توصیف پیامبر از بهشت و جهنم
«یا أَباذَرٍّ؛ وَلَوْكانَ لِرَجُل عَمَلُ سَبْعینَ نَبِیّاً لاَسْتَقَلَّ عَمَلَهُ مِنْ شِدَّةِ ما یَرى یَوْمَئِذ. وَ لَوْأَنَّ دَلْواً صُبَّ مِنْ غِسْلینِ فى مَطْلَعِ الشَّمْسِ لَغَلَتْ مِنْهُ جَماجِمُ مِنْ مَغْرِبِها. وَلَوْ زَفَرَتْ جَهَنَّمُ زَفْرَةً لَمْ یَبْقَ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَلانَبِىٌّ مُرْسَلٌ إِلاّ خَرَّجاثِیاً عَلى رُكْبَتَیْهِ، یَقُولُ: رَبِّ نَفْسى نَفْسى، حَتّى یَنْسى إِبْراهیمُ إِسْحقَ، یَقُولُ: یارَبِّ أَنَا خَلیلُكَ إِبْراهیمُ فَلاتَنْسَنى.
یاأَباذَرٍّ؛ لَوْ أَنَّ إِمْرَأَةً مِنْ نِساءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَطْلَعَتْ مِنْ سَماءِ الدُّنْیا فى لَیْلَة ظَلْماء لاََ ضائَتْ لَهَا الاَْرْضُ أَفْضَلَ مِمّا یُضیئُها الْقَمَرُ لَیْلَةَ الْبَدْرِ وَلَوَجَدَ ریحَ نَشْرِهاجَمیعُ أَهْلِ اْلأَرْضِ وَلَوْ أَنَّ ثَوْباً مِنْ ثِیابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ نُشِرَ الْیَوْم فى الدُّنْیا لَصَعِقَ مَنْ یَنْظُرُ إِلَیْهِ وَما حَمَلَتْهُ أَبْصارُهُمْ»
براى رسیدن به مقام خوف الهى راههایى وجود دارد، از جمله مطالعه در حالات خائفان و خداترسان است كه در صورت شناخت آنان، انسان مىتواند آنها را به عنوان بهترین الگوها، در جهت كسب حالت خوف و خشیت از مقام الهى، برگزیند. از این جهت در این روایت مقام خوف بهترین بندگان خداوند، ملائكه، معرفى گردید و ما در درس گذشته راجع به آن بحث كردیم.
اندیشه در عظمت مخلوقات
راه دیگر رسیدن به مقام خوف الهى تفكر در عظمت مخلوفات خداوند است. بىتردید
﴿صفحه 292 ﴾
انسان با پىبردن به عظمت، اتفان و اِحكام آفریدهها به عظمت و حكمت بىكران خداوند رهنمون مىگردد و ناتوانى، عجز و نیازمندى خود به خداوند را بهتر درك مىكند و در این صورت، بیش از پیش، در جهت رسیدن به كمال و تعالى گام برداشته، از اطاعت شیطان و پیروى هواى نفس دورى مىگزیند. علاوه با شناخت عظمت خداوند و اقتدار و قدرت بىنهایت او، از مخالفت و عصیان او سخت خائف و هراسان مىگردد.
نظر به هدایتگرى شناخت عظمت مخلوقات به معرفت عظمت آفریدگار، در متون دینى و روایات و آیات قرآن مىیابیم كه خداوند و اولیاى دین اهتمام فراوانى به بیان عظمت مخلوقات الهى داشتهاند. با بیان نورانى خویش ظرافتها، اتفان، استحكام و تنوع آفریدهها را طرح كردهاند. و بدین طریق انسانها را وامىداشتهاند كه به گرداگرد خود بنگرند و در مخلوقات الهى بیندیشند، از موجودات بسیار كوچك گرفته تا آفریدههاى عظیم و بزرگ.
على(علیه السلام)، در بیان نورانى خویش، تفكر و اندیشه در قدرت بىكران خداوند و فراوانى نعمتها را وسیله رهنمون گشتن به راه راست وترس از خداوند معرفى مىكنند:
«وَ لَوْ فَكَّرُوا فى عَظیمِ الْقُدْرَةِ وَ جَسِیمِ النِّعْمَةِ لَرَجَعُوا إِلَى الطَّرِیقِ وَ خَافُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ . وَلكِنَّ الْقُلُوبَ عَلِیلَةٌ وَالْبَصائِرَ مَدْخُولَةٌ. أَلاَّیَنْظُرُونَ إِلَى صَغِیرِ مَا خَلَقَ كَیْفَ أَحْكَمَ خَلْقَهُ وَأَتْقَنَ تَرْكِیبَهُ وَفَلَقَ لَهُ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَ سَوَّى لَهُ الْعَظْمَ وَ الْبَشَرَ ...»(205)
و اگر مردم در عظمت و بزرگى خداوند و فراوانى نعمت اندیشه مىكردند، به راه (راست) باز مىگشتند و از آتش سوزان عذاب مىترسیدند؛ لیكن دلها بیمار است و بینشها عیبدار. آیا به خردترین چیزى كه آفریده نمىنگرند كه چسان آفرینش او را استوار داشته، تركیب آن را محكم گردانیده؟! برایش گوش و چشم پدید آورده است و او را به استخوان و پوست آراسته؟!
در ادامه مىفرماید:
«بنگرید به مورچه و كوچكى جثه آن و نازكى اندامش كه با گوشه چشم دیده
﴿صفحه 293 ﴾
نمىشود و با اندیشه به چگونگى آفرینش آن نتوان رسید. چگونه مسیر خود را مىپیماید وبراى به دست آوردن روزى مىشتابد. دانه را به لانهاش مىبرد و در انبارش مىنهد. در گرما براى سرماى خود فراهم مىآورد و هنگام درون رفتن بیرون شدن خود را بیاد دارد. رزق او پذیرفته، روزىاش در خور وى مىرسد. نعمت دهنده او را وانگذارد و پاداش دهنده محرومش نسازد؛ گرچه بر خشك سنگى سخت منزل گزیند.»
امام صادق(علیه السلام) روایت مفصلى نقل مىكنند كه زینب عطر فروش به خانه پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله)آمد و از عظمت خداوند متعال سؤال كرد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) در جواب به مقایسه عوالم و آسمانهاى هفتگانه و كهكشانها پرداختند و نیز خردى و كوچكى هر یك را نسبت به دیگرى بیان كردند؛ از جمله فرمودند:
«این زمین با آنچه درون آن و آنچه بر روى آن است در برابر آسمانى كه آن را احاطه كرده، به مانند انگشترى است كه در بیابانى پهناور افتاده باشد، همین طور آسمان ما در برابر آسمان دوم به مانند انگشترى است كه در بیابانى افتاده باشد.»(206)
این نسبت در مقایسه هر یك از عوالم با عالم بالاتر نیز وجود دارد، تا برسد به آسمان هفتم كه آن نیز در مقایسه با عرش و كرسى چیزى بشمار نمىآید!
به جهت تأثیر شگرف تفكر در وسعت عالم و عظمت آن در پى بردن به خردى و كوچكى انسان در پیشگاه با عظمت آفریدگار و دستگاه آفرینش ، علماى اخلاق و مربّیان الهى سفارش كردهاند كه چون مىخواهید نماز بخوانید و توجهى به ذات ربوبى پیدا كنید، سعى كنید در بیابانى وسیع با چشماندازى فراخ بروید؛ چرا كه در آن صورت بهتر به كوچكى خود در برابر دستگاه با عظمت آفرینش پىمىبرید. طبیعى است وقتى انسان در محیط تنگ و بستهاى قرار دارد، تصورش از عالم به همان محیط بسته محدود مىگردد ولى وقتى به بیابانهاى پهناور برود و كوهها و دریاها را مشاهده كند، تصور دیگرى از عالم
﴿صفحه 294 ﴾
خواهد داشت. تازه این مربوط به فراخى و عظمت زمین است چه رسد كه زمین با آسمان و آسمان اول با بقیه آسمانها مقایسه شود!
امروزه اطلاعاتى كه توسط تلسكوپها و سفینههاى فضاپیما از كهكشانها، ستارگان و سیارات بدست آمده كمك شایانى به انسان مىكند كه جهان آفرینش را بهتر درك كند. طبیعى است اگر انسان پیش از پرداختن به عبادت قدرى در عظمت آفرینش بیندیشد، كوچكى خود را بهتر درك مىكند و در این صورت به خداوند نزدیكتر مىگردد، چون راه نزدیك گشتن به خداوند احساس خردى و كوچكى در برابر اوست.
