مطلب دویّم در کیفیّت زیارت آن حضرتست
بدانکه زیارات منقوله برای آن حضرت بر دو قسم است یکی مُطْلَقَه که مُقَیَّدْ به وقتی از اوقات نیست و دیگر مخصوصه که عکس آنست و این زیارات در ضمن دو مقصد بیان می شود مقصد اوّل در زیارات مُطْلَقه است و آنها بسیار است و ما اکتفا می کنیم در اینجا به ذکر چند زیارت اوّل زیارتی است که شیخ مفید و شهید و سیّد بن طاوس و دیگران ذکر کرده اند و کیفیّت آن چنان است که هرگاه اراده زیارت نمائی غسل کن و دو جامه پاک بپوش و به چیزی از بوی خوش خود را خوشبو کن و اگر نیابی و نکنی نیز مجزی است و چون از خانه بیرون آمدی بگو:
اَللّهُمَّ اِنّی خَرَجْتُ مِنْ مَنْزِلی اَبْغی فَضْلَکَ وَاَزُورُ وَصِیَّ نَبِیِّکَ
خدایا من از خانه ام بیرون آمده و جویای فضل توأم و قاصد زیارت وصی پیامبرت
صَلَواتُکَ عَلَیْهِما اَللّهُمَّ فَیَسِّرْ ذلِکَ لی وَسَبِّبِ الْمَزارَ لَهُ وَاخْلُفْنی
- که درودهای تو بر هر دوشان - باد هستم خدایا پس آسان گردان برای من آن را وفراهم کن اسباب زیارتش را وجانشینم
فی عاقِبَتی وَحُزانَتی بِاَحْسَنِ الْخِلافَةِ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ پس روانه شو
باش در انجام کارم و کسانم به بهترین جانشینی ای مهربانترین مهربانان
درحالی که زبانت گویا باشد به ذکر: اَلْحَمْدُ للَّهِ ِ وَسُبْحانَ اللَّهِ وَلا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ و چون
ستایش خدای را است و منزه است خدا و معبودی نیست جز خدا
رسیدی به خندق کوفه بایست و بگو: اَللَّهُ اَکْبَرُ اَللَّهُ اَکْبَرُ اَهْلَ الْکِبْرِیآءِ وَالْمَجْدِ
خدا بزرگتر است خدا بزرگتر است که شایسته بزرگی و مجد
وَالْعَظَمَةِ اَللَّهُ اَکْبَرُ اَهْلَ التَّکْبیر وَالتَّقدْیسِ وَالتَّسْبیحِ وَالْألآءِ اَللَّهُ اَکْبَرُ
و عظمت است خدا بزرگتر است که شایسته بزرگ شمردن و تقدیس و تنزیه و نعمتها است خدا بزرگتر است
مِمَّا اَخافُ وَاَحْذَرُ اَللَّهُ اَکْبَرُ عِمادی وَعَلَیْهِ اَتَوَکَّلُ اَللَّهُ اَکْبَرُ رَجآئی
از آنچه می ترسم و بیم دارم خدا بزرگتر است که تکیه گاه من است و توکل بر او کنم خدا بزرگتر است که امید من
وَاِلَیْهِ اُنیبُ اَللّهُمَّ اَنْتَ وَلِیُّ نِعْمَتی وَالْقادِرُ عَلی طَلِبَتی تَعْلَمُ
است و بسویش باز گردم خدایا تو ولی نعمت منی و توانای بر انجام خواسته ام هستی می دانی
حاجَتی وَما تُضْمِرُهُ هَواجِسُ الصُّدُورِ وَخَواطِرُ النُّفُوسِ فَاَسْئَلُکَ
حاجتم را و آنچه را پنهان کند تشویشهای دلها و خاطرات نفوس پس از تو خواهم
بِمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی الَّذی قَطَعْتَ بِهِ حُجَجَ الْمُحْتَجّینَ وَعُذْرَ
به محمد مصطفی که قطع کردی بوسیله او دلیلهای دلیل تراشان و عذر
الْمُعْتَذِرینَ وَجَعَلْتَهُ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ اَنْ لا تَحْرِمَنی ثَوابَ زِیارَةِ
عذرخواهان را و او را برای جهانیان رحمت قرار دادی که محرومم نکنی از ثواب زیارت
وَلِیِّکَ وَاَخی نَبِیِّکَ اَمیرِ الْمؤْمِنینَ وَقَصْدَهُ وَتَجْعَلَنی مِنْ وَفْدِهِ
ولی خود و برادر پیامبرت امیر مؤمنان و توجه بسویش و قرار دهی مرا از واردین
الصَّالِحینَ وَشِیعَتِهِ الْمُتَّقینَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ وچون نمودار
شایسته و شیعیان پرهیزکارش به مهرت ای مهربانترین مهربانان
شود برای تو قُبِّه شریفه آن حضرت بگو: اَلْحَمْدُ للَّهِ ِ عَلی مَا اخْتَصَّنی بِهِ مِنْ
ستایش خدای را که مخصوصم داشت
طیبِ الْمَوْلِدِ وَاسْتَخْلَصَنی اِکْراماً بِهِ مِنْ مُوالاةِ الْأَبْرارِ السَّفَرَةِ
به پاکی ولادت و برگزیدم از روی اکرام بدوستی نیکان و سفیران
الْأَطْهارِ وَالْخِیَرَةِ الْأَعْلامِ اَللّهُمَّ فَتَقَبَّلْ سَعْیی اِلَیْکَ وَتَضَرُّعی بَیْنَ
پاک و برگزیدگان نمونه خدایا پس بپذیر کوششم را بسویت و زاریم را پیش
یَدَیْکَ وَاغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی لا تَخْفی عَلَیْکَ اِنَّکَ اَنْتَ اللَّهُ الْمَلِکُ
درگاهت و بیامرز گناهانم را که بر تو پوشیده نیست که براستی توئی خدای فرمانروای
الْغَفّارُ مؤلّف گوید: که چون در وقت دیدن قبّه منوره یک حال نشاط و شوقی برای زائر
آمرزش پیشه
روی می دهد که میل دارد در آن وقت تمام توجّه خود را به آن جناب نماید و به هر لسانی و بیانی که تواند مدح و ثنای آن بزرگوار گوید خصوص زائر اگر از اهل علم و کمال باشد دوست می دارد که اگر شعر بلیغی در نظر داشته باشد در آن حال به آن تَمَثُّل جُویَد لذا بخاطرم رسید که این چند شعر را از قصیده هائیّه اُزْرِیَّه که مناسب این مقام است ذکرنمایم و رَجاء واثق که سلامی از جانب این صاحب صحیفه سُوداء به آن صاحب قُبّه بَیْضاء بنماید و از دُعای خیر فراموشم نفرماید وَالْأَشْعارُ هذِهِ:
اَیُّهَا الرَّاکِبُ الْمُجِدُّ رُوَیْداً
بِقُلُوبٍ تَقَلَّبَتْ فی جَواها
ای سوار تندرو مهلتی ده
بر دلهائی که زیر و رو شوند در سوز و گدازش
اِنْ تَرائَتْ اَرْضُ الْغَرِیَّیْنِ فَاخْضَعْ
وَاخْلَعِ النَّعْلَ دُونَ وادی طُواها
چون نمایان گشت سرزمین نجف خضوع کن
و کفش را در بیرون دروازه شهر از پای بیرون آر
وَاِذا شِمْتَ قُبَّةَ الْعالَمِ
الْأَعْلی وَاَنْوارُ رَبِّها تَغْشاها
و چون چشمت به گنبد عالم
اعلی افتاد که انوار پروردگارش پوشانده
فَتَواضَعْ فَثَمَّ دارَةُ قُدْسٍ
تَتَمَنَّی الْأَفْلاکُ لَثْمَ ثَراها
فروتنی کن که آنجا خانه قدسی است
که افلاک آرزوی بوسیدن خاکش را کنند
قُلْ لَهُ وَالدُّمُوعُ سَفْحُ عَقیقٍ
وَالْحَشا تَصْطَلی بِنارِ غَضاها
به او بگو با دیده خونبار چون عقیق سرخ
و با دلی سوزان به آتش فروزانش
یَابْنَ عَمِّ النَّبیِّ اَنْتَ یَدُ اللَّهِ
الَّتی عَمَّ کُلَّ شَیْ ءٍ نَداها
ای پسر عموی پیغمبر توئی دست خدا
که فرا گرفته سخایش همه چیز را
اَنْتَ قُرْآنُهُ الْقَدیمُ وَاَوْصافُ
-کَ آیاتُهُ الَّتی اَوْحاها
توئی قرآن قدیم حق و صفات تو
آیه های آن قرآن است که وحی کرد آن را
خَصَّکَ اللَّهُ فی مَأثِرَ شَتّی
هِیَ مِثْلُ الْأَعْدادِ لا تَتَناهی
ویژه ات داشت خدا به افتخارات گوناگونی
که مانند اعداد بی پایان است
لَیْتَ عَیْناً بِغَیْرِ رَوْضِکَ تَرْعی
قَذِیَتْ وَاسْتَمَرَّ فیها قَذاها
ای کاش چشمی که در غیر بوستان تو بچرد
پر از خاشاک شود و این خاشاک همچنان در آن بماند
اَنْتَ بَعْدَ النَّبِیِّ خَیْرُ الْبَرایا
وَالسَّما خَیْرُ ما بِها قَمَراها
تو بعد از پیغمبر بهترین مردمی
چنانچه در آسمان بهترین اختران مهر و ماه اند
لَکَ ذاتٌ کَذاتِهِ حَیْثُ لَوْلا
اَنَّها مِثْلُها لَما آخاها
ذات تو چون ذات پیمبر است و اگر چنین
نبود هرگز تو را به برادری خویش نمی گرفت
قَدْ تَراضَعْتُما بِثَدْیِ وِصالٍ
کانَ مِنْ جَوْهَرِ التَّجَلّی غِذاها
هر دوی شما از پستان وصالی شیر خورده اید
که غذای آن از گوهر تجلی حق بود
یا اَخَا الْمُصْطَفی لَدَیَّ ذُنُوبٌ
هِیَ عَیْنُ الْقَذا وَاَنْتَ جَلاها
ای برادر پیامبر مصطفی مرا گناهانی است
که چون خاری در چشم منند و توئی جلا دهنده آن
لَکَ فی مُرْتَقَی الْعُلی وَالْمَعالی
دَرَجاتٌ لا یُرْتَقی اَدْناها
تو را در نردبان رفعت و برتری
درجاتی است که از پائین ترین آنها نتوان بالا رفت
لَکَ نَفْسٌ مِنْ مَعْدِنِ اللُّطْفِ صیغَتْ
جَعَلَ اللَّهُ کُلَّ نَفْسٍ فِداها
تو را جانی است که از معدن لطف حق پی ریزی شده
و خدا هر جانی را فدای آن کند
و چون به دروازه نجف برسی بگو: اَلْحَمْدُ للَّهِ ِ الَّذی هَدانا لِهذا وَما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ
ستایش خدائی را که مرا بدین جا راهنمائی کرد
لَوْلا اَنْ هَدانَا اللَّهُ اَلْحَمْدُ للَّهِ ِ الَّذی سَیَّرَنی فی بِلادِهِ وَحَمَلَنی عَلی
و ما خود نمی توانستیم بدان راهبر شویم اگر خدا راهنمائیمان نمی کرد ستایش خدائی را که مرا در شهرهای خویش سیر داد و بر
دَوآبِّهِ وَطَوی لِیَ الْبَعیدَ وَصَرَفَ عَنِّی الْمَحْذوُرَ وَدَفَعَ عَنِّی
چهارپایانش سوار کرد و راههای دور را زیر پایم در نوردید و هرمحذوری را از سر راهم
الْمَکْرُوهَ حَتَّی اَقْدَمَنی حَرَمَ اَخی رَسُولِهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ پس
برداشت ناراحتی را از من دور کرد تا فرودم آورد در حرم برادر رسول او که درود خدا بر او و آلش باد
داخل شهر شو و بگو: اَلْحَمْدُ للَّهِ ِ الَّذی اَدْخَلَنی هذِهِ الْبُقْعَةَ الْمُبارَکَةَ الَّتی
ستایش خاص خدائی است که واردم کرد در این بقعه مبارکه ای که
بارَکَ اللَّهُ فیها وَاخْتارَها لِوَصِیِّ نَبِیِّهِ اَللّهُمَّ فَاجْعَلْها شاهِدَةً لی پس
برکت داد خداوند در او و آن را برای وصی پیامبرش انتخاب فرمود خدایا پس آن را گواه من قرار ده
چون به درگاه اوّل برسی بگو: اَللّهُمَّ لِبابِکَ وَقَفْتُ وَبِفِنائِکَ نَزَلْتُ وَبِحَبْلِکَ
خدایا به در خانه تو ایستادم و به آستانت فرود آمدم و به ریسمان تو
اعْتَصَمْتُ وِلِرَحْمَتِکَ تَعَرَّضْتُ وَبِوَلِیِّکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ تَوَسَّلْتُ
چنگ زدم و خود را در مهر تو قرار دادم و به نماینده تو - که درودهای تو بر او باد - توسل جستم
فَاجْعَلها زِیارَةً مَقْبوُلَةً وَدُعآءً مُسْتَجاباً پس چون به در صحن برسی بگو:
پس آن را بگردان زیارتی پذیرفته و دعائی اجابت شده
اَللّهُمَّ اِنَّ هذَا الْحَرَمَ حَرَمُکَ وَالْمَقامَ مَقامُکَ وَاَ نَااَدْخُلُ اِلَیْهِ اُناجیکَ
خدایا این حرم حرم تو است و این مقام مقام تو است و من داخل آن گردم و با تو راز گویم
بِما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّی وَمِنْ سِرّی وَنَجْوایَ اَلْحَمْدُ للَّهِ ِ الْحَنَّانِ الْمَنَّانِ
بدانچه تو بدان از من داناتری و هم از درون من و از راز من آگاهی ستایش خاص خدای پرنعمت و پرمنت
الْمُتَطَوِّلِ الَّذی مِنْ تَطَوُّلِهِ سَهَّلَ لی زِیارَةَ مَوْلایَ بِاِحْسانِهِ وَلَمْ
و پربخششی است که از بخشش او است که آسان کرد برای من زیارت مولایم را به احسانش و چنانم
یَجْعَلْنی عَنْ زِیارَتِهِ مَمْنوُعاً وَلا عَنْ وِلایَتِهِ مَدْفُوعاً بَلْ تَطَوَّلَ
نکرد که از زیارتش ممنوع باشم و نه از ولایتش برکنار بلکه بخشش کرد
وَمَنَحَ اَللّهُمَّ کَما مَنَنْتَ عَلَیَّ بِمَعْرِفَتِهِ فَاجْعَلْنی مِنْ شیعَتِهِ وَاَدْخِلْنیِ
و احسان فرمود خدایا چنانچه بر من بوسیله معرفتش منت نهادی پس مرا از شیعیانش قرار ده
الْجَنَّةَ بِشَفاعَتِهِ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ پس داخل صحن شو و بگو: اَلْحَمْدُللَّهِ ِ
و بوسیله شفاعتش داخل بهشتم گردان ای مهربانترین مهربانان ستایش خدائی را
الَّذی اَکْرَمَنی بِمَعْرِفَتِهِ وَمَعْرِفَةِ رَسوُلِهِ وَمَنْ فَرَضَ عَلَیَّ طاعَتَهُ
که گرامی داشت مرا بوسیله شناختن او و شناختن پیامبرش و آن کس که اطاعتش را بر من واجب فرمود
رَحْمَةً مِنْهُ لی وَتَطَوُّلاً مِنْهُ عَلَیَّ وَمَنَّ عَلَیَّ بِالْأیمانِ الْحَمْدُ للَّهِ ِ
از روی مهری که به من داشت و بخششی که به من فرمود و منت نهاد بر من به ایمان، ستایش خدائی را
الَّذی اَدْخَلَنی حَرَمَ اَخی رَسوُلِهِ وَاَرانیهِ فی عافِیَةٍ اَلْحَمْدُ للَّهِ ِ الَّذی
که وارد کرد مرا به حرم برادر رسولش و در حال تندرستی آن را نشان من داد ستایش خدائی را که مرا
جَعَلَنی مِنْ زُوَّارِ قَبْرِ وَصِیِّ رَسوُلِهِ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا
از زائران قبر وصی رسولش قرار داد گواهی دهم که معبودی نیست جز خدای یگانه ای که
شَریکَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ جآءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ
شریک ندارد و گواهی دهم که محمد بنده و رسول او است که بحق از نزد خدا آمده
وَاَشْهَدُ اَنَّ عَلِیَّاً عَبْدُاللَّهِ وَاَخوُ رَسوُلِ اللَّهِ اَللَّهُ اَکْبَرُ اَللَّهُ اَکْبَرُ اَللَّهُ اَکْبَرُ لا
و گواهی دهم که علی بنده خدا و برادر رسول او است، خدا بزرگتر است خدا بزرگتر است ....
اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ اَکْبَرُ وَالْحَمْدُ للَّهِ ِ عَلی هِدایَتِهِ وَتَوْفیقِهِ لِما دَعا اِلَیْهِ
معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر است و ستایش خدای را بر راهنمائیش و توفیقش به راهی که بدان (مردم را)
مِنْ سَبیلِهِ اَللّهُمَّ اِنَّکَ اَفْضَلُ مَقْصوُدٍ وَاَکْرَمُ مَاْتِیٍّ وَقَدْ اَتَیْتُکَ
خوانده است خدایا براستی تو بهترین مقصود و گرامی ترین کسی هستی که نزدت آیند و اینک به درگاهت آمده
مُتَقَرِّباً اِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ وَبِاَخیهِ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ
و تقرب جویم بسویت بوسیله پیامبرت پیامبر رحمت و به برادرش امیر مؤمنان علی بن
اَبیطالِبٍ عَلَیْهِمَا السَّلامُ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَلا تُخَیِّبْ
ابیطالب علیهماالسلام پس درود فرست بر محمد و آل محمد و نومید مکن
سَعْیی وَانْظُرْ اِلَیَّ نَظْرَةً رَحیمَةً تَنْعَشُنی بِها وَاجْعَلْنی عِنْدَکَ وَجیهاً
کوششم را و بنگر به من به نگاهی مهربانانه که نجات و سربلندیم بخشی بدان و قرارم ده در پیش خود آبرومند
فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبینَ وچون به در رواق برسی بایست و بگو:
در دنیا و آخرت و هم از مقربان
اَلسَّلامُ عَلی رَسوُلِ اللَّهِ اَمینِ اللَّهِ عَلی وَحْیِهِ وَعَزآئِمِ اَمْرِهِ الْخاتِمِ
سلام بر رسول خدا امین خدا بر وحیش و بر دستورات حتمی اش ختم کننده
لِما سَبَقَ وَالْفاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ وَالْمُهَیْمِنِ عَلی ذلِکَ کُلِّهِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ
آنچه گذشته و گشاینده آنچه پس از این آید و نگهبان بر همه آنها (سلام و) رحمت خدا
وَبَرَکاتُهُ السَّلامُ عَلی صاحِبِ السَّکینَةِ السَّلامُ عَلَی الْمَدْفوُنِ
و برکاتش (بر او باد) سلام بر دارنده آرامش مخصوص حق سلام بر آنکه
بِالْمَدینَةِ السَّلامُ عَلَی الْمَنْصُورِ الْمُؤَیَّدِ السَّلامُ عَلی اَبِی الْقاسِمِ
در مدینه مدفون است سلام بر آن یاری شده و تأیید شده حق سلام بر ابوالقاسم
مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ پس داخل رواق شو و در وقت داخل
محمد بن عبداللّه و رحمت خدا و برکاتش
شدن پای راست را مقدم دار و بایست بر در حرم و بگو: اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ
گواهی دهم که معبودی نیست جز
وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ جآءَ بِالْحَقِّ مِنْ
خدای یگانه ای که شریک ندارد و گواهی دهم که محمد بنده و رسول او است که بحق از نزد
عِنْدِهِ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسوُلَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ
او آمده و رسولان را تصدیق فرمود سلام بر تو ای رسول خدا سلام بر تو
یا حَبیبَ اللَّهِ وَخِیَرَتَهُ مِنْ خَلْقِهِ اَلسَّلامُ عَلی اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَبْدِاللَّهِ
ای حبیب خدا و برگزیده اش از خلق او سلام بر امیر مؤمنان بنده خدا
وَاَخی رَسوُلِ اللَّهِ یا مَوْلایَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ
و برادر رسول خدا ای مولای من ای امیر مؤمنان بنده تو و پسر بنده تو
وَابْنُ اَمَتِکَ جآءَکَ مُسْتَجیراً بِذِمَّتِکَ قاصِداً اِلی حَرَمِکَ مُتَوَجِّهاً اِلی
و فرزند کنیز تو به نزدت آمده پناه جویم به عهده و ذمه تو قاصدم حرمت را و به
مَقامِکَ مُتَوَسِّلاً اِلیَ اللَّهِ تَعالی بِکَ ءَاَدْخُلُ یا مَوْلایَ ءَاَدْخُلُ یا اَمیرَ
مقامت توجه کرده ام و به درگاه خدای تعالی بوسیله تو توسل جسته ام آیا داخل شوم ای مولای من آیا داخل شوم ای امیر
الْمُؤْمِنینَ ءَاَدْخُلُ یا حُجَّةَ اللَّهِ ءَاَدْخُلُ یا اَمینَ اللَّهِ ءَاَدْخُلُ یا مَلائِکَةَ
مؤمنان آیا داخل شوم ای حجت خدا آیا داخل شوم ای امین خدا آیا داخل شوم ای فرشتگان
اللَّهِ الْمُقیمینَ فی هذَا الْمَشْهَدِ یا مَوْلایَ اَتَاْذَنُ لی بِالدُّخوُلِ اَفْضَلَ
خدا که در این زیارتگاه مقیم هستید ای مولای من آیا اذن دخولم می دهی به بهترین
ما اَذِنْتَ لِاَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ فَاِنْ لَمْ اَکُنْ لَهُ اَهْلاً فَاَنْتَ اَهْلٌ لِذلِکَ پس
اذنی که به یکی از دوستانت داده ای؟ که اگر من شایسته آن نیستم تو شایسته آنی
عَتَبه را ببوس و مقدم دار پای راست را پیش از پای چپ و داخل شو و در حال داخل شدن بگو
بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَفی سَبیلِ اللَّهِ وَعَلی مِلَّةِ رَسوُلِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ
به نام خدا و (توکل) به خدا و در راه خدا و بر کیش رسول خدا - درود خدا بر او
وَ الِهِ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لی وَارْحَمْنی وَتُبْ عَلَیَّ اِنَّکَ اَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ
و آلش - خدایا بیامرز مرا و به من رحم کن و توبه ام بپذیر که براستی توئی توبه پذیر مهربان
پس برو تا محاذی قبر مطهّر شوی و توقّف نما پیش از رسیدن به قبر و رو به قبر کن و بگو
اَلسَّلامُ مِنَ اللَّهِ عَلی مُحَمَّدٍ رَسوُلِ اللَّهِ اَمینِ اللَّهِ عَلی وَحْیِهِ
سلام از خدا بر محمد رسول خدا که امین او است بر وحیش
وَرِسالاتِهِ وَعَزائِمِ اَمْرِهِ وَمَعْدِنِ الْوَحْیِ وَالتَّنْزیلِ الْخاتِمِ لِما سَبَقَ
و پیغامهایش و دستورات حتمیش آن کان وحی و تنزیل که ختم کننده آنچه گذشته
وَالْفاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ وَالْمُهَیْمِنِ عَلی ذلِکَ کُلِّهِ الشَّاهِدِ عَلَی الْخَلْقِ
و گشاینده است آنچه را پس از این آید و نگهبان بر همه آنها است گواه بر خلق،
السِّراجِ الْمُنیرِ وَالسَّلامُ عَلَیْهِ وَرَحْمَةُ اللَّهُ وَبَرَکاتُهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی
چراغ تابان و سلام بر او و رحمت خدا و برکاتش خدایا درود فرست بر
مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ الْمَظْلوُمینَ اَفْضَلَ وَاَکْمَلَ وَاَرْفَعَ وَاَشْرَفَ ما
محمد و خاندان مظلومش بهترین و کاملترین و برترین و شریفترین درودی که
صَلَّیْتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اَنْبِیآئِکَ وَرُسُلِکَ وَاَصْفِیآئِکَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی
بفرستی بر یکی از پیمبران و رسولان و برگزیدگانت خدایا درود فرست بر
اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَبْدِکَ وَخَیْرِ خَلْقِکَ بَعْدَ نَبِیِّکَ وَاَخی رَسوُلِکَ
امیر مؤمنان بنده ات و بهترین خلق تو پس از پیامبرت و برادر رسول تو
وَوَصِیِّ حَبیبِکَ الَّذِی انْتَجَبْتَهُ مِنْ خَلْقِکَ وَالدَّلیلِ عَلی مَنْ بَعَثْتَهُ
و وصی حبیبت آنکس که او را از خلق خود برگزیدی و دلیل بود بر آن کس که
بِرِسالاتِکَ وَدَیَّانِ الدّینِ بِعَدْلِکَ وَفَصْلِ قَضآئِکَ بَیْنَ خَلْقِکَ
به رسالتهایت برانگیختی و حاکم در دین از روی عدل و جدا کُنِ حکم تو در میان آفریدگانت
وَالسَّلامُ عَلَیْهِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ
و سلام بر او و رحمت خدا و برکاتش خدایا درود فرست بر پیشوایان از
وُلْدِهِ الْقَوَّامینَ بِاَمْرِکَ مِنْ بَعْدِهِ الْمُطَهَّرینَ الَّذینَ ارْتَضَیْتَهُمْ اَنْصاراً
فرزندانش قیام کنندگان به فرمان خدا پس از رسول تو آن پاکانی که پسندیدی آنها را برای یاری
لِدینِکَ وَحَفَظَةً لِسِرِّکَ وَشُهَدآءَ عَلی خَلْقِکَ وَاَعْلاماً لِعِبادِکَ
دینت و برای نگهبانی رازت و گواهان بر آفریدگانت و نشانه هائی برای بندگانت
صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ اَلسَّلامُ عَلی اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ
درودهای تو بر ایشان همگی سلام بر امیر مؤمنان علی بن
اَبیطالِبٍ وَصِیِّ رَسوُلِ اللَّهِ وَخَلیفَتِهِ وَالْقآئِمِ بِاَمْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ سَیِّدِ
ابیطالب وصی رسول خدا و جانشینش و قیام کننده به فرمان او پس از پیامبر و سید
الْوَصِیّینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلی فاطِمَةَ بِنْتِ رَسوُلِ اللَّهِ
اوصیاء و رحمت خدا و برکاتش سلام بر فاطمه دختر رسول خدا
صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَی الْحَسَنِ
صلی اللّه علیه و آله بانوی زنان جهانیان سلام بر حسن
وَالْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ مِنَ الْخَلْقِ اَجْمَعینَ اَلسَّلامُ عَلَی
و حسین دو آقای جوانان اهل بهشت از همه خلق سلام بر
الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدینَ اَلسَّلامُ عَلَی الْأَنْبِیآءِ وَالْمُرْسَلینَ اَلسَّلامُ عَلَی
امامان راه یافته سلام بر پیمبران و رسولان سلام بر
الْأَئِمَّةَ الْمُسْتَوْدَعینَ اَلسَّلامُ عَلی خآصَّةِ اللَّهِ مِنْ خَلْقِهِ اَلسَّلامُ عَلَی
پیشوایانی که سپرده شدگان (اسرار نبوت) هستند سلام بر خاصّان خدا از آفریدگانش سلام بر
الْمُتَوَسِّمینَ اَلسَّلامُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ الَّذینَ قاموُا بِاَمْرِهِ وَوازَرُوا
دقیق نظران نکته سنج سلام بر آن مردان با ایمانی که قیام کردند به فرمان او و پشتیبانی کردند
اَوْلِیاءَ اللَّهِ وَخافوُا بِخَوْفِهِمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْمَلآئِکَةِ الْمُقَرَّبینَ اَلسَّلامُ
از اولیاء خدا و با ترس آنها آنان نیز ترسیدند سلام بر فرشتگان مقرب حق سلام
عَلَیْنا وَعَلی عِبادِ اللَّهِ الصَّالِحینَ پس برو تا بایستی نزدیک قبر و رو به قبر و پشت
بر ما و بر بندگان شایسته خدا
به قبله کن و بگو: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ
سلام بر تو ای امیر مؤمنان سلام بر تو ای حبیب
اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفْوَةَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اللَّهِ اَلسَّلامُ
خدا سلام بر تو ای برگزیده خدا سلام بر تو ای ولی خدا سلام
عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اِمامَ الْهُدی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
بر تو ای حجّت خدا سلام بر تو ای پیشوای هدایت سلام بر تو ای
عَلَمَ التُّقی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ الْبَرُّ التَّقیُّ النَّقیُّ الْوَفِیُ
نشانه پرهیزکاری سلام بر تو ای وصی نیکوکار پرهیزکار و پاکیزه با وفا
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَا الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَموُدَ
سلام بر تو ای پدر بزرگوار حسن و حسین سلام بر تو ای ستون
الدّینِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْوَصِیّینَ وَاَمینَ رَبِّ الْعالَمینَ وَدَیَّانَ
دین سلام بر تو ای آقای اوصیاء و امانتدار پروردگار جهانیان و حکومت کننده
یَوْمِ الدّینِ وَخَیْرَ الْمُؤْمِنینَ وَسَیِّدَ الصِّدّیقینَ وَالصَّفْوَةَ مِنْ سُلالَةِ
در روز جزا (به اذن خدا) و بهترین مؤمنان و آقای صدیقین و برگزیده از نژاد
النَّبِیّینَ وَبابَ حِکْمَةِ رَبِّ الْعالَمینَ وَخازِنَ وَحْیِهِ وَعَیْبَةَ عِلْمِهِ
پیمبران و درب حکمت پروردگار جهانیان و خزینه دار وحی او و گنجینه دانشش
وَالنَّاصِحَ لِأُمَّةِ نَبِیِّهِ وَالتَّالِیَ لِرَسوُلِهِ وَالْمُواسِیَ لَهُ بِنَفْسِهِ وَالنَّاطِقَ
و خیرخواه امت پیامبرش و پیرو رسولش و کسی که جانش را برای او به کف گرفت و گویای
بِحُجَّتِهِ وَالدَّاعِیَ اِلی شَریِعَتِهِ وَالْماضِیَ عَلی سُنَّتِهِ اَللّهُمَّ اِنّی
به حجتش و دعوت کننده به شریعتش و رونده بر طریقه و روش او خدایا من
اَشْهَدُ اَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنْ رَسوُلِکَ ما حُمِّلَ وَرَعی مَا اسْتُحْفِظَ وَحَفِظَ مَا
گواهی دهم که آنچه بر عهده داشت از جانب رسول تو همه را رساند و نگهداری کرد آنچه از او خواسته شده بود
اسْتوُدِعَ وَحَلَّلَ حَلالَکَ وَحَرَّمَ حَرامَکَ وَاَقامَ اَحْکامَکَ وَجاهَدَ
و حفظ کرد آنچه به او سپرده شده بود و حلال کرد حلال تو را و حرام کرد حرام تو را و برپا داشت احکامت را و پیکار کرد
النَّاکِثینَ فی سَبیلِکَ وَالْقاسِطینَ فی حُکْمِکَ وَالْمارِقینَ عَنْ اَمْرِکَ
با پیمان شکنان (اصحاب جمل) در راهت و با زور گویان در حُکمت (معاویه و همدستانش) و با بیرون رفتگان از دین تو (خوارج)
صابِراً مُحْتَسِباً لا تَاْخُذُهُ فیکَ لَوْمَةُ لآئِمٍ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ اَفْضَلَ ما
بردبارانه و پاداش جویانه و در راه تو باکی از سرزنش مردم نداشت خدایا درود فرست بر او بهترین
صَلَّیْتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیآئِکَ وَاَصْفِیآئِکَ وَاَوْصِیآءِ اَنْبِیآئِکَ اَللّهُمَ
درودی که بفرستی بر یکی از اولیاء و برگزیدگانت و اوصیاء پیمبرانت خدایا
هذا قَبْرُ وَلِیِّکَ الَّذی فَرَضْتَ طاعَتَهُ وَجَعَلْتَ فی اَعْناقِ عِبادِکَ
این قبر ولی تو است که اطاعتش را واجب فرمودی و بیعتش را در گردن بندگانت قرار دادی
مُبایَعَتَهُ وَخَلیفَتِکَ الَّذی بِهِ تَاْخُذُ وَتُعْطی وَبِهِ تُثیبُ وَتُعاقِبُ وَقَدْ
و خلیفه ات که بوسیله او بگیری و بدهی و به او پاداش نیک یا کیفر دهی و من
قَصَدْتُهُ طَمَعاً لِما اَعْدَدْتَهُ لِأَوْلِیآئِکَ فَبِعَظیِمِ قَدْرِهِ عِنْدَکَ وَجَلیلِ
آهنگ او کرده ام به طمع آنچه آماده کرده ای برای دوستانت پس سوگند به آن مرتبه بزرگی که نزد تو دارد و آن موقعیت
خَطَرِهِ لَدَیْکَ وَقُرْبَ مَنْزِلَتِهِ مِنْکَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ
شایانی که در پیش تو دارد و منزلت نزدیکش درود فرست بر محمد و آل محمد
وَافْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ فَاِنَّکَ اَهْلُ الْکَرَمِ وَالْجُودِ وَاَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
و انجام ده با من آنچه را تو شایسته آنی که براستی تو اهل بزرگواری و بخششی و سلام بر تو ای
مَوْلایَ وَعَلی ضَجیعَیْکَ آدَمَ وَنوُحٍ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ پس ضریح را
مولای من و بر دو آرمیده در کنارت آدم و نوح و رحمت خدا و برکاتش
ببوس و در جانب سر بایست و بگو: یا مَوْلایَ اِلَیْکَ وُفوُدی وَبِکَ اَتَوَسَّلُ اِلی
ای مولای من ورودم بر تو است و بوسیله تو توسل جویم به درگاه
رَبّی فی بُلوُغِ مَقْصوُدی وَاَشْهَدُ اَنَّ الْمُتَوَسِّلَ بِکَ غَیْرُ خائِبٍ
پروردگارم در رسیدن به مقصود خویش و گواهی دهم که هر کس به تو توسل جوید نومید نشود
وَالطَّالِبَ بِکَ عَنْ مَعْرِفَةٍ غَیْرُ مَرْدوُدٍ اِلاَّ بِقَضآءِ حَوآئِجِهِ فَکُنْ لی
و جوینده به توسط تو از روی معرفت باز نگردد جز با حاجات برآورده شده پس تو
شَفیعاً اِلَی اللَّهِ رَبِّکَ وَرَبّی فی قَضآءِ حَوآئِجی وَتَیْسیرِ اُمُوری
شفیع من شو به درگاه خدا پروردگار تو و پروردگار من در برآمدن حاجتهایم و آسان شدن کارهایم
وَکَشْفِ شِدَّتی وَغُفْرانِ ذَنْبی وَسَعَةِ رِزْقی وَتَطْویلِ عُمْری
و برطرف شدن سختیم و آمرزش گناهم و فراخی روزیم و درازی عمرم
وَاِعْطآءِ سُؤْلی فی آخِرَتی وَدُنْیایَ اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ
و دادن خواسته ام در آخرتم و در دنیایم خدایا لعنت فرست بر کشندگان امیر مؤمنان
اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْأَئِمَّةِ
خدایا لعنت فرست بر کُشَندِگان حسن و حسین خدایا لعنت فرست بر کشندگان امامان
وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً لا تُعَذِّبُهُ اَحَداً مِنَ الْعالَمینَ عَذاباً کَثیراً لاَ
و عذابشان کن به عذابی دردناک که تاکنون کسی از جهانیان را بدان عذاب نکرده باشی عذابی بسیار
انْقِطاعَ لَهُ وَلا اَجَلَ وَلا اَمَدَ بِما شآقُّوا وُلاةَ اَمْرِکَ وَاَعِدَّ لَهُمْ عَذاباً
که بریده نشود و پایان و مدت نداشته باشد به سزای آن دشمنیهائی که با کاردارانت کردند و برای آنها عذابی
لَمْ تُحِلَّهُ بِاَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ اَللّهُمَّ وَاَدْخِلْ عَلی قَتَلَةِ اَنْصارِ رَسوُلِکَ
مهیا گردان که به هیچ یک از خلق خود وارد نکرده باشی خدایا و وارد کن بر کشندگان یاران رسولت
وَعَلی قَتَلَةِ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَعَلی قَتَلَةِ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَعَلی
و بر کُشندگان امیر مؤمنان و بر کُشندگان حسن و حسین و بر
قَتَلَةِ اَنْصارِ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَقَتَلَةِ مَنْ قُتِلَ فی وِلایَةِ الِ مُحَمَّدٍ
کشندگان یاران حسن و حسین و کُشندگان هرکس که در راه دوستی آل محمد کشته شده است
اَجْمَعینَ عَذاباً اَلیماً مُضاعَفاً فی اَسْفَلِ دَرَکٍ مِنَ الْجَحیمِ لا یُخَفَّفُ
عذابی دردناک و دو چندان در پائین ترین طبقه جهنم که تخفیف پیدا نکند
عَنْهُمُ الْعَذابُ وَهُمْ فیهِ مُبْلِسوُنَ مَلْعوُنوُنَ ناکِسوُا رُؤُسِهِمْ عِنْدَ
از آنها عذاب و در آنجاسخت غمزده باشند و مورد لعن قرار گرفته و سر به زیر در پیشگاه
رَبِّهِمْ قَدْ عایَنوُا النَّدامَةَ وَالْخِزْیَ الطَّویلَ لِقَتْلِهِمْ عِتْرَةَ اَنْبِیآئِکَ
پروردگارشان که ببینند به عیان پشیمانی و رسوائی طولانی را به کیفر اینکه کشتند خاندان پیمبران
وَرُسُلِکَ وَاَتْباعَهُمْ مِنْ عِبادِکَ الصَّالِحینَ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ فی مُسْتَسِرِّ
و رسولان تو و پیروانشان را از بندگان شایسته ات خدایا لعنتشان کن در نهانترین
السِّرِّ وَظاهِرِ الْعَلانِیَةِ فی اَرْضِکَ وَسَمآئِکَ اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی قَدَمَ
نهان و آشکار عیان در زمین و در آسمان خدایا قرار ده برای من گامی
صِدْقٍ فی اَوْلِیآئِکَ وَحَبِّبْ اِلَیَّ مَشاهِدَهُمْ وَمُسْتَقَرَّهُمْ حَتّی
از روی صدق و راستی درباره دوستانت و دوست گردان پیش من زیارتگاه و جایگاهشان را تا آنگاه
تُلْحِقَنی بِهِمْ وَتَجْعَلَنی لَهُمْ تَبَعاً فِی الدُّنْیا وَالْأ خِرَةِ یا اَرْحَمَ
که مرا بدیشان ملحق گردانی و پیرو ایشانم کنی در دنیا و آخرت ای مهربانترین
الرَّاحِمینَ پس ضریح را ببوس و پشت به قبله بایست و رو به جانب قبر امام حسین علیه السلام
مهربانان
کن و بگو: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ
سلام بر تو ای اباعبداللّه سلام بر تو ای فرزند رسول خدا
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ
سلام بر تو ای پسر امیر مؤمنان سلام بر تو ای پسر فاطمه
الزَّهْرآءِ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَا الْأَئِمَّةِ الْهادینَ
زهرا بانوی زنان جهانیان سلام بر تو ای پدر امامان راهنمای
الْمَهْدِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَریعَ الدَّمْعَةِ السَّاکِبَةِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
راه یافته سلام بر تو ای کشته اشگ ریزان سلام بر تو ای
صاحِبَ الْمُصیبَةِ الرَّاتِبَةِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلی جَدِّکَ وَاَبیکَ اَلسَّلامُ
صاحب مصیبت پیاپی و همیشگی سلام بر تو و بر جدت و پدرت سلام
عَلَیْکَ وَعَلی اُمِّکَ وَاَخیکَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَی الْأَئِمَّةَ مِنْ ذُرِیَّتِکَ
بر تو و بر مادرت و برادرت سلام بر تو و بر امامان از فرزندانت
وَبَنیکَ اَشْهَدُ لَقَدْ طَیَّبَ اللَّهُ بِکَ التُّرابَ وَاَوْضَحَ بِکَ الْکِتابَ وَجَعَلَکَ
و پسرانت گواهی دهم که راستی خدا خاک (بی ارزش) را بوسیله تو خوشبو کرد و (حقایق) قرآن را به تو واضح کرد و قرار داد
وَاَباکَ وَجَدَّکَ وَاَخاکَ وَبَنیکَ عِبْرَةً لِأُولِی الْأَلْبابِ یَابْنَ الْمَیامینِ
تو را و پدرت و جدت و برادرت و فرزندانت را مایه عبرت و پندی برای صاحبان خرد ای فرزند مردان خجسته
الْأَطْیابِ التَّالینَ الْکِتابَ وَجَّهْتُ سَلامی اِلَیْکَ صَلَواتُ اللَّهِ
و پاک و آن خوانندگان قرآن سلامم را بسوی تو متوجه کنم درودهای خدا
وَسَلامُهُ عَلَیْکَ وَجَعَلَ اَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوی اِلَیْکَ ما خابَ مَنْ
و سلام او بر تو باد و قرار دهد دلهای مردم را هواخواه تو، نومید نشد آن کس که به تو
تَمَسَّکَ بِکَ وَلَجَاَ اِلَیْکَ پس برو نزد پای قبر بایست و بگو: اَلسَّلامُ عَلی اَبِی
متمسک گشت و به تو پناه آورد سلام بر پدر
الْأَئِمَّةَ وَخَلیلِ النُّبُوَّةِ وَالْمَخْصوُصِ بِالْأُخُوَّةِ اَلسَّلامُ عَلی یَعْسوُبِ
امامان و خلیل نبوت و مخصوص به برادری (پیغمبر) سلام بر بزرگ
الدِّینِ وَالْأیمانِ وَکَلِمَةِ الرَّحْمنِ اَلسَّلامُ عَلی میزانِ الْأَعْمالِ
دین و ایمان و کلمه خدای رحمان سلام بر میزان اعمال
وَمُقَلِّبِ الْأَحْوالِ وَسَیْفِ ذِی الْجَلالِ وَساقِی السَّلْسَبیلِ الزُّلالِ
و زیر و رو کننده احوال و شمشیر خدای ذوالجلال و ساقی آب زلال سلسبیل
اَلسَّلامُ عَلی صالِحِ الْمُؤْمِنینَ وَوارِثِ عِلْمِ النَّبِیّینَ وَالْحاکِمِ یَوْمَ
سلام بر شایسته مؤمنان و وارث دانش پیمبران و حکومت کننده در روز
الدِّینِ اَلسَّلامُ عَلی شَجَرَةِ التَّقْوی وَسامِعِ السِّرِ وَالنَّجْوی اَلسَّلامُ
جزا سلام بر نهال کهنسال تقوا و پرهیزکاری و شنوای راز و سخنان پنهانی سلام
عَلی حُجَّةِ اللَّهِ الْبالِغَةِ وَنِعْمَتِهِ السَّابِغَةِ وَنِقْمَتِهِ الدَّامِغَةِ اَلسَّلامُ عَلَی
بر حجت رَسای خدا و نعمت فراوانش و عذاب کوبنده اش سلام بر
الصِّراطِ الْواضِحِ وَالنَّجْمِ اللاَّئِحِ وَالْأِمامِ النَّاصِحِ وَالزِّنادِ الْقادِحِ
راه نمایان و اختر فروزان و پیشوای خیرخواه و مشعل تابان
وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ پس بگو: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِ
و رحمت خدا و برکاتش بر او باد خدایا درود فرست بر امیر مؤمنان علی
بْنِ اَبیطالِبِ اَخی نَبِیِّکَ وَوَلِیِّهِ وَناصِرِهِ وَوَصِیِّهِ وَوَزِیرِهِ وَمُسْتَوْدَعِ
بن ابیطالب برادر پیامبرت و ولی و یاور و وصی و وزیر و نگهدار
عِلْمِهِ وَمَوْضِعِ سِرِّهِ وَبابِ حِکْمَتِهِ وَالنَّاطِقِ بِحُجَّتِهِ وَالدَّاعی اِلی
دانشش و جایگاه رازش و درب حکمتش و گویای برهانش و خواننده بسوی
شَریعَتِهِ وَخَلیفَتِهِ فی اُمَّتِهِ وَمُفَرِّجِ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِهِ قاصِمِ الْکَفَرَةِ
شریعتش و جانشین او در امتش و دور کننده اندوه از چهره اش شکننده (شوکت) کافران
وَمُرْغِمِ الْفَجَرَةِ الَّذی جَعَلْتَهُ مِنْ نَبِیِّکَ بِمَنْزِلَةِ هاروُنَ مِنْ موُسی
و به خاک مالنده (بینی) فاجران آن کس که منزلتش را نسبت به پیامبرت منزلت هارون از موسی قرار دادی
اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ
خدایا دوست دار دوستدارش را و دشمن دار هر که دشمنش دارد و یاری کن هر که یاریش کند و خوار کن هر که
خَذَلَهُ وَالْعَنْ مَنْ نَصَبَ لَهُ مِنَ الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ وَصَلِّ عَلَیْهِ اَفْضَلَ
دست از یاریش باز دارد و لعنت کن هر که در برابرش بایستد از اولین و آخرین و درود فرست بر او بهترین
ما صَلَّیْتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اَوْصِیآءِ اَنْبِیآئِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ پس برگرد به
درودی را که بفرستی بر یکی از اوصیاء پیمبرانت ای پروردگار جهانیان
جانب سر از برای زیارت حضرت آدم علیه السلام و نوح علیه السلام و در زیارت آدم بگو: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
سلام بر تو ای
صَفِیَّ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نَبِیَّ اللَّهِ
برگزیده خدا سلام برتو ای حبیب خدا سلام برتو ای پیامبر خدا
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمینَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ
سلام بر تو ای امانتدار خدا سلام بر تو ای خلیفه خدا در روی زمین
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَا الْبَشَرِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلی روُحِکَ وَبَدَنِکَ
سلام بر تو ای پدر افراد بشر سلام بر تو و بر روح و بدنت
وَعَلَی الطَّاهِرینَ مِنْ وُلْدِکَ وَذُرِّیَّتِکَ وَصَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ صَلوةً لا
و بر پاکان از فرزندانت و نژادت و درود خدا برتو درودی که
یُحْصیها اِلاَّ هُوَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ و در زیارت نوح علیه السلام بگو: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ
شماره اش نتواند جز او و رحمت خدا و برکاتش سلام بر تو
یا نَبِیَّ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفِیَّ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اللَّهِ
ای پیامبر خدا سلام بر تو ای برگزیده خدا سلام بر تو ای ولی خدا
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَیْخَ الْمُرْسَلینَ اَلسَّلامُ
سلام بر تو ای حبیب خدا سلام بر تو ای بزرگ رسولان سلام
عَلَیْکَ یا اَمینَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ صَلَواتُ اللَّهِ وَسَلامُهُ عَلَیْکَ وَعَلی
بر تو ای امانتدار خدا در زمین درودهای خدا و سلامش بر تو و بر
روُحِکَ وَبَدَنِکَ وَعَلَی الطَّاهِرینَ مِنْ وُلْدِکَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
روح تو و بدنت و بر پاکان از فرزندانت و رحمت خدا و برکاتش بر تو باد
پس شش رکعت نماز بکن دو رکعت برای امیرالمؤمنین علیه السلام در رکعت اول بعد از سوره فاتحة الکتاب سوره الرّحمن بخوان و در رکعت دوم سوره یس و بعد از نماز تسبیح حضرت فاطمه
زهراعلیها السلام را بخوان و طلب آمرزش از خدا بکن و از برای خود دعا کن و بگو: اَللّهُمَّ اِنّی
خدایا من
صَلَّیْتُ هاتَیْنِ الرَّکْعَتَیْنِ هَدِیَّةً مِنّی اِلی سَیِّدی وَمَوْلایَ وَلِیِّکَ
خواندم این دو رکعت نماز را که هدیه ای باشد از من بسوی آقا و مولایم ولی تو
وَاَخی رَسوُلِکَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَسَیِّدِ الْوَصِیّینَ عَلِیِّ بْنِ اَبیطالِبٍ
و برادر رسولت امیر مؤمنان و آقای اوصیاء علی بن ابی طالب
صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَعَلی آلِهِ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ
- که درودهای خدا بر او و بر آلش باد - خدایا پس درود فرست بر محمد و آل محمد
وَتَقَبَّلْها مِنّی وَاجْزِنی عَلی ذلِکَ جَزآءَ الْمُحْسِنینَ اَللّهُمَّ لَکَ
و بپذیر آن را از من و پاداشم ده بر آن به پاداش نیکو کاران خدایا من برای تو
صَلَّیْتُ وَلَکَ رَکَعْتُ وَلَکَ سَجَدْتُ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ لِأَ نَّهُ لا
نماز خواندم و برای تو رکوع کردم و برای تو سجده کردم توئی که یگانه ای و شریک نداری زیرا که
تَکوُنُ الصَّلوةُ وَالرُّکوُعُ وَالسُّجوُدُ اِلاَّ لَکَ لِأَ نَّکَ اَنْتَ اللَّهُ لا اِلهَ اِلاَّ
نماز و رکوع و سجود جز برای تو نیست زیرا توئی آن خدائی که معبودی جز
اَنْتَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَتَقَبَّلْ مِنّی زِیارَتی
تو نیست خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و بپذیر از من زیارتم را
وَاعْطِنی سُؤْلی بِمُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّاهِرینَ و چهار رکعت دیگر را هدیه آدم علیه السلام
و عطا کن به من خواسته ام را به حق محمد و خاندان پاکش
و نوح علیه السلام گردان پس سجده شکر بجا آور و در سجده بگو: اَللّهُمَّ اِلَیْکَ تَوَجَّهْتُ
خدایا به درگاه تو رو آوردم
وَبِکَ اعْتَصَمْتُ وَعَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ اَللّهُمَّ اَنْتَ ثِقَتی وَرَجآئی
و به تو تمسک جستم و بر تو توکل کردم خدایا توئی اعتمادگاه و مایه امید من
فَاکْفِنی ما اَهَمَّنی وَما لا یُهِمُّنی وَما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّی عَزَّ جارُکَ
از من کفایت کن آنچه مرا به اندیشه خود فرو برده و آنچه که اندیشه مرا مشغول نکرده و آنچه را تو بدان داناتر از منی پناهنده تو
وَجَلَّ ثَنآؤُکَ وَلا اِلهَ غَیْرُکَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَقَرِّبْ
عزیز است و مدح و ثنایت والا است معبودی جز تو نیست درود فرست بر محمد و آل محمد و
فَرَجَهُمْ پس جانب راست رو را بر زمین گذار و بگو: اِرْحَمْ ذُلّی بَیْنَ یَدَیْکَ
فرج آنان را نزدیک کن رحم کن به خواری من در برابرت
وَتَضَرُّعی اِلَیْکَ وَوَحْشَتی مِنَ النَّاسِ وَاُنْسی بِکَ یا کَریمُ یا کَریمُ
و زاریم به درگاهت و به ترس و وحشتم از مردم و انسم به تو ای کریم ای بزرگوار
یا کَریمُ پس جانب چپ رو را بر زمین گذار و بگو: لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ رَبّی حَقّاً حَقّاً
ای بزرگوار معبودی جز خدا پروردگارم نیست
سَجَدْتُ لَکَ یا رَبِّ تَعَبُّداً وَرِقّاً اَللّهُمَّ اِنَّ عَمَلی ضَعیفٌ فَضاعِفْهُ
سجده کنم پروردگارا از روی پرستش خدایا براستی کردارم ناتوان است پس آن را دو چندان کن
لی یا کَریمُ یا کَریمُ یا کَریمُ پس برو به سجود و صد مرتبه بگو شُکْراً و جهدکن
برایم ای بزرگوار ای بزرگوار ای بزرگوار
در دعا که این موضع طلبیدن مطالب است و استغفار بسیار بکن که محلّ آمرزش گناهان است و حاجات خود را از خدا طلب نما که مقام استجابت دعاها است و سیّد بن طاوس در مزار و غیر او گفته اند که هر نمازی که بجا می آوری چه فریضه و چه نافله مادامی که در نجف
می باشی بخوان بعدازآن این دعا را: اَللّهُمَّ لابُدَّ مِنْ اَمْرِکَ وَلابُدَّ مِنْ قَدَرِکَ
خدایا چاره ای نیست از دستورت و چاره ای نیست از تقدیرت
وَلابُدَّ مِنْ قَضآئِکَ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِکَ اَللّهُمَّ فَما قَضَیْتَ عَلَیْنا
و چاره ای نیست از قضایت و جنبش و نیروئی نیست جز به تو خدایا پس آنچه بر ما معین کرده ای
مِنْ قَضآءٍ اَوْ قَدَّرْتَ عَلَیْنا مِنْ قَدَرٍ فَاعْطِنا مَعَهُ صَبْراً یَقْهَرُهُ
از قضای خود یا مقدر فرموده ای از تقدیر خویش پس چنان شکیبائی برای تحمل آن نیز به ما بده که آن را مقهور
وَیَدْمَغُهُ وَاجْعَلْهُ لَنا صاعِداً فی رِضْوانِکَ یُنْمی فی حَسَناتِنا
خویش کند و بکوبدش و آن شکیبائی را برای ما بالابر در بهشت رضوان تا افزوده گردد در حسنات ما
وَتَفْضیلِنا وَسُؤْدَدِنا وَشَرَفِنا وَمَجْدِنا وَنَعْمآئِنا وَکَرامَتِنا فِی الدُّنْیا
و برتری و سیادت و شرف و شوکت و نعمتها و کرامتهای ما در دنیا
وَالْأخِرَةِ وَلا تَنْقُصْ مِنْ حَسَناتِنا اَللّهُمَّ وَما اَعْطَیْتَنا مِنْ عَطآءٍ اَوْ
و آخرت و چیزی از حسنات ما کم مکن خدایا آنچه به ما داده ای از عطا یا
فَضَّلْتَنا بِهِ مِنْ فَضیلَةٍ اَوْ اَکْرَمْتَنا بِهِ مِنْ کَرامَةٍ فَاعْطِنا مَعَهُ شُکْراً
فضیلتی که به ما داده ای یا کرامتی که ما را بدان گرامی داشته ای پس به همراه آن سپاسگزاری و شکری نیز به ما بده
یَقْهَرُهُ وَیَدْمَغُهُ وَاجْعَلْهُ لَنا صاعِداً فی رِضْوانِکَ وَفی حَسَناتِنا
که آن را مقهور ساخته و بکوبدش و بالا رونده اش کن در بهشت رضوانت و در حسنات
وَسُؤْدَدِنا وَشَرَفِنا وَنَعْمآئِکَ وَکَرامَتِکَ فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ وَلا
و سیادت و شرف ما و نعمتهای تو و کرامتت در دنیا و آخرت
تَجْعَلْهُ لَنا اَشَراً وَلا بَطَراً وَلا فِتْنَةً وَلا مَقْتاً وَلا عَذاباً وَلا خِزْیاً فی
و قرارش مده برای ما خودخواهی و خوش گذرانی و نه فتنه و نه کینه توزی و نه عذاب و رسوائی در
الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ اَللّهُمَّ اِنَّا نَعوُذُ بِکَ مِنْ عَثْرَةِ اللِّسانِ وَسُوءِ الْمَقامِ
دنیا و آخرت خدایا ما به تو پناه بریم از لغزش زبان و بدی جایگاه
وَخِفَّةِ الْمیزانِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَلَقِّنا حَسَناتِنا
و سبک بودن میزان عمل خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و تلقین کن به ما اعمال نیک ما را
فِی الْمَماتِ وَلا تُرِنا اَعْمالَنا حَسَراتٍ وَلا تُخْزِنا عِنْدَ قَضآئِکَ وَلا
در عالم مرگ و اعمال ما را بصورت حسرت آمیز به ما نشان مده و رسوایمان مکن در هنگام قضاوت و
تَفْضَحْنا بِسَیِّئاتِنا یَوْمَ نَلْقاکَ وَاجْعَلْ قُلوُبَنا تَذْکُرُکَ وَلا تَنْساکَ
حکومتت و مفتضحمان مکن به کردار بدمان در روز دیدارت و دلهای ما را چنان کن که یادت کند و فراموشت نکند
وَتَخْشاکَ کَاَنَّها تَراکَ حَتّی نَلْقاکَ وَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ
و از تو بترسد آن چنان که گویا تو را می بیند تا بدان هنگام که دیدارت کنیم و درود فرست بر محمد و آل محمد
وَبَدِّلْ سَیِّئاتِنا حَسَناتٍ وَاجْعَلْ حَسْناتِنا دَرَجاتٍ وَاجْعَلْ دَرَجاتِنا
و تبدیل کن بدیهای ما را به نیکیها و نیکیهامان را قرار ده درجات و درجاتمان را
غُرُفاتٍ وَاجْعَلْ غُرُفاتِنا عالِیاتٍ اَللّهُمَّ وَاَوْسِعْ لِفَقیرِنا مِنْ سَعَةِ ما
غرفه ها و غرفه هامان را بلند گردان خدایا وسیع گردان برای بینوایان ما از وسعت آنچه
قَضَیْتَ عَلی نَفْسِکَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَمُنَّ عَلَیْنا
بر خود مقرر فرمودی خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و منت بِنِه بر ما
بِالْهُدی مااَبْقَیْتَنا وَالْکَرامَةِ مااَحْیَیْتَنا وَالْکَرامَةِ اِذا تَوَفَّیْتَنا وَالْحِفْظِ
به هدایت تا در این جهان نگاهمان داری و به کرامت زنده مان داری و نیز به کرامت هنگامی که میراندی ما را وبه نگهداری
فیما بَقِیَ مِنْ عُمْرِنا وَالْبَرَکَةِ فیما رَزَقْتَنا وَالْعَوْنِ عَلی ما حَمَّلْتَنا
محافظتمان در آنچه باقی مانده از عمر ما و برکت در آنچه روزیمان کرده ای و به یاری دادن در آنچه به ماتکلیف فرمودی
وَالثَّباتِ عَلی ما طَوَّقْتَنا وَلا تُؤاخِذْنا بِظُلْمِنا وَلا تُقایِسْنا بِجَهْلِنا
و به استقامت و پایداری در آنچه به گردن ما نهادی و مگیر ما را به ستممان و نسنج ما را به نادانیمان
وَلا تَسْتَدْرِجْنا بِخَطایانا وَاجْعَلْ اَحْسَنَ ما نَقوُلُ ثابِتاً فی قُلوُبِنا
و بتدریج ما را مغرور به خطاهایمان مکن و قرار ده بهترین سخنی را که ما می گوئیم پابرجا در دلهامان
وَاجْعَلْنا عُظَمآءَ عِنْدَکَ وَاَذِلَّةً فی اَنْفُسِنا وَانْفَعْنا بِما عَلَّمْتَنا وَزِدْنا
و بگردان ما را در پیش خودت بزرگ و در پیش خودمان خوار و زبون و سود بخش به ما در آنچه به ما یاد دادی و بیفزا
عِلْماً نافِعاً وَاَعوُذُ بِکَ مِنْ قَلْبٍ لا یَخْشَعُ وَمِنْ عَیْنٍ لا تَدْمَعُ وَمِنْ
ما را به دانشی سودمند و پناه برم به تو از دلی که نترسد و از چشمی که اشک نریزد و از
صَلوةٍ لا تُقْبَلُ اَجِرْنا مِنْ سُوءِ الْفِتَنِ یا وَلِیَّ الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ سید در
نمازی که پذیرفته نشود پناه ده ما را از بدی آشوبها ای سرپرست دنیا و آخرت
مصباح الزّائر فرموده دعاء دیگر که مستحبّ است در عقب نماز زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام خوانده شود یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا مُجیبَ دَعْوَةِ المُضْطَرّینَ الخ فقیر گوید که این دعاء همان دعاء صَفوان است که معروف شده به دعاء علقمه و خواهد آمد انشاءالله در ذیل زیارت عاشورا و بدانکه مستحب است زیارت سر امام حسین علیه السلام در نزد قبر امیرالمؤمنین علیه السلام و در وسائل و مستدرک یک باب برای آن مرقوم داشته اند و در مستدرک از مَزار محمّد ابن المشهدی نقل کرده که حضرت صادق علیه السلام زیارت کرد سر امام حسین علیه السلام را نزد سر امیرالمؤمنین علیه السلام و
نماز گذارد نزد آن چهار رکعت و زیارت این است: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسوُلِ اللَّهِ
سلام بر تو ای فرزند رسول خدا
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ الصِّدیقَةِ
سلام بر تو ای پسر امیر مؤمنان سلام بر تو ای فرزند صدیقه
الطَّاهِرَةِ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ
طاهره بانوی زنان جهانیان سلام بر تو ای مولای من ای ابا عبداللّه
وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرکاتُهُ اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَیْتَ الزَّکوةَ
و رحمت خدا و برکاتش گواهی دهم که تو براستی برپا داشتی نماز را و بدادی زکات را
وَاَمَرْتَ بِالْمَعْروُفِ وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَتَلَوْتَ الْکِتابَ حَقَ
و امر به معروف کردی و نهی از منکر کردی و تلاوت کردی قرآن را آنطور که
تِلاوَتِهِ وَجاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ وَصَبَرْتَ عَلَی الْأَذی فی جَنْبِهِ
بایست و پیکار کردی در راه خدا چنانچه شایسته بود و شکیبائی کردی بر آزار (دشمنان) در مورد خداوند
مُحْتَسِباً حَتّی اَتیکَ الْیَقینُ وَاَشْهَدُ اَنَّ الَّذینَ خالَفوُکَ وَحارَبوُکَ
برای درک پاداش تا آنگاه که مرگت فرا رسید و گواهی دهم که براستی آنانکه با تو مخالفت کردند و با تو جنگیدند
وَاَنَّ الَّذینَ خَذَلوُکَ وَالَّذینَ قَتَلوُکَ مَلْعوُنوُنَ عَلی لِسانِ النَّبِیِ
و هم چنین آنانکه دست از یاریت برداشتند و آنانکه تو راکشتند همگی ملعونند (و از رحمت حق دورند) به گفته پیامبر
الْأُمِّیِ وَقَدْ خابَ مَنِ افْتَری لَعَنَ اللَّهُ الظَّالِمینَ لَکُمْ مِنَ الْأَوَّلینَ
امّی و نومید شود هر که افتراء (بر پیمبر) بندد خدا لعنت کند ستمکاران شما را از اولین
وَالْأخِرینَ وَضاعَفَ عَلَیْهِمُ الْعَذابَ الْأَلیمَ اَتَیْتُکَ یا مَوْلایَ یَا بْنَ
و آخرین و چند برابر کند بر ایشان عذاب دردناک را به درگاهت آمده ام برای زیارتت ای مولای من ای فرزند
رَسوُلِ اللَّهِ زائِراً عارِفاً بِحَقِّکَ مُوالِیاً لِأَوْلِیآئِکَ مُعادِیاً لِأَعْدآئِکَ
رسول خدا در حالی که شناسای به حق توأم و دوستدار دوستانت و دشمن دشمنانت هستم
مُسْتَبْصِراً بِالْهُدَی الَّذی اَنْتَ عَلَیْهِ عارِفاً بِضَلالَةِ مَنْ خالَفَکَ
و بینایم به هدایتی که بر آن هستی و کاملاً می شناسم گمراهی آن کس که با تو مخالفت کرد
فَاشْفَعْ لی عِنْدَ رَبِّکَ مؤلّف گوید: که اگر همین زیارت را در مسجد حَنّانَه بخوانند
پس تو شفاعت کن برای من نزد پروردگارت
نیز مناسب است زیرا که شیخ محمّد بن المشهدی روایت کرده است که حضرت صادق علیه السلام در مسجد حَنّانَه حضرت امام حسین علیه السلام را چنین زیارت کرد و چهار رکعت نماز گذارد و مستور نماند آنکه مسجد حَنّانه از مساجد شریفه نجف اشرفست و در خبر رسیده که سر مبارک امام حسین علیه السلام آنجا است و در خبری است که حضرت صادق علیه السلام در آنجا دو رکعت نماز کرد پرسیدند از آن حضرت که این چه نمازیست فرمود این موضع سر جدّم حسین بن علیّ علیهما السلام است که آن را در اینجا گذاشتند چون از کربلا آمدند آنگاه آن را به نزد عبیداللّه بن زیاد بردند
و روایت شده از آن حضرت که فرمودند در آنجا این دعا را بخوان: اَللّهُمَّ اِنَّکَ تَری
خدایا تو می بینی
مَکانی وَتَسْمَعُ کَلامی وَلا یَخْفی عَلَیْکَ شَیْ ءٌ مِنْ اَمْری وَکَیْفَ
جای مرا و می شنوی سخنم را و پوشیده نیست بر تو چیزی از کار من و چگونه
یَخْفی عَلَیْکَ ما اَنْتَ مُکَوِّنُهُ وَبارِئُهُ وَقَدْ جِئْتُکَ مُسْتَشْفِعاً بِنَبِیِّکَ
پوشیده ماند بر تو چیزی که خود ایجادش کرده و پدیدش آوردی و من بدرگاهت آمده و شفیع گردانم به نزد تو پیامبرت
نَبِیِّ الرَّحْمَةِ وَمُتَوَسِّلاً بِوَصِیِّ رَسوُلِکَ فَاَسْئَلُکَ بِهِما ثُباتَ الْقَدَمِ
پیامبر رحمت را و توسل جویم به وصی پیامبرت پس از تو خواهم به حق آن دو بزرگوار ثبات قدم
وَالْهُدی وَالْمَغْفِرَةَ فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ
و هدایت و آمرزش را در دنیا و آخرت
زیارت دویّم
زیارت معروفه به امین اللَّه است که در نهایت اعتبار است و در تمام کتب مَزارِیَّة ومصابیح نقل شده است و علامه مجلسی رحمه الله فرمود که آن بهترین زیارات است از جهت متن و سند و باید که در جمیع روضات مقدّسه بر این مواظبت نمایند و کیفیّت آن چنان است که به سندهای معتبر روایت شده از جابر از امام محمد باقر علیه السلام که امام زین العابدین علیه السلام به زیارت
امیرالمؤمنین علیه السلام آمد و نزد قبر آن حضرت ایستاد و گریست و گفت: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
سلام بر تو ای
اَمینَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ وَحُجَّتَهُ عَلی عِبادِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ
امانتدار خدا در زمین او و حجتش بر بندگان او سلام بر تو ای امیر
الْمُؤْمِنینَ اَشْهَدُ اَنَّکَ جاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ وَعَمِلْتَ بِکِتابِهِ
مؤمنان گواهی دهم که تو در راه خدا جهاد کردی چنانچه باید و رفتار کردی به کتاب خدا (قرآن)
وَاتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِیِّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ حَتّی دَعاکَ اللَّهُ اِلی جِوارِهِ
و پیروی کردی از سنتهای پیامبرش - صلی اللّه علیه و آله - تا اینکه خداوند تو را به جوار خویش
فَقَبَضَکَ اِلَیْهِ بِاخْتِیارِهِ وَاَ لْزَمَ اَعْدائَکَ الْحُجَّةَ مَعَ مالَکَ مِنَ الْحُجَجِ
دعوت فرمود و به اختیار خودش جانت را قبض نمود و ملزم کرد دشمنانت را به حجت و برهان با حجتهای
الْبالِغَةِ عَلی جَمیعِ خَلْقِهِ اَللّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسی مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِکَ
رسای دیگری که با تو بود بر تمامی خلق خود، خدایا قرار ده نفس مرا آرام به تقدیرت
راضِیَةً بِقَضآئِکَ مُولَعَةً بِذِکْرِکَ وَدُعآئِکَ مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اَوْلِیآئِکَ
و خوشنود به قضایت و حریص به ذکر و دعایت و دوستدار برگزیدگان دوستانت
مَحْبُوبَةً فی اَرْضِکَ وَسَمآئِکَ صابِرَةً عَلی نُزُولِ بَلائِکَ شاکِرَةً
و محبوب در زمین و آسمانت و شکیبا در مورد نزول بلایت و سپاسگزار
لِفَواضِلِ نَعْمآئِکَ ذاکِرَةً لِسَوابِغِ آلآئِکَ مُشْتاقَةً اِلی فَرْحَةِ لِقآئِکَ
در برابر نعمتهای فزونت و متذکر عطایای فراوانت مشتاق به شاد گشتن دیدارت توشه گیر پرهیزکاری
مُتَزَوِّدَةً التَّقْوی لِیَوْمِ جَزآئِکَ مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ اَوْلِیآئِکَ مُفارِقَةً
برای روز پاداشت پیروی کننده روشهای دوستانت دوری گزیننده
لِأَخْلاقِ اَعْدائِکَ مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْیا بِحَمْدِکَ وَثَنآئِکَ پس پهلوی
اخلاق دشمنانت سرگرم از دنیا به ستایش و ثنایت
روی مبارک خود را برقبر گذاشت وگفت: اَللّهُمَّ اِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتینَ اِلَیْکَ والِهَةٌ
خدایا براستی دلهای فروتنان درگاهت بسوی تو حیران است
وَسُبُلَ الرَّاغِبینَ اِلَیْکَ شارِعَةٌ وَاَعْلامَ الْقاصِدینَ اِلَیْکَ واضِحَةٌ
و راههای مشتاقان به جانب تو باز است و نشانه های قاصدان کویت آشکار و نمایان است
وَاَفْئِدَةَ الْعارِفینَ مِنْکَ فازِعَةٌ وَاَصْواتَ الدَّاعینَ اِلَیْکَ صاعِدَةٌ
و قلبهای عارفان از تو ترسان است و صداهای خوانندگان بطرف تو صاعد
وَاَبْوابَ الْإِجابَةِ لَهُمْ مُفَتَّحَةٌ وَدَعْوَةَ مَنْ ناجاکَ مُسْتَجابَةٌ وَتَوْبَةَ مَنْ
و درهای اجابت برویشان باز است و دعای آنکس که با تو راز گوید مستجاب است و توبه آنکس که
اَنابَ اِلَیْکَ مَقْبُولَةٌ وَعَبْرَةَ مَنْ بَکی مِنْ خَوْفِکَ مَرْحُومَةٌ وَالْإِغاثَةَ
به درگاه تو بازگردد پذیرفته است و اشک دیده آنکس که از خوف تو گرید مورد رحم و مهر است و فریادرسی تو
لِمَنِ اسْتَغاثَ بِکَ مَوْجُودَةٌ وَالْإِعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِکَ مَبْذُولَةٌ
برای کسی که به تو استغاثه کند آماده است و کمک کاریت برای آنکس که از تو کمک خواهد رایگان است
وَعِداتِکَ لِعِبادِکَ مُنْجَزَةٌ وَزَلَلَ مَنِ اسْتَقالَکَ مُقالَةٌ وَاَعْمالَ
و وعده هایی که به بندگانت دادی وفایش حتمی است و لغزش کسی که از تو پوزش طلبد بخشوده است و کارهای
الْعامِلینَ لَدَیْکَ مَحْفُوظَةٌ وَاَرْزاقَکَ اِلَی الْخَلائِقِ مِنْ لَدُنْکَ نازِلَةٌ
آنانکه برای تو کار کنند در نزد تو محفوظ است و روزیهایی که به آفریدگانت دهی از نزدت ریزان است
وَعَوآئِدَ الْمَزیدِ اِلَیْهِمْ واصِلَةٌ وَذُنُوبَ الْمُسْتَغْفِرینَ مَغْفُورَةٌ
و بهره های بیشتری هم بسویشان می رسد و گناه آمرزش خواهان (از تو) آمرزیده است
وَحَوآئِجَ خَلْقِکَ عِنْدَکَ مَقْضِیَّةٌ وَجَوآئِزَ السَّآئِلینَ عِنْدَکَ مُوَفَّرَةٌ وَ
و حاجتهای آفریدگانت نزد تو روا شده است و جایزه های سائلان در پیش تو شایان و وافر است و
عَوآئِدَ الْمَزیدِ مُتَواتِرَةٌ وَمَوآئِدَ الْمُسْتَطْعِمینَ مُعَدَّةٌ وَمَناهِلَ الظِّمآءِ
بهره های فزون پیاپی است و خوانهای احسان تو برای طعام خواهان آماده است و حوضهای آب برای تشنگان
مُتْرَعَةٌ اَللّهُمَّ فَاسْتَجِبْ دُعآئی وَاقْبَلْ ثَنآئی وَاجْمَعْ بَیْنی وَبَیْنَ
لبریز است خدایا پس دعایم را مستجاب کن و بپذیر مدح و ثنایم را و گردآور میان من
اَوْلِیآئی بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَعَلِیٍّ وَفاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ اِنَّکَ وَلِیُ
و دوستانم به حق محمد و علی و فاطمة و حسن و حسین که براستی تویی صاحب
نَعْمآئی وَمُنْتَهی مُنایَ وَغایَةُ رَجائی فی مُنْقَلَبی وَمَثْوایَ و در کامل
نعمتهایم و منتهای آرزویم و سرحد نهایی امیدم و بازگشتگاه و اقامتگاهم
الزِّیارة بعد از این زیارت این فقرات نیز مسطور است اَنْتَ اِلهی وَسَیِّدی وَمَوْلایَ
تویی معبود و آقا و مولای من
اِغْفِرْ لِأَوْلِیآئِنا وَکُفَّ عَنَّا اَعْدآئَنا وَاشْغَلْهُمْ عَنْ اَذانا وَاَظْهِرْ کَلِمَةَ
بیامرز دوستان ما را و بازدار از ما دشمنانمان را و سرگرمشان کن از آزار ما و آشکار کن گفتار
الْحَقِّ وَاجْعَلْهَا الْعُلْیا وَاَدْحِضْ کَلِمَةَ الْباطِلِ وَاجْعَلْهَا السُّفْلی اِنَّکَ
حق را و آنرا برتر قرار ده و از میان ببر گفتار باطل را و آنرا پست گردان که براستی تو
عَلی کُلِّشَی ءٍْ قَدیرٌ پس حضرت امام محمّد باقر علیه السلام فرمود که هر که از شیعیان ما این
بر هرچیز توانایی
زیارت و دعا را نزد قبر امیرالمؤمنین علیه السلام یا نزد قبر یکی از ائمة علیهم السلام بخواند البته حقّ تعالی این زیارت و دعاء او را در نامه ای از نور بالا برد و مهر حضرت محمدصلی الله علیه وآله را بر آن بزند و چنین محفوظ باشد تا تسلیم نمایند به قائم آل محمد علیهم السلام پس استقبال نماید صاحبش را ببشارت و تحیّت و کرامت انشاء اللَّه تعالی مؤلّف گوید: که این زیارت شریفه هم از زیارات مُطلقه محسوب می شود و هم از زیارات مخصوصه روز غدیر و هم از زیارات جامعه که در جمیع روضات مقدّسه ائمه علیهم السلام خوانده می شود.
زیارت سیّم
سیّد عبدالکریم بن طاوُس از صفوان جمال روایت کرده است که گفت چون با حضرت صادق علیه السلام وارد کوفه شدیم در هنگامی که آن حضرت نزد ابوجعفر دوانقی می رفتند فرمود که ای صفوان شتر را بخوابان که این نزدیک قبر جدّم امیرالمؤمنین علیه السلام است پس فرود آمدند و غسل کردند و جامه را تغییر دادند و پاها را برهنه کردند و فرمودند که تو نیز چنین کن پس روانه شدند به جانب نجف و فرمودند که گامها را کوتاه بردار و سر را بزیر انداز که حق تعالی برای تو بعدد هر گامی که برمی داری صد هزار حسنه می نویسد و صدهزار گناه محو می کند و صدهزار درجه بلند می کند و صدهزار حاجت برمی آورد و می نویسد برای تو ثواب هر صِدّیق و شهید که بوده باشد یا کشته شده باشد پس آن حضرت می رفتند و من می رفتم با آن حضرت با آرام دل و آرام تن و تسبیح و تنزیه و تهلیل خدا می کردیم تا رسیدیم بتَلّها پس نظر کردند به جانب راست وچپ و به چوبی که در دست داشتند خطّی کشیدند پس فرمودند جُستجو نما پس طلب کردم اثر قبری یافتم پس آب دیده بر روی مبارکش جاری شد و گفت اِنَّا للَّهِ ِ وَاِنَّا اِلَیْهِ راجِعُونَ و گفت: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ الْبَرُّ التَّقِیُ
براستی ما از خداییم و حتماً بسویش بازگردیم سلام بر تو ای وصی نیکوکردار پرهیزکار
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبَأُ الْعَظیمُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّدّیقُ الرَّشیدُ
سلام بر تو ای خبر بزرگ سلام بر تو ای راست گفتار راه بر
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَرُّ الزَّکیُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَصِیَّ رَسُولِ رَبِ
سلام بر تو ای نیکوکار پاکیزه سلام بر تو ای وصی رسول پروردگار
الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ اَجْمَعینَ اَشْهَدُ اَنَّکَ
جهانیان سلام بر تو ای برگزیده خدا بر همه خلق گواهی دهم که تویی
حَبیبُ اللَّهِ وَخاصَّةُ اللَّهِ وَخالِصَتُهُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اللَّهِ وَمَوْضِعَ
حبیب خدا و بنده خاص و خالص خدا سلام بر تو ای ولی خدا و راز و
سِرِّهِ وَعَیْبَةَ عِلْمِهِ وَخازِنَ وَحْیِهِ پس خود را به قبر چسبانیدند و گفتند: بِاَبی
گنجینه دانش و خزینه دار وَحْیش پدر
اَنْتَ وَاُمِّی یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ بِاَبی اَنْتَ وَاُمِّی یا حُجَّةَ الْخِصامِ بِاَبی
و مادرم به فدایت ای امیرمؤمنان پدر و مادرم به فدایت ای حجت بر دشمنان پدر
اَنْتَ وَاُمِّی یا بابَ الْمَقامِ بِاَبی اَنْتَ وَاُمِّی یا نُورَ اللَّهِ التَّآمَّ اَشْهَدُ اَنَّکَ
و مادرم به فدایت ای درگاه مقام (اولیاء حق) پدر و مادرم به فدایت ای نور کامل خدا گواهی دهم که تو
قَدْ بَلَّغْتَ عَنِ اللَّهِ وَعَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ ما حُمِّلْتَ
براستی رساندی از جانب خدا و از جانب رسول خدا صلی الله علیه وآله آنچه را بعهده داشتی
وَرَعَیْتَ مَا اسْتُحْفِظْتَ وَحَفِظْتَ مَا اسْتُوْدِعْتَ وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللَّهِ
و مراعات کردی در آنچه بر حفظ آن گماشته شده بودی و حفظ کردی آنچه را به تو سپرده شده بود و حلال کردی حلال خدا را
وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللَّهِ وَاَقَمْتَ اَحْکامَ اللَّهِ وَلَمْ تَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ وَعَبَدْتَ اللَّهَ
و حرام کردی حرام خدا را و بپا داشتی احکام خدا را و تجاوز نکردی از حدود خدا و پرستش کردی خدا را
مُخْلِصاً حَتّی اَتیکَ الْیَقینُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ وَعَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِکَ
از روی اخلاص تا مرگت فرا رسید درود خدا بر تو و بر امامان پس از تو
پس برخاست آن حضرت و در بالای سر آن حضرت چند رکعت نماز کرد و فرمود که ای صفوان هرکه زیارت کند امیرالمؤمنین علیه السلام را به این زیارت و این نماز را بکند برگردد بسوی اهلش و حال اینکه گناهانش آمرزیده شده باشد و عملش مقبول و پسندیده شده باشد و بنویسد برای او ثواب هرکه زیارت آن حضرت کرده باشد از ملائکه صفوان گفت بر سبیل تعجّب که (ثواب هرکه زیارت کند آن حضرت را از ملائکه) فرمود بلی در هر شبی هفتاد قبیله از ملائکه آن حضرت را زیارت می کنند پرسید که هر قبیله چه مقدارند فرمود که صد هزار مَلَک پس آن حضرت بِقَهقری یعنی به پشت بیرون آمدند و در اثنای بیرون آمدن می گفتند:
یا جَدَّاهُ یا سَیِّداهُ یا طَیِّباهُ یا طاهِراهُ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْکَ
ای جد بزرگوار ای آقای من ای پاکیزه و ای پاک قرار ندهد خدا این زیارت را آخرین مرتبه از زیارتت
وَرَزَقَنِی الْعَوْدَ اِلَیْکَ وَالْمَقامَ فی حَرَمِکَ وَالْکَوْنَ مَعَکَ وَمَعَ الْأَبْرارِ
و روزی کند بازگشت بسویت را و ایستادن در حرمت را و بودن با تو را و با نیکان
مِنْ وُلْدِکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ وَعَلَی الْمَلآئِکَةِ الْمُحْدِقینَ بِکَ صَفْوان گفت
از فرزندانت درود خدا بر تو و بر فرشتگانی که تو را در برگرفته اند
که به آن حضرت عرض کردم که رخصت می دهید خبر دهم اصحاب خود را از اهل کوفه و نشان این قبر را به ایشان بدهم فرمود بلی و درهمی چند دادند که من قبر را مرمّت و اصلاح کردم.
زیارت چهارم
در مستدرک الوسائل از مزار قدیم نقل کرده که روایت است از مولای ما امام محمدباقر علیه السلام که فرمود با پدرم رفتیم به زیارت قبر جدّم امیرالمؤمنین علیّ بن ابیطالب علیه السلام در نجف پس ایستاد پدرم نزد قبر مطهّر و گریست و گفت: اَلسَّلامُ عَلی اَبِی الْأَئِمَّةِ وَخَلیلِ
سلام بر پدر امامان و خلیل
النُّبُوَّةِ وَالْمَخْصُوصِ بِالْأُخُوَّةِ اَلسَّلامُ عَلی یَعْسُوبِ الْأیمانِ
نبوت و مخصوص به برادری (رسول خدا) سلام بر پادشاه ایمان
وَمیزانِ الْأَعْمالِ وَسَیْفِ ذِی الْجَلالِ اَلسَّلامُ عَلی صالِحِ الْمُؤْمِنینَ
و میزان اعمال و شمشیر خدای صاحب شوکت و جلال سلام بر شایسته مؤمنان
وَوارِثِ عِلْمِ النَّبِیّینَ الْحاکِمِ فی یَوْمِ الدّینِ اَلسَّلامُ عَلی شَجَرَةِ
و وارث دانش پیمبران و حکومت کننده در روز جزا سلام بر شجره
التَّقْوی اَلسَّلامُ عَلی حُجَّةِ اللَّهِ الْبالِغَةِ وَنِعْمَتِهِ السَّابِغَةِ وَنِقْمَتِهِ
تقوی سلام بر حجت رسای خدا و نعمت کاملش و عذاب
الدَّامِغَةِ اَلسَّلامُ عَلَی الصِّراطِ الواضِحِ وَالنَّجْمِ الّلائِحِ وَالْأِمامِ
کوبنده اش سلام بر طریق روشن و ستاره درخشان و پیشوای
النَّاصِحِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ آنگاه گفت: اَنْتَ وَسیلَتی اِلَی اللَّهِ
خیرخواه و رحمت خدا و برکاتش توئی وسیله من بسوی خدا
وَذَریعَتی وَلی حَقُّ مُوالاتی وَتَاْمیلی فَکُنْ لی شَفیعی اِلَی اللَّهِ
و واسطه ام و مرا است حق دوستداری و آرزومندیم بتو پس شفیع من شو به درگاه خدای
عَزَّوَجَلَّ فِی الْوُقُوفِ عَلی قَضآءِ حاجَتی وَهِیَ فَکاکُ رَقَبَتی مِنَ
عزوجل در مورد برآوردن حاجتم و آن حاجت آزادیم از
النَّارِ وَاصْرِفْنی فی مَوْقِفی هذا بِالنُّجْحِ [وَ]بِما سَئَلْتُهُ کُلِّهِ بِرَحْمَتِهِ
آتش می باشد و بازگردان مرا از این جایگاه به کامیابی در تمام خواسته ام به رحمت
وَقُدْرَتِهِ اَللّهُمَّ ارْزُقْنی عَقْلاً کامِلاً وَلُبّاً راجِحاً وَقَلْباً زَکِیّاً وَعَمَلاً
و توانائی او خدایا روزیم گردان عقلی کامل و خردی ممتاز و دلی پاک و کرداری
کَثیراً وَاَدَباً بارِعاً وَاجْعَلْ ذلِکَ کُلَّهُ لی وَلا تَجْعَلْهُ عَلَیَّ بِرَحْمَتِکَ یا
بسیار و ادبی شایسته و قرار ده همه اینها را بسود من و قرارش مده بر زیانم به رحمتت ای
اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ
مهربانترین مهربانان
زیارت پنجم
شیخ کلینی روایت کرده از حضرت ابوالحسن ثالث امام علیّ النّقی علیه السلام که می گوئی نزد قبر
امیرالمؤمنین علیه السلام: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اللَّهِ اَنْتَ اَوَّلُ مَظْلُومٍ وَاَوَّلُ مَنْ
سلام بر تو ای ولیّ خدا توئی نخستین ستمدیده و نخستین کسی که حقش را
غُصِبَ حَقُّهُ صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ حَتّی اَتیکَ الْیَقینُ فَاَشْهَدُ اَنَّکَ لَقیتَ
غصب کردند بردباری کردی به امید پاداش خدا تا مرگت فرا رسید و گواهی دهم که براستی تو خدا را دیدار
اللَّهَ وَاَنْتَ شَهیدٌ عَذَّبَ اللَّهُ قاتِلَکَ بِاَنْواعِ الْعَذابِ وَجَدَّدَ عَلَیْهِ
کردی در حالی که شهید بودی عذاب کند خدا کُشنده ات را به انواع عذاب و تازه کند بر او
الْعَذابَ جِئْتُکَ عارِفاً بِحَقِّکَ مُسْتَبْصِراً بِشَاْنِکَ مُعادِیاً لِأَعْدآئِکَ
عذاب را آمدم به درگاهت در حال معرفت به حق تو و بینای به شأن و مقامت و در حال دشمنی با دشمنانت و آنانکه
وَمَنْ ظَلَمَکَ اَلْقی عَلی ذلِکَ رَبّی اِنْشآءَ اللَّهُ یا وَلِیَّ اللَّهِ اِنَّ لی ذُنُوباً
به تو ستم کردند و انشاءالله به همین حال پروردگارم را نیز دیدار خواهم کرد ای ولیّ خدا براستی مرا گناهان
کَثیرَةً فَاشْفَعْ لی اِلی رَبِّکَ فَاِنَّ لَکَ عِنْدَاللَّهِ مَقاماً مَعْلُوماً وَاِنَّ لَکَ
بسیاری است پس شفاعت کن مرا به درگاه پروردگارت که مسلماً تو را نزد خدا مقامی است معلوم و براستی تو
عِنْدَاللَّهِ جاهاً وَشَفاعَةً وَقَدْ قالَ اللَّهُ تَعالی وَلا یَشْفَعُونَ اِلاَّ لِمَنِ ارْتَضی
در پیش خدا آبرو داری و شفاعتت پذیرفته است و خدای تعالی خود فرموده: و شفاعت نکنند جز برای آنکس که او بپسندد
زیارت ششم
زیارتیست که جماعتی از علما روایت کرده اند از جمله آنها است شیخ محمد بن المشهدی که فرموده روایت کرده است محمّد بن خالد طَیالِسی از سَیف بن عمیره که گفت بیرون رفتم با صفوان بن جمّال و جمعی از اصحاب ما به جانب نجف و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را زیارت کردیم پس چون فارغ شدیم صفوان روی خود را گردانید بسوی قبر حضرت امام حسین علیه السلام و گفت زیارت می کنم حضرت امام حسین علیه السلام را از این مکان از بالای سر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و صفوان گفت که با حضرت امام جعفر صادق علیه السلام به اینجا آمدیم و حضرت چنین زیارت و نماز کرد و دعا خواند که من می کنم و فرمود که ای صفوان این زیارت را ضبط کن و این دعا را بخوان و همیشه حضرت امیرالمؤمنین و امام حسین علیهما السلام را به این نحو زیارت کن که من ضامنم بر خدا که هر که ایشان را چنین زیارت کند و این دعا را بخواند خواه از نزدیک و خواه از دور اینکه زیارتش مقبول باشد و عملش مزد داده شود و سلامش به ایشان برسد و پسندیده گردد و حاجتهایش برآورده شود هر چند عظیم باشد مؤلّف گوید که تتمّه این خبر در فضل این عمل بیاید در عقب دعاء صفوان در زیارت روز عاشورا انشاءالله و زیارت
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام این است رو به قبر آن حضرت بایست وبگو: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
سلام بر تو ای
رَسُولَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفْوَةَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمینَ اللَّهِ
رسول خدا سلام بر تو ای برگزیده خدا سلام بر تو ای امین خدا
اَلسَّلامُ عَلی مَنِ اصْطَفاهُ اللَّهُ وَاخْتَصَّهُ وَاخْتارَهُ مِنْ بَرِیَّتِهِ اَلسَّلامُ
سلام بر آن کس که برگزیدش خدا و مخصوصش داشت و اختیارش کرد از میان خلقش سلام
عَلَیْکَ یا خَلیلَ اللَّهِ ما دَجَی اللَّیْلُ وَغَسَقَ وَاَضآءَ النَّهارُ وَاَشْرَقَ
بر تو ای خلیل خدا تا هرگاه که تاریک و ظلمانی گردد شب، و روشن و نورانی گردد روز
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ ما صَمَتَ صامِتٌ وَنَطَقَ ناطِقٌ وَذَرَّ شارِقٌ وَرَحْمَةُ
سلام بر تو آنگاه که خموش است هر خاموش و گویا است هر گویا و بتابد خورشید و رحمت
اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلی مَوْلانا اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبیطالِبٍ
خدا و برکاتش سلام بر مولای ما امیرمؤمنان علی بن ابی طالب
صاحِبِ السَّوابِقِ وَالْمَناقِبِ وَالنَّجْدَةِ وَمُبیدِ الْکَتائِبِ الشَّدیدِ
صاحب سوابق درخشان و منقبتها و مردانگی و شجاعت و نابودکننده صفهای سخت
الْبَاْسِ الْعَظیمِ الْمِراسِ الْمَکینِ الْأَساسِ ساقِی الْمُؤْمِنینَ بِالْکَاْسِ
نیرو و بزرگ قدرت و محکم پایه، ساقی مؤمنان با جام
مِنْ حَوْضِ الرَّسُولِ الْمَکینِ الْأَمینِ اَلسَّلامُ عَلی صاحِبِ النُّهْی
از حوض رسول پا بر جای امین سلام بر صاحب خرد
وَالْفَضْلِ وَالطَّوائِلِ وَالْمَکْرُماتِ وَالنَّوائِلِ اَلسَّلامُ عَلی فارِسِ
و فضیلت و نعمتها و کرامات و جوائز سلام بر دلاور
الْمُؤْمِنینَ وَلَیْثِ الْمُوَحِّدینَ وَقاتِلِ الْمُشْرِکینَ وَوَصِیِّ رَسُولِ رَبِ
مؤمنان و شیر یگانه پرستان و کشنده مشرکان و وصی رسول پروردگار
الْعالَمینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلی مَنْ اَیَّدَهُ اللَّهُ بِجَبْرَئیلَ
جهانیان و رحمت خدا و برکاتش سلام بر آنکس که خدا تأیید کرد او را به جبرئیل
وَاَعانَهُ بِمیکائیلَ وَاَزْلَفَهُ فِی الدَّارَیْنِ وَحَباهُ بِکُلِّ ما تَقِرُّ بِهِ الْعَیْنُ
و کمکش کرد بوسیله میکائیل و مقربش ساخت در دو جهان و عطا فرمود به او هر چه را که موجب روشنی چشم است
وَصَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَعَلی آلِهِ الطَّاهِرینَ وَعَلی اَوْلادِهِ الْمُنْتَجَبینَ
و درود خدا بر او و بر خاندان پاکش و بر فرزندان برگزیده اش
وَعَلَی الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدینَ الَّذینَ اَمَروُا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ
و بر امامان راه یافته اش آنانکه امر به معروف و نهی از منکر کردند
وَفَرَضُوا عَلَیْنَا الصَّلَواتِ وَاَمَروُا بِایتآءِ الزَّکوةِ وَعَرَّفُونا صِیامَ شَهْرِ
و نمازها را بر ما واجب کرده و دستور پرداخت زکات را دادند و شناساندند به ما روزه ماه
رَمَضانَ وَقِرائَةَ الْقُرْآنِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ وَیَعْسُوبَ
رمضان و خواندن قرآن را سلام بر تو ای امیرمؤمنان و بزرگ و پیشوای
الدّینِ وَقآئِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بابَ اللَّهِ اَلسَّلامُ
دین و ایمان و پیشرو سفید رویان سلام بر تو ای دری که از آن به خدا رسند سلام
عَلَیْکَ یا عَیْنَ اللَّهِ النَّاظِرَةَ وَیَدَهُ الباسِطَةَ وَاُذُنَهُ الْواعِیَةَ وَحِکْمَتَهُ
بر تو ای دیده بینای خدا و دست بازش و گوش نگهدار رازش و حکمت
الْبالِغَةَ وَنِعْمَتَهُ السَّابِغَةَ وَنِقْمَتَهُ الدَّامِغَةَ اَلسَّلامُ عَلی قَسیمِ الْجَنَّةِ
رسایش و نعمت شایانش و عذاب کوبنده اش سلام بر قسمت کننده بهشت
وَالنَّارِ اَلسَّلامُ عَلی نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَی الْأَبْرارِ وَنِقْمَتِهِ عَلَی الْفُجَّارِ
و دوزخ سلام بر نعمت خدا بر نیکان و عذاب او بر بدکاران
اَلسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الْمُتَّقینَ الْأَخْیارِ اَلسَّلامُ عَلی اَخی رَسُولِ اللَّهِ
سلام بر آقای پرهیزکاران برگزیده سلام بر برادر رسول خدا
وَابْنِ عَمِّهِ وَزَوْجِ ابْنَتِهِ وَالْمَخْلُوقِ مِنْ طینَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَی الْأَصْلِ
و پسر عمویش و شوهر دخترش و آفریده شده از طینتش سلام بر ریشه
الْقَدیمِ وَالْفَرْعِ الْکَریمِ اَلسَّلامُ عَلَی الثَّمَرِ الْجَنِیِّ اَلسَّلامُ عَلی اَبِی
قدیم و شاخه کریم سلام بر میوه چیده سلام بر
الْحَسَنِ عَلِیٍّ اَلسَّلامُ عَلی شَجَرَةِ طُوبی وَسِدْرَةِ الْمُنْتَهی اَلسَّلامُ
حضرت ابوالحسن علی علیه السلام سلام بر درخت طوبی و سدرة المنتهی (درختهای بهشتی) سلام
عَلی آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ وَنُوحٍ نَبِیِّ اللَّهِ وَاِبْراهیمَ خَلیلِ اللَّهِ وَمُوسی کَلیمِ
بر آدم برگزیده خدا و نوح پیغمبر خدا و ابراهیم خلیل خدا و موسی هم سخن
اللَّهِ وَعیسی رُوحِ اللَّهِ وَمُحَمَّدٍ حَبیبِ اللَّهِ وَمَنْ بَیْنَهُمْ مِنَ النَّبِیّینَ
خدا و عیسی روح خدا و محمد حبیب خدا و سایر کسانی که در این بین آمدند از پیمبران
وَالصِّدّیقینَ وَالشُّهَدآءِ وَالصَّالِحینَ وَحَسُنَ اُولئِکَ رَفیقاً اَلسَّلامُ
و صدیقان و شهیدان و شایستگان و اینان نیکو رفیقانی هستند سلام
عَلی نُورِ الْأَنْوارِ وَسَلیلِ الْأَطْهارِ وَعَناصِرِ الْأَخْیارِ اَلسَّلامُ عَلی
بر نور انوار و نژاد پاکان و عناصر برگزیده سلام بر
والِدِ الْأَئِمَّةِ الْأَبْرارِ اَلسَّلامُ عَلی حَبْلِ اللَّهِ الْمَتینِ وَجَنْبِهِ الْمَکینِ
پدر امامان نیکوکار سلام بر ریسمان محکم خدا و جانبدار پابرجایش
وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلی اَمینِ اللَّهِ فی اَرْضِهِ وَخَلیفَتِهِ
و رحمت خدا و برکاتش سلام بر امین خدا در روی زمینش و جانشینش
وَالْحاکِمِ بِاَمْرِهِ وَالْقَیِّمِ بِدینِهِ وَالنَّاطِقِ بِحِکْمَتِهِ وَالْعامِلِ بِکِتابِهِ
و حاکم به فرمانش و سرپرست دینش و گویای به حکمتش و عمل کننده به کتابش
اَخِ الرَّسُولِ وَزَوْجِ الْبَتُولِ وَسَیْفِ اللَّهِ الْمَسْلُولِ اَلسَّلامُ عَلی
برادر رسول و شوهر بتول و شمشیر از نیام کشیده خدا سلام بر
صاحِبِ الدَّلالاتِ وَالْا یاتِ الْباهِراتِ وَالْمُعْجِزاتِ الْقاهِراتِ
صاحب دلیلها و نشانه های درخشان و معجزات کوبنده
وَالْمُنْجی مِنَ الْهَلَکاتِ الَّذی ذَکَرَهُ اللَّهُ فی مُحْکَمِ الْا یاتِ فَقالَ
و نجات بخش از نابودیها آنکس که خدا در آیات محکم قرآن ذکرش کرده
تَعالی وَاِنَّهُ فی اُمِّ الْکِتابِ لَدَیْنا لَعَلِیٌّ حَکیمٌ اَلسَّلامُ عَلَی اسْمِ اللَّهِ
و فرموده: «و براستی او در اصل کتاب نزد ما علی و حکیم است» سلام بر نام پسندیده خدا
الرَّضی وَوَجْهِهِ الْمُضییِ وَجَنْبِهِ الْعَلِیِّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ
و مظهر تابانش و جانب والایش و رحمت خدا و برکاتش سلام
عَلی حُجَجِ اللَّهِ وَاَوْصِیآئِهِ وَخآصَّةِ اللَّهِ وَاَصْفِیآئِهِ وَخالِصَتِهِ وَاُمَنآئِهِ
بر حجتهای خدا و اوصیاء آن حضرت و خاصان خدا و برگزیدگان او و بندگان خالصش و امانتدارهایش
وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ قَصَدْتُکَ یا مَوْلایَ یا اَمینَ اللَّهِ وَحُجَّتَهُ زائِراً
و رحمت خداو برکاتش آهنگ تو را کردم ای مولای من ای امین خدا و حجت او برای زیارتت
عارِفاً بِحَقِّکَ مُوالِیاً لِأَوْلِیآئِکَ مُعادِیاً لِأَعْدآئِکَ مُتَقَرِّباً اِلَی اللَّهِ
و عارفم به حق تو و دوستدار دوستانت هستم و دشمن با دشمنانت و تقرب جوی به درگاه خدا
بِزِیارَتِکَ فَاشْفَعْ لی عِنْدَاللَّهِ رَبّی وَرَبِّکَ فی خَلاصِ رَقَبَتی مِنَ
بوسیله زیارتت پس شفاعت کن برای من پیش خدا پروردگار من و پروردگار تو در نجات دادنم از
النَّارِ وَقَضآءِ حَوآئِجی حَوآئِجِ الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ پس خود را به قبر بچسبان
آتش دوزخ و برآوردن حاجاتم حاجات دنیا و آخرت
و قبر را ببوس و بگو: سَلامُ اللَّهِ وَسَلامُ مَلآئِکَتِهِ الْمُقَرَّبینَ وَالْمُسَلِّمینَ لَکَ
سلام خدا و سلام فرشتگان مقرب او و آنانکه
بِقُلُوبِهِمْ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ وَالنَّاطِقینَ بِفَضْلِکَ وَالشَّاهِدینَ عَلی
از دل تسلیم تو شدند ای امیرمؤمنان و آنانکه به فضل و برتری تو گویا بودند و گواه بودند بر
اَنَّکَ صادِقٌ اَمینٌ صِدّیقٌ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَشْهَدُ اَنَّکَ
اینکه توئی راستگوی امین راستی پیشه (این سلامها) بر تود باد و رحمت خدا و برکاتش گواهی دهم که براستی
طُهْرٌ طاهِرٌ مُطَهَّرٌ مِنْ طُهْرٍ طاهِرٍ مُطَهَّرٍ اَشْهَدُ لَکَ یا وَلِیَّ اللَّهِ وَوَلِیَ
تو پاک سرشت و پاک و پاکیزه از (پدران) پاک سرشت و پاک و پاکیزه و گواهی دهم برای تو ای ولی خدا و ولی
رَسُولِهِ بِالْبَلاغِ وَالْأَداءِ وَاَشْهَدُ اَنَّکَ جَنْبُ اللَّهِ وَبابُهُ وَاَنَّکَ حَبیبُ اللَّهِ
رسولش که (آنچه به عهده داشتی) رساندی و اداء کردی و گواهی دهم که تو به حقیقت جانبدار (یا درجوار) خدائی (نسبت به او مانند)
وَوَجْهُهُ الَّذی یُؤْتی مِنْهُ وَاَنَّکَ سَبیلُ اللَّهِ وَاَنَّکَ عَبْدُ اللَّهِ وَاَخُو
دری هستی (که بوسیله تو به او رسند) و توئی حبیب خدا و روی او که از آن رو بسویش روند و توئی راه خدا و توئی بنده خدا و برادر
رَسُولِهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ اَتَیْتُکَ مُتَقَرِّباً اِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَ
رسول خدا صلی اللّه علیه و آله آمده ام بدرگاهت تقرب جوی بسوی خدای عزوجل
بِزِیارَتِکَ راغِباً اِلَیْکَ فِی الشِّفاعَةِ اَبْتَغی بِشَفاعَتِکَ خَلاصَ رَقَبَتی
بوسیله زیارتت مشتاق به تو در شفاعتت و از شفاعت تو می جویم آزادی خود را
مِنَ النَّارِ مُتَعَوِّذاً بِکَ مِنَ النَّارِ هارِباً مِنْ ذُنُوبِیَ الَّتِی احْتَطَبْتُها عَلی
از آتش و پناهنده ام به تو از آتش و گریزانم از گناهانی که بر
ظَهْری فَزِعاً اِلَیْکَ رَجآءَ رَحْمَةِ رَبّی اَتَیْتُکَ اَسْتَشْفِعُ بِکَ یا مَوْلایَ
پشت خود بار کرده ام پناه آورده ام به تو به امید رحمت پروردگارم آمده ام تا تو را شفیع خود گیرم ای مولای من
وَاَتَقَرَّبُ بِکَ اِلَی اللَّهِ لَیَقْضِیَ بِکَ حَوآئِجی فَاشْفَعْ لی یا اَمیرَ
و تقرب جویم بوسیله تو بدرگاه خدا تا بدینوسیله حاجاتم را برآورد پس شفاعت کن برایم ای امیر
الْمُؤْمِنینَ اِلَی اللَّهِ فَاِنّی عَبْدُاللَّهِ وَمَوْلاکَ وَزائِرُکَ وَلَکَ عِنْدَاللَّهِ
مؤمنان به درگاه خدا که من بنده خدا و غلام تو و زائر توأم و تو را در پیش خدا
الْمَقامُ الْمَحْمُودُ وَالْجاهُ الْعَظیمُ وَالشَّأْنُ الْکَبیرُ وَالشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَةُ
مقامی است شایسته و جاه و منزلتی است بزرگ و شأن و عظمتی است بسیار و شفاعتت پذیرفته است
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَصَلِّ عَلی اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ
خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و درود فرست بر امیرمؤمنان
عَبْدِکَ الْمُرْتَضی وَاَمینِکَ الْأَوْفی وَعُرْوَتِکَ الْوُثْقی وَیَدِکَ الْعُلْیا
بنده پسندیده ات و امانتدار باوفایت و دست آویز محکمت و دست بلندت
وَجَنْبِکَ الْأَعْلی وَکَلِمَتِکَ الْحُسْنی وَحُجَّتِکَ عَلَی الْوَری وَصِدّیقِکَ
و جانب والایت و کلمه نیکویت و حجت تو بر خلق و بزرگترین راستگوی
الْأَکْبَرِ وَسَیِّدِ الْأَوْصِیآءِ وَرُکْنِ الْأَوْلِیآءِ وَعِمادِ الْأَصْفِیآءِ اَمیرِ
تو و آقای اوصیاء و رکن اولیاء و تکیه گاه برگزیدگان امیر
الْمُؤْمِنینَ وَیَعْسُوبِ الدّینِ وَقُدْوَةِ الصَّالِحینَ وَاِمامِ الْمُخْلِصینَ
مؤمنان و پادشاه دین و ایمان و پیشوای شایستگان و رهبر مخلصان آنکه (خدایش)
الْمَعْصُومِ مِنَ الْخَلَلِ الْمُهَذَّبِ مِنَ الزَّلَلِ الْمُطَهَّرِ مِنَ الْعَیْبِ الْمُنَزَّهِ
از عیوب و خلل نگهداشته و از هر لغزشی پاک و از هر عیب پاکیزه و از شک
مِنَ الرَّیْبِ اَخی نَبِیِّکَ وَوَصِیِّ رَسُولِکَ الْبآئِتِ عَلی فِراشِهِ
و ریب مبرا است برادر پیامبرت و وصی رسولت آنکه (در شب هجرت) در بستر او خوابید
وَالْمُواسی لَهُ بِنَفْسِهِ وَکاشِفِ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِهِ الَّذی جَعَلْتَهُ سَیْفاً
و جانش را برای او به کف گرفت و اندوه را از چهره اش دور ساخت آنکه قرارش دادی شمشیری بران
لِنُبُوَّتِهِ وَآیَةً لِرِسالَتِهِ وَشاهِداً عَلی اُمَّتِهِ وَدِلالَةً عَلی حُجَّتِهِ
برای پیامبری او و نشانه ای برای رسالتش و گواهی بر امتش و راهنمائی بر دلیل و برهانش
وَحامِلاً لِرایَتِهِ وَوِقایَةً لِمُهْجَتِهِ وَهادِیاً لاُِمَّتِهِ وَیَداً لِبَاْسِهِ وَتاجاً
و بر دوش کشنده پرچمش و سپری برای حفظ جانش و راهنمائی برای امتش ودست (ونیروئی) برای حمله ونبردش وتاجی
لِرَاْسِهِ وَباباً لِسِرِّهِ وَمِفْتاحاً لِظَفَرِهِ حَتّی هَزَمَ جُیُوشَ الشِّرْکِ بِاِذْنِکَ
بر سرش و دری برای رازش و کلیدی برای پیروزیش تا اینکه سپاههای شرک را به اذن تو
وَاَبادَ عَساکِرَ الْکُفْرِ بِاَمْرِکَ وَبَذَلَ نَفْسَهُ فی مَرْضاةِ رَسُولِکَ
منهزم ساخت و لشگرهای مجهز را به فرمان تو نابود کرد و از بذل جان در راه تحصیل خوشنودی رسول تو
وَجَعَلَها وَقْفاً عَلی طاعَتِهِ فَصَلِّ اللَّهُمَّ عَلَیْهِ صَلوةً دآئِمَةً باقِیَةً پس
دریغ نکرد و آن را وقف طاعت او نمود پس درود فرست بر او درودی همیشگی و پایدار
بگو: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اللَّهِ وَالشِّهابَ الثَّاقِبَ وَالنُّورَ الْعاقِبَ یا
سلام بر تو ای ولی خدا و ای اخگر نافذ و روشنی دنباله دار ای
سَلیلَ الْأَطآئِبِ یا سِرَّ اللَّهِ اِنَّ بَیْنی وَبَیْنَ اللَّهِ تَعالی ذُنُوباً قَدْ اَثْقَلَتْ
نژاد پاکان ای راز خدا براستی بین من و خدای تعالی گناهانی است که پشتم را
ظَهْری وَلا یَاْتی عَلَیْها اِلاَّ رِضاهُ فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَکَ عَلی سِرِّهِ
سنگین کرده و مورد بخشودگی قرار نگیرد جز بخشنودی او پس بحق آنکس که تو را امین بر راز خویش قرار داده
وَاسْتَرْعاکَ اَمْرَ خَلْقِهِ کُنْ لی اِلَی اللَّهِ شَفیعاً وَمِنَ النَّارِ مُجیراً وَعَلَی
و سرپرستی کار خلقش را از تو خواسته که شفیع من شوی بدرگاه خدا و پناهم شوی از آتش دوزخ و در
الدَّهْرِ ظَهیراً فَاِنّی عَبْدُاللَّهِ وَوَلِیُّکَ وَزآئِرُکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ پس شش
پیش آمدهای روزگار پشت و پناهم باشی زیرا من بنده خدا و دوست تو و زائر تو هستم درود خدا بر تو باد
رکعت نماز زیارت بکن و هر دعا که خواهی بکن و بگو اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ
سلام بر تو ای امیر
الْمُؤمِنینَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ پس
مؤمنان از طرف من بر تو سلام خدا باد همیشه تا زنده بمانم و تا برجا باشد شب و روز
اشاره کن و متوجّه شو به جانب قبر امام حسین علیه السلام و بگو اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ
سلام بر تو ای ابا عبد
اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَتَیْتُکُما زائِراً وَمُتَوَسِّلاً اِلَی اللَّهِ
الله سلام بر تو ای فرزند رسول خدا من به نزد شما دو بزرگوار آمده برای زیارتتان و برای توسل جستن بدرگاه خدای
تَعالی رَبّی وَرَبِّکُما وَمُتَوَجِّهاً اِلَی اللَّهِ بِکُما وَمُسْتَشْفِعاً بِکُما اِلَی
تعالی پروردگار من و پروردگار شما و رو کنم بسوی خدا بوسیله شما و شفاعت جویم بوسیله شما
اللَّهِ فی حاجَتی هذِهِ و بخوان تا آخر دعای صفوان: اِنَّهُ قَریبٌ مُجیبٌ پس رو به
بدرگاه خدا در این حاجتی که دارم که براستی او نزدیک و اجابت کننده است
قبله کن و بخوان از اوّل دعا: یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ
ای خدا ای خدا ای خدا ای اجابت کننده دعای درماندگان
وَیا کاشِفَ کَرْبِ الْمَکْرُوبینَ تا وَاصْرِفْنی بِقَضآءِ حاجَتی وَکِفایَةِ ما
و ای زداینده اندوه اندوهناکان و بازم گردان با حاجت برآورده و کفایت شدن آنچه
اَهَمَّنی هَمُّهُ مِنْ اَمْرِ دُنْیایَ وَآخِرَتی یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ پس ملتفت شو
به اندیشه ام فرو برده اندوهش از کار دنیا و آخرتم ای مهربانترین مهربانان
به جانب قبر امیرالمؤمنین علیه السلام وبگو: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ وَالسَّلامُ
سلام بر تو ای امیر مؤمنان و سلام
عَلی اَبی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ لا جَعَلَهُ اللَّهُ
بر حضرت اباعبداللّه الحسین تا من زنده ام و بجای باشد شب و روز و قرار ندهد خدا
آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُما وَلا فَرَّقَ اللَّهُ بَیْنی وَبَیْنَکُما مؤلّف گوید: که
این زیارتم را آخرین بار زیارتم از شما دو بزرگوار و جدا نکند خدا میان من و شما را
قبل از این ذکر شد که دعای صفوان همان است که مشهور شده به دعای علقمه و بیاید ذکر آن در زیارت روز عاشورا انشاءاللّه.
زیارت هفتم
زیارتیست که سیّد بن طاوُس در مصباح الزّائر نقل کرده به این کیفیّت که قصد کن باب السلام یعنی درگاه روضه مقدسه امیرالمؤمنین علیه السلام که ضریح مقدس نمایان می شود پس
بگو سی و چهار مرتبه: اَللَّهُ اَکْبَرُ و بگو: سَلامُ اللَّهِ وَسَلامُ مَلائِکَتِهِ الْمُقَرَّبینَ
خدا بزرگتر است سلام خدا و سلام فرشتگان مقربش
وَاَنْبِیآئِهِ الْمُرْسَلینَ وَعِبادِهِ الصَّالِحینَ وَجَمیعِ الشُّهَدآءِ وَالصِّدیقینَ
و پیمبران مرسلش و بندگان شایسته اش و تمام شهیدان و راستگویان
عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلی آدَمَ صِفْوَةِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلی
بر تو ای امیرمؤمنان سلام بر آدم برگزیده خدا سلام بر
نُوحٍ نَبِیِّ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلی اِبْراهیمَ خَلیلِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلی مُوسی
نوح پیامبر خدا سلام بر ابراهیم خلیل خدا سلام بر موسی
کَلیمِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلی عیسی روُحِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلی مُحَمَّدٍ حَبیبِ اللَّهِ
هم سخن خدا سلام بر عیسی روح خدا سلام بر محمد حبیب خدا
وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلَی اسْمِ اللَّهِ الرَّضِیِّ وَوَجْهِهِ الْعَلِیِ
و رحمت خدا و برکاتش سلام بر نام پسندیده خدا و جمال والایش
وَصِراطِهِ السَّوِیِّ اَلسَّلامُ عَلی الْمُهَذَّبِ الصَّفِیِّ اَلسَّلامُ عَلی اَبِی
و راه هموارش سلام بر بنده پاکیزه با صفا سلام بر ابی
الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ اَبیطالِبٍ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلی خالِصِ
الحسن علی بن ابی طالب و رحمت خدا و برکاتش سلام بر خالص
الْأَخِلّآءِ اَلسَّلامُ عَلی الْمَخْصُوصِ بِسَیِّدَةِ النِّسآءِ اَلسَّلامُ عَلَی
دوستان سلام بر آنکس که مخصوص گشت به همسری بانوی زنان (جهانیان) سلام بر
الْمَوْلُودِ فِی الْکَعْبَةِ الْمُزَوَّجِ فِی السَّمآءِ اَلسَّلامُ عَلی اَسَدِ اللَّهِ فِی
متولد شده در کعبه و تزویج شده در آسمان سلام بر شیر خدا در
الْوَغی اَلسَّلامُ عَلی مَنْ شُرِّفَتْ بِهِ مَکَّةُ وَمِنی اَلسَّلامُ عَلی صاحِبِ
میدان جنگ سلام بر آنکس که مکه و مِنی به او شرف یافت سلام بر صاحب
الْحَوْضِ وَحامِلِ اللِّوآءِ اَلسَّلامُ عَلی خامِسِ اَهْلِ العَبآءِ اَلسَّلامُ
حوض وپرچمدار (اسلام) سلام بر پنجمین نفر اهل عباء سلام
عَلَی الْبآئِتِ عَلی فِراشِ النَّبِیِّ وَمُفْدیهِ بِنَفْسِهِ مِنَ الْأَعْداءِ اَلسَّلامُ
بر آنکس که در بستر پیامبر خدا خوابید و جانش را فدای او کرد در برابر دشمنان سلام
عَلی قالِعِ بابِ خَیْبَرَ وَالدَّاحی بِهِ فِی الْفَضآءِ اَلسَّلامُ عَلی مُکَلِّمِ
بر کَننده در خیبر و پرت کُننده آن در فضا سلام بر تکلم کننده
الفِتْیَةِ فی کَهْفِهِمْ بِلِسانِ الْأَنْبِیآءِ اَلسَّلامُ عَلی مُنْبِعِ الْقَلیبِ فِی الفَلا
با اصحاب کهف در میان کهفشان به زبان پیمبران سلام بر بیرون آورنده آب از چاه در بیابان خشک
اَلسَّلامُ عَلی قالِعِ الصَّخْرَةِ وَقَدْ عَجَزَ عَنْهَا الرِّجالُ الْاَشِدَّآءُ اَلسَّلامُ
سلام بر کننده سنگ سختی که مردان نیرومند از کندنش عاجز شدند سلام
عَلی مُخاطِبِ الثُّعْبانِ عَلی مِنْبَرِ الْکُوفَةِ بِلِسانِ الفُصَحآءِ اَلسَّلامُ
بر سخن گوینده بااژدها بر بالای منبر کوفه به زبان فصیح سلام
عَلی مُخاطِبِ الذِّئْبِ وَمُکَلِّمِ الْجُمْجُمَةِ بِالنَّهْرَوانِ وَقَدْ نَخِرَتِ
بر سخن گوینده با گرگ و تکلم کننده با جمجمه مرده در نهروان پس از آنکه استخوانهایش
الْعِظامُ بِالْبِلا اَلسَّلامُ عَلی صاحِبِ الشَّفاعَةِ فی یَوْمِ الْوَرْی
پوسیده شده بود سلام بر صاحب شفاعت در روز آخرت
وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلَی الْأِمامِ الزَّکیِّ حَلیفِ الْمِحْرابِ
و رحمت خدا و برکاتش سلام بر آن پیشوای پاکیزه و ملازم محراب عبادت
اَلسَّلامُ عَلی صاحِبِ الْمُعْجِزِ الْباهِرِ وَالنَّاطِقِ بِالْحِکْمَةِ وَالصَّوابِ
سلام بر صاحب معجزه روشن و گویای به حکمت و درستی
اَلسَّلامُ عَلی مَنْ عِنْدَهُ تَاْویلُ الْمُحْکَمِ وَالْمُتَشابِهِ وَعِنْدَهُ اُمُ
سلام بر کسی که نزد او است تأویل محکم و متشابه قرآن و پیش او است
الْکِتابِ اَلسَّلامُ عَلی مَنْ رُدَّتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ حینَ تَوارَتْ
دفتر اصلی سلام برآنکس که خورشید برای او برگشت پس از آنکه غروب
بِالْحِجابِ اَلسَّلامُ عَلی مُحْیِی اللَّیْلِ الْبَهیمِ بِالتَّهَجُّدِ وَالْأِکْتِیابِ
کرده بود سلام بر زنده دارنده شب تاریک به تهجد و زاری
اَلسَّلامُ عَلی مَنْ خاطَبَهُ جَبْرَئیلُ بِاِمْرَةِ الْمُؤْمِنینَ بِغَیْرِ اِرْتِیابٍ
سلام بر آنکس که بدون تردید صدایش زد جبرئیل به نام امیر مؤمنان
وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلی سَیِّدِ السَّاداتِ اَلسَّلامُ عَلی
و رحمت خدا و برکاتش سلام بر آقای بزرگان سلام بر
صاحِبِ الْمُعْجِزاتِ اَلسَّلامُ عَلی مَنْ عَجِبَ مِنْ حَمَلاتِهِ فِی
صاحب معجزات سلام برآنکس که درشگفت شدند از حمله هایش در
الْحُرُوبِ مَلآئِکَةُ سَبْعِ سَمواتٍ اَلسَّلامُ عَلی مَنْ ناجَی الرَّسُولَ
جنگها فرشتگان هفت آسمان سلام بر آنکس که با رسول خدا راز گفت
فَقَدَّمَ بَیْنَ یَدَیْ نَجْواهُ صَدَقاتٍ اَلسَّلامُ عَلی اَمیرِ الْجُیُوشِ
و برای رازگوئیش صدقه ها داد سلام بر فرمانده سپاهها
وَصاحِبِ الْغَزَواتِ اَلسَّلامُ عَلی مُخاطِبِ ذِئْبِ الْفَلَواتِ اَلسَّلامُ
و صاحب جنگها سلام بر سخن گوی با گرگهای بیابان سلام
عَلی نُورِ اللَّهِ فِی الظُّلُماتِ اَلسَّلامُ عَلی مَنْ رُدَّتْ لَهُ الشَّمْسُ
بر نور خدا در تاریکیها سلام بر آنکس که خورشید برایش بازگشت
فَقَضی ما فاتَهُ مِنَ الصَّلوةِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلی اَمیِرِ
پس نمازش را که قضا شده بود بجای آورد و رحمت خدا و برکاتش سلام بر امیر
الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلی اِمامِ الْمُتَّقینَ
مؤمنان سلام بر آقای اوصیاء سلام بر پیشوای پرهیزکاران
اَلسَّلامُ عَلی وارِثِ عِلْمِ النَّبِیّینَ اَلسَّلامُ عَلی یَعْسُوبِ الدّینِ
سلام بر وارث علم پیمبران سلام بر پادشاه دین
اَلسَّلامُ عَلی عِصْمَةِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلی قُدْوَةِ الصَّادِقینَ
سلام بر نگهدار مؤمنان سلام بر مقتدای راستگویان
وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلی حُجَّةِ الْأَبْرارِ اَلسَّلامُ عَلی اَبِی
و رحمت خدا و برکاتش سلام بر حجت نیکان سلام بر پدر
الْأَئِمَّةِ الْأَطْهارِ اَلسَّلامُ عَلَی الْمَخْصُوصِ بِذِی الْفَقارِ اَلسَّلامُ عَلی
امامان پاک سلام بر آنکس که به ذوالفقار مخصوص گشت سلام بر
ساقی اَوْلِیآئِهِ مِنْ حَوْضِ النَّبِیِّ الْمُخْتارِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ مَا
سیراب کننده دوستان خود از حوض پیامبر مختار صلی اللّه علیه و آله تا
اطَّرَدَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ اَلسَّلامُ عَلَی النَّبَأِ الْعَظیمِ اَلسَّلامُ عَلی مَنْ اَنْزَلَ
از پی هم درآید شب و روز سلام بر آن خبر بزرگ سلام بر آنکس که خدا درباره اش نازل فرمود:
اللَّهُ فیهِ وَاِنَّهُ فی اُمِّ الْکِتابِ لَدَیْنا لَعَلِیٌّ حَکیمٌ اَلسَّلامُ عَلی صِراطِ
«و براستی او در دفتر اصلی نزد ما علی و حکیم است» سلام بر راه راست
اللَّهِ الْمُسْتَقیمِ اَلسَّلامُ عَلَی الْمَنْعُوتِ فِی التَّوْریةِ وَالْأِنْجیلِ وَالْقُرْآنِ
خدا سلام بر آنکس که وصفش شده در تورات و انجیل و قرآن
الْحَکیمِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ پس می اندازی خود را بر ضریح و می بوسی آن را و
حکمت آموز و رحمت خدا و برکاتش بر او باد
می گوئی: یا اَمینَ اللَّهِ یا حُجَّةَ اللَّهِ یا وَلِیَّ اللَّهِ یا صِراطَ اللَّهِ زارَکَ عَبْدُکَ
ای امین خدا ای حجت خدا ای ولی خدا ای راه خدا زیارتت کرد بنده
وَوَلِیُّکَ اللّائِذُ بِقَبْرِکَ وَالْمُنیخُ رَحْلَهُ بِفِنآئِکَ الْمُتَقَرِّبُ اِلَی اللَّهِ
و دوستت که به قبرت پناه آورده و بار (نیاز) خود را به آستان تو انداخته و بوسیله تو به خدای
عَزَّوَجَلَّ وَالْمُسْتَشْفِعُ بِکَ اِلَی اللَّهِ زِیارَةَ مَنْ هَجَرَ فیکَ صَحْبَهُ
عزوجل تقرب جسته و تو را شفیع درگاه خدا قرار داده زیارت کردن آن کس که بخاطر تو دست از رفیقان شسته
وَجَعَلَکَ بَعْدَ اللَّهِ حَسْبَهُ اَشْهَدُ اَنَّکَ الطُّورُ وَالْکِتابُ الْمَسْطُورُ وَالرِّقُ
و تو را پس از خدا برای خود کافی دانسته گواهی دهم که توئی طُور و کتاب مسطور (نامه نوشته) و برگ
الْمَنْشُورُ وَبَحْرُ الْعِلْمِ الْمَسْجُورِ یا وَلِیَّ اللَّهِ اِنَّ لِکُلِّ مَزُورٍ عِنایَةً
پهن شده و دریای جوشان دانش ای ولی خدا براستی هر که را به زیارتش روند نسبت
فیمَنْ زارَهُ وَقَصَدَهُ وَاَتاهُ وَاَ نَا وَلِیُّکَ وَقَدْ حَطَطْتُ رَحْلی بِفِنائِکَ
به زائرش و آنکس که آهنگش کرده و بنزدش آمده عنایتی دارد و من دوست توأم که بار (نیازم) را به آستان تو انداخته
وَلَجَأْتُ اِلی حَرَمِکَ وَلُذْتُ بِضَریحِکَ لِعِلْمی بِعَظیمِ مَنْزِلَتِکَ
و به حرم تو مُلتجی شدم و به ضریح تو پناهنده شدم چون علم دارم به بزرگی منزلت و مقامت
وَشَرَفِ حَضْرَتِکَ وَقَدْ اَثْقَلَتِ الذُّنُوبُ ظَهْری وَمَنَعَتْنی رُقادی فَما
و شرافت درگاهت و براستی گناهان پشتم را سنگین کرده و خواب را از من گرفته و نمی یابم
اَجِدُ حِرْزاً وَلا مَعْقِلاً وَلا مَلْجَأً اَلْجَأُ اِلَیْهِ اِلَّا اللَّهَ تَعالی وَتَوَسُّلی بِکَ
پناهگاه و نه جای امن و ملجأی که بدان پناه برم جز خدای تعالی و توسل بوسیله تو
اِلَیْهِ وَاسْتِشْفاعی بِکَ لَدَیْهِ فَها اَ نَا ذا نازِلٌ بِفِنائِکَ وَلَکَ عِنْدَ اللَّهِ جاهٌ
به درگاهش و شفاعت جوئی به تو در نزد او پس من اکنون به آستان تو فرود آمده و تو را در نزد خدا جاه
عَظیمٌ وَمَقامٌ کَریمٌ فَاشْفَعْ لی عِنْدَ اللَّهِ رَبِّکَ یا مَوْلایَ پس ببوس ضریح
و منزلتی بزرگ و مقامی شایسته است پس شفاعت کن برای من در پیش خدا که پروردگار تو است ای مولای من
را و روی خود را به قبله کن و بگو: اَللّهُمَّ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ یا اَسْمَعَ السَّامِعینَ
خدایا من به درگاه تو تقرب جویم ای شنواترین شنوایان
وَیا اَبْصَرَ النَّاظِرینَ وَیا اَسْرَعَ الْحاسِبینَ وَیا اَجْوَدَ الْأَجْوَدینَ
و ای بیناترین بینایان و ای سریعترین حسابگران و ای سخی ترین سخاوتمندان
بِمُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ رَسُولِکَ اِلَی الْعالَمینَ وَبِاَخیهِ وَابْنِ عَمِّهِ
به حق محمد خاتم پیمبران فرستاده و رسول تو بسوی جهانیان و به حق برادر و پسر عمویش
الْأَنْزَعِ الْبَطینِ الْعالِمِ الْمُبینِ عَلِیٍّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَالْحَسَنِ
آن آقای بازپیشانی فراخ سینه آن دانای آشکار کننده یعنی «علی» امیرمؤمنان و به حق حسن
وَالْحُسَیْنِ الْأِمامَیْنِ الشَّهیدَیْنِ وَبِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ زَیْنِ الْعابِدینَ
و حسین دو پیشوای شهید و به علی بن الحسین زیب پرستش کنندگان
وَبِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ باقِرِ عِلْمِ الْأَوَّلینَ وَبِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ زَکِیِ
و به محمد بن علی شکافنده دانش پیشینیان و به جعفر بن محمد آن پاکیزه
الصِّدِّیقینَ وَبِمُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ الْکاظِمِ الْمُبینِ وَحَبیسِ الظَّالِمینَ
در میان راستگویان و به موسی بن جعفر فرو برنده خشم و آشکار کننده حق و زندانی ستمکاران
وَبِعَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْأَمینِ وَبِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْجَوادِ عَلَمِ
و به علی بن موسی آن راضی به مقدّارت حق و امین او و به محمد بن علی جواد مشعل راه
الْمُهْتَدینَ وَبِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرِّ الصَّادِقِ سَیِّدِ الْعابِدینَ وَبِالْحَسَنِ
یافتگان و به علی بن محمد آن نیکوکار راستگو و آقای عبادت کنندگان و به حسن
بْنِ عَلِیٍّ الْعَسْکَریِ ّ وَلِیِّ الْمُؤْمِنینَ وَبِالْخَلَفِ الْحُجَّةِ صاحِبِ الْأَمْرِ
بن علی عسکری زمامدار مؤمنان و به یادگار شایسته حجت حق صاحب الامر
مُظْهِرِ الْبَراهینِ اَنْ تَکْشِفَ ما بی مِنَ الْهُمُومِ وَتَکْفِیَنی شَرَّ الْبَلآءِ
آشکارکننده برهانها که بگشائی از من اندوههایم را و کفایت کنی از من بلای
الْمَحْتُومِ وَتُجیرَنی مِنَ النَّارِ ذاتِ السَّمُومِ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ
حتمی را و پناهم دهی از آتش گدازنده دوزخ به رحمتت ای مهربانترین
الرَّاحِمینَ پس دعا کن برای هر چه بخواهی و وداع نما آن حضرت را وبرگرد مؤلف گوید
مهربانان
که سیّد عبدالکریم بن طاوُس در فَرْحَةُالغَریّ روایت کرده که حضرت امام زین العابدین علیه السلام وارد کوفه شد و داخل شد در مسجد آن و در مسجد بود اَبُوحمزه ثمالی که از زاهدین اهل کوفه و مشایخ آنجا بود پس حضرت دو رکعت نماز گذاشت ابوحمزه گفت نشنیدم لهجه ای پاکیزه تر از او نزدیکش رفتم تا بشنوم چه می گوید شنیدم می گوید «اِلهی اِنْ کانَ قَدْ عَصَیْتُکَ فَاِنّی قَدْ اَطَعْتُکَ فی اَحَبِّ الْأَشْیاءِ اِلَیْکَ» و این دعائی است معروف مؤلّف گوید که ذکر این دعا بعد از این در اعمال کوفه بیاید و آنکه ابوحمزه گفت که آن بزرگوار آمد نزد ستون هفتم و نعلین را کند و ایستاد و دستها را تا برابر گوش بلند کرد و تکبیری گفت که جمیع موهای بدن من از دَهْشَت آن راست ایستاد پس چهار رکعت نماز گذارد و رکوع و سجودش را نیکو به عمل آورد پس این دعا را خواند «اِلهی اِنْ کنْتُ قَدْ عَصَیْتُکَ» تا آخر دعا و موافق روایت سابقه آن بزرگوار برخاست و رفت ابوحمزه گفت که من عقب او رفتم تا مناخ کوفه و آن مکانی بود که شتران را در آنجا می خوابانیدند دیدم در آنجا غلام سیاهی است و با او است شتر گزیده و ناقه گفتم با او ای سیاه این مرد کیست گفت «اَوَیَخْفی عَلَیْکَ شَمائِلُهُ» از سیما و شمایلش او را نشناختی او علیّ بن الحسین است ابوحمزه گفت پس خود را انداختم روی قدمهای آن حضرت بوسیدم آن را که آن جناب نگذاشت و با دست خود سر مرا بلند کرد و فرمود مکن سجود نشاید مگر برای خداوند عزوجلَّ گفتم یابن رسول اللّه برای چه اینجا آمدید فرمود که از برای آنچه که دیدی یعنی نماز در مسجد کوفه و اگر مردم بدانند که چه فضیلتی است در آن بیایند بسوی آن اگرچه به روش کودکان خود را بر زمین کشند یعنی بیایند هر چند در نهایت سختی باشد راه رفتن بر ایشان مانند اطفالی که راه نیفتاده اند نشسته حرکت می نمایند پس فرمود آیا میل داری که زیارت کنی با من قبر جدّم علیّ بن ابیطالب علیه السلام را گفتم بلی پس حرکت فرمود و من در سایه ناقه او بودم و حدیث می کرد مرا تا رسیدیم بِغَرِیَّیْن و آن بقعه ای بود سفید که نور آن می درخشید پس از شتر خویش پیاده شد و دو طرف روی خود را بر آن زمین گذاشت و فرمود ای ابا حمزه این قبر جدّ من علیّ بن ابیطالب علیه السلام است پس زیارت کرد آن حضرت را به زیارتی که اوّل آن «اَلسَّلامُ عَلَی اسْمِ اللَّهِ الرَّضیِّ وَنُورِ وَجْهِهِ الْمُضیئ»است پس وداع کرد با آن قبر مطهّر و رفت بسوی مدینه و من برگشتم بسوی کوفه مؤلّف گوید که از ذکر نکردن سیّد این زیارت را در فَرْحَة تأسف می خوردم و در جستجوی آن بودم تا اینکه یک یک زیاراتی که برای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده ملاحظه کردم زیارتی که در اوّل آن این دو جمله باشد نیافتم مگر این زیارت شریف که جمله اوّلش موافق است و جمله دوّم مختلف پس شاید که این زیارت همان زیارت باشد و این اختلاف چندان ضرر ندارد واگر گویی که اوّل این زیارت «سَلامُ اللَّهِ وَ سَلامُ مَلآئِکَتِهِ» است نه «اَلسَّلامُ عَلَی اِسْمِ اللَّهِ الرَّضِیِّ» گوئیم اوّل زیارت همان «اَلسَّلامُ عَلَی اسْمِ اللَّهِ الرَّضیِّ» است و سلام های سابق به منزله اذن دخول و طلب رخصت است و شاهد بر این مطلب تطبیق این زیارتست با زیارت روز مولود که کمال مشابهت را با هم دارند رجوع کن به آنجا تا بر تو معلوم شود و نیز بدانکه در زیارت ششم و زیارت روز مولود این دو جمله بدون لفظ نور می باشد امّا نه در اوّل زیارت واللَّهُ العالِمُ وبالجمله ما را از زیارات مطلقه همین هفت زیارت که نقل کردیم کافی است و اگر کسی بیش از این خواسته باشد بخواند زیارات جامعه را و بخواند نیز زیارت مبسوطی را که بعد از این برای روز غدیر نقل می کنیم زیرا که روایت شده بخواندن آن زیارت در هر وقت و در هر کجا که شخص باشد و باید غنیمت شمرد زیارت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و نماز در آن حرم مطهر را زیرا که نماز در نزد آن بزرگوار مقابل دویست هزار نماز است و از حضرت صادق علیه السلام منقول است که هر که زیارت کند امام مفترض الطّاعه را و نماز گذارد نزد او چهار رکعت نوشته شود برای او حجّه و عمره و ما در هَدِیَّةُ الزّائرین اشاره کردیم به فضیلت مجاورت قبر امیرالمؤمنین علیه السلام لکن بشرط آنکه مجاور حَقِ ّ جوار آن حضرت را ملحوظ داشته باشد و این مطلب بسیار مشکلی است که برای هرکس ممکن نیست و مقام را مقتضی ذکر آن نیست طالبین رجوع کنند به کلمه طیّبه.
ذکر وداع امیرالمؤمنین علیه السلام
چون خواستی وداع کنی آن حضرت را بخوان این وداع را که بعد از زیارت پنجم مذکور درکتب
علما نقل شده: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ
سلام بر تو و رحمت خدا و برکاتش تو را می سپارم به خدا
وَاسْتَرْعیکَ وَاَقْرَءُ عَلَیْکَ السَّلامَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالرُّسُلِ وَبِما جآئَتْ بِهِ
و از تو سرپرستی خواهم و بر تو سلام فرستم ایمان آوردیم به خدا و به رسولان او و بدانچه آنان از جانب خدا آورده
وَدَعَتْ اِلَیْهِ وَدَلَّتْ عَلَیْهِ فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ
و بدان دعوت کردند و بر آن راهنمائی نمودند پس خدایا ما را در زمره گواهان بنویس خدایا قرار مده این زیارت را آخرین
الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتی اِیَّاهُ فَاِنْ تَوَفَّیْتَنی قَبْلَ ذلِکَ فَاِنّی اَشْهَدُ فی
زیارت من از این بزرگوار و اگر مرا پیش از آن بمیرانی پس من گواهی دهم در
مَماتی عَلی ما شَهِدْتُ عَلَیْهِ فی حَیوتی اَشْهَدُ اَنَّ اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ
مردنم همان گواهی را که در زندگیم بدان گواهی داده ام گواهی دهم که امیر مؤمنان
عَلِیّاً وَالْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَعَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍ
علی و حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی
وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَمُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَعَلِیَّ بْنَ مُوسی وَمُحَمَّدَ بْنَ
و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن
عَلِیٍّ وَعَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَالْحُجَّةَ بْنَ الْحَسَنِ
علی و علی بن محمد و حسن بن علی و حجة بن الحسن
صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ اَئِمَّتی وَاَشْهَدُ اَنَّ مَنْ قَتَلَهُمْ وَحارَبَهُمْ
که درودهای تو بر همگی ایشان باد امامان من هستند و گواهی دهم که هر که بکُشد ایشان را و بجنگد با ایشان
مُشْرِکُونَ وَمَنْ رَدَّ عَلَیْهِمْ فی اَسْفَلِ دَرَکٍ مِنَ الْجَحیمِ وَاَشْهَدُ اَنَّ مَنْ
مشرک است و هر که ردّ کند آنان را در پایین ترین طبقه دوزخ است و گواهی دهم که هر که
حارَبَهُمْ لَنا اَعْدآءٌ وَنَحْنُ مِنْهُمْ بُرَءآؤُ وَاَنَّهُمْ حِزْبُ الشَّیْطانِ وَعَلی
با ایشان بجنگد دشمن ما است و ما از آنها بیزاریم و آنان از دار و دسته شیطان هستند و بر
مَنْ قَتَلَهُمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلآئِکَةِ وَالنَّاسِ اَجْمَعینَ وَمَنْ شَرِکَ فیهِمْ
کشندگانشان لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم باد و هم بر کسانی که شریک در خون
وَمَنْ سَرَّهَ قَتْلَهُمْ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بَعْدَ الصَّلوةِ وَالتَّسْلیمِ اَنْ تُصَلِّیَ
آنها شده و از کشتنشان شاد گشتند خدایا از تو خواهم پس از درود و سلام که درود فرستی
عَلی مُحَمَّدٍ وَعَلیٍّ وَفاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَعَلِیٍّ وَمُحَمَّدٍ
بر محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و علی و محمد
وَجَعْفَرٍ وَمُوسی وَعَلِیٍّ وَمُحَمَّدٍ وَعَلِیٍّ وَالْحَسَنِ وَالْحُجَّةِ وَلا
و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن و حضرت حجت و
تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتِهِ فَاِنْ جَعَلْتَهُ فَاحْشُرْنی مَعَ هؤُلآءِ
قرار ندهی آخرین بارِ زیارتم از این بزرگوار و اگر چنین کنی پس مرا با این نامبردگان که
الْمُسَمّینَ الْاَئِمَّةِ اَللّهُمَّ وَذَلِّلْ قُلُوبَنا لَهُمْ بِالطَّاعَةِ وَالْمُناصَحَةِ
امامان منند محشور گردان خدایا رام گردان دلهای ما را به فرمانبرداری ایشان و خیرخواهی
وَالْمَحَبَّةِ وَحُسْنِ الْمُوازَرَةِ وَالتَّسْلیمِ
و دوستی و خوش خدمتی و تسلیم شدن برای آنها
مقصد دُویّم
در زیارات مخصوصه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و آنها چند زیارت است اوّل زیارت روز غدیر است که روایت شده از حضرت امام رضا علیه السلام که به ابن ابی نصر فرمود ای ابن ابی نصر هر جا که باشی حاضر شو در روز غدیر نزد قبر امیرالمؤمنین علیه السلام بدرستی که حقّ تعالی می آمرزد در
این روز از مرد مؤمن و زن مؤمنه گناه شصت ساله را و آزاد می کند از آتش جهنّم دو برابر آنچه آزاد کرده است در ماه رمضان و در شب قدر و شب فطر «الخبر» و بدان که برای این روز شریف چند زیارت نقل شده اوّل زیارت امین اللَّه که در زیارت دویّم مطلقه گذشت دویّم زیارتی است که به سندهای معتبره از حضرت امام علی نقی علیه السلام نقل شده که زیارت کردند حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را به آن در روز غدیر در سالی که معتصم آن حضرت را طلبیده بود وکیفیّت آن چنان است که چون اراده زیارت نمائی بایست بر دَرِ قُبّه منوّره و رخصت طلب نما وشیخ شهیدگفته که غسل می کنی وپاکترین جامه های خودرامی پوشی واذن دخول می طلبی می گوئی «اَللّهُمَّ اِنّی وَقَفْتُ عَلی بابٍ» و این همان اذن دخول اوّل است که ما در اوّل باب نقل کردیم پس پای راست را مقدّم دار و داخل شو و برو به نزدیک ضریح مقدّس و پشت به قبله در برابر ضریح بایست وبگو: اَلسَّلامُ عَلی مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ خاتَِمِ النَّبِیّینَ
سلام بر محمد رسول خدا خاتم پیمبران
وَسَیِّدِ الْمُرْسَلینَ وَصَفْوَةِ رَبِّ الْعالَمینَ اَمینِ اللَّهِ عَلی وَحْیِهِ
و آقای رسولان و برگزیده پروردگار جهانیان امین خدا بر وحیش
وَعَزآئِمِ اَمْرِهِ وَالْخاتِمِ لِما سَبَقَ وَالْفاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ وَالْمُهَیْمِنِ عَلی
و فرمانهای حتمی اش و ختم کننده آنچه از پیش گذشته و گشاینده آنچه پس از او آید و گواه و نگهبان بر
ذلِکَ کُلِّهِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ وَصَلَواتُهُ وَتَحِیَّاتُهُ اَلسَّلامُ عَلی
همه آنها و رحمت خدا و برکاتش و درودها و تحیاتش و سلام بر
اَنْبِیآءِ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَمَلآئِکَتِهِ الْمُقَرَّبینَ وَعِبادِهِ الصَّالِحینَ اَلسَّلامُ
پیمبران خدا و رسولانش و فرشتگان مقربش و بندگان شایسته اش سلام
عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ وَسَیِّدَ الْوَصِیّینَ وَوارِثَ عِلْمِ النَّبِیّینَ وَوَلِیَ
بر تو ای امیر مؤمنان و آقای اوصیاء و وارث دانش پیمبران و ولی
رَبِّ الْعالَمینَ وَمَوْلایَ وَمَوْلَی الْمُؤْمِنینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
پروردگار جهانیان و سرور من و سرور مؤمنان و رحمت خدا و برکاتش
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ یا اَمینَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ
سلام بر تو ای مولای من ای امیر مؤمنان ای امین خدا در زمینش
وَسَفیرَهُ فی خَلْقِهِ وَحُجَّتَهُ الْبالِغَةَ عَلی عِبادِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا دینَ
و سفیرش در میان خلق و حجت رسای او بر بندگانش سلام بر تو ای آئین
اللَّهِ الْقَویمَ وَصِراطَهُ الْمُسْتَقیمَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبَأُ الْعَظیمُ الَّذی
محکم خدا و راه راستش سلام بر تو ای خبر عظیمی که مردم
هُمْ فیهِ مُخْتَلِفُونَ وَعَنْهُ یُسْئَلُونَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ
در آن اختلاف کرده و از آن بازخواست شوند سلام بر تو ای امیر مؤمنان
آمَنْتَ بِاللَّهِ وَهُمْ مُشْرِکُونَ وَصَدَّقْتَ بِالْحَقِّ وَهُمْ مُکَذِّبُونَ
ایمان آوردی به خدا در آن وقت که مردم مشرک بودند و تصدیق کردی حق را در هنگامی که آنها تکذیب کردند
وَجاهَدْتَ وَهُمْ مُحْجِمُونَ وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدّینَ صابِراً
و پیکار کردی در آنگاه که آنان خود را واپس کشیدند و پرستش کردی خدا را مخلصانه در دین و شکیبا
مُحْتَسِباً حَتّی اَتیکَ الْیَقینُ اَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ
و پاداش جو تا آنگاه که مرگت فرا رسید ای لعنت خدا بر ستمکاران سلام بر تو
یا سَیِّدَ الْمُسْلِمینَ وَیَعْسُوبَ الْمُؤْمِنینَ وَاِمامَ الْمُتَّقینَ وَقآئِدَ الْغُرِّ
ای آقای مسلمانان و پادشاه مؤمنان و پیشوای پرهیزکاران و مقتدای
الْمُحَجَّلینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَشْهَدُ اَنَّکَ اَخُو رَسُولِ اللَّهِ وَوَصِیُّهُ
سفید رویان و رحمت خدا و برکاتش گواهی دهم که براستی توئی برادر رسول خدا و وصی او
وَوارِثُ عِلْمِهِ وَاَمینُهُ عَلی شَرْعِهِ وَخَلیفَتُهُ فی اُمَّتِهِ وَاَوَّلُ مَنْ آمَنَ
و وارث دانشش و امین او بر شریعت و احکامش و جانشین او در امتش و نخستین کسی که ایمان آورد
بِاللَّهِ وَصَدَّقَ بِما اُنْزِلَ عَلی نَبِیِّهِ وَاَشْهَدُ اَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ ما اَنْزَلَهُ
به خدا و تصدیق کرد آنچه را بر پیامبرش نازل گشت و گواهی دهم که او بخوبی رساند آنچه را خدا درباره ات نازل فرموده
فیکَ فَصَدَعَ بِاَمْرِهِ وَاَوْجَبَ عَلی اُمَّتِهِ فَرْضَ طاعَتِکَ وَوِلایَتِکَ
بود و دستورش را با صدای بلند به مردم رساند و واجب کرد بر امتش لزوم پیروی تو و ولایتت را
وَعَقَدَ عَلَیْهِمُ الْبَیْعَةَ لَکَ وَجَعَلَکَ اَوْلی بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ کَما
و عقد و بیعت تو را برای آنها بست و تو را نسبت به مؤمنان سزاوارتر از خودشان قرار داد
جَعَلَهُ اللَّهُ کَذلِکَ ثُمَّ اَشْهَدَ اللَّهَ تَعالی عَلَیْهِمْ فَقالَ اَ لَسْتُ قَدْ بَلَّغْتُ
چنانچه خدا چنان مقرر کرده بود و سپس خدای تعالی را بر این مطلب گواه گرفت و فرمود: آیا بخوبی نرساندم؟
فَقالُوا اَللّهُمَّ بَلی فَقالَ اَللّهُمَّ اشْهَدْ وَکَفی بِکَ شَهیداً وَحاکِماً بَیْنَ
گفتند: خدایا چرا. فرمود: بار خدایا گواه باش و کافی است گواه بودن تو و حکمرانیت در میان
الْعِبادِ فَلَعَنَ اللَّهُ جاحِدَ وِلایَتِکَ بَعْدَ الْأِقْرارِ وَناکِثَ عَهْدِکَ بَعْدَ
بندگان پس لعنت کند خدا منکر ولایت و فرمانروائی تو را پس از اقرار و شکننده پیمانت را پس از
الْمیثاقِ وَاَشْهَدُ اَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ تَعالی وَاَنَّ اللَّهَ تَعالی مُوفٍ لَکَ
بستن پیمان و گواهی دهم که تو براستی به عهد خدای تعالی وفا کردی و به حقیقت خدای تعالی وفاکننده است درباره تو
بِعَهْدِهِ وَمَنْ اَوْفی بِما عاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتیهِ اَجْراً عَظیماً وَاَشْهَدُ
به عهد خویش و هرکس وفا کند بدان پیمانی که با خدا بسته است پس خدا پاداش بزرگی به او خواهد داد و گواهی دهم
اَنَّکَ اَمیرُ الْمُؤْمِنینَ الْحَقُّ الَّذی نَطَقَ بِوِلایَتِکَ التَّنْزیلُ وَاَخَذَ لَکَ
که براستی توئی امیر مؤمنان بر حق که قرآن درباره ولایتت گویا شد و
الْعَهْدَ عَلَی الْأُمَّةِ بِذلِکَ الرَّسُولُ وَاَشْهَدُ اَنَّکَ وَعَمَّکَ وَاَخاکَ الَّذینَ
رسول خدا از امت خود در این باره پیمان گرفت و گواهی دهم که به حقیقت تو و عمویت (حمزه) و برادرت (جعفر)
تاجَرْتُمُ اللَّهَ بِنُفُوسِکُمْ فَاَنْزَلَ اللَّهُ فیکُمْ اِنَّ اللَّهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنینَ
سودا کردید با خدا بوسیله جانهای خود پس خدا درباره تان نازل کرد: «همانا خدا خرید از مؤمنان
اَنْفُسَهُمْ وَاَمْوالَهُمْ بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ
جانها و مالهاشان را که (در عوض) بهشت از آنها باشد کارزار کنند در راه خدا پس بکشند
وَیُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً فِی التَّوْریةِ وَالْأِنْجیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ
و کشته شوند وعده ای است که بر او محقق گشته در تورات و انجیل و قرآن و کیست
اَوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِروُا بِبِیْعِکُمُ الَّذی بایَعْتُمْ بِهِ وَذلِکَ هُوَ
که وفادارتر باشد به عهد خود از خدا پس شادمان باشید به معامله خویش که انجام دادید که این
الْفَوْزُ الْعَظیمُ التَّآئِبُونَ الْعابِدوُنَ الْحامِدوُنَ السَّآئِحُونَ الرَّاکِعُونَ
کامیابی بزرگی است، توبه گرانی هستند پرستش کننده و ستایشگر و روزه دار (یا سفر کننده برای طلب علم) و رکوع کننده
السَّاجِدُونَ الْامِرُونَ بِالْمَعْروُفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَالْحافِظُونَ
و سجده گزار و وادار کننده به معروف و بازدارنده از منکر و نگهبانان
لِحُدوُدِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ اَشْهَدُ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ اَنَّ الشَّآکَّ فیکَ
حدود خدا و نوید ده به مؤمنان» گواهی دهم ای امیر مؤمنان که هر که درباره تو شک و تردید به خود راه دهد
ما آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمینِ وَاَنَّ الْعادِلَ بِکَ غَیْرَکَ عانِدٌ عَنِ الدّینِ
به رسول امین ایمان نیاورده و براستی کسی که عدول کند از تو به دیگری جز تو معاند است در دین
الْقَویمِ الَّذِی ارْتَضاهُ لَنا رَبُّ الْعالَمینَ وَاَکْمَلَهُ بِوِلایَتِکَ یَوْمَ الْغَدیرِ
محکم و استواری که پسندیده است برای ما پروردگار جهانیان و کامل کرد آن را بوسیله ولایتت در روز غدیر
وَاَشْهَدُ اَنَّکَ الْمَعْنِیُّ بِقَوْلِ الْعَزیزِ الرَّحیمِ وَاَنَّ هذا صِراطی مُسْتَقیماً
و گواهی دهم که توئی مقصود از گفتار خدای نیرومند مهربان «و براستی این است راه راست من
فَاتَّبِعُوهُ وَلا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَّرَقَ بِکُمْ عَنْ سَبیلِهِ ضَلَّ وَاللَّهِ وَاَضَلَ
پس از آن پیروی کنید و از راههای دیگر پیروی نکنید که شما را از راه او جدا کند» گمراه است به خدا و گمراه کرده
مَنِ اتَّبَعَ سِواکَ وَعَنَدَ عَنِ الْحَقِّ مَنْ عاداکَ اَللّهُمَّ سَمِعْنا لِأَمْرِکَ
هر کس که پیروی کند جز تو را و عناد ورزیده از حق کسی که با تو دشمنی کند خدایا ما فرمان تو را شنیدیم
وَاَطَعْنا وَاتَّبَعْنا صِراطِکَ الْمُسْتَقیمَ فَاهْدِنا رَبَّنا وَلا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ
و اطاعت کردیم و راه راست تو را پیروی کردیم پس ما را هدایت کن پروردگارا و منحرف مکن دلهای ما را پس از آنکه
اِذْ هَدَیْتَنا اِلی طاعَتِکَ وَاجْعَلْنا مِنَ الشَّاکِرینَ لِأَنْعُمِکَ وَاَشْهَدُ اَنَّکَ
به طاعت خود هدایتمان کردی و قرارمان ده از سپاسگزاران نعمتهایت و گواهی دهم که براستی
لَمْ تَزَلْ لِلْهَوی مُخالِفاً وَللِتُّقی مُحالِفاً وَعَلی کَظْمِ الْغَیْظِ قادِراً وَعَنِ
تو پیوسته با هوای نفس مخالفت کردی و ملازم پرهیزکاری بودی و بر فرونشاندن خشم خویش توانا و از
النَّاسِ عافِیاً غافِراً وَاِذا عُصِیَ اللَّهُ ساخِطاً وَاِذا اُطیعَ اللَّهُ راضیاً وَبِما
(رفتار جاهلانه مردم) گذشت کن و آمرزنده بودی و هنگامی که خدا را معصیت می کردند خشمناک وچون اطاعت او رامی کردند خوشنود
عَهِدَ اِلَیْکَ عامِلاً راعِیاً لِمَا اسْتُحْفِظْتَ حافِظاً لِمَا اسْتُودِعْتَ مُبَلِّغاً
می گشتی وبدانچه خدا باتو پیمان بسته بود عمل کرده ودرآنچه مأمور حفظش بودی رعایت داشتی، نگهداری کردی آنچه به تو سپرده شده
ما حُمِّلْتَ مُنْتَظِراً ما وُعِدْتَ وَاَشْهَدُ اَنَّکَ مَا اتَّقَیْتَ ضارِعاً وَلا
بود و رساندی آنچه را به عهده داشتی و چشم براه وعده ای بودی که به تو داده شده بود و گواهی دهم که تقیه تو (از دشمنان) نه از باب
اَمْسَکْتَ عَنْ حَقِّکَ جازِعاً وَلا اَحْجَمْتَ عَنْ مُجاهَدَةِ غاصِبیکَ
زبونی و ناتوانی بود و خودداری نکردی از گرفتن حق خود بخاطر عجز و بی تابی و کناره گیری نکردی از پیکار با غاصبین حق خود
ناکِلاً وَلا اَظْهَرْتَ الرِّضی بِخِلافِ ما یُرْضِی اللَّهَ مُداهِناً وَلا وَهَنْتَ
از جهت سستی و چنان نبود که بر خلاف میل خدا برای سازش با دشمن اظهار رضایت کنی و نه اینکه سستی کنی
لِما اَصابَکَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَلا ضَعُفْتَ وَلاَ اسْتَکَنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّکَ
در برابر آنچه در راه خدا به تو رسید و نه اینکه ناتوان باشی و نه اینکه درمانده شده باشی از مطالبه حق خود
مُراقِباً مَعاذَ اللَّهِ اَنْ تَکُونَ کَذلِکَ بَلْ اِذْ ظُلِمْتَ احْتَسَبْتَ رَبَّکَ
بخاطر ترس از غاصبین حقت، پناه به خدا که چنان بوده باشی بلکه چون به تو ستم کردند تو آن را به حساب پروردگارت
وَفَوَّضْتَ اِلَیْهِ اَمْرَکَ وَذَکَّرْتَهُمْ فَمَا ادَّکَروُا وَوَعَظْتَهُمْ فَمَا اتَّعَظُوا
گذاردی و کارت را به او واگذار کردی و ستمکارانت را پند دادی ولی پند نگرفتند و موعظه شان کردی ولی سودشان نداد
وَخَوَّفْتَهُمُ اللَّهَ فَما تَخَوَّفُوا وَاَشْهَدُ اَنَّکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ جاهَدْتَ
و از خدا آنها را ترساندی و نترسیدند و گواهی دهم که تو ای امیر مؤمنان جهاد کردی
فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتّی دَعاکَ اللَّهُ اِلی جِوارِهِ وَقَبَضَکَ اِلَیْهِ بِاخْتِیارِهِ
در راه خدا آنطور که باید تا اینکه خداوند تو را به جوار خویش دعوت کرد و به اختیار خود جان شریفت را قبض فرمود
وَاَلْزَمَ اَعْدائَکَ الْحُجَّةَ بِقَتْلِهِمْ اِیَّاکَ لِتَکُونَ الْحُجَّةُ لَکَ عَلَیْهِمْ مَعَ ما
و ملزم کرد حجت را بر دشمنانت به همان که تو را کشتند تا حجت تو بر آنها تمام باشد با آن همه
لَکَ مِنَ الْحُجَجِ الْبالِغَةِ عَلی جَمیعِ خَلْقِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ
حجتهای رسای دیگری که بر تمام خلق خدا داشتی سلام بر تو ای امیر
الْمُؤْمِنینَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً وَجاهَدْتَ فِی اللَّهِ صابِراً وَجُدْتَ
مؤمنان پرستش کردی خدا را از روی اخلاص و پیکار کردی در راه خدا بردبارانه و بذل
بِنَفْسِکَ مُحْتَسِباً وَعَمِلْتَ بِکِتابِهِ وَاتَّبَعْتَ سُنَّةَ نَبِیِّهِ وَاَقَمْتَ الصَّلوةَ
جان کردی به حساب خدا و به قرآنش عمل کردی و از روش و سنت پیغمبرش پیروی کردی و نماز را برپاداشتی
وَآتَیْتَ الزَّکوةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْروُفِ وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ مَا اسْتَطَعْتَ
و زکات را پرداختی و به معروف امر کردی و از منکر نهی کردی تا توانستی و در این کار جویا بودی
مُبْتَغِیاً ما عِنْدَ اللَّهِ راغِباً فیما وَعَدَ اللَّهُ لا تَحْفِلُ بِالنَّوائِبِ وَلا تَهِنُ
آنچه را نزد خدا است و میل و رغبت داشتی بدانچه خدا وعده داده بود باکی از پیش آمدهای ناگوار نداشتی
عِنْدَ الشَّدآئِدِ وَلا تُحْجِمُ عَنْ مُحارِبٍ اَفِکَ مَنْ نَسَبَ غَیْرَ ذلِکَ اِلَیْکَ
و در برابر سختیها سستی نکردی و رو نگرداندی از جنگجویان، هر که جز این به تو نسبت دهد
وَافْتَری باطِلاً عَلَیْکَ وَاَوْلی لِمَنْ عَنَدَ عَنْکَ لَقَدْ جاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَ
تهمت زده و افترای دروغی را به باطل بر تو بسته و دشمنت را کمک کرده چه آنکه تو براستی جهادکردی در راه خدا آنطور
الْجِهادِ وَصَبَرْتَ عَلَی الْأَذی صَبْرَ احْتِسابٍ وَاَنْتَ اَوَّلُ مَنْ آمَنَ
که باید و در برابر آزار دشمنان بردباری کردی بردباری پاداش جویانه و تو نخستین کسی بودی که
بِاللَّهِ وَصَلّی لَهُ وَجاهَدَ وَاَبْدی صَفْحَتَهُ فی دارِ الشِّرْکِ وَالْأَرْضُ
به خدا ایمان آوردی و برای او نماز خواندی و جهاد کردی و خود را آشکار ساختی در مرکز شرک در زمانی که زمین
مَشْحُونَةٌ ضَلالَةً وَالشَّیْطانُ یُعْبَدُ جَهْرَةً وَاَنْتَ الْقائِلُ لا تَزیدُنی
پر بود از گمراهی و شیطان را آشکارا می پرستیدند و تو بودی که می گفتی زیادی
کَثْرَةُ النَّاسِ حَوْلی عِزَّةً وَلا تَفَرُّقُهُمْ عَنّی وَحْشَةً وَلَوْ اَسْلَمَنِی
مردم در گِرد من به عزت من نیفزاید و پراکنده شدنشان نیز بر ترس من افزوده نکند و اگر همه مردم
النَّاسُ جَمیعاً لَمْ اَکُنْ مُتَضَرِّعاً اِعْتَصَمْتَ بِاللَّهِ فَعَزَزْتَ وَآثَرْتَ
نیز مرا واگذارند به زاری درنیایم به قدرت خدا تکیه کردی و عزیز گشتی و آخرت
الْأخِرَةَ عَلَی الْأُولی فَزَهِدْتَ وَاَیَّدَکَ اللَّهُ وَهَداکَ وَاَخْلَصَکَ
را بر دنیا برگزیدی و زهد ورزیدی و خدا نیز کمکت کرد و راهنمائیت فرمود و انتخاب کرده
وَاجْتَبیکَ فَما تَناقَضَتْ اَفْعالُکَ وَلاَ اخْتَلَفَتْ اَقْوالُکَ وَلا تَقَلَّبَتْ
و برگزیدت، در کارهای تو تناقضی نبود و گفتارهایت اختلاف نداشت و حالات تو متغیر و دگرگون
اَحْوالُکَ وَلاَ ادَّعَیْتَ وَلاَ افْتَرَیْتَ عَلَی اللَّهِ کَذِباً وَلا شَرِهْتَ اِلَی
نگشت و ادعائی بر خلاف حق نداشتی و نه بدروغ بر خدا افتراء بستی و نه آزمند متاع ناقابل
الْحُطامِ وَلا دَنَّسَکَ الْآثامُ وَلَمْ تَزَلْ عَلی بَیِّنةٍ مِنْ رَبِّکَ وَیَقینٍ مِنْ
دنیا گشتی و نه گناهان تو را آلوده کرد و پیوسته روشت روی برهانی آشکار از پروردگارت بود و در
اَمْرِکَ تَهْدی اِلَی الْحَقِّ وَاِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ اَشْهَدُ شَهادَةَ حَقٍ
کارت یقین داشتی بسوی حق و به شاهراه راست (مردم را) راهنمائی می کردی گواهی دهم از روی حقیقت
وَاُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَمَ صِدْقٍ اَنَّ مُحَمَّداً وَآلَهُ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ ساداتُ
و سوگند یاد کنم به خدا براستی که همانا محمد و آلش صلوات الله علیهم آقایان
الْخَلْقِ وَاَنَّکَ مَوْلایَ وَمَوْلَی الْمُؤْمِنینَ وَاَنَّکَ عَبْدُ اللَّهِ وَوَلِیُّهُ وَاَخُو
خلق بودند و تو مولای من و مولای مؤمنانی و تو براستی بنده خدا و ولی او و برادر
الرَّسُولِ وَوَصِیُّهُ وَوارِثُهُ وَاَنَّهُ الْقآئِلُ لَکَ وَالذَّی بَعَثَنی بِالْحَقِّ ما
رسول و وصی و وارثش هستی و او به تو فرمود: سوگند بدانکه مرا به حق برانگیخت
آمَنَ بی مَنْ کَفَرَ بِکَ وَلا اَقَرَّ بِاللَّهِ مَنْ جَحَدَکَ وَقَدْ ضَلَّ مَنْ صَدَّ عَنْکَ
ایمان نیاورده به من آن کس که به تو کافر است و اقرار نکرده به خدا کسی که تو را انکار کند وگمراه است کسی که مردم را ازتو باز دارد
وَلَمْ یَهْتَدِ اِلَی اللَّهِ وَلا اِلَیَّ مَنْ لا یَهْتَدی بِکَ وَهُوَ قَوْلُ رَبّی عَزَّوَجَلَ
و راه بسوی خدا و بسوی من نیافته آنکس که بوسیله تو رهبری نیافته و این گفتار پروردگار من عزوجل
وَاِنّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدی اِلی وِلایَتِکَ
است که فرمود: «و من آمرزگارم برای آن کس که توبه کند و ایمان آورده و کار شایسته کند و راه یابد - بسوی ولایت تو - »
مَوْلایَ فَضْلُکَ لا یَخْفی وَنُورُکَ لا یُطْفَأُ وَاَنَّ مَنْ جَحَدَکَ الظَّلُومُ
ای سرور من فضل تو مخفی نیست و نور تو خاموش نگردد و هر که تو را انکار کند ستمکار
الْأَشْقی مَوْلایَ اَنْتَ الْحُجَّةُ عَلَی الْعِبادِ وَالْهادی اِلَی الرَّشادِ
و بدبخت است، مولای من توئی حجت بر بندگان و راهنمای به راه راست
وَالْعُدَّةُ لِلْمَعادِ مَوْلایَ لَقَدْ رَفَعَ اللَّهُ فِی الْأوُلی مَنْزِلَتَکَ وَاَعْلی فِی
و ذخیره روز معاد مولای من براستی خداوند مقام تو را در دنیا بلند کرده، و والا گردانید
الْأخِرَةِ دَرَجَتَکَ وَبَصَّرَکَ ما عَمِیَ عَلی مَنْ خالَفَکَ وَحالَ بَیْنَکَ
درجه ات را در آخرت و بینایت کرد بدانچه پوشیده ماند بر مخالفین تو و آنکس که حائل شد میان تو
وَبَیْنَ مَواهِبِ اللَّهِ لَکَ فَلَعَنَ اللَّهُ مُسْتَحِلِّی الْحُرْمَةِ مِنْکَ وَذائِدِی
و میان بهره هائی که خدا به تو داده بود پس خدا لعنت کند آنکس که حرمت تو را حلال پنداشت
الْحَقِّ عَنْکَ وَاَشْهَدُ اَنَّهُمُ الْأَخْسَروُنَ الذَّینَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ
و حق را از تو گرداند و گواهی دهم که آنان زیانکارند که آتش چهره شان را بسوزاند
وَهُمْ فیها کالِحُونَ وَاَشْهَدُ اَنَّکَ ما اَقْدَمْتَ وَلا اَحْجَمْتَ وَلا نَطَقْتَ
و در آنجا زشت منظر باشند و گواهی دهم که اقدام نکردی و واپس نکشیدی و زبان نگشادی
وَلا اَمْسَکْتَ اِلاَّ بِاَمْرٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ قُلْتَ وَالَّذی نَفْسی بِیَدِهِ لَقَدْ
و نه بستی جز به دستور خدا و رسولش، تو خود فرمودی: «سوگند بدانکه جانم بدست او است
نَظَرَ اِلَیَّ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ اَضْرِبُ بِالسَّیْفِ قُدْماً فَقالَ
همانا نگریست بسویم رسول خدا صلی اللّه علیه و آله در هنگامی که پیشقدمانه شمشیر می زدم و به من فرمود:
یا عَلِیُّ اَنْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسی اِلاَّ اَنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدْی
ای علی تو از من به منزله هارونی از موسی جز آنکه پیمبری پس از من نیست
وَاُعْلِمُکَ اَنَّ مَوْتَکَ وَحَیوتَکَ مَعی وَعَلی سُنَّتی فَوَ اللَّهِ ما کَذِبْتُ وَلا
و تو را آگاه کنم که مرگ و زندگیت با من و بر روش و طریقه من است و به خدا سوگند دروغ نگویم
کُذِبْتُ وَلا ضَلَلْتُ وَلا ضُلَّ بی وَلا نَسیتُ ما عَهِدَ اِلَیَّ رَبّی وَاِنّی
و دروغ به من نگفته اند و گمراه نشدم و گمراهم نکردند و نه آنکه فراموش کردم آنچه را پروردگارم با من پیمان بسته
لَعَلی بَیِّنَةٍ مِنْ رَبّی بَیَّنَها لِنَبِیِّهِ وَبَیَّنَهَا النَّبِیُّ لی وَاِنّی لَعَلَی الطَّریقِ
و براستی من بُرهانی آشکار از پروردگارم دارم که برای پیامبرش گفته و او هم برای من بیان کرده و من در طریق
الْواضِحِ اَلْفِظُهُ لَفْظاً صَدَقْتَ وَاللَّهِ وَقُلْتَ الْحَقَّ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ ساواکَ
روشن و واضحی هستم وبطور صریح وفاش آنرامی گویم» به خدا (ای مولای من) راست گفتی وحق گفتی پس خدا لعنت کند آنکس که تو را
بِمَنْ ناواکَ وَاللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ یَقُولُ هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ
برابر کرد با دشمنانت در صورتی که آن خدائی که نامش برجسته است فرماید: آیا یکسانند کسانی که می دانند
وَالَّذینَ لا یَعْلَمُونَ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِکَ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ
با کسانی که نمی دانند» پس خدا لعنت کند کسی را که در ردیف تو قرار داد آن کس را که خدا ولایت تو را بر
وِلایَتَکَ وَاَنْتَ وَلِیُّ اللَّهِ وَاَخُو رَسُولِهِ وَالذَّآبُّ عَنْ دینِهِ وَالَّذی
بر او واجب کرده بود با اینکه تو بودی ولی خدا و برادر رسول او و دفاع کننده از دینش و آنکس که
نَطَقَ الْقُرْآنُ بِتَفْضیلِهِ قالَ اللَّهُ تَعالی وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدینَ عَلَی
که قرآن به برتریش گویا است خدای تعالی فرماید: «و برتری داد خدا جهاد کنندگان را بر
الْقاعِدینَ اَجْراً عَظیماً دَرَجاتٍ مِنْهُ وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَةً وَکانَ اللَّهُ
وانشستگان به پاداشی بزرگ که مرتبتها و آمرزش و رحمت او است و خدا آمرزنده و مهربان
غَفُوراً رَحیماً وَقالَ اللَّهُ تَعالی اَجَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحآجِّ وَعِمارَةَ
است» و فرمود خدای تعالی: «آیا قرار داده اید آب دادن حاجیان و آباد کردن
الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوِم الْأخِرِ وَجاهَدَ فی سَبیلِ اللَّهِ لا
مسجد الحرام را مانند آن کس که ایمان آورده به خدا و روز جزا و در راه خدا جهاد کرده؟
یَسْتَوُنَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ الَّذینَ آمَنُوا
نزد خدا برابر نیستند و خدا هدایت نمی کند گروه ستمکار را، آنانکه ایمان آورده
وَهاجَروُا وَجاهَدوُا فی سَبیلِ اللَّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَاَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً
و هجرت کرده و در راه خدا جهاد کرده اند با مالهایشان و جانهایشان در مرتبت
عِنْدَ اللَّهِ وَاُولئِکَ هُمُ الْفآئِزوُنَ یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَرِضْوانٍ
نزد خدا برترند و اینان کامیاب شدگانند که نویدشان دهد پروردگارشان به رحمتی از او و خوشنودی
وَجَنَّاتٍ لَهُمْ فیها نَعیمٌ مُقیمٌ خالِدینَ فیها اَبَداً اِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ اَجْرٌ
و بهشتهائی که در آنجا نعمتهائی دائم دارند و همیشه در آنجا جاویدانند براستی که خدا نزد وی پاداشی
عَظیمٌ اَشْهَدُ اَنَّکَ الْمَخْصُوصُ بِمِدْحَةِ اللَّهِ الْمُخْلِصُ لِطاعَةِ اللَّهِ لَمْ
بزرگ است» گواهی دهم که به حقیقت توئی مخصوص به مدح خدا و مخلص در طاعت خدا که
تَبْغِ بِالْهُدی بَدَلاً وَلَمْ تُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّکَ اَحَداً وَاَنَّ اللَّهَ تَعالَی
جایگزینی برای هدایت نجستی و شریک نساختی در پرستش پروردگارت هیچکس را و براستی خدای تعالی
اسْتَجابَ لِنَبِیِّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ فیکَ دَعْوَتَهُ ثُمَّ اَمَرَهُ بِاِظْهارِ ما
اجابت فرمود دعای پیامبرش صلی اللّه علیه و آله را درباره تو سپس دستورش داد به آشکار کردن آن مقامی را
اَوْلاکَ لِأُمَّتِهِ اِعْلاءً لِشَاْنِکَ وَاِعْلاناً لِبُرْهانِکَ وَدَحْضاً لِلْأَباطیلِ
که به تو داده برای امتش تا مرتبه ات را بالا برده و برهانت را اعلان کند و اباطیل را از میان بردارد
وَقَطْعاً لِلْمَعاذیرِ فَلَمَّا اَشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفاسِقینَ وَاتَّقی فیکَ
و عذر و بهانه ای بجای نماند و چون بیمناک گشت از آشوب و فتنه فاسقان و بترسید در مورد تو
الْمُنافِقینَ اَوْحی اِلَیْهِ رَبُّ الْعالَمینَ یا اَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ
از منافقان وحی کرد به او پروردگار جهانیان: «ای پیغمبر برسان آنچه از پروردگارت
اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَاِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ
بر تو نازل شده و اگر نکنی پیام او را نرسانده ای و خدا تو را حفظ می کند از
النَّاسِ فَوَضَعَ عَلی نَفْسِهِ اَوْ زارَ الْمَسیرِ وَنَهَضَ فی رَمْضاءِ الْهَجیرِ
مردم» پس او بر خود هموار کرد بارهای سنگین سفر را و بپاخواست در نیمه روز سوزان آن بیابان
فَخَطَبَ وَاَسْمَعَ وَنادی فَاَبْلَغَ ثُمَّ سَئَلَهُمْ اَجْمَعَ فَقالَ هَلْ بَلَّغْتُ فَقالُوا
و خطبه خواند و بگوش مردم رسانید و با صدای بلند به آنها رسانید سپس از همگی آنها پرسیده فرمود: آیا رساندم؟ گفتند
اللَّهُمَّ بَلی فَقالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ ثُمَّ قالَ اَ لَسْتُ اَوْلی بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ
خدایا آری، پس فرمود: خدایا گواه باش سپس فرمود: آیا من سزاوارتر به مؤمنین از
اَنْفُسِهِمْ فَقالُوا بَلی فَاَخَذَ بِیَدِکَ وَقالَ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌ
خودشان نیستم؟ گفتند: چرا، پس دست تو را گرفت و فرمود: هر که من مولای او هستم پس این علی
مَوْلاهُ اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ
مولای او است خدایا دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش دارد و یاری کن هر که یاریش کند
وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ فَما آمَنَ بِما اَنْزَلَ اللَّهُ فیکَ عَلی نَبِیِّهِ اِلاَّ قَلیلٌ وَلا
و خوار کن هر که دست از یاریش بردارد پس ایمان نیاورد بدانچه خدا درباره تو بر پیغمبرش نازل فرمود جز اندکی
زادَ اَکْثَرَهُمْ غَیْرَ تَخْسیرٍ وَلَقَدْ اَنْزَلَ اللَّهُ تَعالی فیکَ مِنْ قَبْلُ وَهُمْ
و نیفزود بیشترشان را جز زیانکاری و پیش از آن نیز خدا درباره ات نازل فرمود با اینکه
کارِهُونَ یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ
آنها خوش نداشتند این آیه را «ای کسانی که ایمان آورده اید هر که از شما بازگردد از دین خود پس بزودی
یَاْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ اَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنینَ اَعِزَّةٍ عَلَی
خدا بیاورد گروهی را که دوستشان دارد و دوستش دارند با مؤمنان افتاده و با
الْکافِرینَ یُجاهِدوُنَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَلا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ
کافران سرکشند کارزار کنند در راه خدا و از سرزنش ملامت کننده نهراسند این
فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشآءُ وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ
فضل خدا است که به هر که خواهد دهد و خدا وسعت بخش و دانا است، جز این نیست که سرپرست شما خدا و رسول او
وَالَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلوةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکوةَ وَهُمْ راکِعُونَ
و کسانی هستند که ایمان دارند آنانکه بپا دارند نماز را و بدهند زکات را در آن حال که رکوع می گزارند
وَمَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذینَ آمَنُوا فَاِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ
و هر که دوستی کند با خدا و رسولش و کسانی که ایمان دارند پس براستی گروه خدا چیره شوندگانند»
رَبَّنا آمَنَّا بِما اَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ رَبَّنا لا
پروردگارا ما ایمان آوردیم بدانچه نازل فرمودی و پیروی از پیامبرت کردیم پس بنویس ما را با گواهان پروردگارا
تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنا وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً اِنَّکَ اَنْتَ
منحرف مکن دلهای ما را پس از آنکه هدایتمان کردی و ببخش به ما از نزد خودت رحمتی که براستی توئی
الوَهَّابُ اَللّهُمَّ اِنَّا نَعْلَمُ اَنَّ هذا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِکَ فَالْعَنْ مَنْ
بخشایشگر، خدایا ما بخوبی می دانیم که این (گفتار) حقی است از نزد تو پس لعنت کن هر که
عارَضَهُ وَاسْتَکْبَرَ وَکَذَّبَ بِهِ وَکَفَرَ وَسَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا اَیَّ مُنْقَلَبٍ
با او مخالفت کرد و بزرگی ورزید و او را تکذیب کرده کفر ورزید و بزودی می دانند آنانکه ستم کردند به چه سرنوشتی
یَنْقَلِبُونَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ وَسَیِّدَ الْوَصِیّینَ وَاَوَّلَ
دچار گردند سلام بر تو ای امیر مؤمنان و آقای اوصیاء و سرسلسله
العابِدینَ وَاَزْهَدَ الزَّاهِدینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ وَصَلَواتُهُ وَتَحِیَّاتُهُ
عبادت کنندگان و زاهدترین زاهدان و رحمت خدا و برکاتش و درودهایش و تحیاتش
اَنْتَ مُطْعِمُ الطَّعامِ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَیَتیماً وَاَسیراً لِوَجْهِ اللَّهِ لا
توئی که خوراندی طعام را با اینکه دوست داشتی بر بینوا و یتیم و اسیر برای خاطر خدا
تُریدُ مِنْهُمْ جَزآءً وَلا شُکُوراً وَفیکَ اَنْزَلَ اللَّهُ تَعالی وَیُؤْثِروُنَ عَلی
و نخواستی از ایشان پاداش و سپاسی و درباره تو خدای تعالی نازل فرمود: «و مقدم دارند (آنها را) بر
اَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَمَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَاوُلئِکَ هُمُ
خودشان و گرچه خود حاجتمند باشند و هر که محفوظ ماند از بخل ضمیر او پس آنهایند
الْمُفْلِحُونَ وَاَنْتَ الْکاظِمُ لِلْغَیْظِ وَالْعافی عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ یُحِبُ
رستگاران» و توئی که فرو بردی خشم خود را و گذشتی از مردم و خدا دوست دارد
الْمُحْسِنینَ وَاَنْتَ الصَّابِرُ فِی الْبَاْسآءِ وَالضَّرَّآءِ وَحینَ الْبَاْسِ وَاَنْتَ
نیکوکاران را و توئی بردبار در تنگدستی و دشواری و هنگام کارزار و توئی
الْقاسِمُ بِالسَّوِیَّةِ وَالْعادِلُ فِی الرَّعِیَّةِ وَالْعالِمُ بِحُدوُدِ اللَّهِ مِنْ جَمیعِ
قسمت کننده به مساوات و عدالت گستر در رعیت و دانای به حدود و احکام خدا از میان همه
الْبَرِیَّهِ وَاللَّهُ تَعالی اَخْبَرَ عَمَّا اَوْلاکَ مِنْ فَضْلِهِ بِقَوْلِهِ اَفَمَنْ کانَ مُؤْمِناً
مردم و خدای تعالی خبر داد از آن بهره ای که به تو داده از فضل خود آنجا که فرموده: « آیا آنکس که مؤمن است
کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُنَ اَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ
همانند کسی است که فاسق است؟ برابر نیستند اما کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند ایشان را است
جَنَّاتُ الْمَاْوی نُزُلاً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ وَاَنْتَ الْمَخْصُوصُ بِعِلْمِ
بهشتهای اقامتگاه که آماده پذیرائی آنها است به پاداش کارهائی که می کردند» و توئی مخصوص به دانش
التَّنْزیلِ وَحُکْمِ التَّاْویلِ وَنَصِّ الرَّسُولِ وَلَکَ الْمَواقِفُ الْمَشْهُودَةُ
قرآن و حکم تأویل و تصریح گفتار پیامبر و تو را است آن موقفهای مشهود و معروف
وَالْمَقاماتُ الْمَشْهُورَةُ وَالْأَیَّامُ الْمَذْکُورَةُ یَوْمَ بَدْرٍ وَیَوْمَ الْأَحْزابِ
و آن مقامات مشهور و آن روزهای تاریخی روز (جنگ) بدر و روز (جنگ) احزاب
اِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الْظُّنُونا
در آن هنگامی که چشمها خیره گشت و جانها به گلوها رسیده و گمانهای گوناگونی به خدا بردند
هُنالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزالاً شَدیداً وَاِذْ یَقُولُ
در آن هنگام مؤمنان امتحان شدند و به تزلزل سختی دچار گشتند در آن دم که می گفتند
الْمُنافِقُونَ وَالَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ اِلاَّ
منافقان و آنانکه که در دلهاشان مرضی بود وعده ندادند خدا و رسولش به ما جز
غُروُراً وَاِذْ قالَتْ طآئِفَةٌ مِنْهُمْ یا اَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا
فریب. و آن دم که گروهی از ایشان گفتند ای مردم یثرب جای ماندن شما نیست بازگردید و گروهی از
وَیَسْتَأْذِنُ فَریقٌ مِنْهُمُ النَّبِیَّ یَقُولُونَ اِنَّ بُیُوتَنا عَوْرَةٌ وَما هِیَ
آنها اجازه می خواستند از پیغمبرشان و می گفتند خانه های ما بی حفاظ است با اینکه خانه هاشان
بِعَوْرَةٍ اِنْ یُریدوُنَ اِلاَّ فِراراً وَقالَ اللَّهُ تَعالی وَلَمَّا رَاَی الْمُؤْمِنُونَ
بی حفاظ نبود و جز فرار کردن قصدی نداشتند» و خدای تعالی فرمود: «و چون مؤمنان
الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَما
احزاب را دیدند گفتند این است آنچه به ما وعده داده خدا و رسولش و
زادَهُمْ اِلاَّ ایماناً وَتَسْلیماً فَقَتَلْتَ عَمْرَهُمْ وَهَزَمْتَ جَمْعَهُمْ وَرَدَّ اللَّهُ
نیفزودشان جز ایمان و تسلیم» و تو بودی که عمرو (پهلوان نامی) آنها را کشتی و جمع انبوهشان را منهزم ساختی «و خدا
الَّذینَ کَفَروُا بِغَیْظِهِمْ لَمْ یَنالُوا خَیْراً وَکَفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ الْقِتالَ
کافران را با خشمشان بازگرداند که غنیمتی نیافتند و خدا کفایت کرد جنگ را از مؤمنان و
وَکانَ اللَّهُ قَوِیَّاً عَزیزاً وَیَوْمَ اُحُدٍ اِذْ یُصْعِدوُنَ وَلا یَلْوُنَ عَلی اَحَدٍ
خدا نیرومند و توانا است» و در جنگ احد «هنگامی که دور می شدند و به کسی اعتنا نمی کردند
وَالرَّسُولُ یَدْعُوهُمْ فی اُخْریهُمْ وَاَنْتَ تَذُودُ بُهَمَ الْمُشْرِکینَ عَنِ
و پیغمبر از دنبال سرشان آنها را می خواند» و تو بودی که شجاعان سرسخت مشرکان را از
النَّبِیِّ ذاتَ الْیَمینِ وَذاتَ الشِّمالِ حَتّی رَدَّهُمُ اللَّهُ تَعالی عَنْکُما
پیغمبر دفع می کردی از سمت راست و چپ تا اینکه خدای تعالی آنان را ترسان
خائِفینَ وَنَصَرَ بِکَ الْخاذِلینَ وَیَوْمَ حُنَیْنٍ عَلی ما نَطَقَ بِهِ التَّنْزیلُ اِذْ
وخائف از اطراف تو وآن حضرت دفع کرد وبوسیله تو آن لشگر شکست خورده را یاری کرد و در روز حنین چنانچه قرآن بدان گویا باشد:
اَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ شَیْئاً وَضاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِما
«آن دم که بشگفت آورد شما را بسیار بودنتان ولی سودی برای شما نداشت و زمین با همه فراخیش بر شما
رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرینَ ثُمَّ اَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلی رَسُولِهِ وَعَلَی
تنگ شد و سپس رو به فرار گذاردید، آنگاه خدا نازل کرد آرامش خود را بر پیامبرش و بر
الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِنُونَ اَنْتَ وَمَنْ یَلیکَ وَعَمُّکَ الْعَبَّاسُ یُنادِی
مؤمنان» و (مقصود از) مؤمنان تو بودی و همراهان تو، و عمویت عباس فریاد می زد به
الْمُنْهَزِمینَ یا اَصْحابَ سُورَةِ الْبَقَرَةِ یا اَهْلَ بَیْعَةِ الشَّجَرَةِ حَتَّی
گریختگان ای یاران سوره بقره! ای اهل بیعت شجره! تا بالاخره گروهی
اسْتَجابَ لَهُ قَوْمٌ قَدْ کَفَیْتَهُمُ الْمَؤُنَةَ وَتَکَفَّلْتَ دوُنَهُمُ الْمَعُونَةَ فَعادوُا
پاسخش را دادند و تو خود کفایت رنج آنها را کردی و کفالت کمک آنها را نمودی و چون برگشتند
ایِسینَ مِنَ المَثُوبَةِ راجینَ وَعْدَ اللَّهِ تَعالی بِالتَّوْبَةِ وَذلِکَ قَوْلُ اللَّهِ
ناامید از ثواب جهاد بودند و امیدوار به وعده خدای تعالی در توبه بودند و همین است گفتار خدای
جَلَّ ذِکْرُهُ ثُمَّ یَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ عَلی مَنْ یَشآءُ وَاَنْتَ حائِزٌ
جل ذکره که (فرماید): «سپس پذیرفت خدا پس از آن توبه کسی را که می خواست» و تو بودی که حائز گشتی
دَرَجَةَ الصَّبْرِ فائِزٌ بِعَظیمِ الْأَجْرِ وَیَوْمَ خَیْبَرَ اِذْ اَظْهَرَ اللَّهُ خَوَرَ
درجه صبر را و کامیاب شدی به پاداش بزرگ، و در روز جنگ خیبر که خدا آشکار ساخت ضعف و سستی
الْمُنافِقینَ وَقَطَعَ دابِرَ الْکافِرینَ وَالْحَمْدُ للَّهِ ِ رَبِّ الْعالَمینَ وَلَقَدْ
منافقان را و برید دنباله کافران را و ستایش خدای را پروردگار جهانیان «با اینکه با
کانوا عاهَدوُا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لا یُوَلُّونَ الْأَدْبارَ وَکانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولاً
خدا پیمان بسته بودند از پیش که پشت (به دشمن) نکنند و پیمان خدا بازخواست شدنی است»
مَوْلایَ اَنْتَ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ وَالْمَحَجَّةُ الْواضِحَةُ وَالنِّعْمَةُ السَّابِغَةُ
مولای من توئی حجت رسا و طریقه آشکار و نعمت شایان
وَالْبُرْهانُ الْمُنیرُ فَهَنیئاً لَکَ بِما اتیکَ اللَّهُ مِنْ فَضْلٍ وَتَبّاً لِشانِئِکَ
و برهان تابناک پس گوارا باد تو را آنچه خدا از فضیلت و برتری به تو داد و نابود باد دشمن بدخواه
ذِی الْجَهْلِ شَهِدْتَ مَعَ النَّبِیِّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ جَمیعَ حُروُبِهِ
و نادانت، تو بودی که در رکاب پیغمبر صلی اللّه علیه و آله در همه جنگها
وَمَغازیهِ تَحْمِلُ الرَّایَةَ اَمامَهُ وَتَضْرِبُ بِالسَّیْفِ قُدَّامَهُ ثُمَّ لِحَزْمِکَ
و غزواتش حاضر بودی پرچم جنگ را پیش رویش بدوش می کشیدی و در برابرش با شمشیر می جنگیدی از آن گذشته بخاطر تدبیر
الْمَشْهُورِ وَبَصیرَتِکَ فِی الْأُمُورِ اَمَّرَکَ فِی الْمَواطِنِ وَلَمْ یَکُنْ
و کاردانی مشهور و بینا بودنت در کارها تو را در هر جا به امارت و فرماندهی منصوب می فرمود و کسی
عَلَیْکَ اَمیرٌ وَکَمْ مِنْ اَمْرٍ صَدَّکَ عَنْ اِمْضآءِ عَزْمِکَ فیهِ التُّقی وَاتَّبَعَ
بر تو امارت نداشت و چه بسیار کارهائی که جلوگیری کرد تو را از انجام آنها پرهیزکاریت ولی پیروی کردند
غَیْرُکَ فی مِثْلِهِ الْهَوی فَظَنَّ الْجاهِلُونَ اَ نَّکَ عَجَزْتَ عَمَّا اِلَیْهِ انْتَهی
دیگران در مانند آن از هوای نفس و این سبب شد که نادانان گمان کنند که تو ناتوان و درمانده شدی که کارت بدانجا منتهی شد
ضَلَّ وَاللَّهِ الظَّآنُّ لِذلِکَ وَمَا اهْتَدی وَلَقَدْ اَوْضَحْتَ ما اَشْکَلَ مِنْ
گمراه گشت به خدا هر که چنین گمانی کرد و راهبری نشد و تو بخوبی آشکار کردی و این اشکال را
ذلِکَ لِمَنْ تَوَهَّمَ وَامْتَری بِقَوْلِکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ قَدْ یَرَی الْحُوَّلُ
برای آنکس که چنین توهم و تردیدی داشت برطرف کردی به گفتارت - که درود خدا بر تو باد - که فرمودی: «گاهی باشد
الْقُلَّبُ وَجْهَ الْحیلَةِ وَدوُنَها حاجِزٌ مِنْ تَقْوَی اللَّهِ فَیَدَعُها رَاْیَ الْعَیْنِ
که مرد چاره جو و زبردست راه چاره می بیند ولی در برابرش پرده ای از تقوای خدا است پس دانسته و آشکارا آن را رها می کند
وَیَنْتَهِزُ فُرْصَتَها مَنْ لا حَریجَةَ لَهُ فِی الدّینِ صَدَقْتَ وَاللَّهِ وَخَسِرَ
ولی همان فرصت را غنیمت شمارد کسی که باکی ندارد در کار دین» به خدا تو راست گفتی و یاوه سرایان
الْمُبْطِلُونَ وَاِذْ ما کَرَکَ النَّاکِثانِ فَقالا نُریدُ الْعُمْرَةَ فَقُلْتَ لَهُما
زیان کردند و هنگامی که آن دو پیمان شکن (طلحه و زبیر) با تو نیرنگ زدند و گفتند: ما قصد انجام عمره داریم و تو به آن دو فرمودی
لَعَمْرُکُما ما تُریدانِ الْعُمْرَةَ لکِنْ تُریدانِ الْغَدْرَةَ فَاَخَذْتَ الْبَیْعَةَ
به جان خودتان سوگند که شما قصد عمره ندارید بلکه قصد پیمان شکنی دارید و به همین جهت از آن دو بیعت گرفتی
عَلَیْهِما وَجَدَّدْتَ الْمیثاقَ فَجَدَّا فِی النِّفاقِ فَلَمَّا نَبَّهْتَهُما عَلی فِعْلِهِما
و پیمانشان را تجدید کردی ولی آن دو نیز در نفاق خود کوشیدند و هنگامی که تو به کار (ناشایست)شان آگاهی دادی
اَغْفَلا وَعادا وَمَا انْتَفَعا وَکانَ عاقِبَةُ اَمْرِهِما خُسْراً ثُمَّ تَلاهُما اَهْلُ
تغافل کردند و به کار خود بازگشته و سودمند نشدند و در نتیجه سرانجام کارشان به زیانکاری گرائید و پس از غائله آنها
الشَّامِ فَسِرْتَ اِلَیْهِمْ بَعْدَ الْأِعْذارِ وَهُمْ لا یَدینُونَ دینَ الْحَقِّ وَلا
داستان مردم شام پیش آمد که تو پس از آنکه راه عذر را برایشان بستی بسویشان حرکت کردی و آنها بدین حق متدین
یَتَدَبَّروُنَ الْقُرْآنَ هَمَجٌ رَعاعٌ ضآلّوُنَ وَبِالَّذی اُنْزِلَ عَلی مُحَمَّدٍ
نگشتند و در قرآن اندیشه نمی کردند مردمی بی خرد و بی اراده و گمراه بودند و به آنچه درباره تو بر محمد
فیکَ کافرِوُنَ وَلِأَهْلِ الْخِلافِ عَلَیْکَ ناصِروُنَ وَقَدْ اَمَرَ اللَّهُ
نازل گشته بود کافر بودند و در عوض یار و یاور مخالفین تو بودند در صورتی که خداوند به پیروی از تو دستور
بِاتِّباعِکَ وَنَدَبَ الْمُؤْمِنینَ اِلی نَصْرِکَ وَقالَ عَزَّوَجَلَّ یا اَیُّهَا الَّذینَ
داده بود و مؤمنان را به یاری تو دعوت کرده بود و فرموده بود: «ای کسانی که
آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقینَ مَوْلایَ بِکَ ظَهَرَ الْحَقُّ وَقَدْ
ایمان آوردید از خدا بترسید و با راستگویان باشید» سرور من بوسیله تو آشکار شد حق در صورتی که
نَبَذَهُ الْخَلْقُ وَاَوْضَحْتَ السُّنَنَ بَعْدَ الدُّروُسِ وَالطَّمْسِ فَلَکَ سابِقَةُ
مردم آن را به یک سو گذاردند و تو واضح کردی روشهای (انبیاء) را پس از کهنگی و نابودی پس تو را است پیشی جستن
الْجِهادِ عَلی تَصْدیقِ التَّنْزیلِ وَلَکَ فَضیلَةُ الْجِهادِ عَلی تَحْقیقِ
در جهاد برای (یا بر طبق) تصدیق قرآن و برای تو بود فضیلت جهاد برای تحقق دادن (یا بر طبق تحقیق)
التَّأْویلِ وَعَدُوُّکَ عَدُوُّ اللَّهِ جاحِدٌ لِرَسُولِ اللَّهِ یَدْعُو باطِلاً وَیَحْکُمُ
تأویل قرآن و دشمن تو و دشمن خدا و منکر رسول خدا بود آنکه به باطل دعوت می کرد و به ستم حکم می راند
جائِراً وَیَتَاَمَّرُ غاصِباً وَیَدْعُو حِزْبَهُ اِلَی النَّارِ وَعَمَّارٌ یُجاهِدُ
و به غصب و زور حکومت کرده و دار و دسته اش را بسوی دوزخ دعوت می نمودو در آن حال عمّار جهاد می کرد
وَیُنادی بَیْنَ الصَّفَّیْنِ الرَّواحَ الرَّواحَ اِلَی الْجَنَّةِ وَلَمَّا اسْتَسْقی
و میان دو صف فریاد می زد: کوچ کنید کوچ کنید بسوی بهشت و چون آب طلبید و بجای آب
فَسُقِیَ اللَّبَنَ کَبَّرَ وَقالَ قالَ لی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ آخِرُ
شیر به او دادند تکبیر گفت و اظهار داشت که رسول خدا صلی اللّه علیه و آله به من فرموده: آخرین
شَرابِکَ مِنَ الدُّنْیا ضَیاحٌ مِنْ لَبَنٍ وَتَقْتُلُکَ الْفِئَةُ الْباغِیَةُ فَاعْتَرَضَهُ
نوشیدنی تو از دنیا جرعه ای از شیر است و تو را فرقه ستمکار می کشند پس در آن حال
اَبُو الْعادِیَةِ الْفَزارِی فَقَتَلَهُ فَعَلی اَبِی الْعادِیَةِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَلَعْنَةُ
ابوالعادیه فزاری سر راهش را گرفت و او را کشت پس لعنت خدا و لعنت
مَلآئِکَتِهِ وَرُسُلِهِ اَجْمَعینَ وَعَلی مَنْ سَلَّ سَیْفَهُ عَلَیْکَ وَسَلَلْتَ
فرشتگان و رسولانش همگی بر ابوالعادیة باد و هم بر آنکس که شمشیر به روی تو کشید و تو به روی او
سَیْفَکَ عَلَیْهِ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ مِنَ الْمُشْرِکینَ وَالْمُنافِقینَ اِلی یَوْمِ
شمشیر کشیدی ای امیر مؤمنان از مشرکان و منافقان تا روز
الدّینِ وَعَلی مَنْ رَضِیَ بِما سائَکَ وَلَمْ یَکْرَهْهُ وَاَغْمَضَ عَیْنَهُ وَلَمْ
قیامت و هم برآنکس که خوشنود گشت به آنچه بر تو گران بود و ناراحت نشد و دیده برهم نهاد
یُنْکِرْ اَوْ اَعانَ عَلَیْکَ بِیَدٍ اَوْ لِسانٍ اَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِکَ اَوْ خَذَلَ عَنِ
و انکار می کرد یا بر علیه تو کمک کردند بدست یا زبان یا دست کشید از یاری تو یا کناره گیری کرد از
الْجِهادِ مَعَکَ اَوْغَمَطَ فَضْلَکَ وَجَحَدَ حَقَّکَ اَوْعَدَلَ بِکَ مَنْ جَعَلَکَ اللَّهُ
جهاد کردن در رکابت یا فضل تو را نادیده گرفت و حقت را انکار کرد یا برابر کرد با تو کسی را که خدا تو را
اَوْلی بِهِ مِنْ نَفْسِهِ وَصَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُاللَّهِ وَبَرَکاتُهُ وَسَلامُهُ
به او سزاوارتر از خودش قرار داده بود و درودهای خدا بر تو و رحمت خدا و برکاتش و سلام
وَتَحِیّاتُهُ وَعَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ آلِکَ الطَّاهِرینَ اِنَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ وَالْأَمْرُ
و تحیاتش و بر امامان از خاندان پاکت که براستی او ستوده و بزرگوار است و کار
الْأَعْجَبُ وَالْخَطْبُ الْأَفْظَعُ بَعْدَ جَحْدِکَ حَقَّکَ غَصْبُ الصِّدیقَةِ
شگفت انگیزتر و پیش آمد، جانگدازتر پس از انکار حق تو غصب فدک حضرت صدیقه
الطَّاهِرَةِ الزَّهْرآءِ سَیِّدَةِ النِّسآءِ فَدَکاً وَرَدُّ شَهادَتِکَ وَشَهادَةِ
طاهره زهرا بانوی زنان بود و هم چنین رد کردن شهادت تو و شهادت
السَّیِّدَیْنِ سُلالَتِکَ وَعِتْرَةِ الْمُصْطَفی صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکُمْ وَقَدْ اَعْلَی اللَّهُ
دو آقای از نژادت و عترت پیامبر مصطفی که درود خدا بر همگیتان باد با اینکه خدای
تَعالی عَلَی الْأُمَّةِ دَرَجَتَکُمْ وَرَفَعَ مَنْزِلَتَکُمْ وَاَبانَ فَضْلَکُمْ وَشَرَّفَکُمْ
تعالی درجه و مقام شما را بر مردم والا گردانیده و منزلتتان را رفیع و فضل و شرفتان را
عَلَی الْعالَمینَ فَاَذْهَبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرَکُمْ تَطْهیراً قالَ اللَّهُ
بر جهانیان آشکار کرده و پلیدی را از شما دور ساخته و بخوبی پاکیزه تان کرده است خدای
عَزَّوَجَلَّ اِنَّ الْأِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً اِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزوُعاً وَاِذا مَسَّهُ
عزوجل فرموده: «براستی انسان حریص آفریده شده چون بدی به او برسد بیتابی کند و چون
الْخَیْرُ مَنُوعاً اِلَّا الْمُصَلّینَ فَاسْتَثْنَی اللَّهُ تَعالی نَبِیَّهُ الْمُصْطَفی وَاَنْتَ
مالی بدستش رسد دریغ کند مگر نمازگزاران» پس جدا کرد خدای تعالی پیامبر مصطفی و همچنین تو را
یا سَیِّدَ الْأَوْصِیآءِ مِنْ جَمیعِ الْخَلْقِ فَما اَعْمَهَ مَنْ ظَلَمَکَ عَنِ الْحَقِ
ای آقای اوصیاء از همه مردم پس چه اندازه کور است آنکس که به تو ستم کرد از (پرداخت) حق
ثُمَّ اَفْرَضُوکَ سَهْمَ ذَوِی الْقُرْبی مَکْراً وَاَحادُوهُ عَنْ اَهْلِهِ جَوْراً فَلَمَّا
ولی از روی مکر و خدعه سهم خویشاوندان پیغمبر را برای تو مقرر داشت در صورتی که آن را از اهلش بستم دور کردند
الَ الْأَمْرُ اِلَیْکَ اَجْرَیْتَهُمْ عَلی ما اَجْرَیا رَغْبَةً عَنْهُما بِما عِنْدَاللَّهِ لَکَ
و چون کار بدست تو افتاد به همان نحو که آن دو درباره ات رفتار کرده بودند تو هم بخاطر اشتیاق مندیت به پاداش خدا
فَاَشْبَهَتْ مِحْنَتُکَ بِهِما مِحَنَ الْأَنْبِیآءِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ عِنْدَ الْوَحْدَةِ
و بی اعتنائیت به عمل آن دو به همان نحو رفتار کردی پس شبیه شد گرفتاری تو با آن دو نفر به گرفتاری پیمبران در هنگام تنهائی
وَعَدَمِ الْأَنْصارِ وَاَشْبَهْتَ فِی الْبَیاتِ عَلَی الْفِراشِ الذَّبیحَ عَلَیْهِ
و بی یاوری و شبیه گشتی در خوابیدن بر بستر (رسول خدا) به (اسمعیل) ذبیح علیه السلام
السَّلامُ اِذْ اَجَبْتَ کَما اَجابَ وَاَطَعْتَ کَما اَطاعَ اِسْمعیلُ صابِراً
چه آنکه تو نیز مانند او پذیرفتی و اطاعت کردی چنانچه اسماعیل اطاعت کرد بردبارانه و پاداش جویانه
مُحْتَسِباً اِذْ قالَ لَهُ یا بُنَیَّ اِنّی اَری فِی الْمَنامِ اَ نّی اَذْبَحُکَ فَانْظُرْ
در آن هنگام که (ابراهیم) به او گفت: «ای پسرکم من در خواب دیده ام که تو را ذبح می کنم پس بنگر
ماذا تَری قالَ یا اَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنی اِنْشآءَ اللَّهُ مِنَ
تا رأی تو چیست گفت ای پدر انجام ده آنچه را مأمور گشته ای که مرا انشاءاللّه خواهی یافت از
الصَّابِرینَ وَکَذلِکَ اَنْتَ لَمَّا اَباتَکَ النَّبِیُّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَاَمَرَکَ
بردباران» و هم چنین تو هنگامی که خواباندت پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و به تو دستور داد
اَنْ تَضْجَعَ فی مَرْقَدِهِ واقیاً لَهُ بِنَفْسِکَ اَسْرَعْتَ اِلی اِجابَتِهِ مُطیعاً
که بیارمی در خوابگاهش و حفظ کنی او را، به جان خود شتافتی به اجابتش فرمانبردارانه
وَلِنَفْسِکَ عَلَی الْقَتْلِ مُوَطِّناً فَشَکَرَ اللَّهُ تَعالی طاعَتَکَ وَاَبانَ عَنْ
و خود را برای کشته شدن آماده کردی و خدای تعالی این اطاعت تو را سپاسگزاری کرد و پرده از این
جَمیلِ فِعْلِکَ بِقَوْلِهِ جَلَّ ذِکْرُهُ وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغآءَ
کار شایسته و نیکت برداشت به گفتارش جل ذکره که فرمود: «و از مردم کسی است که می فروشد جانش را برای جستن
مَرْضاتِ اللَّهِ ثُمَّ مِحْنَتُکَ یَوْمَ صِفّینَ وَقَدْ رُفِعَتِ الْمَصاحِفُ حیلَةً
رضای خدا» سپس گرفتاری تو در جنگ صفین در آن هنگام که قرآن ها را از روی نیرنگ
وَمَکْراً فَاَعْرَضَ الشَّکُّ وَعُزِفَ الْحَقُّ وَاتُّبِعَ الظَّنُّ اَشْبَهَتْ مِحْنَةَ
و خدعه بر نیزه ها کردند و در نتیجه شک و تردید پدیدار شد و حق به یک سو افتاد وازگمان پیروی کردند (که این گرفتاری تو) شبیه بود
هروُنَ اِذْ اَمَّرَهُ مُوسی عَلی قَوْمِهِ فَتَفَرَّقُوا عَنْهُ وَهروُنُ یُنادی بِهِمْ
به گرفتاری هارون هنگامی که موسی او را بر قوم خود امیر کرد و آنها از دورش پراکنده شدند و هارون به آنها فریاد می زد:
وَیَقُولُ یا قَوْمِ اِنَّما فُتِنْتُمْ بِهِ وَاِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُونی وَاَطیعُوا
«ای مردم فریب خورده اید شما به گوساله پرستی و همانا پروردگار شما خدای رحمان است مرا پیروی کنید
اَمْری قالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَیْهِ عاکِفینَ حَتّی یَرْجِعَ اِلَیْنا مُوسی وَکَذلِکَ
و مطیع فرمان من باشید گفتند ما هم چنان پرستش او را می کنیم تا بازگردد بسوی ما موسی» و همچنین
اَنْتَ لَمَّا رُفِعَتِ الْمَصاحِفُ قُلْتَ یا قَوْمِ اِنَّما فُتِنْتُمْ بِها وَخُدِعْتُمْ
تو هنگامی که قرآنها بالای نیزه رفت فرمودی ای مردم شما به اینها فریب خورده اید و دچار نیرنگ
فَعَصَوْکَ وَخالَفُوا عَلَیْکَ وَاسْتَدْعَوْا نَصْبَ الْحَکَمَیْنِ فَاَبَیْتَ عَلَیْهِمْ
شده اید ولی نافرمانی و مخالفت تو را کردند و خواستند تا دو نفر حَکَم معین شود و تو از این کار خودداری کردی
وَتَبَرَّأْتَ اِلَی اللَّهِ مِنْ فِعْلِهِمْ وَفَوَّضْتَهُ اِلَیْهِمْ فَلَمَّا اَسْفَرَ الْحَقُّ وَسَفِهَ
و از کردار ایشان بسوی خدا بیزاری جستی و کار را به ایشان واگذاشتی و چون پرده از روی حق برداشته شد و بی رویه گی
الْمُنْکَرُ وَاعْتَرَفُوا بِالزَّلَلِ وَالْجَوْرِ عَنِ الْقَصْدِ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِهِ
منکر روشن شد و به خطای خویش و عدول از حق اعتراف کردند پس از آن اختلاف کرده و تو
وَاَلْزَمُوکَ عَلی سَفَهِ التَّحْکیمَ الَّذی اَبَیْتَهُ وَاَحَبُّوهُ وَحَظَرْتَهُ وَاَباحُوا
را مجبور به پذیرفتن حَکمیّت سفیهانه کردند آن حکمیّتی که توحاضر به پذیرفتنش نبودی وآنان می خواستند وتوممنوعش ساخته وآنها
ذَنْبَهُمُ الَّذِی اقْتَرَفُوهُ وَاَنْتَ عَلی نَهْجِ بَصیرَةٍ وَهُدیً وَهُمْ عَلی سُنَنِ
مباح دانستند، گناهی بود که خودشان دست زدند و تو بر طریق بینائی و هدایت بودی و ایشان بر روش
ضَلالَةٍ وَعَمیً فَما زالُوا عَلَی النِّفاقِ مُصِرّینَ وَفِی الْغَیِّ مُتَرَدِّدینَ
گمراهی و کوری پس همواره بر نفاق اصرار داشتند و در گمراهی سرگردان بودند
حَتیَّ اَذاقَهُمُ اللَّهُ وَبالَ اَمْرِهِمْ فَاَماتَ بِسَیْفِکَ مَنْ عانَدَکَ فَشَقِیَ
تا بالاخره چشانید به ایشان خداوند وبال کارشان را و می راند بوسیله شمشیرت دشمنت را و بدبخت و نگونسار
وَهَوی وَاَحْیی بِحُجَّتِکَ مَنْ سَعَدَ فَهُدِیَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْکَ غادِیَةً
گردید و زنده گردانید بوسیله حجت تو هر که سعادتمند و هدایت شد درودهای خدا بر تو باد بامدادان
وَرآئِحَةً وَعاکِفَةً وَذاهِبَةً فَما یُحیطُ الْمادِحُ وَصْفَکَ وَلا یُحْبِطُ
و شامگاهان و در هنگام اقامت و در سفر که شخص وصف کننده ات احاطه به وصفت نکند و شخص بدخواه
الطَّاعِنُ فَضْلَکَ اَنْتَ اَحْسَنُ الْخَلْقِ عِبادَةً وَاَخْلَصُهُمْ زَهادَةً وَاَذَبُّهُمْ
و عیب جویت نتواند فضل تو را نابود گرداند تو از همه مردم در عبادت بهتر و در زهد خالص تر و در دفاع
عَنِ الدّینِ اَقَمْتَ حُدوُدَ اللَّهِ بِجُهْدِکَ وَفَلَلْتَ عَساکِرَ الْمارِقینَ
از دین سخت تری بپاداشتی حدود خدا را به کوشش خود و شکست دادی سپاههای بیرون رفتگان از دین
بِسَیْفِکَ تُخْمِدُ لَهَبَ الْحُروُبِ بِبَنانِکَ وَتَهْتِکُ سُتُورَ الشُّبَهِ بِبَیانِکَ
را به شمشیرت فرو نشاندی شراره جنگها را به سر انگشت تدبیرت و دریدی پرده های شبهه را به بیان خود
وَتَکْشِفُ لَبْسَ الْباطِلِ عَنْ صَریحِ الْحَقِّ لا تَاْخُذُکَ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ
و کنار زدی جامه باطل را از حق خالص و صریح. نگرفت تو را درباره خدا ملامت
لائِمٍ وَفی مَدْحِ اللَّهِ تَعالی لَکَ غِنیً عَنْ مَدْحِ الْمادِحینَ وَتَقْریظِ
ملامت کننده و در مدح و ثنائی که خداوند از تو کرده بی نیازی است از مدح ثناگویان و توصیف
الْواصِفینَ قالَ اللَّهُ تَعالی مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدوُا اللَّهَ
توصیف کنندگان خدای تعالی فرماید: «از مؤمنان مردانی هستند که به پیمانی که با خدا کرده بودند صادقانه وفا کردند
عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَما بَدَّلُوا تَبْدیلاً
پس برخی از آنها تعهد خویش بسر برده و برخی از آنها به انتظار بسر برند و به هیچوجه تغییر نیافتند»
وَلَمَّا رَأَیْتَ اَنْ قَتَلْتَ النَّاکِثینَ وَالْقاسِطینَ وَالْمارِقینَ وَصَدَقَکَ
و چون دیدی که کُشته ای پیمان شکنان و متجاوزان و از دین بیرون روندگان را و راست شد
رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَعْدَهُ فَاَوْفَیْتَ بِعَهْدِهِ قُلْتَ اَما انَ اَنْ
وعده رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و تو هم به عهدش وفا کردی گفتی آیا وقت آن نشده که
تُخْضَبَ هذِهِ مِنْ هذِهِ اَمْ مَتی یُبْعَثُ اَشْقاها واثِقاً بِاَنَّکَ عَلی بَیِّنَةٍ مِنْ
خضاب شود این (محاسن) ازاین (خون سر)؟ یا چه زمان برانگیخته شود بدبخترین امت؟ چون اطمینان داشتی که بر پایه
رَبِّکَ وَبَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکَ قادِمٌ عَلَی اللَّهِ مُسْتَبْشِرٌ بِبَیْعِکَ الَّذی بایَعْتَهُ
برهانی آشکار هستی از پروردگارت و بینائی درکارت و درآئی بر خدا مژده گیر به سودائی که انجام دادی آن را با او و این است
بِهِ وَذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَنْبِیآئِکَ وَاَوْصِیآءِ
آن کامیابی بزرگ خدایا لعنت کن کشندگان پیمبران و اوصیاء
اَنْبِیآئِکَ بِجَمیعِ لَعَناتِکَ وَاَصْلِهِمْ حَرَّ نارِکَ وَالْعَنْ مَنْ غَصَبَ وَلِیَّکَ
پیمبرانت را به همه لعنتهایت و جایشان ده در آتش سوزانت و لعنت کن هر که حق ولی تو را
حَقَّهُ وَاَ نْکَرَ عَهْدَهُ وَجَحَدَهُ بَعْدَ الْیَقینِ وَالْأِقْرارِ بِالْوِلایَةِ لَهُ یَوْمَ
غصب کرد و پیمانش را انکار کرد و پس از یقین و اقرار به ولایتش در روزی
اَکْمَلْتَ لَهُ الدّینَ اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَمَنْ ظَلَمَهُ
که دین را برایش کامل کردی منکر او گردید خدایا لعنت کن کُشندگان امیر مؤمنان و هر که به او ستم کرده
وَاَشْیاعَهُمْ وَاَنْصارَهُم اَللّهُمَّ الْعَنْ ظالِمی الْحُسَیْنِ وَقاتِلیهِ
و پیروانشان و یارانشان را خدایا لعنت کن ستمگران حسین علیه السلام و کشندگانش
وَالْمُتابِعینَ عَدُوَّهُ وَناصِریهِ وَالرَّاضینَ بِقَتْلِهِ وَخاذِلیهِ لَعْناً وَبیلاً
و پیروان و یاوران دشمنش را و هم آنانکه راضی به کشتنش بودند و دست از یاریش کشیدند لعنتی و بال آور
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ آلَ مُحَمَّدٍ وَمانِعیهِمْ حُقُوقَهُمْ اَللّهُمَ
خدایا لعنت کن نخستین ستمکاری را که به آل محمد ستم کرد و از حقوقشان ممانعت کرد خدایا
خُصَّ اَوَّلَ ظالِمٍ وَغاصِبٍ لِآلِ مُحَمَّدٍ بِاللَّعْنِ وَکُلَّ مُسْتَنٍّ بِما سَنَ
مخصوص گردان نخستین ستمکار و غاصب آل محمد را به لعنت و هم چنین هر پیروی را از آنچه بدعت گذارد
اِلی یَوْمِ الْقِیمَةِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ وَعَلی عَلِیٍ
تا روز قیامت خدایا درود فرست بر محمد خاتم پیمبران و بر علی
سَیِّدِ الْوَصِیّینَ وَآلِهِ الطَّاهِرینَ وَاجْعَلْنا بِهِمْ مُتَمَسِّکینَ وَبِوِلایَتِهِمْ
آقای اوصیاء و آل پاکشان و قرار ده ما را از متمسکین ایشان و از کامیابان به ولایتشان
مِنَ الْفآئِزینَ الْآمِنینَ الَّذینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ مؤلّف
و ایمنانی که ترسی بر آنها نیست و بیم و اندوهی ندارند
گوید که ما در کتاب هدیّة الزّائرین اشاره کردیم به سند این زیارت و آنکه این زیارت را در هر روز از نزدیک و دور می شود خواند و این فایده جلیله ای است که البتّه راغبین در عبادت و شائقین زیارت حضرت شاه ولایت علیه السلام آن را غنیمت خواهند شمرد سیّم زیارتی است که در اقبال از حضرت صادق علیه السلام نقل شده که فرمود هرگاه در روز عید غدیر نزد قبر شریف حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام باشی نزدیک قبر شریف آن حضرت برو و بعد از نماز و دعا و اگر در شهرهای
دیگر باشی اشاره کن به جانب آن حضرت بعد از نماز و دعا این است: اَللّهُمَّ صَلِ
خدایا درود فرست
عَلی وَلِیِّکَ وَاَخی نَبِیِّکَ وَوَزیرِهِ وَحَبیبِهِ وَخَلیلِهِ وَمَوْضِعِ سِرِّهِ
بر ولی خود و برادر پیامبرت و وزیر او و حبیب و خلیلش و معدن اسرارش
وَخِیَرَتِهِ مِنْ اُسْرَتِهِ وَوَصِیِّهِ وَصَفْوَتِهِ وَخالِصَتِهِ وَاَمینِهِ وَوَلِیِّهِ
و برگزیده از فامیلش و وصی و زبده و خالصش و امانتدار و دوستش
وَاَشْرَفِ عِتْرَتِهِ الَّذینَ آمَنُوا بِهِ وَاَبی ذُرِّیَّتِهِ وَبابِ حِکْمَتِهِ وَالنَّاطِقِ
و شریفترین خاندانش که به او ایمان آورد و پدر فرزندانش و درگاه حکمتش و گویای
بِحُجَّتِهِ وَالدَّاعی اِلی شَریعَتِهِ وَالْماضی عَلی سُنَّتِهِ وَخَلیفَتِهِ عَلی
به حجتش و دعوت کننده بسوی شریعتش و رونده بر طریقه اش و جانشین بر
اُمَّتِهِ سَیِّدِ الْمُسْلِمینَ وَاَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَقآئِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ اَفْضَلَ
امتش آقای مسلمانان و امیر مؤمنان و پیشوای سفید رویان (بر او درود فرست) بهترین
ما صَلَّیْتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ وَاَصْفِیآئِکَ وَاَوْصِیآءِ اَنْبِیآئِکَ اَللّهُمَ
درودی که بفرستی بر یکی از خلق خود و برگزیدگانت و اوصیاء پیمبرانت خدایا
اِنّی اَشْهَدُ اَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنْ نَبِیِّکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ ما حُمِّلَ وَرَعی
من گواهی دهم که براستی او از طرف پیامبرت صلی اللّه علیه و آله برساند آنچه را برعهده داشت و مراقبت کرد
مَا اسْتُحْفِظَ وَحَفِظَ مَا اسْتُودِعَ وَحَلَّلَ حَلالَکَ وَحَرَّمَ حَرامَکَ وَاَقامَ
آنچه را مسئول حفظش بود و نگهداری کرد آنچه بدو سپرده شده بود و حلال شمرد حلال تو را و حرام دانست حرام تو را و بپا داشت
اَحْکامَکَ وَدَعا اِلی سَبیلِکَ وَوالا اَوْلِیآئَکَ وَعادی اَعْدآئَکَ وَ جاهَدَ
احکام تو را و دعوت کرد بطریقه تو و دوست داشت دوستان تو را و دشمن داشت دشمنانت را و پیکار کرد
النَّاکِثینَ عَنْ سَبیلِکَ وَالْقاسِطینَ وَالْمارِقینَ عَنْ اَمْرِکَ صابِراً
با پیمان شکنان و زورگویان و آنانکه از تحت فرمان تو خارج شدند بردبارانه
مُحْتَسِباً مُقْبِلاً غَیْرَ مُدْبِرٍ لا تَاْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ حَتّی بَلَغَ فی
و پاداش جویانه و رو آور بدان نه رو گردان و بی پروای در راه خدا از ملامت ملامت کنندگان تا بدانجا که بسر حد
ذلِکَ الرِّضا وَسَلَّمَ اِلَیْکَ الْقَضآءَ وَعَبَدَکَ مُخْلِصاً وَنَصَحَ لَکَ مُجْتَهِداً
خوشنودی تو رسید و تسلیم قضای تو گشت و مخلصانه تو را عبادت کرد و از روی جدیت برای تو خیراندیشی نمود
حَتّی اَتیهُ الْیَقینُ فَقَبَضْتَهُ اِلَیْکَ شَهیداً سَعیداً وَلِیّاً تَقِیّاً رَضِیّاً زَکِیّاً
تا مرگش فرا رسید و قبض روحش را فرمودی در حالی که شهید و سعادتمند و دوست تو و پرهیزکار و پسندیده و پاکیزه
هادِیاً مَهْدِیّاً اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَعَلَیْهِ اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلی
و راهنما و راه یافته بود خدایا درود فرست بر محمد و بر او بهترین درودی را که فرستادی بر
اَحَدٍ مِنْ اَنْبِیآئِکَ وَاَصْفِیآئِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ مؤلّف گوید که سیّد در
یکی از پیمبران و برگزیدگانت ای پروردگار جهانیان
مصباح الزَّائر برای این روز شریف زیارتی دیگر نقل کرده که اختصاصش به این روز معلوم نمی شود و آن مُرکّب از دو زیارتست که علامه مجلسی آن را زیارت دوّم و سیّم تحفه قرار داده.
