یار جاودان
خرد را گفتم ای دانای هر راز مرا از کار دل کن عقده ای باز
کند با هر کس این دل آشنایی همی سوزد به هنگام جدایی
بگفتا دوستی کاریست مشکل چه بندی رایگان بر این و آن دل
محبت بهر یار جاودانیست کجا در خور بهر محبوب نانیست
ببین باکیستت آخر سر و کار همان را اول و آخر نگه دار