عظمت وصف ناشدنى قیامت
شكى نیست كه عالم آخرت، از جمله بهشت و جهنم، از عظیمترین مخلوقات الهى است كه تصور و درك آن براى ما میسر نیست. براساس آنچه از آیات و روایات استفاده مىگردد، همانطور كه ما از درك عظمت خداوند ناتوانیم، از درك عظمت قیامت و هول و دهشت آن نیز ناتوان و عاجزیم و نمىتوانیم از آن تصورى داشته باشیم. اما توجه و نگرش به توصیف قرآن و روایات از قیامت ما را براى درك كوچكى و درك موقعیت خود در برابر عظمت قیامت و بهشت و جهنم ـ كه نشانههایى از عظمت پروردگار هستند ـ بهتر آماده مىسازد.
درباره هراس و دهشت حاكم بر صحنه قیامت، قرآن مىفرماید:
«یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَة عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْل حَمْلَهَا وَتَرى النَّاسَ سُكارى وَمَاهُمْ بِسُكارى وَلكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ»(207)
هنگامه روز قیامت چنان است كه مشاهده مىكنید، هر زن شیرده از هول، طفل خود را فراموش مىكند و هر آبستن بار رحم را بیفكند و در آن روز مردم را از وحشت بىخود و مست بنگرى، در صورتى كه مست نیستند ولكن عذاب خداوند سخت است.
﴿صفحه 295 ﴾
عرصه قیامت چنان دهشتناك و وحشتآفرین است كه انسان بىخود مىگردد، آن سان كه قدرت ندارد خود را كنترل كند. مادرى كه عزیزترین كس او فرزندش هست ـ آن هم بچه شیرخوارى كه نیاز شدید مادى و عاطفى به او دارد ـ از شدت هول و هراس او را فراموش مىكند. اگر انسان به مفهوم و محتواى این آیات دقت كند، پى مىبرد كه چقدر تكان دهنده هستند و او را به تجدید نظر در نگرشها و رفتارهاى باطلش وا مىدارند، تحولى در او ایجاد مىشود و از آنچه رهزن طریق هدایت و سعادت است دورى مىگزیند. اما افسوس كه ما كمتر به محتواى این آیات توجه داریم و تنها به قرائت، تجوید و صوت بسنده مىكنیم و از نگرش در معانى و درك عظمت آنها باز مىایستیم. با توجه به آنچه ذكر گردید، ما از درك ماهیت و عظمت آخرت و بهشت و جهنم ناتوانیم و تصورمان از قیامت، بهشت و جهنم، شبیه تصور و احساسى است كه در دنیا براى ما رخ مىدهد. اگر از آتش جهنم و سوزندگى آن برایمان گفته شود، تصورمان از سوزندگى آن در حدى است كه چون دست برآتش مىنهیم مىسوزیم، حداكثر چون وقتى است كه دست به برق مىزنیم و بیش از این تصورى نداریم. یا اگر از نعمتها و لذتهاى بهشت سخن به میان مىآید، تصورمان در حد نعمتها و لذتهایى است كه در دنیا شناختهایم و احساس كردهایم و بیش از آن احساس و تصورى نداریم.
محدوده و بُرد ذهن انسان در حدى است كه از چیزهایى كه دیده یا نمونههایى از آنها را مشاهده كرده، آن هم پس از مقایسه، مىتواند تصور داشته باشد و از چیزى كه ندیده تصور و تصویرى ندارد. به جهت همین محدودیت فهم و درك و فعالیت ذهن انسان، براى بیان اوصاف و ویژگىهاى جهان آخرت، چارهاى جز این نیست كه آنها را در قالبهایى بیان كنند كه با آنچه انسان در دنیا درك مىكند مشابهت داشته باشند والاّ آن ویژگىها را اصلا درك نخواهد كرد. از این جهت ممكن است آن ویژگىها تا میلیونها بار تنزل یافته باشند تا در افق درك و فهم دنیوى ما بازتاب و انعكاس یابند و اثر بخش گردند والا اگر از افق فهم و درك ما فراتر باشد، در ما اثر نخواهد بخشید؛ چون قابل درك و فهم نیست.
﴿صفحه 296 ﴾
نظر به آنچه ذكر گردید، در قرآن و روایات سعى شده است عظمت بهشت و جهنم و نعمتها و عذابها در قالب نمونههایى كه مردم بدانها آشنایى دارند توصیف گردند. در این روایت نیز پیامبر(صلى الله علیه وآله)، براى بیان عظمت بهشت و جهنم، همین شیوه را برگزیدهاند.