دویّم از زیارات مخصوصه
زیارت روز مولود حضرت پیغمبرصلی الله علیه وآله است شیخ مفید و شهید و سیّد بن طاوس روایت کرده اند که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام زیارت کرد حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را در هفدهم ربیع الأول به این زیارت و تعلیم فرمود آن را به ثقه جلیل القدر محمّد بن مسلم ثقفی رضی الله عنه و فرمود به او که چون بیائی به مشهد امیرالمؤمنین علیه السلام پس غسل زیارت کن و بپوش پاکیزه ترین جامه های خود را و به بوی خوش خود را معطّر نما و برو به آرامی و وقار پس چون برسی به باب السَّلام یعنی بردر حرم مطهر روبه قبله بایست و سی مرتبه اللَّهُ اَکْبَرُ بگو و بگو:
اَلسَّلامُ عَلی رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلی خِیَرَةِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَی الْبَشیرِ
سلام بر رسول خدا سلام به برگزیده خدا سلام بر نوید ده و
النَّذیرِ السِّراجِ الْمُنیرِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلَی الطُّهْرِ
بیم ده و آن چراغ تابناک و رحمت خدا و برکاتش بر او باد سلام بر پاک
الطَّاهِرِ اَلسَّلامُ عَلَی الْعَلَمِ الزَّاهِرِ اَلسَّلامُ عَلَی الْمَنْصُورِ الْمُؤَیَّدِ
و پاکیزه سلام بر پرچم رخشان سلام بر آنکه نصرت و تأیید شد
اَلسَّلامُ عَلی اَبِی الْقاسِمِ مُحَمَّدٍ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلی
سلام بر ابی القاسم محمد و رحمت خدا و برکاتش سلام بر
اَنْبِیآءِ اللَّهِ الْمُرْسَلینَ وَعِبادِاللَّهِ الصَّالِحینَ اَلسَّلامُ عَلی مَلائِکَةِ اللَّهِ
پیمبران مرسلین خدا و بندگان شایسته اش سلام بر آن فرشتگان خدا که
الْحآفّینَ بِهذَا الْحَرَمِ وَبِهذَا الضَّریحِ الّلائِذینَ بِهِ پس به نزدیک قبر برو و
گرداگرد این حرم و ضریح اند و پناهنده به آنند
بگو: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یاوَصِیَّ الْأَوْصِیآءِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عِمادَ الْأَتْقِیآءِ
سلام بر تو ای وصی اوصیاء سلام بر تو ای تکیه گاه پرهیزکاران
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ الْأَوْلِیآءِاَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الشُّهَدآءِ
سلام بر تو ای ولی اولیاء سلام بر تو ای آقای شهیدان
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا آیَةَ اللَّهِ الْعُظْمی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خامِسَ اَهْلِ
سلام بر تو ای آیت بس بزرگ خدا سلام بر تو ای پنجمین اهل
الْعَبآءِاَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قآئِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ الْأَتْقِیآءِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
عباء سلام بر تو ای پیشوای سفید رویان با تقوی سلام بر تو ای
عِصْمَةَ الْأَوْلِیآءِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا زَیْنَ الْمُوَحِّدینَ النُّجَبآءِ اَلسَّلامُ
نگهدار اولیاء سلام بر تو ای زیور یکتا پرستان برگزیده سلام بر
عَلَیْکَ یا خالِصَ الْأَخِلاَّءِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا والِدَ الْأَئِمَّةِ الْأُمَنآءِ
تو ای خالص دوستان صمیمی حق سلام بر تو ای پدر امامان امانتدار
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْحَوْضِ وَحامِلَ اللِّوآءِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
سلام بر تو ای صاحب حوض و پرچمدار (در روز جزا) سلام بر تو ای
قَسیمَ الْجَنَّةِ وَلَظی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ شُرِّفَتْ بِهِ مَکَّةُ وَمِنی
قسمت کننده بهشت و دوزخ سلام بر تو ای که شرافت یافت بدو مکه و منی
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَحْرَ الْعُلُومِ وَکَنَفَ الْفُقَرآءِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ وُلِدَ
سلام بر تو ای دریای علوم و پناه بینوایان سلام بر تو ای که بدنیا آمدی
فِی الْکَعْبَةِ وَزُوِّجَ فِی السَّمآءِ بِسَیِّدَةِ النِّسآءِ وَکانَ شُهُودُهَا
در خانه کعبه و به همسری بانوی زنان درآمدی در آسمان و گواهان عقد ازدواج
الْمَلائِکَةَُ الْأَصْفِیآءَُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الضِّیآءِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ
تو فرشتگان برگزیده بود سلام بر تو ای چراغ روشن سلام بر تو
یا مَنْ خَصَّهُ النَّبِیُّ بِجَزیلِ الْحِبآءِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ باتَ عَلی
ای کسی که مخصوصش داشت پیامبر به عطای شایان ویژه سلام بر تو ای که خفتی بر
فِراشِ خاتَِمِ الْأَنْبِیآءِ وَوَقاهُ بِنَفْسِهِ شَرَّ الْأَعْداءِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ
بستر خاتم پیمبران و محافظتش کردی بجان خودت از شر دشمنان سلام بر تو ای که
رُدَّتْ لَهُ الشَّمْسُ فَسامی شَمْعُونَ الصَّفا اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ اَنْجَی
بازگشت برای او خورشید و بدین جهت همطراز گشتی با شمعون صفا سلام بر تو ای که
اللَّهُ سَفینَةَ نُوحٍ بِاسْمِهِ وَاسْمِ اَخیهِ حَیْثُ اِلْتَطَمَ الْمآءُ حَوْلَها وَطَمی
خداوند بوسیله نام او و نام برادرش نجات داد کشتی نوح را در آن هنگام که امواج آب گرد آنها را فراگرفت و می خروشید
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ تابَ اللَّهُ بِهِ وَبِاَخیهِ عَلی آدَمَ اِذْ غَوی اَلسَّلامُ
سلام بر تو ای کسی که بوسیله او و برادرش خدا توبه آدم را پذیرفت در آن هنگام که راه گم کرد سلام
عَلَیْکَ یا فُلْکَ النَّجاةِ الَّذی مَنْ رَکِبَهُ نَجی وَمَنْ تَاَخَّرَ عَنْهُ هَوی
بر تو ای کشتی نجاتی که هر که بر آن سوار شد نجات یافت و هر که از آن کناره گرفت به هلاکت افتاد
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ خاطَبَ الثُّعْبانَ وَذِئْبَ الْفَلا اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
سلام بر تو ای کسی که سخن گفت با اژدها و گرگ بیابان سلام بر تو ای
اَمیرَالْمُؤْمِنینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللَّهِ عَلی
امیر مؤمنان و رحمت خدا و برکاتش سلام بر تو ای حجت خدا بر
مَنْ کَفَرَ وَاَنابَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اِمامَ ذَوِی الْأَلْبابِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
آن کس که کفر ورزید و بازگشت سلام بر تو ای پیشوای صاحبان خرد سلام بر تو ای
مَعْدِنَ الْحِکْمَةِ وَفَصْلَ الْخِطابِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ
کان حکمت و جدائی بخش حق و باطل سلام بر تو ای که نزد او است علم
الْکِتابِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا میزانَ یَوْمِ الْحِسابِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
کتاب (قرآن) سلام بر تو ای میزان در روز حساب سلام بر تو ای
فاصِلَ الْحُکْمِ النَّاطِقَ بِالصَّوابِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمُتَصَدِّقُ
یکسره کننده داوری و گویای بصدق و صواب سلام بر تو ای صدقه دهنده
بِالْخاتَمِ فِی الْمِحْرابِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ کَفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ الْقِتالَ
انگشتر در محراب سلام بر تو ای که کفایت کرد خدا از مؤمنان پیکار را
بِهِ یَوْمَ الْأَحْزابِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ اَخْلَصَ للَّهِ ِ الْوَحْدانِیَّةَ وَاَنابَ
بوسیله او در جنگ احزاب سلام بر تو ای کسی که از روی اخلاص خدا را به یگانگی شناخت و بسویش بازگشت
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاتِلَ خَیْبَرَ وَقالِعَ الْبابِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ دَعاهُ
سلام بر تو ای کشنده (کفار) خیبر و کَننده (آن) دَر سلام بر تو ای که خواندش
خَیْرُ الْأَنامِ لِلْمَبیتِ عَلی فِراشِهِ فَاَسْلَمَ نَفْسَهُ لِلْمَنِیَّةِ وَاَجابَ اَلسَّلامُ
بهترین مردمان برای خوابیدن در بسترش و او جان خود را به کف گرفت و به او پاسخ مثبت داد سلام
عَلَیْکَ یا مَنْ لَهُ طُوبی وَحُسْنُ مَأبٍ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ
بر تو ای که برای او است «طوبی» (خوشی) و سرانجام نیک و رحمت خدا و برکاتش سلام
عَلَیْکَ یا وَلِیَّ عِصْمَةِ الدّینِ وَیا سَیِّدَ السَّاداتِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
بر تو ای سرپرست نگهداری دین و ای آقای آقایان سلام بر تو ای
صاحِبَ الْمُعْجِزاتِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ نَزَلَتْ فی فَضْلِهِ سُورَةُ
صاحب معجزات سلام بر تو ای که نازل گشت در فضیلتش سوره
الْعادِیاتِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ کُتِبَ اسْمُهُ فِی السَّمآءِ عَلَی
«العادیات» سلام بر تو ای که نوشته شده نامش در آسمان بر
السُّرادِقاتِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُظْهِرَ الْعَجآئِبِ وَالْآیاتِ اَلسَّلامُ
سراپرده ها سلام بر تو ای آشکار کننده شگفتیها و آیات سلام
عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْغَزَواتِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُخْبِراً بِما غَبَرَو بِما هُوَ اتٍ
بر تو ای امیر در غزوات سلام بر تو ای خبردهنده از گذشته و از آنچه پس از این آید
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُخاطِبَ ذِئْبِ الْفَلَواتِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خاتِمَ
سلام بر تو ای خطاب کننده گرگ بیابان سلام بر تو ای مهرکننده
الْحَصی وَمُبَیِّنَ الْمُشْکِلاتِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ عَجِبَتْ مِنْ
سنگریزه و بیان کننده مسائل مشکله سلام بر تو ای که بشگفت آمدند از
حَمَلاتِهِ فِی الْوَغا مَلائِکَةُ السَّمواتِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ ناجَی
حمله هایش در میدان جنگ فرشتگان آسمانها سلام بر تو ای که راز گفت
الرَّسُولَ فَقَدَّمَ بَیْنَ یَدَیْ نَجْویهُ الصَّدَقاتِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا والِدَ
با رسول خدا و پیش از راز گفتنش صدقه ها داد سلام بر تو ای پدر
الْأَئِمَّةِ الْبَرَرَةِ السَّاداتِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ السَّلامُ عَلَیْکَ یا تالِیَ
امامان نیکو و سروران و رحمت خدا و برکاتش سلام بر تو ای تالی مرتبه
الْمَبْعُوثِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عِلْمِ خَیْرِ مَوْرُوثٍ وَرَحْمَةُ اللَّهِ
مبعوث به نبوت سلام بر تو ای وارث دانش بهترین ارث گذار و رحمت خدا
وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اِمامَ
و برکاتش سلام بر تو ای آقای اوصیاء سلام بر تو ای پیشوای
الْمُتَّقینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا غِیاثَ الْمَکْرُوبینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
پرهیزکاران سلام بر تو ای فریادرس گرفتاران سلام بر تو ای
عِصْمَةَ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُظْهِرَ الْبَراهینِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
نگهدار مؤمنان سلام بر تو ای آشکار کننده براهین سلام بر تو ای
طه وَیس اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبْلَ اللَّهِ الْمَتینِ َ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ
طه و یاسین سلام بر تو ای ریسمان محکم خدا سلام بر تو ای کسی که
تَصَدَّقَ فی صَلوتِهِ بِخاتَمِهِ عَلَی الْمِسْکینِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قالِعَ
صدقه داد در نماز انگشتر خود را بر مسکین سلام بر تو ای کننده
الصَّخْرَةِ عَنْ فَمِ الْقَلیبِ وَمُظْهِرَ الْمآءِ الْمَعینِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَیْنَ
سنگ از در چاه و بیرون آورنده آب گوارا سلام بر تو ای دیده
اللَّهِ النَّاظِرَةِ وَیَدَهُ الْباسِطَةَ وَلِسانَهُ الْمُعَبِّرَعَنْهُ فی بَرِیَّتِهِ اَجْمَعینَ
بینای حق و دست بازش و زبان تفسیر کننده او در میان همه خلق
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عِلْمِ النَّبِیّینَ وَمَسْتَوْدَعَ عِلْمِ الْأَوَّلینَ
سلام بر تو ای وارث علم پیمبران و گنجینه علم اولین
وَالْأخِرینَ وَصاحِبَ لِوآءِ الْحَمْدِ وَساقِیَ اَوْلِیآئِهِ مِنْ حَوْضِ خاتَمِ
و آخرین و صاحب پرچم حمد و ساقی دوستان خدا از حوض خاتم
النَّبِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا یَعْسُوبَ الدّینِ وَقائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ
پیمبران سلام بر تو ای پادشاه دین و پیشوای سفیدرویان
وَوالِدَ الْأَئِمَّةِ الْمَرْضِیّینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلَی اسْمِ اللَّهِ
و پدر امامان پسندیده (حق) و رحمت خدا و برکاتش سلام بر نام
الرَّضِیِّ وَوَجْهِهِ الْمُضیئِ وَجَنْبِهِ الْقَوِیِّ وَصِراطِهِ السَّوِیِّ اَلسَّلامُ
پسندیده خدا و جلوه نورانی و طرف نیرومند و راه راست او سلام
عَلَی الْأِمامِ التَّقِیِّ الْمُخْلِصِ الصَّفِیِّ اَلسَّلامُ عَلَی الْکَوْکَبِ الدُّرِّیِ
بر امام با تقوای مخلص برگزیده سلام بر اختر رخشان
اَلسَّلامُ عَلَی الْأِمامِ اَبِی الْحَسَنِ عَلِیٍّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ
سلام بر امام حضرت ابوالحسن علی علیه السلام و رحمت خدا و برکاتش سلام
عَلی اَئِمَّةِ الْهُدی وَمَصابیحِ الدُّجی وَاَعْلامِ التُّقی وَمَنارِ الْهُدی
بر پیشوایان راهنما و چراغهای شب تار و نشانه های پرهیزکاری و مشعلهای هدایت
وَذَوِی النُّهی وَکَهْفِ الْوَری وَالْعُرْوَةِ الْوُثْقی وَالْحُجَّةِ عَلی اَهْلِ
و صاحبان خرد و پناه مردم و ریسمان محکم خدا و حجت (او) بر اهل
الدُّنْیا وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلی نُورِ الْأَنْوارِ وَحُجَّةِ الْجَبَّارِ
دنیا و رحمت خدا و برکاتش سلام بر نور انوار و حجت پروردگار جبار
وَوالِدِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهارِ وَقَسیمِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ الْمُخْبِرِ عَنِ الْأثارِ
و پدر امامان اطهار و قسمت کننده بهشت و دوزخ و خبر دهنده آثار
الْمُدَمِّرِ عَلَی الْکُفَّارِ مُسْتَنْقِذِ الشّیعَةِ الْمُخْلِصینَ مِنْ عَظیمِ الْأَوْزارِ
فروریزنده (هلاکت) بر سر کفار نجات بخش شیعیان با اخلاص از گناهان سنگین بار
اَلسَّلامُ عَلَی الْمَخْصُوصِ بِالطَّاهِرَةِ التَّقِیَّةِ ابْنَةِ الْمُخْتارِ الْمَوْلُودِ فِی
سلام بر آنکس که مخصوص گشت به (همسری) طاهره (آن بانوی) با تقوا دخت پیامبر مختار و آن آقائی که
الْبَیْتِ ذِی الْأَسْتارِ الْمُزَوَّجِ فِی السَّمآءِ بِالْبَرَّةِ الطَّاهِرَةِ الرَّضِیَّةِ
متولد شد در خانه پرده دار (کعبه) آن که تزویج شد در آسمان به بانوی نیکوکار پاکیزه پسندیده
الْمَرْضِیَّةِ والِدَةِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهارِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلَی
مرضیه مادر امامان پاک و رحمت خدا و برکاتش سلام بر
النَّبَأِ الْعَظیمِ الَّذی هُمْ فیهِ مُخْتَلِفُونَ وَعَلَیْهِ یُعْرَضُونَ وَعَنْهُ یُسْئَلُونَ
آن خبر بس بزرگی که درباره اش اختلاف کردند و مردم بر او عرضه شوند و از او بازخواست شوند
اَلسَّلامُ عَلی نُورِ اللَّهِ الْأَنْوَرِ وَضِیآئِهِ الْأَزْهَرِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
سلام بر روشنترین نور و درخشنده ترین پرتوش و رحمت خدا و برکاتش
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ اللَّهِ وَحُجَّتَهُ وَخالِصَةَ اللَّهِ وَخآصَّتَهُ اَشْهَدُ اَنَّکَ
سلام بر تو ای ولی خدا و حجتش و بنده خالص خدا و ویژه اش گواهی دهم که تو
یاوَلِیَ اللَّهِ وَحُجَّتَهُ لَقَدْ جاهَدْتَ فی سَبیلِ اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ وَاتَّبَعْتَ مِنْهاجَ
ای ولی خدا و حجت او بخوبی در راه خدا جهاد کردی آنطور که شاید و پیروی کردی از طریقه
رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللَّهِ وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللَّهِ
رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و حلال شمردی حلال خدا را و حرام دانستی حرام خدا را
وَشَرَعْتَ اَحْکامَهُ وَاَقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَیْتَ الزَّکوةَ وَاَمَرْتَ
و مقرر داشتی احکامش را و بپاداشتی نماز را و بدادی زکات را و امر کردی
بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَجاهَدْتَ فی سَبیلِ اللَّهِ صابِراً
به معروف و نهی کردی از منکر و جهاد کردی در راه خدا بردبارانه
ناصِحاً مُجْتَهِداً مُحْتَسِباً عِنْدَ اللَّهِ عَظیمَ الْأَجْرِ حَتّی اَتیکَ الْیَقینُ
و خیرخواهانه و کوشا و پاداش جویانه در نزد خدا پاداش بزرگ را تا آنکه مرگت فرا رسید
فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ دَفَعَکَ عَنْ حَقِّکَ وَاَزالَکَ عَنْ مَقامِکَ وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ بَلَغَهُ
پس لعنت کند خدا کسی که تو را از حقت ممنوع کرد و از مقامت برکنار کرد و لعنت کند خدا کسی را که این
ذلِکَ فَرَضِیَ بِهِ اُشْهِدُ اللَّهَ وَمَلائِکَتَهُ وَاَنْبِیآئَهُ وَرُسُلَهُ اَنّی وَلِیٌّ لِمَنْ
جریان را شنید و بدان خوشنود گشت گواه گیرم خدا و فرشتگان و پیمبران و رسولانش را که من دوستم با آنکس که
والاکَ وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ پس خود
تو را دوست دارد و دشمنم با آنکس که تو را دشمن دارد سلام بر تو و رحمت خدا و برکاتش
را به قبر بچسبان و قبر را ببوس و بگو: اَشْهَدُ اَ نَّکَ تَسْمَعُ کَلامی وَتَشْهَدُ
گواهی دهم که تو می شنوی کلامم را و می بینی
مَقامی وَاَشْهَدُ لَکَ یا وَلِیَّ اللَّهِ بِالْبَلاغِ وَالْأَدآءِ یا مَوْلایَ یا حُجَّةَ اللَّهِ
جایم را وگواهی دهم درباره ات ای ولی خداکه (وظیفه ات را انجام دادی و) رساندی و پرداختی ای مولای من ای حجت خدا
یا اَمینَ اللَّهِ یا وَلِیَّ اللَّهِ اِنَّ بَیْنی وَبَیْنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ذُنُوباً قَدْ اَثْقَلَتْ
ای امانتدار خدا ای ولی خدا براستی میان من و میان خدای عزوجل گناهانی است که پشتم را
ظَهْری وَمَنَعَتْنی مِنَ الرُّقادِ وَذِکْرُها یُقَلْقِلُ اَحْشآئی وَقَدْ هَرَبْتُ اِلَی
سنگین کرده و خوابم را گرفته و یادآوریش اعضاء درونیم را بلرزه درآورد و من بسوی
اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَاِلَیْکَ فَبِحَقِّ مِنَ ائْتَمَنَکَ عَلی سِرِّهِ وَاسْتَرْعاکَ اَمْرَ
خدای عزوجل و بسوی تو گریخته ام پس بحق آنکس که تو را امین بر راز خود کرده و سرپرستی کار
خَلْقِهِ وَقَرَنَ طاعَتَکَ بِطاعَتِهِ وَمُوالاتَکَ بِمُوالاتِهِ کُنْ لی اِلَی اللَّهِ
خلقش را به تو واگذارده و طاعت تو را به طاعت خویش مقرون ساخته و دوستی تو را بدوستی خودش پیوسته
شَفیعاً وَمِنَ النَّارِ مُجیراً وَعَلَی الدَّهْرِ ظَهیراً پس باز خود را به قبر بچسبان و
تو شفیع من باش در درگاه خدا و پناهم از دوزخ و پشت و پناهم در پیش آمد روزگار
قبر را ببوس و بگو: یا وَلِیَّ اللَّهِ یا حُجَّةَ اللَّهِ یا بابَ حِطَّةِ اللَّهِ وَلِیُّکَ وَزائِرُکَ
ای ولی خدا ای حجت خدا ای باب حطه خدا دوستت و زائرت
وَاللّائِذُ بِقَبْرِکَ وَالنَّازِلُ بِفِنآئِکَ وَالْمُنیخُ رَحْلَهُ فی جِوارِکَ یَسْئَلُکَ
و پناهنده به قبرت و فرود آینده بدرگاهت و بارانداز در جوارت از تو درخواست می کند
اَنْ تَشْفَعَ لَهُ اِلَی اللَّهِ فی قَضآءِ حاجَتِهِ وَنُجْحِ طَلِبَتِهِ فِی الدُّنْیا
که شفاعت کنی برایش به درگاه خدا در برآمدن حاجتش و رسیدن به خواسته اش در دنیا
وَالْأخِرَةِ فَاِنَّ لَکَ عِنْدَ اللَّهِ الْجاهَ الْعَظیمَ وَالشَّفاعَةَ الْمَقْبُولَةَ فَاجْعَلْنی
و آخرت که براستی برای تو در پیش خدا جاه و منزلتی بزرگ و شفاعتی پذیرفته است پس ای
یا مَوْلایَ مِنْ هَمِّکَ وَاَدْخِلْنی فی حِزْبِکَ وَالسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلی
مولای من مرا مورد توجه خود ساز و در زمره حزب خودت داخل گردان و سلام بر تو و بر
ضَجیعَیْکَ آدَمَ وَنُوحٍ وَالسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلی وَلَدَیْکَ الْحَسَنِ
دو آرمیده در کنارت آدم و نوح و سلام بر تو و بر دو فرزندت حسن
وَالْحُسَیْنِ وَعَلَی الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ مِنْ ذُرِّیَّتِکَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
و حسین و بر امامان پاک از نژادت و رحمت خدا و برکاتش
آنگاه شش رکعت نماز زیارت بکن دو رکعت برای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و دو رکعت برای جناب آدم علیه السلام و دو رکعت برای جناب نوح علیه السلام و بسیار بخوان خدای تعالی را که به اجابت خواهد رسید انشاءالله تعالی مؤلّف گوید که صاحب مزار کبیر گفته که این زیارت را در هفدهم ربیع الاوّل در نزد طلوع آفتاب باید به عمل آورد و علامه مجلسی رحمه الله فرموده که این زیارت بهترین زیارات است و به سندهای معتبر در کتب معتبره مذکور است و ظاهر بعضی از روایات آن است که خصوصیّت به این روز ندارد و در هر وقت که این زیارت را به عمل آورند خوب است مولّف گوید که اگر کسی گوید که چگونه است در روز مولود پیغمبرصلی الله علیه وآله یا مبعث آن حضرت زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام وارد شده و زیارت حضرت رسول صلی الله علیه وآله روایت نشده با آنکه شایسته بود که زیارت مخصوصی برای حضرت رسول صلی الله علیه وآله در این اوقات وارد شده باشد جواب گوئیم که این به جهت شدّت اتّصال این دو بزرگوار و کمال اتحاد این دو نور پاکست با هم که هر که زیارت کند امیرالمؤمنین علیه السلام را زیارت کرده حضرت رسول صلی الله علیه وآله را و شاهد بر این از قرآن آیه اَنْفُسَنا است «وَ هُوَ فی آیَةِ التَّباهُلِ نَفْسُ الْمُصْطَفی لَیْسَ غَیْرُهُ اِیَّاها» و از اخبار بسیاری از روایاتست از جمله شیخ محمّد بن المشهدی روایت کرده از حضرت صادق علیه السلام که فرمود مردی اعرابی به خدمت حضرت رسول صلی الله علیه وآله مشرّف شد و عرض کرد یا رسول اللَّه صلی الله علیه وآله منزل من دور است از منزل تو و من مشتاق زیارت و دیدن تو می شوم می آیم به زیارت جناب تو و ملاقات تو برایم حاصل نمی شود و ملاقات می کنم علیّ بن ابیطالب علیه السلام را پس مرا مأنوس می کند به حدیث و مواعظ خود و من برمی گردم با حال اندوه و حسرت بر ندیدن تو فرمود هر که زیارت کند علی را مرا زیارت کرده و هر که او را دوست دارد مرا دوست داشته و کسی که دشمن دارد او را مرا دشمن داشته است برسان این را به قوم خود از جانب من و هر که برود به زیارت او پس به تحقیق که به نزد من آمده و من جزا خواهم داد او را روز قیامت و جبرئیل و صالح المؤمنین و در حدیث معتبری از حضرت صادق علیه السلام مروی است که چون زیارت کنی جانب نجف را زیارت کن عظام آدم علیه السلام و بدن نوح علیه السلام و جسم علیّ بن ابیطالب علیه السلام را بدرستی که زیارت کرده خواهی بود پدران گذشته را و محمّدصلی الله علیه وآله خاتم پیغمبران را و علی علیه السلام بهترین اوصیا را و در زیارت ششم گذشت که فرمودند رو به قبر امیرالمؤمنین علیه السلام بایست و بگو «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفْوَةَاللَّهِ» الی
غیر ذلک: وَلَقَدْ اَجادَ الشیخ جابر فی تَسْمیطِهِ لِلْقَصیدَةِ الْأُزْرِیَّةِ بقُولِهِ
و چه خوب گفته شیخ جابر در تسمیط خود در قصیده ازریّه
مُشیراً الی القُبّة العلویّة
که اشاره به گنبد علوی(ع) گوید:
فَاعْتَمِدْ لِلنَّبِیِّ اَعْظَمَ رَمْسٍ
فیهِ لِلطُّهْرِ اَحْمَدٍ اَیَّ نَفْسٍ
پس اعتماد کن بر بزرگترین قبری برای پیامبر
که چه جان شریفی از احمد در آن است
اَوْتَرَی الْعَرْشَ فیهِ اَنْوَرَشَمْسٍ
فَتَواضَعْ فَثَمَّ دارَةُ قُدْسٍ
یا عرش را بینی که نورانی ترین خورشید در آنست
پس فروتنی کن که آنجا خانه مقدسی است
تَتَمَنَّی الْأَفْلاکُ لَثْمَ ثَراها
و افلاک آرزو دارند خاکش را ببوسند
وحکیم سنائی گفته:
مرتضائی که کرد یزدانش
همره جان مصطفی جانش
هر دو یکقبله و خردشان دو
هر دو یکروح و کالبدشان دو
دو رونده چو اختر گردون
دو برادر چو موسی و هارون
هر دو یک دُرُّ ز یک صَدف بودند
هر دو پیرایه شرف بودند
تا نه بگشاد علم حیدر دَرْ
ندهد سُنّت پیمبر بَرْ
سیّم از زیارات مخصوصه
زیارت شب مَبْعَث و روز آن است یعنی بیست و هفتم رَجَب و در آن سه زیارت است اوّل زیارت رجبیّه «اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذی اَشْهَدَنا مَشْهَدَ اَوْلِیآئِهِ» که در اعمال ماه رجب گذشت و آن زیارتی است که در ماه رجب در هر یک از مشاهد مشرّفه خوانده می شود لکن صاحب مَزار قدیم و شیخ محمّد بن المشهدی آن را از زیارات مخصوصه شب مبعث نیز شمرده اند و چون آن زیارت را خواندی فرموده اند بعد از آن دو رکعت نماز زیارت بجا آور و آنچه خواهی دعا کن دویّم زیارت «اَلسَّلامُ عَلی اَبیِ الْأَئِمَّةِ وَمَعْدِنِ النُّبُوَّةِ» است که علامه مجلسی رحمه الله آن را زیارت هفتم تحفه قرار داده صاحب مَزار قدیم گفته که آن مختص است به شب بیست و هفتم رجب چنانکه ما در هدیّةالزّائر آن را ذکر کردیم سیّم زیارتی است که شیخ مفید و سیّد و شهید نقل نموده اند به این طریق که چون خواستی در شب مبعث یا رُوز آن زیارت کنی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را
بایست بر دَرِ قبّه شریفه مقابل قبر آن حضرت و بگو: اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ
گواهی دهم که معبودی نیست جز خدای یگانه
لا شَریکَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَاَنَّ عَلِیَّ بْنَ اَبی
که شریک ندارد و گواهی دهم که محمد بنده و رسول او است و علی بن
طالِبٍ اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ عَبْدُ اللَّهِ وَاَخُو رَسُولِهِ وَاَنَّ الْأَئِمَّةَ الطَّاهِرینَ
ابیطالب امیر مؤمنان بنده خدا و برادر رسول او است و امامان طاهرین
مِنْ وُلْدِهِ حُجَجُ اللَّهِ عَلی خَلْقِهِ پس داخل شو و بایست نزدیک قبر آن حضرت به
از فرزندانش حجت های بر خلق او هستند
نحوی که روی خود را به جانب قبر کرده باشی و قبله را در پشت خود قرار دهی آنگاه صد
مرتبه تکبیر بگو و بگو: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ آدَمَ خَلیفَةِ اللَّهِ اَلسَّلامُ
سلام بر تو ای وارث آدم خلیفه خدا سلام
عَلَیْکَ یا وارِثَ نُوحٍ صَفْوَةِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ اِبْراهیمَ
بر تو ای وارث نوح برگزیده خدا سلام بر تو ای وارث ابراهیم
خَلیلِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ مُوسی کَلیمِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا
خلیل خدا سلام بر تو ای وارث موسی هم سخن خدا سلام بر تو ای
وارِثَ عیسی رُوحِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ سَیِّدِ رُسُلِ
وارث عیسی روح خدا سلام بر تو ای وارث محمد آقای رسولان
اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اِمامَ المُتَّقینَ
خدا سلام بر تو ای امیر مؤمنان سلام بر تو ای پیشوای پرهیزکاران
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَصِیَّ رَسُولِ رَبِ
سلام بر تو ای آقای اوصیاء سلام بر تو ای وصی رسول پروردگار
الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ عِلْمِ الْأَوَّلینَ وَالْأخِرینَ اَلسَّلامُ
جهانیان سلام بر تو ای وارث علم پیشینیان و پسینیان سلام
عَلَیْکَ اَیُّهَاالنَّبَأُالْعَظیمُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الْمُسْتَقیمُ اَلسَّلامُ
بر تو ای نبأ عظیم (و خبر بسیار بزرگ) سلام بر تو ای راه مستقیم سلام
عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمُهَذَّبُ الْکَریمُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ التَّقِیُ
بر تو ای بس پاکیزه بزرگوار سلام بر تو ای وصی پرهیزکار
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَدْرُ الْمُضی ءُ
سلام بر تو ای پسندیده پاکیزه سلام بر تو ای ماه تابان
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّدیقُ الْأَکْبَرُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفارُوقُ
سلام بر تو ای صدیق اکبر (بزرگترین راستگو) سلام بر تو ای فاروق
الْأَعْظَمُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السِّراجُ الْمُنیرُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اِمامَ
اعظم (بزرگترین جدا کننده حق و باطل) سلام بر تو ای چراغ تابناک سلام بر تو ای پیشوای
الْهُدی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلَمَ التُّقی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللَّهِ
هدایت سلام بر تو ای نشانه پرهیزکاری سلام بر تو ای حجت
الْکُبْری اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خاصَّةَ اللَّهِ وَخالِصَتَهُ وَاَمینَ اللَّهِ وَصَفْوَتَهُ
کبرای خدا سلام بر تو ای بنده خاص و خالص خدا و امانتدار او و برگزیده اش
وَبابَ اللَّهِ وَحُجَّتَهُ وَمَعْدِنَ حُکْمِ اللَّهِ وَسِرِّهِ وَعَیْبَةَ عِلْمِ اللَّهِ وَخازِنَهُ
و باب اللّه و حجتش و معدن حکم خدا و راز او و گنجینه علم خدا و خزینه دارش
وَسَفیرَ اللَّهِ فی خَلْقِهِ اَشْهَدُ اَ نَّکَ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَیْتَ الزَّکوةَ
و نماینده خدا در میان خلقش گواهی دهم که تو براستی برپا داشتی نماز را و بدادی زکات را
وَاَمَرْتَ بِالْمَعْروُفِ وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَاتَّبَعْتَ الرَّسُولَ وَتَلَوْتَ
و امر به معروف و نهی از منکر کردی و پیروی کردی از رسول خدا و تلاوت
الْکِتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ وَبَلَّغْتَ عَنِ اللَّهِ وَوَفَیْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَتَمَّتْ بِکَ
قرآن کردی آنطور که شایسته تلاوتش بودی و رساندی از جانب خدا و وفا کردی به عهد و پیمان خدا وکامل شد بوسیله تو
کَلِماتُ اللَّهِ وَجاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ وَنَصَحْتَ لِلّهِ وَلِرَسُولِهِ
کلمات خدا و جهاد کردی در راه خدا آنطور که شایسته جهاد بود و خیراندیشی کردی برای خدا و رسولش
صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَجُدْتَ بِنَفْسِکَ صابِراً مُحْتَسِباً مُجاهِداً
صلی اللّه علیه و آله و در این راه جان بر کف نهادی بردبارانه و پاداش جویانه و دفاع کننده از
عَنْ دینِ اللَّهِ مُوَقِّیاً لِرَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله طالِباً ما عِنْدَ اللَّهِ
دین خدا و محافظت کننده از رسول خدا به طلب آن پاداشی که نزد خدا است
راغِباً فیما وَعَدَ اللَّهُ وَمَضَیْتَ لِلَّذی کُنْتَ عَلَیْهِ شَهیداً وَشاهِداً
و به اشتیاق آنچه خدا وعده فرموده بود و هم چنان بر این روش که بودی از جهان رفتی در حال شهادت و گواهی
وَمَشْهُوداً فَجَزاکَ اللَّهُ عَنْ رَسُولِهِ وَعَنِ الْأِسْلامِ وَاَهْلِهِ مِنْ صِدّیقٍ
و گواه گرفتنت پس پاداشت دهد خدا از پیامبرش و از اسلام و اهل اسلام از یک چنین صدیقی
اَفْضَلَ الْجَزآءِ اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ اَوَّلَ الْقَوْمِ اِسْلاماً وَاَخْلَصَهُمْ ایماناً
بهترین پاداش گواهی دهم که براستی توئی نخستین مردم در (پذیرفتن) اسلام و خالص ترین ایشان در ایمان
وَاَشَدَّهُمْ یَقیناً وَاَخْوَفَهُمْ للَّهِ ِ وَاَعْظَمَهُمْ عَنآءً وَاَحْوَطَهُمْ عَلی رَسُولِ
و محکم ترین آنها در یقین و بیمناکترینشان از خدا و بزرگترین آنها در رنج و مشقت و با احتیاطترین آنها نسبت به رسول
اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَاَفْضَلَهُمْ مَناقِبَ وَاَکْثَرَهُمْ سَوابِقَ وَاَرْفَعَهُمْ
خدا صلی اللّه علیه و آله و برترینشان در مناقب و اوصاف و پرسابقه ترین آنها (در اسلام) و برترین آنها
دَرَجَةً وَاَشْرَفَهُمْ مَنِزْلَةً وَاَکْرَمَهُمْ عَلَیْهِ فَقَویتَ حینَ وَهَنُوا وَلَزِمْتَ
در درجه و شریفترینشان در منزلت و مقام، و گرامی ترینشان در پیشگاه او، محکم ایستادی هنگام سستی آنها و ملازم
مِنْهاجَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَاَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ خَلیفَتَهُ حَقّاً
گشتی راه رسول خدا صلی اللّه علیه و آله را و گواهی دهم که براستی تو بودی خلیفه او از روی حقیقت
لَمْ تُنازَعْ بِرَغْمِ الْمُنافِقینَ وَغَیْظِالْکافِرینَ وَضِغْنِ الْفاسِقینَ وَقُمْتَ
و کسی حق نزاع با تو در این باره نداشت برغم منافقان و خشم کافران و کینه فاسقان و قیام کردی
بِالْأَمْرِ حینَ فَشِلُوا وَنَطَقْتَ حینَ تَتَعْتَعُوا وَمَضَیْتَ بِنُورِ اللَّهِ اِذْ وَقَفُوا
به امر (ترویج دین) هنگامی که دیگران کاهلی کردند و گویا شدی هنگامی که آنان کام بسته بودند و در پرتو نور خدا
فَمَنِ اتَّبَعَکَ فَقَدِ اهْتَدی کُنْتَ اَوَّلَهُمْ کَلاماً وَاَشَدَّهُمْ خِصاماً
پیش رفتی هنگامی که آنان توقف کردند پس هرکه پیروی تو راکرد راه یافت تونخستین ایشان بودی در سخن و سخت ترین ایشان دربرابر
وَاَصْوَبَهُمْ مَنْطِقاً وَاَسَدَّهُمْ رَاْیاً وَاَشْجَعَهُمْ قَلْباً وَاَکْثَرَهُمْ یَقیناً
خصم، و در گفتار از همه راستگوتر و در رای و تدبیر از همه محکمتر و در شجاعت از همه دلدارتر و یقینت
وَاَحْسَنَهُمْ عَمَلاً وَاَعْرَفَهُمْ بِالْأُمُورِ کُنْتَ لِلْمُؤْمِنینَ اَباً رَحیماً اِذْ
از همه بیشتر و کردارت از همه بهتر و به کارها از همه آنها آشناتر بودی، تو برای مؤمنان پدری مهربان بودی چونکه
صاروُا عَلَیْکَ عِیالاً فَحَمَلْتَ اَثْقالَ ما عَنْهُ ضَعُفُوا وَحَفِظْتَ ما
تحت سرپرستی تو قرار گرفتند تو نیز بارهای سنگینی را که تاب تحملش را نداشتند بدوش کشیدی و نگهداری کردی آنچه را
اَضاعُوا وَرَعَیْتَ ما اَهْمَلُوا وَشَمَّرْتَ اِذْ جَبَنُوا وَعَلَوْتَ اِذْ هَلِعُوا
ایشان ضایع کردند و مراعات کردی آنچه را اهمال کردند و دامن به کمر زدی وقتی ترسیدند و برآمدی هنگامی که بیتابی
وَصَبَرْتَ اِذْ جَزِعُوا کُنْتَ عَلَی الْکافِرینَ عَذاباً صَبّاً وَغِلْظَةً وَغَیْظاً
کردند و بردباری کردی وقتی جزع کردند تو بر کافران عذابی ریزان و با خشونت و خشم بودی
وَلِلْمُؤْمِنینَ غَیْثاً وَخِصْباً وَعِلْماً لَمْ تُفْلَلْ حُجَّتُکَ وَلَمْ یَزِغْ قَلْبُکَ وَلَمْ
و نسبت به مؤمنان بارانی پربرکت و نعمتی فراوان و دانشی بودی، دلیل و برهانت کند نبود و دلت منحرف نشد و
تَضْعُفْ بَصیرَتُکَ وَلَمْ تَجْبُنْ نَفْسُکَ کُنْتَ کَالْجَبَلِ لا تُحَرِّکُهُ
بینائیت سستی نگرفت و خاطرت را ترس نگرفت، بودی همانند کوهی که
الْعَواصِفُ وَلا تُزیلُهُ الْقَواصِفُ کُنْتَ کَما قالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ
بادهای تند تکانش نداد و طوفانهای شکننده از جایش نکند چنانچه رسول خدا صلی الله
عَلَیْهِ وَآلِهِ قَوِیّاً فی بَدَنِکَ مُتَواضِعاً فی نَفْسِکَ عَظیماً عِنْدَ اللَّهِ کَبیراً
علیه و آله فرمود، نیرومند بودی در بدن و فروتن بودی در پیش خود و با عظمت بودی نزد خدا و بزرگ بودی
فِی الْأَرْضِ جَلیلاً فِی السَّمآءِ لَمْ یَکُنْ لِأَحَدٍ فیکَ مَهْمَزٌ وَلا لِقآئِلٍ
در زمین و با شکوه بودی در آسمان احدی را بر تو جای بدگوئی نبود و برای گوینده ای در تو بهانه عیبجویی وجود نداشت
فیکَ مَغْمَزٌ وَلا لِخَلْقٍ فیکَ مَطْمَعٌ وَلا لِأَحَدٍ عِنْدَکَ هَوادَةٌ یُوجَدُ
و هیچ مخلوقی نتوانست در تو طمع بندد و کسی نبود که از تو توقع نرمش داشته باشد شخص
الضَّعیفُ الذَّلیلُ عِنْدَکَ قَوِیّاً عَزیزاً حَتّی تَاْخُذَ لَهُ بِحَقِّهِ وَالْقَوِیُّ الْعَزیزُ
ناتوان و خوار پیش تو نیرومند و عزیز بود تا حقش را بگیری و شخص نیرومند
عِنْدَکَ ضَعیفاً [ذَلیلاً] حَتّی تَاْخُذَ مِنْهُ الْحَقَّ الْقَریبُ وَالْبَعیدُ عِنْدَکَ
عزیز پیش تو ناتوان و خوار بود تا حق را از او بگیری دور و نزدیک (و خودی و بیگانه) نزد تو
فی ذلِکَ سَوآءٌ شَاْنُکَ الْحَقُّ وَالصِّدْقُ وَالرِّفْقُ وَقَوْلُکَ حُکْمٌ وَحَتْمٌ
در این باره یکسان بود کار تو حقیقت و راستی و خوشرفتاری بود و گفتارت مسلم و حتمی
وَاَمْرُکَ حِلْمٌ وَعَزْمٌ وَرَاْیُکَ عِلْمٌ وَحَزْمٌ اِعْتَدَلَ بِکَ الدّینُ وَسَهُلَ بِکَ
و فرمانت حلم بود و تصمیم، و رأی و اندیشه ات از روی دانش و احتیاط ، دین (حق) به تو اعتدال یافت و کار
الْعَسیرُ وَاُطْفِئَتْ بِکَ النّیرانُ وَقَوِیَ بِکَ الْأیمانُ وَثَبَتَ بِکَ الْأِسْلامُ
مشکل بوسیله تو آسان گشت و آتشها بدست تو خاموش شد و ایمان به تو نیرو گرفت و اسلام بوسیله تو پابرجا شد
وَهَدَّتْ مُصیبَتُکَ الْأَنامَ فَاِنَّا للَّهِ ِ وَاِنَّا اِلَیْهِ راجِعُونَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ
و مصیبت تو مردان را به سختی در هم شکست «انا للّه و انا الیه راجعون» (که چه مصیبت بزرگی بود) خدا لعنت کند هر که تو را کشت
وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ خالَفَکَ وَلَعَنَ اللَّهُ مَنِ افْتَری عَلَیْکَ وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ
و خدا لعنت کند هر که با تو مخالفت کرد و خدا لعنت کند هر که بر تو دروغ بست و خدا لعنت کند هر که بتو ستم کرد
وَغَصَبَکَ حَقَّکَ وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ بَلَغَهُ ذلِکَ فَرَضِیَ بِهِ اِنَّا اِلَی اللَّهِ مِنْهُمْ
و حق تو را غصب کرد و خدا لعنت کند هر که این جریان را شنید و بدان راضی بود ما بسوی خدا از ایشان
بُرَآءُ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً خالَفَتْکَ وَجَحَدَتْ وِلایَتَکَ وَتَظاهَرَتْ عَلَیْکَ
بیزاری جوئیم خدا لعنت کند مردمی را که با تو مخالفت کردند و ولایت تو را انکار کرده و بر ضد تو به هم کمک دادند
وَقَتَلَتْکَ وَحادَتْ عَنْکَ وَخَذَلَتْکَ اَ لْحَمْدُ للَّهِ ِ الَّذی جَعَلَ النَّارَ مَثْویهُمْ
و آنکه تو را کشت و از تو رو گرداند و تو را واگذارد ستایش خدائی را که دوزخ را جایگاه آنها قرار داد
وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ اَشْهَدُ لَکَ یا وَلِیَّ اللَّهِ وَوَلِیَّ رَسُولِهِ صَلَّی اللَّهُ
و چه بد جایگاهی است برای واردین گواهی دهم برای تو ای ولی خدا و ولی رسول خدا - که درود خدا
عَلَیْهِ وَآلِهِ بِالْبَلاغِ وَالْأَدآءِ وَالْنَّصیحَةِ وَاَشْهَدُ اَنَّکَ حَبیبُ اللَّهِ وَبابُهُ
بر او و آلش باد - که تو رساندی و پرداختی و خیرخواهی کردی و گواهی دهم که براستی توئی حبیب خدا و باب اللّه و توئی جنب اللّه
وَاَنَّکَ جَنْبُ اللَّهِ وَوَجْهُهُ الَّذی مِنْهُ یُؤْتی وَاَنَّکَ سَبیلُ اللَّهِ وَاَنَّکَ عَبْدُ اللَّهِ
(طرف خدا) و آن روئی که از آن به نزدش روند و توئی راه خدا و توئی بنده خدا
وَاَخُو رَسُولِهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ اَتَیْتُکَ زائِراً لِعَظیمِ حالِکَ وَمَنْزِلَتِکَ
و برادر رسول خدا صلی اللّه علیه و آله آمده ام به درگاهت برای زیارتت چون مقام و منزلتت
عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ مُتَقَرِّباً اِلَی اللَّهِ بِزِیارَتِکَ راغِباً اِلَیْکَ فِی
در پیش خدا و پیش رسولش بس بزرگ است و من بوسیله زیارت تو به خدا تقرب جویم و بدان وسیله اشتیاق
الشَّفاعَةِ اَبْتَغی بِشَفاعَتِکَ خَلاصَ نَفْسی مُتَعَوِّذاً بِکَ مِنَ النَّارِ هارِباً
به شفاعت تو دارم و از شفاعت تو خواهان رهائی خودم (از عذاب) هستم و به تو پناهنده ام از آتش دوزخ و گریزانم
مِنْ ذُنُوبِیَ الَّتِی احْتَطَبْتُها عَلی ظَهْری فَزِعاً اِلَیْکَ رَجآءَ رَحْمَةِ رَبّی
از گناهانی که بر پشت خود بار کرده ام و به درگاه تو هراسانم و امید به رحمت پروردگارم دارم
اَتَیْتُکَ اَسْتَشْفِعُ بِکَ یا مَوْلایَ اِلَی اللَّهِ وَاَتَقَرَّبُ بِکَ اِلَیْهِ لِیَقْضِیَ بِکَ
آمده ام بدرگاهت تا تو را شفیع گیرم ای سرور من بدرگاه خدا و تقرب جویم بوسیله تو بدرگاه خدا تا
حَوآئِجی فَاشْفَعْ لی یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ اِلیَ اللَّهِ فَاِنّی عَبْدُ اللَّهِ وَمَوْلاکَ
حاجاتم را برآورد پس شفاعت مرا بکن ای امیر مؤمنان بدرگاه خدا که من بنده خدا و دوست تو
وَزآئِرُکَ وَلَکَ عِنْدَ اللَّهِ الْمَقامُ الْمَعْلُومُ وَالْجاهُ الْعَظیمُ وَالشَّاْنُ الْکَبیرُ
و زائرت هستم و برای تو در پیش خدا مقامی معلوم و منزلتی بس بزرگ و شأن کبیر
وَالشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَةُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَصَلِّ عَلی
و شفاعت پذیرفته است خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و درود فرست بر
عَبْدِکَ وَاَمینِکَ الْأَوْفی وَعُرْوَتِکَ الْوُثْقی وَیَدِکَ الْعُلْیا وَکَلِمَتِکَ
بنده ات و با وفاترین امانتدارت و ریسمان محکمت و دست (قدرت) والایت و کلمه
الْحُسْنی وَحُجَّتِکَ عَلَی الْوَری وَصِدِّیْقِکَ الْأَکْبَرِ سَیِّدِ الْأَوْصِیآءِ
نیکویت و حجت تو بر مردمان و بزرگترین راستگو و صدق پیشه ات آقای اوصیاء
وَرُکْنِ الْأَوْلِیآءِ وَعِمادِ الْأَصْفِیآءِ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَیَعْسُوبِ الْمُتَّقینَ
و رکن اولیاء و تکیه گاه برگزیدگان امیرمؤمنان و پادشاه پرهیزکاران
وَقُدْوَةِ الصِّدّیقینَ وَ اِمامِ الصَّالِحینَ الْمَعْصُومِ مِنَ الزَّلَلِ وَالْمَفْطُومِ
و مقتدای راستگویان و پیشوای شایستگان آنکه از لغزش معصوم و از هر خللی
مِنَ الْخَلَلِ وَالْمُهَذَّبِ مِنَ الْعَیْبِ وَالْمُطَهَّرِ مِنَ الرَّیْبِ اَخی نَبِیِّکَ
دور و از هر عیب مبرا و از هر شک و شبهه ای پاک و پاکیزه است، برادر پیامبرت
وَوَصِیِّ رَسُولِکَ وَالْبآئِتِ عَلی فِراشِهِ وَالْمُواسی لَهُ بِنَفْسِهِ
و وصی رسولت و آنکس که در بستر او خوابید و جانش را در راه او به کف نهاد
وَکاشِفِ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِهِ الَّذی جَعَلْتَهُ سَیْفاً لِنُبُوَّتِهِ وَمُعْجِزاً
و اندوه را از چهره اش زدود آنکه قرارش دادی برای نبوت پیامبر شمشیری و برای
لِرِسالَتِهِ وَدِلالَةً واضِحَةً لِحُجَّتِهِ وَحامِلاً لِرایَتِهِ وَوِقایَةً لِمُهْجَتِهِ
رسالتش معجزی و برای حجت و برهانش دلالتی روشن و حامل پرچمش و سپر جانش
وَهادِیاً لِأُمَّتِهِ وَیَداً لِبَاْسِهِ وَتاجاً لِرَاْسِهِ وَباباً لِنَصْرِهِ وَمِفْتاحاً لِظَفَرِهِ
و راهنمای امتش و دست توانای نبردش و تاج سرش و دَری برای یاریش و کلیدی برای پیروزیش
حَتّی هَزَمَ جُنُودَ الشِّرْکِ بِاَیْدِکَ وَاَبادَ عَساکِرَ الْکُفْرِ بِاَمْرِکَ وَبَذَلَ
تا اینکه شکست داد سپاههای شرک را به کمک تو و نابود کرد لشگرهای کفر را به فرمانت و جانش را در راه
نَفْسَهُ فی مَرْضاتِکَ وَمَرْضاةِ رَسُولِکَ وَجَعَلَها وَقْفاً عَلی طاعَتِهِ
خوشنودی تو و خشنودی رسول تو بذل فرمود و آن را وقف بر اطاعت او قرار داد
وَمَجِنّاً دوُنَ نَکْبَتِهِ حَتّی فاضَتْ نَفْسُهُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ فی کَفِّهِ
و سپری در برابر گرفتاریهایش تا وقتی که برآمد جان آن حضرت صلی الله علیه و آله در کف او
وَاسْتَلَبَ بَرْدَها وَمَسَحَهُ عَلی وَجْهِهِ وَاَعانَتْهُ مَلائِکَتُکَ علی غُسْلِهِ
و خنکی آن را در ربود آن را بر چهره خود کشید و فرشتگان تو نیز در غسل او
وَتَجْهیزِهِ وَصَلّی عَلَیْهِ وَواری شَخْصَهُ وَقَضی دَیْنَهُ وَاَنْجَزَ وَعْدَهُ
و سایر کارهای کفن و دفنش به او کمک کردند و بر او نماز خوانده جنازه اش را دفن کرد و بدهی او را پرداخت و به وعده اش عمل کرد
وَلَزِمَ عَهْدَهُ وَاحْتَذی مِثالَهُ وَحَفِظَ وَصِیَّتَهُ وَحینَ وَجَدَ اَنْصاراً
و ملازم عهد و پیمانش گشت و همانند او رفتار کرد و وصیتش را حفظ کرد و هنگامی که یاورانی
نَهَضَ مُسْتَقِلّاً بِاَعْبآءِ الْخِلافَةِ مُضْطَلِعاً بِاَثْقالِ الْأِمامَةِ فَنَصَبَ رایَةَ
برای خود دید مستقلاً به مسئولیتهای خلافت قیام فرمود و بدوش کشید بارهای سنگین پیشوائی و امامت را، و پرچم
الْهُدی فی عِبادِکَ وَنَشَرَ ثَوْبَ الْأَمْنِ فی بِلادِکَ وَبَسَطَ الْعَدْلَ فی
هدایت را در میان بندگان تو به پا کرد و جامه امنیت را در میان شهرهایت پهن کرد و داد و عدل را در
بَرِیَّتِکَ وَحَکَمَ بِکِتابِکَ فی خَلیقَتِکَ وَاَقامَ الْحُدوُدَ وَقَمَعَ الْجُحُودَ
میان خلق تو بسط داد و در میان آفریدگانت به کتاب تو حکم کرد و حدود را برپاداشت و کفر و انکار را ریشه کن ساخت
وَقَوَّمَ الزَّیْغَ وَسَکَّنَ الْغَمْرَةَ وَاَبادَ الْفَتْرَةَ وَسَدَّ الْفُرْجَةَ وَقَتَلَ النَّاکِثَةَ
و کجیها را راست و آشوب و فتنه را آرام نمود و فَترَت و سستی را از میان برد و شکاف را پرکرد و پیمان شکنان
وَالْقاسِطَةَ وَالْمارِقَةَ وَلَمْ یَزَلْ عَلی مِنْهاجِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ
و ستمکاران و بیرون روندگان از دین را کشت و پیوسته بر طریقه رسول خدا صلی اللّه علیه
وَآلِهِ وَوَتیرَتِهِ وَلُطْفِ شاکِلَتِهِ وَجَمالِ سیرَتِهِ مُقْتَدِیاً بِسُنَّتِهِ مُتَعَلِّقاً
و آله و در راه او و روش نیکو و سیره زیبایش برفت و به سنّت او اقتداء کرد و به همتش
بِهِمَّتِهِ مُباشِراً لِطَریقَتِهِ وَاَمْثِلَتُهُ نَصْبُ عَیْنَیْهِ یَحْمِلُ عِبادَکَ عَلَیْها
چسبید و ملازم طریقه او بود و نمونه کارهای آن حضرت را برابر دیدگانش قرار داده و بندگان تو را بدان کارها
وَیَدْعُوهُمْ اِلَیْها اِلی اَنْ خُضِبَتْ شَیْبَتُهُ مِنْ دَمِ رَاْسِهِ اَللّهُمَّ فَکَما لَمْ
وادار نموده و به آنها می خواند تا آنگاه که محاسن شریفش از خون سرش رنگین شد خدایا هم چنانکه
یُؤْثِرْ فی طاعَتِکَ شَکّاً عَلی یَقینٍ وَلَمْ یُشْرِکْ بِکَ طَرْفَةَ عَیْنٍ صَلِ
او در اطاعت تو هیچگاه شک را مقدّم بر یقین نداشت و چشم برهم زدنی به تو مشرک نگشت درود
عَلَیْهِ صَلوةً زاکِیَةً نامِیَةً یَلْحَقُ بِها دَرَجَةَ النُّبُوَّةِ فی جَنَّتِکَ وَبَلِّغْهُ
فرست بر او درودی پاکیزه و فزاینده که برسد بوسیله آن به درجه نبوت در بهشتت و برسان به او
مِنَّا تَحِیَّةً وَسَلاماً وَآتِنا مِنْ لَدُنْکَ فی مُوالاتِهِ فَضْلاً وَاِحْساناً
از جانب ما درود و سلامی و بده به ما از نزد خود در دوستی او فضیلت و احسان
وَمَغْفِرَةً وَرِضْواناً اِنَّکَ ذوُ الْفَضْلِ الْجَسیمِ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ
و آمرزش و خوشنودی که براستی تو دارای فضلی بزرگ هستی به رحمتت ای مهربانترین
الرَّاحِمینَ پس ببوس ضریح را و روی راست خود را بگذار بر آن و بعد از آن روی چپ را و
مهربانان
میل کن به سمت قبله و نماز زیارت بجای آور و آنچه خواهی بعد از نماز دعا کن و بگو بعد از
فرستادن تسبیح زهراءعلیها السلام: اَللّهُمَّ اِنَّکَ بَشَّرْتَنی عَلی لِسانِ نَبِیِّکَ
خدایا تو به من نوید دادی به زبان پیغمبر
وَرَسُولِکَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ فَقُلْتَ وَبَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا اَنَ
و فرستاده ات محمد که درودهای تو بر او و آلش باد و فرمودی «و مژده ده کسانی را که ایمان آوردند که برای
لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ اَللّهُمَّ وَاِنّی مُؤْمِنٌ بِجَمیعِ اَنْبِیآئِکَ
ایشان سابقه درستی نزد پروردگارشان هست» خدایا من ایمان دارم به همه پیمبرانت
وَرُسُلِکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ فَلا تَقِفْنی بَعْدَ مَعْرِفَتِهِمْ مَوْقِفاً تَفْضَحُنی
وفرستادگانت که درودهای تو بر ایشان باد واز این رو پس از معرفتی که در حقّشان دارم قرارم مده در جایگاهی که رسوایم
فیهِ عَلی رُؤُسِ الْأَشْهادِ بَلْ قِفْنی مَعَهُمْ وَتَوَفَّنی عَلَی التَّصْدیقِ
کنی در آنجا در برابر مردمان بلکه مرا به همراه آنان باز دار و با تصدیق
بِهِمْ اَللّهُمَّ وَاَنْتَ خَصَصْتَهُمْ بِکَرامَتِکَ وَاَمَرْتَنی بِاتِّباعِهِمْ اَللّهُمَ
به ایشان بمیران خدایا تو بودی که آنان را به کرامتت مخصوص داشتی و مرا به پیروی کردنشان دستورم دادی خدایا
وَاِنّی عَبْدُکَ وَزآئِرُکَ مُتَقَرِّباً اِلَیْکَ بِزِیارَةِ اَخی رَسُولِکَ وَعَلی کُلِ
من بنده تو و زائر توأم که تقرب جویم بدرگاهت بوسیله زیارت برادر رسولت و بر آنکس که
مَاْتِیٍّ وَمَزوُرٍ حَقٌّ لِمَنْ اَتاهُ وَزارَهُ وَاَنْتَ خَیْرُ مَاْتِیٍّ وَاَکْرَمُ مَزوُرٍ
به دیدار و زیارتش روند حقی است برای دیدار کننده و زائرش و تو بهترین دیدار شده و بزرگوارترین کسی هستی که به زیارتت آیند
فَاَسْئَلُکَ یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا جَوادُ یا ماجِدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ
از تو خواهم ای خدا ای بخشاینده ای مهربان ای جواد ای با مجد و شوکت ای یکتا ای بی نیاز
یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ وَلَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلا
ای که فرزند ندارد و فرزند کسی نیست و نیست برایش همتائی هیچکس و نگرفته برای خود همسر و نه
وَلَداً اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَکَ اِیَّایَ مِنْ
فرزندی که درود فرستی بر محمد و آل محمد و دیگر آنکه قرار دهی تحفه خود را نسبت به من از
زِیارَتی اَخا رَسُولِکَ فَکاکَ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ وَاَنْ تَجْعَلَنی مِمَّنْ
زیارت کردنم برادر رسولت را آزادیم از آتش دوزخ و قرارم دهی از آنانکه
یُسارِعُ فِی الْخَیْراتِ وَیَدْعُوکَ رَغَباً وَرَهَباً وَتَجْعَلَنی مِنَ
بسوی خیرات بشتابد و از روی اشتیاق و هراس تو را بخواند و قرارم دهی از
الْخاشِعینَ اَللّهُمَّ اِنَّکَ مَنَنْتَ عَلَیَّ بِزِیارَةِ مَوْلایَ عَلِیِّ بْنِ اَبیطالِبٍ
خشوع کنندگان خدایا تو بر من منّت نهادی به زیارت مولایم علی بن ابیطالب
وَوِلایَتِهِ وَمَعْرِفَتِهِ فَاجْعَلْنی مِمَّنْ یَنْصُرُهُ وَیَنْتَصِرُ بِهِ وَمُنَّ عَلَیَ
و بدوستی و معرفتش پس قرارم ده از کسانی که یاریش کنند و به او یاری ستانند و منّت بنه بر من
بِنَصْرِکَ لِدینِکَ اَللّهُمَّ وَاجْعَلْنی مِنْ شیعَتِهِ وَتَوَفَّنی عَلی دینِهِ
به یاری دادنت برای دینت خدایا و مرا از شیعیانش قرارم ده و بر دین او بیمرانم
اَللّهُمَّ اَوْجِبْ لی مِنَ الرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ وَالْمَغْفِرَةِ وَالْأِحْسانِ
خدایا واجب گردان برای من از رحمت و خوشنودی و آمرزش و نیکی
وَالرِّزْقِ الْواسِعِ الْحَلالِ الطَّیِّبِ ما اَنْتَ اَهْلُهُ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ
و روزی فراخ حلال و پاکیزه آنچه را تو شایسته آنی ای مهربانترین مهربانان
وَالْحَمْدُ للَّهِ ِ رَبِّ الْعالَمینَ مؤلّف گوید: که در روایت معتبر منقول است که حضرت
و ستایش از آن خدا پروردگار جهانیان است
خضر علیه السلام در روز شهادت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام گریه کنان و استرجاع گویان بسرعت آمد
و ایستاد بر در خانه امیرالمؤمنین علیه السلام پس گفت: رَحِمَکَ اللَّهُ یا اَبَا الْحَسَنِ کُنْتَ
خدایت رحمت کند ای ابوالحسن که تو
اَوَّلَ الْقَوْمِ اِسْلاماً وَاَخْلَصَهُمْ ایماناً وَاَشَدَّهُمْ یَقیناً وَاَخْوَفَهُمْ للَّهِ ِ
نخستین مردم بودی در پذیرفتن اسلام و خالص ترین آنها بودی در ایمان و محکمترین آنها در یقین و ترسناکترینشان از خدا
و شمرد بسیاری از فضائل آن حضرت را قریب به همین عباراتی که در همین زیارت مذکور است پس اگر در این روز این زیارت نیز خوانده شود مناسب است و اصل آن کلمات که به منزله زیارت روز شهادتست در هدیّه ذکر کرده ایم هر که خواهد به آنجا رجوع کند و نیز بدانکه ما پیش از این در ضمن اعمال شب مبعث کلامی از رحله ابن بطوطه نقل کردیم که متعلق بود به این روضه شریفه صَلَواتُ اللّهِ عَلی مُشَرَّفِها شایسته است به آنجا رجوع شود.
فصل پنجم
در فضیلت کوفه و مسجد بزرگ آن و اعمال آن مسجد و زیارت جناب مسلم است بدانکه کوفه یکی از آن چهار بلدی است که حق تعالی آن را اختیار فرموده و طُور سینین تفسیر به آن شده و در روایتست که آن حرم خدا و حرم رسول صلی الله علیه وآله و حرم امیرالمؤمنین علیه السلام است و یک درهم تصدّق در آن حساب می شود به صد درهم در جای دیگر و دو رکعت نماز در آن حساب می شود به صد رکعت و اما فضیلت مسجد کوفه پس زیاده از آن است که ذکر شود و بس است در شرافت آن که یکی از آن چهار مسجدی است که سزاوار است شَدِّرِحال شود به سمت آنها به جهت درک فیوضات آنها و یکی از آن مواطن است که مسافر مخیّر است در آن مابین قصر و اتمام نماز و نماز فریضه در آن معادل حجّ مقبول و معادل هزار نماز است که در جای دیگر بجای آورده شود و در روایات وارد شده که محلّ نماز پیغمبران است و محلّ نماز حضرت مهدی صلوات اللّه علیه خواهد شد و در روایتی هزار پیغمبر و هزار وصیّ پیغمبر در آن نماز کرده و از بعضی روایات استفاده شود که مسجد کوفه افضل است از مسجد اقصی که در بیت المقدّس است و ابن قولویه از امام محمّد باقرعلیه السلام روایت کرده که فرمود اگر مردم بدانند که چه فضیلت دارد مسجد کوفه هر آینه از شهرهای دور تهیّه زاد و راحله کنند و بسوی این مسجد بیایند و فرمود که نماز واجب در آن برابر است با حج مقبول و نماز نافله برابر عمره مقبوله و به روایت دیگر نماز فریضه و نافله در آن مثل حجّ و عمره ای است که با رسول خداصلی الله علیه وآله کرده باشند شیخ کلینی و غیر او از مشایخ عظام روایت کرده اند از هارون بن خارجه
که حضرت صادق علیه السلام به من فرمود ای هارون چه مقدار مسافت است بین تو و بین مسجد کوفه یک میل می شود گفتم نه فرمود بجا می آوری همه نمازهای خود را در آنجا گفتم نه فرمود اگر من نزدیک آن مسجد بودم امید داشتم که از من فوت نمی شد یک نماز در آن و هیچ می دانی که چیست فضیلت آن موضع نبوده بنده صالحی و نه پیغمبری مگر آنکه نماز گذارده در مسجد کوفه حتّی آنکه رسول خداصلی الله علیه وآله در شبی که او را به معراج می بردند جبرئیل به آن حضرت گفت می دانی که در کجائی یا رسول اللّه الآن مقابل مسجد کوفه می باشی فرمود پس رخصت بطلب از پروردگار من تا بروم در آن و دو رکعت نماز گذارم پس جبرئیل از حق تعالی اذن طلب کرد حق تعالی اذن مرحمت فرمود پس فرود آورد آن حضرت را و آن جناب دو رکعت نماز گذاشت در آن و بدرستی که جانب راست آن باغی است از باغهای بهشت و میان آن باغی است از باغهای بهشت و عقب آن باغی است از باغهای بهشت و بدرستی که نماز واجب در آن برابر است با هزار نماز و نافله در آن مقابلست با پانصد نماز و نشستن در آن بدون تلاوت و ذکر عبادتست و اگر مردم بدانند که چه فضیلت است در آن بیایند بسوی آن اگرچه به رَوِش کودکان خود را بر زمین کشند و در روایت دیگر است که نماز واجب در آن مقابل حجّ است و نماز نافله مقابل عمره و گذشت در ذیل زیارت هفتم حضرت امیرعلیه السلام اشاره به فضیلت این مسجد شریف و از بعضی روایات معلوم می شود که جانب راست این مسجد افضلست از جانب چپ آن وامّا اعمال مسجد کوفه پس به نحوی که در مصباح الزّائر و غیره است آن است که چون داخل کوفه شدی بگو: بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَفی سَبیلِ اللَّهِ وَعَلی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ
به نام خدا و به ذات خدا و در راه خدا و برکیش رسول خدا
صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ اَللّهُمَّ اَنْزِلْنی مُنْزَلاً مُبارَکاً وَاَنْتَ خَیْرُ
درود خدا بر او و آلش باد خدایا فرود آر مرا فرود آمدنی با برکت و توئی بهترین
الْمُنْزِلینَ پس روانه شو به سوی مسجد کوفه و در حال رفتن بگو: اَللَّهُ اَکْبَرُ وَلا
فرود آرندگان خدا بزرگتر است و معبودی
اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَالْحَمْدُ للَّهِ ِ وَسُبْحانَ اللَّهِ تا وارد شوی به در مسجد پس بایست نزد در
جز خدا نیست و ستایش خاص خدا است و منزه است خدا
و بگو: اَلسَّلامُ عَلی سَیِّدِنا رَسُولِ اللَّهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ
سلام بر آقای ما رسول خدا محمد بن عبداللّه
وَآلِهِ الطَّاهِرینَ اَلسَّلامُ عَلی اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبیطالِبٍ
و آل پاکیزه اش سلام بر امیر مؤمنان علی بن ابی طالب
وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ وَعَلی مَجالِسِهِ وَمَشاهِدِهِ وَمَقامِ حِکْمَتِهِ
و رحمت خدا و برکاتش و بر مجالس او و جایگاههای حضور و مقام حکمتش
وَآثارِ آبائِهِ آدَمَ وَنُوحٍ وَاِبْرهیمَ وَاِسْمعیلَ وَتِبْیانِ بَیِّناتِهِ اَلسَّلامُ
و آثار پدرانش آدم و نوح و ابراهیم و اسماعیل و جایگاه بیان حجتهایش سلام
عَلَی الْأِمامِ الْحَکیمِ الْعَدْلِ الصِّدّیقِ الْأَکْبَرِ الْفاروُقِ بِالْقِسْطِ الَّذی
بر امام فرزانه دادگر راستگوی اکبر جدا کننده به عدالت آنکس که خدا بوسیله اش
فَرَّقَ اللَّهُ بِهِ بَیْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ وَالْکُفْرِ وَالْأیمانِ وَالشِّرْکِ وَالتَّوْحیدِ
جدا کرد میان حق و باطل و کفر و ایمان و شرک و توحید را
لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَیِّنَةٍ وَیَحْیی مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَةٍ اَشْهَدُ اَنَّکَ اَمیرُ
تا هلاک شود هر که هلاک می شود از روی دلیل و زنده بماند هر که زنده می ماند از روی دلیل گواهی دهم براستی که توئی امیر
الْمُؤْمِنینَ وَخاصَّةُ نَفْسِ الْمُنْتَجَبینَ وَزَیْنُ الصِّدّیقینَ وَصابِرُ
مؤمنان و مخصوص در میان برگزیدگان و زیور راستگویان و بردبار
الْمُمْتَحَنینَ وَاَنَّکَ حَکَمُ اللَّهِ فی اَرْضِهِ وَقاضی اَمْرِهِ وَبابُ حِکْمَتِهِ
امتحان شدگان و براستی توئی حاکم خدا در زمین و قضاوت کننده امرش و دروازه حکمتش
وَعاقِدُ عَهْدِهِ وَالنَّاطِقُ بِوَعْدِهِ وَالْحَبْلُ الْمَوْصُولُ بَیْنَهُ وَبَیْنَ عِبادِهِ
و پیوند دهنده پیمانش و گویای به وعده اش و رشته پیوسته میان او و میان بندگانش
وَکَهْفُ النَّجاةِ وَمِنْهاجُ التُّقی وَالدَّرَجَةُ الْعُلْیا وَمُهَیْمِنُ الْقاضِی
و پناهگاه نجات و طریقه پرهیزکاری و درجه برتر و گواه خدای دادگر
الْأَعْلی یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ بِکَ اَتَقَرَّبُ اِلَی اللَّهِ زُلْفی اَنْتَ وَلیِّی
والا، ای امیر مؤمنان به تو تقرب جویم به درگاه خدا تقرب کامل توئی سرپرست
وَسَیِّدی وَوَسیلَتی فِی الدُّنْیا وَالْأخِرَةِ پس داخل مسجد می شوی مؤلّف
و آقای من و وسیله ام در دنیا و آخرت
گوید: که بهتر آن است که از دری که در عقب مسجد است که مشهور است به باب الفیل
داخل شوی پس می گوئی: اَللَّهُ اَکْبَرُ اَللَّهُ اَکْبَرُ اَللَّهُ اَکْبَرُ هذا مَقامُ الْعائِذِ بِاللَّهِ
خدا بزرگتر است . . . . . . . . . این است جایگاه پناه برنده به خدا
وَبِمُحَمَّدٍ [حَبیبِ اللَّهِ ] صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَبِوِلایَةِ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ
و به محمد حبیب خدا - درود خدا بر او و آلش - و به ولایت امیر مؤمنان
وَالْأَئِمَّةِ الْمَهْدِیّینَ الصَّادِقینَ النَّاطِقینَ الرَّاشِدینَ الَّذینَ اَذْهَبَ اللَّهُ
و امامان راهبر راستگوی گویای راه یافته ای که دور کرده است خداوند
عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرَهُمْ تَطْهیراً رَضیتُ بِهِمْ اَئِمَّةً وَهُداةً وَمَوالِیَ
از ایشان پلیدی را و بخوبی پاکشان کرده خوشنودم به امامت ایشان و راهنمائیشان و سروریشان
سَلَّمْتُ لِأَمْرِ اللَّهِ لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً وَلا اَتَّخِذُ مَعَ اللَّهِ وَلِیّاً کَذِبَ
تسلیم أمر خدایم و شریک نسازم به او چیزی را و نگیرم به همراه خدا دوستی دروغ گفتند شرک
الْعادِلُونَ بِاللَّهِ وَضَلُّوا ضَلالاً بَعیداً حَسْبِیَ اللَّهُ وَاَوْلِیآءُ اللَّهِ اَشْهَدُ اَنْ
ورزان به خدا و گمراه شدند گمراهی دوری بس است مرا خدا و دوستان خدا گواهی دهم
لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ
که معبودی نیست جز خدای یگانه ای که شریک ندارد و گواهی دهم که محمد بنده و رسول او است
صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَاَنَّ عَلِیّاً وَالْأَئِمَّةَ الْمَهْدِیّینَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ عَلَیْهِمُ
درود خدا بر او و آلش باد و اینکه علی علیه السلام و امامان راه یافته از نژاد او علیهم
السَّلامُ اَوْلِیآئی وَحُجَّةُ اللَّهِ عَلی خَلْقِهِ آنگاه برو به جانب ستون چهارم که در
السلام سروران منند و حجتهای خدایند بر خلقش
جنب باب انماط و برابر ستون پنجم است و آن ستون حضرت ابراهیم علیه السلام است پس چهار رکعت نماز کن دو رکعت آنرا با حمد و قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ و دو رکعت دیگر را با حمد و اِنَّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ پس چون فارغ شدی از نماز تسبیح حضرت زهراءعلیها السلام را بگو و بعد از آن بگو:
اَلسَّلامُ عَلی عِبادِ اللَّهِ الصَّالِحینَ الرَّاشِدینَ الَّذینَ اَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ
سلام بر بندگان شایسته راه یافته ای که دور کرده است خداوند از ایشان
الرِّجْسَ وَطَهَّرَهُمْ تَطْهیراً وَجَعَلَهُمْ اَنْبِیآءَ مُرْسَلینَ وَحُجَّةً عَلَی
پلیدی را و پاکیزه شان کرده است بخوبی و قرارشان داده است پیمبرانی مرسل و حجت بر
الْخَلْقِ اَجْمَعینَ وَسَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلینَ وَالْحَمْدُ للَّهِ ِ رَبِّ الْعالَمینَ
همه خلق و سلام بر رسولان و حمد خاص خدا پروردگار جهانیان است
ذلِکَ تَقْدیرُ الْعَزیزِ الْعَلیمِ وهفت مرتبه بگو: سَلامٌ عَلی نُوحٍ فِی الْعالَمینَ
و این است تقدیر فرازانه دانا سلام بر نوح در میان جهانیان
پس بگو: نَحْنُ عَلی وَصِیَّتِکَ یا وَلِیَّ الْمُؤْمِنینَ الَّتی اَوْصَیْتَ بِها
ما بر سفارش تو پای بندیم ای سرپرست مؤمنان آن سفارشی که به
ذُرِّیَّتَکَ مِنَ الْمُرْسَلینَ وَالصِّدّیقینَ وَنَحْنُ مِنْ شیعَتِکَ وَشیعَةِ نَبِیِّنا
فرزندانت کردی از رسولان و راستگویان و ما از شیعیان تو و شیعیان پیامبرمان
مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَعَلَیْکَ وَعَلی جَمیعِ الْمُرْسَلینَ
محمد هستیم که درود خدا بر او آلش و بر تو و بر همه رسولان
وَالْأَنْبِیآءِ وَالصَّادِقینَ وَنَحْنُ عَلی مِلَّةِ اِبْرهیمَ وَدینِ مُحَمَّدٍّ النَّبِیِ
و پیمبران و راستگویان باد و ما نیز بر کیش ابراهیم و دین محمد پیامبر امیّ (درس نخوانده)
الْأُمِّیِّ وَالْأَئِمَّةِ الْمَهْدِیّینَ وَوِلایَةِ مَوْلانا عَلِیٍّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ
و امامان راه یافته و ولایت سرورمان علی امیر مؤمنان هستیم
اَلسَّلامُ عَلَی الْبَشیرِ النَّذیرِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَرَحْمَتُهُ وَرِضْوانُهُ
سلام بر مژده دهنده ترساننده درودهای خدا بر او و رحمتش و خوشنودیش
وَبَرَکاتُهُ وَعَلی وَصِیِّهِ وَخَلیفَتِهِ الشَّاهِدِ للَّهِ ِ مِنْ بَعْدِهِ عَلی خَلْقِهِ عَلِیٍ
و برکاتش و نیز بر وصی او و جانشینش آن گواه خدا پس از او بر خلقش علی
اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ الصِّدیقِ الْأَکْبَرِ وَالْفاروُقِ الْمُبینِ الَّذی اَخَذْتَ بَیْعَتَهُ
امیر مؤمنان آن صدیق اکبر و جدا کننده (حق و باطل) روشن، آن کس که بیعتش را
عَلَی الْعالَمینَ رَضیتُ بِهِمْ اَوْلِیآءَ وَمَوالِیَّ وَحُکَّاماً فی نَفْسی
بر جهانیان گرفتی خوشنودم به سرپرستی و سروری و حکمرانی ایشان در جانم
وَوَُلَْدی وَاَهْلی وَمالی وَقِسْمی وَحِلّی وَاِحْرامی وَاِسْلامی وَدینی
و فرزندان و خاندان و مال و بهره ام و در حال حِلْ و احرامم و اسلام و دینم
وَدُنْیایَ وَآخِرَتی وَمَحْیایَ وَمَماتی اَنْتُمُ الْأَئِمَّةُ فِی الْکِتابِ
و دنیا و آخرتم و زندگی و مرگم شمائید امامان در کتاب خدا (قرآن)
وَفَصْلُ الْمَقامِ وَفَصْلُ الْخِطابِ وَاَعْیُنُ الْحَیِّ الَّذی لا یَنامُ وَاَنْتُمْ
و فیصله هر مقام و حکم نافذ حق و دیدگان آن بیداری که نخوابد و شمائید
حُکَمآءُ اللَّهِ وَبِکُمْ حَکَمَ اللَّهُ وَبِکُمْ عُرِفَ حَقُّ اللَّهِ لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ
فرزانگان خدا و بوسیله شما حکم راند و بوسیله شما شناخته شود حق خدا معبودی نیست جز خدا محمد
رَسُولُ اللَّهِ اَنْتُمْ نُورُ اللَّهِ مِنْ بَیْنِ اَیْدینا وَمِنْ خَلْفِنا اَنْتُمْ سُنَّةُ اللَّهِ الَّتی
رسول خدا است شمائید نور خدا از پیش روی ما و از پشت سرمان شمائید آن آئین و طریقه خدا که قضا
بِها سَبَقَ الْقَضآءُ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ اَ نَا لَکُمْ مُسَلِّمٌ تَسْلیماً لا اُشْرِکُ
بدان سبقت یافته ای امیر مؤمنان من در برابر شما تسلیمم چنان تسلیمی که چیزی را به خدا شریک
بِاللَّهِ شَیْئاً وَلا اَتَّخِذُ مِنْ دوُنِهِ وَلِیّاً اَلْحَمْدُ للَّهِ ِ الَّذی هَدانی بِکُمْ وَما
نگیرم و جز او کسی را به سرپرستی خود انتخاب نکنم، ستایش خدائی را که مرا راهنمائی کرد بوسیله شما
کُنْتُ لِأَهْتَدِیَ لَوْلا اَنْ هَدانِیَ اَللَّهُ اَللَّهُ اَکْبَرُ اَللَّهُ اَکْبَرُ اَللَّهُ اَکْبَرُ الْحَمْدُ للَّهِ ِ
و من چنان نبودم که بخودی خود راهنمائی شوم اگر خدا هدایتم نمی کرد خدا بزرگتر است خدا بزرگتر است خدا ... ستایش خدای را
عَلی ما هَدانا
بر آنچه ما را بدان هدایت کرد
اَعْمال دَکَّة الْقَضآء وَبَیْت الطَّشْت
بدانکه دکّة القضاء دکّانچه ای بوده در مسجد که امیرالمؤمنین علیه السلام بر روی آن می نشستند و قضاوت و حکم می نمودند و در آن موضع ستون کوتاهی بوده که در آن نوشته بود آیه کریمه اِنَّ اللَّهَ یَاْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْأِحْسانِ و بیت الطّشت همان محلّی است که ظاهر شده معجزه امیرالمؤمنین علیه السلام در باب آن دختر بی شوهری که یک وقتی در میان آب بوده که زالوئی در شکمش داخل شده و کم کم از مکیدن خون بزرگ شده بود و شکم آن دختر را نیز بزرگ کرده بود برادران دختر گمان حمل به او بردند و خواستند او را بکشند برای حکم آن نزد امیرالمؤمنین علیه السلام آمدند حضرت امر فرمود در جانب مسجد پرده کشیدند و آن دختر را پس آن پرده نشانیدند و قابله کوفه را امر فرمود که او را تفتیش کند قابله پس از تفتیش عرض کرد یا امیرالمؤمنین این دختر آبستن است و فرزند در شکم دارد پس حضرت امر فرمود طشتی مملوّ از لجن آوردند و دختر را بر روی آن نشانیدند آن زالو که بوی لجن شنید از شکم دختر بیرون آمد و در بعضی از روایاتست که حضرت دست دراز کرد و از کوههای شام قطعه برفی آورد و نزدیک آن طشت نهاد تا آن حیوان از شکم دختر بیرون آمد و نیز بدانکه مشهور در ترتیب اعمال مسجد آن است که بعد از اعمال ستون چهارم می روند به وسط مسجد و اعمال آنجا را بجا می آورند و اعمال دَکَّة القضاء و بیت الطَّشْت را در آخر همه بعد از فراغ از دکّه حضرت صادق علیه السلام بجا می آورند و لکن ما به همان ترتیبی که سیّد بن طاووس در مصباح الزائر و علامه مجلسی در بحار و شیخ خضر در مزار نقل کرده اند اعمال را ذکر می نمائیم و اگر کسی خواسته باشد به ترتیب مشهور عمل نماید اعمال دَکَّةُ القَضاء و بَیْت الطَّشْت را بعد از ستون چهارم بجا نیاورد و بگذارد در آخر بعد از اعمال دکّه حضرت صادق علیه السلام بجا آورد بالجمله می گوئیم پس برو بسوی دکَّةُ القضاء و در آنجا دو رکعت نماز کن به حمد و هر سوره
که خواهی و چون فارغ شدی بگو تسبیح زهراعلیها السلام را و بگو یا مالِکی وَمُمَلِّکی
ای مالک من و ای مالک کننده من
وَمُتَغَمِّدی بِالنِّعَمِ الْجِسامِ مِنْ غَیْرِ اسْتِحْقاق ٍ وَجْهی خاضِعٌ لِما
و ای که مرا غرق نعمتهای بزرگ خود ساختی بدون اینکه استحقاق آنرا داشته باشم روی من خاضع است در
تَعْلُوهُ الْأَقْدامُ لِجَلالِ وَجْهِکَ الْکَریمِ لا تَجْعَلْ هذِهِ الشِّدَّةَ وَلا هذِهِ
مقابل آنچه بر آن گذارده شود گامها برای جلالت سیمای بزرگوارت قرار مده این سختی و نه این
الْمِحْنَةَ مُتَّصِلَةً بِاِسْتیصالِ الشَّاْفَةِ وَامْنَحْنی مِنْ فَضْلِکَ ما لَمْ تَمْنَحْ
گرفتاری را پیوست به ریشه کن کردن بیخ و بن و ببخش به من از فضل خود چیزی را که نبخشیده ای آنرا
بِهِ اَحَداً مِنْ غَیْرِ مَسْئَلَةٍ اَنْتَ الْقَدیمُ الْأَوَّلُ الَّذی لَمْ تَزَلْ وَلا تَزالُ
به هیچکس بدون درخواست، تویی دیرینه نخست که همواره بوده و همواره خواهی بود
صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لی وَارْحَمْنی وَزَکِّ عَمَلی
درود فرست بر محمد و آل محمد و بیامرز مرا و به من رحم کن و کردارم را پاک کن
وَبارِکْ لی فی اَجَلی وَاجْعَلْنی مِنْ عُتَقآئِکَ وَطُلَقآئِکَ مِنَ النَّارِ
و برکت بده در عمرم و قرارم ده از آزاد شدگان و رهاشدگان از آتش دوزخ
بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ
به رحمتت ای مهربانترین مهربانان
اَعْمال بَیْتُ الطَّشْتْ
که متّصل است به دکّه قضا نماز کن در آنجا دو رکعت و بعد از سلام تسبیح کن پس بگو:
اَللّهُمَّ اِنّی ذَخَرْتُ تَوْحیدی اِیَّاکَ وَمَعْرِفَتی بِکَ وَاِخْلاصی لَکَ
خدایا من ذخیره کردم یگانه پرستی تو را و معرفتم را به تو و اخلاصم را برای تو
وَاِقْراری بِرُبُوبِیَّتِکَ وَذَخَرْتُ وِلایَةَ مَنْ اَنْعَمْتَ عَلَیَّ بِمَعْرِفَتِهِمْ مِنْ
و اقرارم را به پروردگاری تو و ذخیره کردم ولایت آنان را که بوسیله معرفتشان از میان
بَرِیَّتِکَ مُحَمَّدٍ وَعِتْرَتِهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمْ لِیَوْمِ فَزَعی اِلَیْکَ عاجِلاً
مخلوقات بر من نعمت دادی (یعنی) محمد و خاندانش - که درود خدا بر ایشان باد - برای روز هراسم بسوی تو در دنیا
وَآجِلاً وَقَدْ فَزِعْتُ اِلَیْکَ وَاِلَیْهِمْ یا مَوْلایَ فی هذَا الْیَوْمِ وَفی
و آخرت و اینک پناه آورده ام بسوی تو و بسوی ایشان ای مولای من در این
مَوْقِفی هذا وَسَئَلْتُکَ مادَّتی مِنْ نِعْمَتِکَ وَاِزاحَةَ ما اَخْشاهُ مِنْ
روز و در این جایگاهی که هستم و از تو درخواست کنم ادامه نعمتت را و از بین بردن آنچه را
نِقْمَتِکَ وَالْبَرَکَةَ فیما رَزَقْتَنیهِ وَتَحْصینَ صَدْری مِنْ کُلِّ هَمٍ
از خشم و انتقامت که از آن ترس دارم و برکت در آنچه روزیم کرده ای و محفوظ داشتن سینه ام از هر اندوه
وَجائِحَةٍ وَمَعْصِیَةٍ فی دینی وَدُنْیایَ وَآخِرَتی یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ
و بلا و گناهی در دین و دنیا و آخرتم ای مهربانترین مهربانان
و نقل شده که حضرت صادق علیه السلام در بَیْت الطّشت دو رکعت نماز کردند.
