درس نوزدهم : عظمت مقام خداوند در نظر فرشتگان
ـ نقش انگیزشى امید و ترس
ـ ماهیت خوف و خشیت
ـ فایده و جایگاه خوف الهى
ـ مقام خوف بزرگان دین و اولیاى خداوند
ـ كمال انسان و احساس كوچكى و ذلّت در برابر حق
ـ خوف الهى و گریز از گناه و شهرت و مقام پرستى
ـ نقش نگرش به مقام خوف دوستان خداوند و فرشتگان
﴿صفحه 274﴾
﴿صفحه 275 ﴾
عظمت مقام خداوند در نظر فرشتگان
«یا أَباذَرٍّ؛ إِنَّ لِلّهِ مَلائِكَةً قِیاماً مِنْ خیفَتِهِ ما رَفَعُوا رُؤُسَهُمْ حَتّى یُنْفَخُ فىِالصُّورِ النَّفْخَةُ الْاخِرَةُ فَیَقُولُونَ جَمیعاً: سُبْحانَكَ وَ بِحَمْدِكَ ما عَبَدْناكَ كَما یَنْبَغى لَكَ أَنْ تُعْبَدَ»
اى ابوذر؛ خدا فرشتگانى دارد كه از ترس او همواره بر پا ایستاده، سرهاى خود را به زیر انداختهاند، تا روز قیامت. آنگاه همگى مىگویند: پاكى و سپاس تو را سزد، ما تو را آن گونه كه سزاوار تست، بندگى نكردیم.
پیشتر راجع به ذكر و یاد خداوند سخن گفتیم. گفته شد كه باید ذكر و یاد خداوند از روى خشوع، خضوع و با توجه قلبى باشد؛ نه از روى عادت و صرف لقلقه زبان. حال سخن در این است كه چه چیز در پیدایش توجه و حضور قلب انسان به هنگام ذكر، نقش دارد. از این جهت حضرت مىپردازند به طرح نكتهاى كه در پدید آمدن توجه به خداوند و درك حضور او به هنگام ذكر، تأثیر شگرف دارد.
نقش انگیزشى امید و ترس
به طور طبیعى انگیزه انسان در كارهاى اختیارى امید به نفع و یا ترس از زیان است؛ البته دائره نفع و زیان خیلى گسترده است: براى برخى نفع در همین منافع دنیوى و امكانات مادى است و براى برخى نفع در ثوابها و نعمتهاى آخرت است. همین طور براى برخى ضررهاى مادى و دنیوى مد نظر است و براى برخى ضررهاى اخروى و عذابهاى آخرت. بالاتر از این دو دسته، اولیاى خدا نفعشان در درك حضور الهى و بهرهجویى و لذت بردن
﴿صفحه 276 ﴾
از رضوان پروردگار است و زیانشان در محروم گشتن از آن سعادت و كمال. خوف آنان در محروم گشتن از لقاى الهى است و مسلّماً این خوف بیش از ترس دیگران از ضررهاى دنیوى و یا اخروى است. البته حقیقت این مطلب براى ما ناشناخته و از فهممان دور است؛ به اجمال از آیات و روایات برداشت مىكنیم كه چنین خوفى نیز وجود دارد. (امیدواریم خداوند متعال به بركت بهرهجویى از كلمات نورانى اهلبیت(علیهم السلام) توفیق و لیاقت درك این معنا را به ما عنایت كند.)
به هر جهت خوف الهى و یا خوف از زیانى كه توسط خود انسان رخ مىدهد و خداوند مىتواند آن را دفع سازد، باعث مىگردد انسان به خداوند، توجه عمیق پیدا كند و همین طور شوق به ثواب و پاداش و آنچه خداوند به بندهاش عطا مىكند، و یا شوق به لقاى الهى نیز باعث توجه بیشتر مىگردد. گر چه براى اكثر مردم خوف، انگیزندگى و نقش بیشترى در وادار ساختن آنها به فعالیت دارد و آنها را از غفلت خارج ساخته به خطر و زیان متوجه مىسازد. هر كس مىتواند خود را بیازماید كه وقتى خبر هولناكى مىشنود كه خطر و زیان فوقالعادهاى براى او در بردارد؛ بیشتر به فعالیت مىپردازد كه تا آن خطر را از خود دفع سازد یا امید به ثواب، پاداش و نفع؟
براى ما تلاش جهت دفع ضرر، مهمتر از جلب منفعت است. شاید همین نكته باعث گردیده كه در قرآن كریم به انذار بیشتر از تبشیر و بشارت توجه گردد و پیامبران به عنوان «نذیر» معرفى شوند. در برخى آیات پیامبران هم مبشر و هم انذاردهنده معرفى شدهاند ــ مثل آیه:
«... فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرِینَ...»(194)
خداوند رسولان را فرستاد تا نیكوكاران را بشارت دهند و بدان را بترسانند.
ـ و كمتر جایى مىیابیم كه تنها به عنوان «بشیر و مبشّر» معرفى شده باشند اما به عنوان «نذیر» زیاد از آنان یاد شده است، مثل آیه:
﴿صفحه 277 ﴾
«تَكادُ تَمَیَّزُ مِنَالْغَیْظِ كُلَّمَا أُلْقِىَ فِیهَا فُوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِكُمْ نَذِیرٌ»(195)
و دوزخ از خشم بر كافران، نزدیك است شكافته و قطعه قطعه شود. هر دستهاى را كه در آتش درافكنند، خازنان جهنم به آنان مىگویند: آیا بیم دهندهاى براى (راهنمایى) شما نیامد؟
(تكیه روى انذار پیامبران بدان جهت است كه انذار آنان بیشتر در مردم اثر مىكند تا بشارت آنان به عاقبت نیك اعمال مردم.)
خوف الهى از جمله حالاتى است كه فوائد بسیارى براى انسان دارد، بخصوص اگر به صورت یك ملكه ثابت درآید و چنانكه ذكر گردید، از جمله فوائد و آثار آن، یاد و توجه عمیق به خداوند است. گر چه در این مقال، جاى پرداختن به مسائل علمى نیست ولى جهت فهم بیشتر روایاتى كه درباره ترس از خداوند وارد شده است و نیز ایجاد تأثیر عمیقتر خوف الهى در قلب و روح، به برخى از مسائل اشاره مىكنیم: