل جنگ و رخدادهای بعدی آن.
بیشتر داستان را یک «راوی ناشناخته» نقل می کند. هدف وی این بود که لهوف در عاشورا خوانده شود (نک: «اقبال»). اگر کسی بدان دسترسی نداشته باشد، وی پیشنهاد می کند همان مطالبی که در اقبال (یعنی: «اللّطیف فی التّصنیف») آمده خوانده شود. «لهوف» یکی از معرفترین تألیفات ابن طاوس در آمد. چند چاپ از آن وجود دارد و چند بار نیز به فارسی ترجمه شده است (نک: «ذریعه» 18/296 ش 188؛ 26/ 201 ش 17 - 1؛ مُشار، مؤلفین 4/ 416، فهرست 1307 - 1308؛ مق: ارجمند ص 165)...»(8)
سرانجام این دانشمند متّقی و زاهد و عارف و پرتلاش و کوشا، در روز دوشنبه پنجم ذی القعده سال 664 ه. ق در بغداد رحلت کرد و به نوشته «حوادث جامعه»، جنازه او را پیش از دفن به نجف اشرف نقل دادند. ناگفته نماند که قبلاً کفن خود را تهیه کرد، و در حج بیت اللَّه، لباسِ احرام خود نمود، آن را در کعبه معظّمه در روضات مطهّره حضرت رسالت صلّی اللّه علیه و آله و ائمه بقیع و عراق، متبرّک نموده و همه روزه نگاهش می کرد و آن را وسیله شفاعت آن بزرگواران، قرار داده بوده است.(9)