بیان نماز و دعا در وسط مسجد
دو رکعت نماز می کنی در وسط مسجد در رکعت اوّل حمد می خوانی با قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ و در رکعت دوّم حمد و قُلْ یا اَیُّهَا الْکافِرُونَ پس وقتی که سلام دادی تسبیح زهرا علیها السلام را بخوان و
بگو: اَللّهُمَّ اَنْتَ السَّلامُ وَمِنْکَ السَّلامُ وَاِلَیْکَ یَعُودُ السَّلامُ وَدارُکَ
خدایا تویی سلام (بی عیب) و از تو است سلام و به تو بازگردد سلام و درگاهت
دارُ السَّلامِ حَیِّنا رَبَّنا مِنْکَ بِالسَّلامِ اَللّهُمَّ اِنّی صَلَّیْتُ هذِهِ الصَّلوةَ
درگاه سلامتی است تحیت ده پروردگارا از خود بر ما سلامتی را خدایا من خواندم این نماز را
ابْتِغآءَ رَحْمَتِکَ وَرِضْوانِکَ وَمَغْفِرَتِکَ وَتَعْظیماً لِمَسْجِدِکَ اَللّهُمَ
به جستجوی رحمت و خوشنودی و آمرزشت و برای بزرگداشت مسجدت خدایا
فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْفَعْها فی عِلِّیّینَ وَتَقَبَّلْها مِنّی یا
پس درود فرست بر محمد و آل محمد و بالا ببر این نماز را در جایگاه بلند بهشت و آنرا از من بپذیر ای
اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ مؤلّف گوید: که این مقام را دَکَّةُ الْمِعْراج گفته اند و ظاهراً به ملاحظه
مهربانترین مهربانان
آن است که در شب معراج حضرت رسول صلی الله علیه وآله از حقّ تعالی رخصت طلبید و در اینجا فرود آمد و دو رکعت نماز گذاشت و در اوّل فصل روایت آن گذشت.
اعمال ستُون هفتم
و آن مقامی است که در آن حقّ تعالی توفیق توبه به آدم علیه السلام داده پس برو بطرف ستون هفتم
وبایست درنزد آن رو به قبله و بگو: بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَعَلی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی
بنام خدا و به ذات خدا و برکیش رسول خدا درود
اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَلا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلی اَبینا
خدا بر او و آلش و معبودی نیست جز خدا محمد رسول خدا است سلام بر پدر ما
آدَمَ وَاُمِّنا حَوَّآءَ اَلسَّلامُ عَلی هابیلَ الْمَقْتُولِ ظُلْماً وَعُدْواناً عَلی
آدم و مادرمان حواء سلام بر هابیل که از روی ستم و دشمنی کشته شد بر بخششهای خدا و
مَواهِبِ اللَّهِ وَرِضْوانِهِ اَلسَّلامُ عَلی شَیْثٍ صَفْوَةِ اللَّهِ الْمُخْتارِ الْأَمینِ
خوشنودیش سلام بر شیث برگزیده خدا و انتخاب شده امین او و به
وَعَلَی الصَّفْوَةِ الصَّادِقینَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ الطَّیِّبینَ اَوَّلِهِمْ وَآخِرِهِمْ
برگزیدگان راستگوی از نژاد پاکش نخستشان و پایانشان
اَلسَّلامُ عَلی اِبْرهیمَ وَاِسْمعیلَ وَاِسْحقَ وَیَعْقُوبَ وَعَلی ذُرِّیَّتِهِمُ
سلام بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و بر نژاد
الْمُخْتارینَ اَلسَّلامُ عَلی مُوسی کَلیمِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلی عیسی روُحِ
انتخاب شده آنها سلام بر موسی هم سخن با خدا سلام بر عیسی روح
اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلی مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ خاتَِمِ النَّبِیّینَ اَلسَّلامُ عَلی اَمیرِ
خدا سلام بر محمد بن عبدالله خاتم پیمبران سلام بر امیر
الْمُؤْمِنینَ وَذُرِّیَّتِهِ الطَّیّبینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ فِی
مؤمنان و نژاد پاکیزه اش و رحمت خدا و برکاتش سلام بر شما در زمره
الْأَوَّلینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ فِی الْأخِرینَ اَلسَّلامُ عَلی فاطِمَةَ الزَّهْراءِ
پیشینیان سلام بر شما در زمره پسینیان سلام بر فاطمه زهرا
اَلسَّلامُ عَلَی الْأَئِمَّةِ الْهادینَ شُهَدآءِ اللَّهِ عَلی خَلْقِهِ اَلسَّلامُ عَلَی
سلام بر پیشوایان راهنما که گواهان خدایند بر خلق او سلام بر
الرَّقیبِ الشَّاهِدِ عَلَی الْاُمَمِ للَّهِ ِ رَبِّ الْعالَمینَ پس نماز می کنی نزد آن ستون
نگهبان و گواه بر امتها از جانب خدا پروردگار جهانیان
چهار رکعت می خوانی در رکعت اوّل حمد و اِنَّا اَنْزَلْناهُ و در رکعت دوّم حمد و قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ و در رکعت سیّم و چهارم به همین نحو و چون فارغ شدی بگو تسبیح زهراعلیها السلام را پس بگو:
اَللّهُمَّ اِنْ کُنْتُ قَدْ عَصَیْتُکَ فَاِنّی قَدْ اَطَعْتُکَ فِی الْأیمانِ مِنّی بِکَ
خدایا اگر من نافرمانیت کردم پس (در عوض) فرمانبرداریت کردم در ایمان به تو از روی منّتی که تو
مَنّاً مِنْکَ عَلَیَّ لا مَنّاً مِنّی عَلَیْکَ وَاَطَعْتُکَ فی اَحَبِّ الْأَشْیآءِ لَکَ لَمْ
بر من گذاردی نه اینکه منّتی باشد از من بر تو و فرمانبرداریت کردم در محبوبترین چیزها پیش تو
اَتَّخِذْ لَکَ وَلَداً وَلَمْ اَدْعُ لَکَ شَریکاً وَقَدْ عَصَیْتُکَ فی اَشْیآءَ کَثیرَةٍ
که نگرفتم برایت فرزندی و نخواندم برای تو شریکی و نافرمانیت کردم در جاهای بسیاری
عَلی غَیْرِ وَجْهِ الْمُکابَرَةِ لَکَ وَلاَ الْخُروُجِ عَنْ عُبُودِیَّتِکَ وَلاَ
که البته از روی سرکشی و عنادورزی بود و نه از باب بیرون رفتن از تحت بندگیت و نه بخاطر
الْجُحُودِ لِرُبُوبِیَّتِکَ وَلکِنِ اتَّبَعْتُ هَوایَ وَاَزَلَّنِی الشَّیْطانُ بَعْدَ
انکار پروردگاریت بوده بلکه پیروی هوای نفسم را کردم و شیطان هم مرا بلغزاند پس از
الْحُجَّةِ عَلَیَّ وَالْبَیانِ فَاِنْ تُعَذِّبْنی فَبِذُنُوبی غَیْرُ ظالِمٍ لی وَاِنْ تَعْفُ
دلیل و بیانی که بر من داشتی اکنون اگر کیفرم کنی بواسطه گناهانم می باشد و تو ستمی به من نکرده ای و اگر بگذری
عَنّی وَتَرْحَمْنی فَبِجُودِکَ وَکَرَمِکَ یا کَریمُ اَللّهُمَّ اِنَّ ذُنُوبی لَمْ یَبْقَ
و به من ترحّم کنی آنهم بواسطه جود و بزرگواری تو است ای خدای کریم خدایا براستی برای گناهانم چیزی نمانده
لَها اِلاَّ رَجآءُ عَفْوِکَ وَقَدْ قَدَّمْتُ آلَةَ الْحِرْمانِ فَاَ نَا اَسْئَلُکَ اللَّهُمَّ ما لا
جز همان امید گذشت تو و من پیش داشته ام ابزار محرومیت را پس از تو خواهم خدایا آنچه را
اَسْتَوْجِبُهُ وَاَطْلُبُ مِنْکَ ما لا اَسْتَحِقُّهُ اَللّهُمَّ اِنْ تُعَذِّبْنی فَبِذُنُوبی
مستحقش نیستم و طلب کنم از تو چیزی را که سزاوارش نباشم خدایا اگر عذابم کنی بخاطر گناهانم هست
وَلَمْ تَظْلِمْنی شَیْئاً وَاِنْ تَغْفِرْ لی فَخَیْرُ راحِمٍ اَنْتَ یا سَیِّدی اَللّهُمَ
و تو هیچگونه ستمی به من روا نداشته ای و اگر بیامرزیم تو بهترین مهرورزانی ای آقای من، خدایا
اَنْتَ اَنْتَ وَاَ نَا اَ نَا اَنْتَ الْعَوَّادُ بِالْمَغْفِرَةِ وَاَ نَا الْعَوَّادُ بِالذُّنُوبِ وَاَنْتَ
تو همانی و من همان، تویی که همیشه بازگردی به آمرزش و منم که همواره بازگردم به گناه تویی
الْمُتَفَضِّلُ بِالْحِلْمِ وَاَ نَا الْعَوَّادُ بِالْجَهْلِ اَللّهُمَّ فَاِنّی اَسْئَلُکَ یا کَنْزَ
بخشاینده به بردباری و منم بازگردنده به نادانی خدایا از تو خواهم ای گنج
الضُّعَفاءِ یا عَظیمَ الرَّجآءِ یا مُنْقِذَ الْغَرْقی یا مُنْجِیَ الْهَلْکی یا
ناتوانان ای بزرگ مایه امید ای نجات دهنده غریقان و ای نجات بخش هالکان ای
مُمیتَ الْأَحْیآءِ یا مُحْیِیَ الْمَوْتی اَنْتَ اللَّهُ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ اَنْتَ الَّذی
میراننده زندگان و ای زنده کننده مردگان تویی خدایی که معبودی جز تو نیست تویی که
سَجَدَ لَکَ شُعاعُ الشَّمْسِ وَدَوِیُّ الْمآءِ وَحَفیفُ الشَّجَرِ وَنُورُ الْقَمَرِ
سجده کرد برایت تابش خورشید و بانگ آب و صدای مخصوص بهم خوردن درخت و نور ماه
وَظُلْمَةُ اللَّیْلِ وَضَوْءُ النَّهارِ وَخَفَقانُ الطَّیْرِ فَاَسْئَلُکَ اللَّهُمَّ یا عَظیمُ
و تاریکی شب و روشنایی روز و صدای بال پرنده پس از تو خواهم ای خدای بزرگ
بِحَقِّکَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقینَ وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقینَ
به حقی که بر محمد و آل راستگویش داری و به حقی که محمد و آل راستگویش بر تو دارند
عَلَیْکَ وَبِحَقِّکَ عَلی عَلِیٍّ وَبِحَقِّ عَلِیٍّ عَلَیْکَ وَبِحَقِّکَ عَلی فاطِمَةَ
و به حق تو بر علی و به حق علی بر تو و به حق تو بر فاطمه
وَبِحَقِّ فاطِمَةَ عَلَیْکَ وَبِحَقِّکَ عَلَی الْحَسَنِ وَبِحَقِّ الْحَسَنِ عَلَیْکَ
و به حق فاطمه بر تو و به حق تو بر حسن و به حق حسن بر تو
وَبِحَقِّکَ عَلَی الْحُسَیْنِ وَبِحَقِّ الْحُسَیْنِ عَلَیْکَ فَاِنَّ حُقُوقَهُمْ عَلَیْکَ
و به حق تو بر حسین و به حق حسین بر تو چونکه بطور مسلم حقوق تو بر ایشان
مِنْ اَفْضَلِ اِنْعامِکَ عَلَیْهِمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذی لَکَ عِنْدَهُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذی
از برترین نعمت بخشی تو بر ایشان است و به حق آن شأن و منزلتی که تو در پیش ایشان داری و بدان منزلتی که
لَهُمْ عِنْدَکَ صَلِّ عَلَیْهِمْ یا رَبِّ صَلوةً دائِمَةً مُنْتَهی رِضاکَ وَاغْفِرْ
آنها در پیش تو دارند که درود فرست بر ایشان پروردگارا درودی همیشگی تا آخرین سرحد خوشنودیت و بوسیله ایشان
لی بِهِمُ الذُّنُوبَ الَّتی بَیْنی وَبَیْنَکَ وَاَرْضِ عَنّی خَلْقَکَ وَاَتْمِمْ عَلَیَ
بیامرز برایم گناهانی را که میان من و تو است و خلق خود را از من خوشنود ساز و نعمتت را بر من تمام کن
نِعْمَتَکَ کَما اَتْمَمْتَها عَلی آبائی مِنْ قَبْلُ وَلا تَجْعَلْ لِأَحَدٍ مِنَ
چنانچه بر پدران پیشین من تمام کردی و قرار مده برای هیچیک از آفریدگانت بر من
الْمَخْلُوقینَ عَلَیَّ فیهَا امْتِناناً وَامْنُنْ عَلَیَّ کَما مَنَنْتَ عَلی آبائی مِنْ
در این باره منّتی و منّت نِه بر من چنانچه از پیش بر پدران من منّت نهادی
قَبْلُ یا کهیعص اَللّهُمَّ کَما صَلَّیْتَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فَاسْتَجِبْ لی
ای «کهیعص» خدایا چنانچه درود فرستی بر محمد و آلش پس دعای مرا در آنچه از تو
دُعآئی فیما سَئَلْتُ یا کَریمُ یا کَریمُ یا کَریمُ پس برو به سجده و در سجده
درخواست کردم مستجاب گردان ای کریم ای بزرگوار ای کریم
بگو: یا مَنْ یَقْدِرُ عَلی حَوآئِجِ السَّآئِلینَ وَیَعْلَمُ ما فی ضَمیرِ
ای که توانایی داری بر (قضاء) حاجتهای خواستاران و بدانی آنچه هست در نهاد
الصَّامِتینَ یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَی التَّفْسیرِ یا مَنْ یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ
خاموشان ای که نیازی ندارد به شرح و بیان ای که می داند بهم خوردن چشمان و هرآنچه را سینه ها
وَما تُخْفِی الصُّدوُرُ یا مَنْ اَنْزَلَ الْعَذابَ عَلی قَوْمِ یُونُسَ وَهُوَ یُریدُ
پنهان کند ای که فرو فرستاد بر قوم یونس عذاب را و قصد فرموده بود که
اَنْ یُعَذِّبَهُمْ فَدَعَوْهُ وَتَضَرَّعُوا اِلَیْهِ فَکَشَفَ عَنْهُمُ الْعَذابَ وَمَتَّعَهُمْ
عذابشان کند ولی آنان دعا کرده و بدرگاهش تضرع و زاری کردند و او عذاب را از ایشان برطرف کرد و تا زمانی
اِلی حینٍ قَدْ تَری مَکانی وَتَسْمَعُ دُعآئی وَتَعْلَمُ سِرّی وَعَلانِیَتی
از زندگی بهره مندشان کرد (خدایا) مکانم را می بینی و دعایم بشنوی و نهان و عیانم و حال و
وَحالی صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاکْفِنی ما اَهَمَّنی مِنْ اَمْرِ
وضعم را دانی درود فرست بر محمد و آل محمد و کفایت کن آنچه مرا به اندوه واداشته از کار
دینی وَدُنْیایَ وَآخِرَتی پس هفتاد مرتبه بگو: یا سَیِّدی پس سر از سجده بردار
دین و دنیا و آخرتم ای آقای من
و بگو: یا رَبِّ اَسْئَلُکَ بَرَکةَ هذَا الْمَوْضِعِ وَبَرَکَةَ اَهْلِهِ وَاَسْئَلُکَ اَنْ
پروردگارا از تو خواهم برکت این جایگاه و برکت اهل آنرا و از تو خواهم که
تَرْزُقَنی مِنْ رِزْقِکَ رِزْقاً حَلالاً طَیِّباً تَسُوقُهُ اِلَیَّ بِحَوْلِکَ وَقُوَّتِکَ
روزی من کنی از روزی خود روزی حلال پاکیزه ای که بکشانی آنرا بسوی من به جنبش و نیروی خودت
وَاَ نَا خآئِضٌ فی عافِیَةٍ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ مؤلّف گوید: که در مزار
در حالی که فرو رفته باشم در تندرستی کامل ای مهربانترین مهربانان
قدیم در دعای این مقام بعد از یا کَریمُ یا کَریمُ یا کَریمُ و پیش از سجده ذکر کرده
ای بزرگوار ... ... ...
دعای اَللّهُمَّ یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ که از ادعیه صحیفه سجادیه است و
خدایا ای که گشوده شود بوسیله اش گره های گرفتاریها
در باب اوّل گذشت پس از آن فرمود آنگاه بگو: اَللّهُمَّ اِنَّکَ تَعْلَمُ وَلا اَعْلَمُ وَتَقْدِرُ
خدایا تو می دانی و من ندانم و نیرو داری
وَلا اَقْدِرُ وَاَنْتَ عَلاَّمُ الْغُیُوبِ صَلِّ اللّهُمَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
و من ندارم و تویی دانای نادیدنیها درود فرست خدایا بر محمد و آل محمد
وَاغْفِرْ لی وَارْحَمْنی وَتَجاوَزْ عَنّی وَتَصَدَّقْ عَلَیَّ ما اَنْتَ اَهْلُهُ یا
و بیامرز مرا و به من رحم کن و از من درگذر و بر من تصدق کن آنچه را تو شایسته آنی ای
اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ آنگاه به سجده برو وبگو: یامَنْ یَقْدِرُ عَلی حَوائِجِ السَّائِلینَ
مهربانترین مهربانان ای که توانایی بر (قضای) خواسته های خواستاران
الخ و بدان نیز که احادیث در فضیلت این ستون هفتم بسیار وارد شده و شیخ کلینی به سند معتبر روایت کرده که امیرالمؤمنین علیه السلام رو به این ستون نماز می کرد و نزدیک می ایستاد که میان آن حضرت و ستون آنقدر فاصله بود که بُزی بگذرد و در روایت معتبر دیگر وارد شده است که در هر شب شصت هزار ملک از آسمان نازل می شوند و نزد ستون هفتم نماز می کنند و در شب دیگر ملائکه دیگر به این عدد می آیند و دیگر هیچیک عود نمی کنند تا روز قیامت و در حدیث معتبر از حضرت صادق علیه السلام منقول است که ستون هفتم مقام حضرت ابراهیم است و نیز شیخ کلینی در کافی به سند صحیح از ابواسمعیل سرّاج روایت کرده که معاویة بن وَهَب دست مرا گرفت و گفت ابوحمزه ثمالی دست مرا گرفت و گفت که اصبغ بن نباته دست مرا گرفت و ستون هفتم را به من نشان داد و گفت که این ستون مقام حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام است که نزد آن نماز می کرد و امام حسن علیه السلام در نزد ستون پنجم نماز می کرد و چون امیرالمؤمنین علیه السلام حاضر نبود امام حسن علیه السلام در جای او نماز می خواند وَهِیَ مِنْ بابِ کِنْده وبالجمله اخبار در فضیلت این ستون بسیار و بنای ما بر اختصار است عمل ستون پنجم بدان که از جمله مواضع ممتازه مسجد کوفه ستون پنجم است که باید نزد آن نماز کنند و حاجات خود را از حق تعالی طلب نمایند زیرا که در روایات معتبره وارد شده است که محل نماز حضرت ابراهیم خلیل الرّحمن علیه السلام بوده است و منافات ندارد با روایات دیگر زیرا که ممکن است که آن حضرت در همه این مواضع نماز کرده باشد و در حدیث معتبر از حضرت صادق علیه السلام منقول است که ستون پنجم مقام جبرئیل علیه السلام است و از حدیث سابق ظاهر است که مقام امام حسن علیه السلام است و بالجمله آنچه از احادیث معلوم می شود آنستکه نزد ستون هفتم و پنجم اشرفست از سایر جاهای مسجد و سیّد بن طاوس (ره) گفته که در نزد ستون پنجم دو رکعت نماز کن بحمد و هر سوره که خواهی و چون سلام گفتی و تسبیح نمودی پس بگو: اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِجَمیعِ اَسْمآئِکَ کُلِّها ما عَلِمْنا مِنْها
خدایا از تو درخواست کنم به همه نامهایت همه آنها چه آنها که می دانیم و چه
وَما لا نَعْلَمُ وَاَسْئَلُکَ بِاِسْمِکَ الْعَظیمِ الْأَعْظَمِ الْکَبیرِ الْأَکْبَرِ الَّذی مَنْ
آنها که نمی دانیم و درخواست کنم به نام بزرگ و بزرگترت و کبیر و اکبرت آن نامی که هرکه تو را
دَعاکَ بِهِ اَجَبْتَهُ وَمَنْ سَئَلَکَ بِهِ اَعْطَیْتَهُ وَمَنِ اسْتَنْصَرَکَ بِهِ نَصَرْتَهُ
بدان بخواند پاسخش دهی و هر که بدان نام از تو چیزی درخواست کند به او بدهی و هرکه بدان از تو یاری طلبد یاریش کنی
وَمَنِ اسْتَغْفَرَکَ بِهِ غَفَرْتَ لَهُ وَمَنِ اسْتَعانَکَ بِهِ اَعَنْتَهُ وَمَنِ اسْتَرْزَقَکَ
و هرکه بدان نام از تو آمرزش خواهد بیامرزیش و هرکه از تو کمک خواهد کمکش دهی و هرکه بدان نام از تو روزی خواهد
بِهِ رَزَقْتَهُ وَمَنِ اسْتَغاثَکَ بِهِ اَغَثْتَهُ وَمَنِ اسْتَرْحَمَکَ بِهِ رَحِمْتَهُ وَمَنِ
روزیش دهی و هر که بدان از تو فریادرسی خواهد به فریادش رسی و هرکه بدان رحم تو را جوید رحمش کنی و هرکه
اسْتَجارَکَ بِهِ اَجَرْتَهُ وَمَنْ تَوَکَّلَ عَلَیْکَ بِهِ کَفَیْتَهُ وَمَنِ اسْتَعْصَمَکَ بِهِ
بدان نام از تو پناه خواهد پناهش دهی و هرکه بدان بر تو توکل کند کفایتش کنی و هرکه بدان نام از تو نگهداری خواهد
عَصَمْتَهُ وَمَنِ اسْتَنْقَذَکَ بِهِ مِنَ النَّارِ اَنْقَذْتَهُ وَمَنِ اسْتَعْطَفَکَ بِهِ
نگاهش داری و هرکه بدان نام از تو رهایی از آتش طلبد رهاییش دهی و هرکه مهر و عطوفت تو را بدان نام طلب کند به او
تَعَطَّفْتَ لَهُ وَمَنْ اَمَّلَکَ بِهِ اَعْطَیْتَهُ الَّذِی اتَّخَذْتَ بِهِ آدَمَ صَفِیّاً وَنُوحاً
او مهرورزی و هر که بوسیله آن به تو آرزومند شود به او عطا کنی، آن نامی که بوسیله آن آدم را صفی خود قرار دادی و نوح را
نَجِیّاً وَاِبْرهیمَ خَلیلاً وَمُوسی کَلیماً وَعیسی روُحاً وَمُحَمَّداً حَبیباً
همراز و ابراهیم را خلیل و موسی را هم سخن و عیسی را روح خود و محمد را حبیب
وَعَلِیّاً وَصِیّاً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ اَنْ تَقْضِیَ لی حَوآئِجی
و علی را وصی خود گرفتی - که درود خدا بر همگی ایشان باد - (بدان نام از تو درخواست کنم) که حاجاتم را برآوری
وَتَعْفُوَ عَمَّا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبی وَتَتَفَضَّلَ عَلَیَّ بِما اَنْتَ اَهْلُهُ وَلِجَمیعِ
و از گناهان گذشته ام درگذری و تفضل کنی بر من بدانچه تو شایسته آنی و همچنین بر همه
الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ لِلدُّنْیا وَالْأخِرَةِ یا مُفَرِّجَ هَمِّ الْمَهْمُومینَ وَیا
مردان مؤمن و زنان باایمان در دنیا و آخرت ای گشاینده اندوه اندوهناکان و ای
غِیاثَ الْمَلْهُوفینَ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ سُبْحانَکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ مؤلّف
فریادرس درماندگان معبودی جز تو نیست منزهی تو ای پروردگار جهانیان
گوید: که روایت شده از حضرت صادق علیه السلام که به بعضی از اصحاب خویش فرمودند که در نزد ستون پنجم دو رکعت نماز گذار که آن مصلای ابراهیم علیه السلام است و بگو اَلسَّلامُ عَلی اَبینا آدَمَ وَاُمِّنا حَوَّاءَ الخ قریب به همان که در نزد ستون هفتم رو به قبله خوانده می شد.
عمل ستون سیّم مقام امام زین العابدین علیه السلام آنگاه برو بسوی دَکّه امام زین العابدین علیه السلام و آن در نزد ستون سیّم است از طرف متصّل به باب کِنده مؤلّف گوید که این مقام از طرف قبله مقابل است با دکّه باب امیرالمؤمنین علیه السلام و از طرف غربی مقابل بوده با باب کنده که مسدود شده و گفته شده که شایسته است آنکه بقدر پنج ذراع متأخّر از ستون بعمل آورده شود زیرا که دکّه در آن محل بوده و بالجمله پس نماز کن در آنجا دو رکعت و بخوان در آن حمد و هر سوره که خواستی پس همین که سلام دادی و تسبیح نمودی پس بگو:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ اَللّهُمَّ اِنَّ ذُنُوبی قَدْ کَثُرَتْ وَلَمْ یَبْقَ لَها اِلاَّ
بنام خدای بخشاینده مهربان خدایا براستی گناهانم بسیار است و بجای نمانده برای آنها جز
رَجآءُ عَفْوِکَ وَقَدْ قَدَّمْتُ آلَةَ الْحِرْمانِ اِلَیْکَ فَاَ نَا اَسْئَلُکَ اللَّهُمَّ ما لا
امید گذشت تو و من پیش آورده ام ابزار محرومیت خود را بدرگاهت و از تو درخواست دارم خدایا
اَسْتَوْجِبُهُ وَاَطْلُبُ مِنْکَ ما لا اَسْتَحِقُّهُ اَللّهُمَّ اِنْ تُعَذِّبْنی فَبِذُنُوبی
چیزی را که شایسته اش نیستم و می جویم از تو آنچه را که مستحقش نیستم خدایا اگر عذابم کنی
وَلَمْ تَظْلِمْنی شَیْئاً وَاِنْ تَغْفِرْ لی فَخَیْرُ راحِمٍ اَنْتَ یا سَیِّدی اَللّهُمَ
بواسطه گناهانم می باشد وتو هیچگونه ظلمی به من نکرده ای واگر بیامرزیم پس تو بهترین رحم کنندگانی ای آقای من خدایا
اَنْتَ اَنْتَ وَاَ نَا اَ نَا اَنْتَ الْعَوَّادُ بِالْمِغْفِرَةِ وَاَ نَا الْعَوَّادُ بِالذُّنُوبِ وَاَنْتَ
تو همانی و من همانم تویی که بسیار عادت داری به آمرزش و منم که بسیار عادت کرده ام به گناه و تویی که
الْمُتَفَضِّلُ بِالْحِلْمِ وَاَ نَا الْعَوَّادُ بِالْجَهْلِ اَللّهُمَّ فَاِنّی اَسْئَلُکَ یا کَنْزَ
تفضل کنی به بردباری و منم که زیاد عادت کرده ام به نادانی خدایا پس از تو درخواست دارم ای گنج
الضُّعَفآءِ یا عَظیمَ الرَّجآءِ یا مُنْقِذَ الْغَرْقی یا مُنْجِیَ الْهَلْکی یا
ناتوانان ای بزرگ مایه امید ای نجات دهنده غریقان و ای نجات بخش هلاک شدگان ای
مُمیتَ الْأَحْیآءِ یا مُحْیِیَ الْمَوْتی اَنْتَ اللَّهُ الَّذی لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ اَنْتَ
میراننده زندگان و ای زنده کننده مردگان تویی خدایی که معبودی جز تو نیست تویی که
الَّذی سَجَدَ لَکَ شُعاعُ الشَّمْسِ وَنُورُ الْقَمَرِ وَظُلْمَةُ اللَّیْلِ وَضَوْءُ
سجده کرد برایت تابش خورشید و روشنی ماه و تاریکی شب و پرتو
النَّهارِ وَخَفَقانُ الطَّیْرِ فَاَسْئَلُکَ اللَّهُمَّ یا عَظیمُ بِحَقِّکَ یا کَریمُ عَلی
روز و بال زدن پرنده از تو خواهم خدایا ای خدای بزرگ به حق تو ای بزرگوار بر
مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقینَ وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقینَ عَلَیْکَ وَبِحَقِّکَ
محمد و خاندان راستگویش و به حق محمد و خاندان راستگویش بر تو و به حق تو بر علی و به حق
عَلی عَلِیٍّ وَبِحَقِّ عَلِیٍّ عَلَیْکَ وَبِحَقِّکَ عَلی فاطِمَةَ وَبِحَقِّ فاطِمَةَ
علی بر تو و به حق تو بر فاطمه و به حق فاطمه
عَلَیْکَ وَبِحَقِّکَ عَلَی الْحَسَنِ وَبِحَقِّ الْحَسَنِ عَلَیْکَ وَبِحَقِّکَ عَلَی
بر تو و به حق تو بر حسن و به حق حسن بر تو و به حق تو بر
الْحُسَیْنِ وَبِحَقِّ الْحُسَیْنِ عَلَیْکَ فَاِنَّ حُقُوقَهُمْ مِنْ اَفْضَلِ اِنْعامِکَ
حسین و به حق حسین بر تو زیرا که حقوق ایشان از برترین نعمت بخشیهای تو است
عَلَیْهِمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذی لَکَ عِنْدَهُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذی لَهُمْ عِنْدَکَ صَلِّ یا
بر ایشان و بدان منزلتی که تو در پیش ایشان داری و بدان منزلتی که ایشان در پیش تو دارند درود فرست
رَبِّ عَلَیْهِمْ صَلوةً دآئِمَةً مُنْتَهی رِضاکَ وَاغْفِرْ لی بِهِمُ الذُّنُوبَ
پروردگارا بر ایشان درودی همیشگی تا سرحد خوشنودیت و بیامرز بوسیله ایشان گناهانی را
الَّتی بَیْنی وَبَیْنَکَ وَاَتْمِمْ نِعْمَتَکَ عَلَیَّ کَما اَتْمَمْتَها عَلی آبائی مِنْ
که میان من و تو است و تمام کن نعمت خود را بر من چنانچه تمام کردی آنرا بر پدرانم
قَبْلُ یا کهیعص اَللّهُمَّ کَما صَلَّیْتَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
پیش از این ای «کهیعص» خدایا چنانچه درود فرستادی بر محمد و آل محمد
فَاسْتَجِبْ لی دُعآئی فیما سَئَلْتُکَ پس برو به سجده و جانب راست رو را بر
پس دعایم را به اجابت رسان در آنچه از تو خواستم
زمین گذار و بگو: یا سَیِّدی یا سَیِّدی یا سَیِّدی صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ
ای آقای من ای آقای من ای آقای من درود فرست بر محمد و آل
مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لی وَاغْفِرْ لی و بسیار بگو این کلمه را با خشوع و گریه پس جانب
محمد و بیامرز مرا...
چپ رو را بر زمین گذار و این کلمات را بگو پس دعا کن به آنچه می خواهی مؤلّف گوید که در بعض مَجامیع غیر معتبره و مشهور بین مردم آنست که در این مقام بجا می آورند عملی را که حضرت صادق علیه السلام تعلیم یکی از اصحاب خود نموده و لکن مقیّد به این مقام نیست و کیفیّت آن چنانست که از آن حضرت نقل شده که به بعضی از اصحاب خود فرمودند که آیا پی حاجتی بامداد نمی روی که گذر کنی به مسجد بزرگ کوفه عرض کرد بلی فرمود که چهار رکعت نماز بکن در آن مسجد پس بگو: اِلهی اِنْ کُنْتُ قَدْ عَصَیْتُکَ فَاِنّی قَدْ
خدایا اگر من تو را نافرمانی کردم ولی (در عوض)
اَطَعْتُکَ فی اَحَبِّ الْأَشْیآءٍ اِلَیْکَ لَمْ اَتَّخِذْ لَکَ وَلَداً وَلَمْ اَدْعُ لَکَ
در محبوبترین چیزها بدرگاهت فرمانبرداری کردم نگرفتم برایت فرزندی و نخواندم برایت
شَریکاً وَقَدْ عَصیتُکَ فی اَشْیآءَ کَثیرَةٍ عَلی غَیْرِ وَجْهِ الْمُکابَرَةَ لَکَ
شریکی و در بسیاری از چیزها نیز نافرمانیت کردم اما نه از راه سرکشی و طرفیت با تو
وَلاَ الْاِسْتِکْبارِ عَنْ عِبادَتِکَ وَلاَ الْجُحُودِ لِرُبُوبِیَّتِکَ وَلاَ الْخُروُجِ
و نه بواسطه کبرورزی از پرستشت و نه از روی انکار پروردگاریت و نه بخاطر بیرون رفتن
عَنِ الْعُبُودِیَّةِ لَکَ وَلکِنِ اتَّبَعْتُ هَوایَ وَازَلَّنِی الشَّیْطانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ
از بندگیت ولی پیروی کردم هوای نفسم را و بلغزاند مرا شیطان پس از برقراری حجت
وَالْبَیانِ فَاِنْ تُعَذِّبْنی فَبِذُنُوبی غَیْرُ ظالِمٍ اَنْتَ لی وَاِنْ تَعْفُ عَنّی
و بیان اکنون اگر عذابم کنی بواسطه گناهان خود من است بدون آنکه تو به من ستم کرده باشی و اگر از من بگذری
وَتَرْحَمْنی فَبِجُودِکَ وَکَرَمِکَ یا کَریمُ و می گوئی نیز غَدَوْتُ بِحَوْلِ اللَّهِ
و به من رحم کنی آنهم بواسطه جود و بزرگواری تو است ای بزرگوار بامداد، کردم به جنبش و نیروی خدا
وَقُوَّتِهِ غَدَوْتُ بِغَیْرِ حَوْلٍ مِنّی وَلا قُوَّةٍ وَلکِنْ بِحَوْلِ اللَّهِ وَقُوَّتِهِ یا
بامداد کردم نه به جنبش و نیروی خودم بلکه به جنبش خدا و نیروی او
رَبِّ اَسْئَلُکَ بَرَکَةَ هذَا الْبَیْتِ وَبَرَکَةَ اَهْلِهِ وَاَسْئَلُکَ اَنْ تَرْزُقَنی رِزْقاً
پروردگارا از تو خواهم برکت این خانه و برکت اهلش را و از تو خواهم که روزیم دهی روزی
حَلالاً طَیِّباً تَسُوقُهُ اِلَیَّ بِحَوْلِکَ وَقُوَّتِکَ وَاَ نَا خائِضٌ فی عافِیَتِکَ
حلال پاکیزه ای که بکشانی آنرا بسوی من به جنبش و نیروی خودت در حالیکه فرو رفته باشم در تندرستی کامل تو
و شیخ شهید و محمّد بن المشهدی این عمل را از برای صحن مسجد بعد از عمل ستون چهارم ذکر نموده اند در دو رکعت حمد و توحید و در دو رکعت دیگر حمد و قدر گفته اند و بعد از سلام تسبیح زهراء علیها السلام و در حدیث معتبر از ابو حمزه ثمالی منقول است که گفت روزی در مسجد کوفه نشسته بودم ناگاه دیدم که شخصی از دَرِ کنده داخل شد از همه کس خوشروتر و خوشبوتر و پاک جامه تر و عمامه بسر بسته و پیراهن و درّاعه پوشیده و دو نعل عربی در پای مبارکش بود پس نعلین را کند و نزد ستون هفتم ایستاد و دستها را تا برابر گوش بلند کرد و تکبیری گفت که جمیع موهای بدن من از دهشت آن راست ایستاد پس چهار رکعت نماز گذارد و رکوع وسجودش را نیکو به عمل آورد پس این دعا را خواند «اِلهی اِنْ کُنْتُ قَدْ عَصَیْتُکَ» و خواند تا رسید به «یا کَریمُ» پس به سجود رفت و مکرّر «یا کَریمُ» گفت آنقدر که یک نفس وفا کند پس در سجود گفت «یا مَنْ یَقْدِرُ عَلی حَوائِجِ السَّائِلینَ» و خواند تا هفتاد مرتبه یا سَیِّدی که در اعمال ستون هفتم ذکر شد چون سر از سجده برداشت و نیک ملاحظه کردم حضرت امام زین العابدین علیه السلام بود پس دستهای مبارکش را بوسیدم و پرسیدم که از برای چه آمدید به اینجا فرمود ازبرای آنچه که دیدی یعنی نماز در مسجد کوفه و در روایتی که در ذیل زیارت هفتم نقل کردیم ابوحمزه را با خود برد به زیارت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام.