درك شیرینى عبادت، رمز تداوم آن
براى استمرار و مداومت در عبادت، مهم این است كه انسان از عبادت لذت ببرد و احساس كند از آن بهره مىبرد، انسان از كارى كه برایش لذتآور نباشد، زود خسته مىشود. شیرینى عبادت موجب مىشود كه انسان بیشتر به آن علاقهمند گردد و این لذت و شیرینى جز با ترك و كنارهگیرى از گناه حاصل نمىگردد. معصیت موجب مىگردد كه لذت عبادت از كام انسان گرفته شود، از این جهت دعاى برخى معصومین این بود كه خدایا، لذت و شیرینى عبادتت را به ما بچشان.
ممكن است براى مریض بهترین غذا را فراهم سازند، اما به جهت بیمارى براى او
﴿ صفحه 133 ﴾
مزهاى و لذتى ندارد. اما انسان سالم و گرسنه، از خوردن یك لقمه نان خشك نیز لذت مىبرد. پس مهم این است كه احساس نیاز و لذت بردن از عبادت در انسان زنده گردد.
آب كم جو تشنگى آور به دست *** تا بجوشد آبت از بالا و پست
در جملات پیشین اشاره شد كه پیامبر فرمودند: علاقه من به نماز، بیش از علاقه گرسنه به غذا و تشنه به آب است؛ چرا كه آنان از خوردن و آشامیدن سیر مىشوند ولى من از نماز سیر نمىشوم.
امام صادق(علیه السلام) در ارتباط با شیرینى عبادت در كام شیفته بندگى خداوند، مىفرماید:
«... أَلا وَ إِنَّكَ لَوْ وَجَدْتَ حَلاوَةَ عِبادَةِ اللّهِ وَ رَأَیْتَ بَرَكاتِها وَ اسْتَضَأْتَ بِنُورِها، لَمْ تَصْبِرْ عَنْها ساعَةً واحِدَةً، وَلَوْ قُطِعْتَ إِربا»(81)
اگر شیرینى بندگى خدا را بیابى و بركات آن را بنگرى و به نور آن، دل را روشن سازى، لحظهاى از آن دست نمىكشى، حتى اگر قطعه قطعه گردى.
در روایت دیگرى امام صادق(علیه السلام) مىفرماید:
«... وَ طَلَبْتُ حَلاوَةَ الْعِبادَةِ، فَوَجَدْتُها فى تَرْكِ الْمَعْصِیَة»(82)
شیرینى عبادت را طلب كردم، سرانجام آن را در ترك معصیت یافتم.
﴿صفحه 134 ﴾
﴿صفحه 135 ﴾
درس دهم: پیشگامان بهشت و منزلتبرخى از تكالیف و درجات بهشت
ـ پیشگامان بهشت
ـ فطرت و كمالجویى
ـ مقام و منزلت برخى تكالیف
1. مقام و منزلت نماز:
2. مقام و منزلت روزه:
3. مقام و منزلت جهاد:
ـ تفاوت مؤمنان، در برخوردارى...
﴿صفحه 136﴾
﴿صفحه 137 ﴾
پیشگامان بهشتو منزلت برخى از تكالیف و درجات بهشت
«یا أَباذَرٍّ؛ طُوبى لاَِصْحابِ الاَْ لْوِیَةِ یَوْمَ القِیامَةِ یَحْمِلُونَها فَیَسْبِقُونَ النّاسَ إِلى الْجَنَّةِ أَلا وَ هُمُ السّابِقُونَ إِلى الْمَساجِدِ بِالاَْسْحارِ وَ غَیْرِ الاَْسْحارِ. یا أَباذَرٍّ؛ أَلصَّلوةُ عِمادُ الدّینِ وَ اللِّسانُ أَكْبَرُ، وَ الصَّدَقَةُ تَمْحُو الخَطیئَةَ واللِّسانُ أَكْبَرُ، وَ الصُّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النّارِ و اللِّسانُ أَكْبَرُ، وَ اْلْجِهادُ نَباهَةٌ وَ اللِّسانُ أَكْبَرُ.
یا أَباذَرٍّ؛ أَلدَّرَجَةُ فى الْجَنَّةِ كَما بَیْنَ السَّماءِ وَ الاَْرْضِ وَ إِنَّ الْعَبْدَ لَیَرْفَعُ بَصَرَهُ فَیَلْمَعُ لَهُ نُورٌ یَكادُ یَخْطَفُ بَصَرَهُ فَیَفْزَعُ لِذلِكَ فَیَقُولُ: ما هذا؟ فَیُقالُ: هذا نُورُ أَخیكَ، فَیَقُولُ: أَخى فُلانٌ؟ كُنّا نَعْمَلُ جَمیعاً فى الدُّنْیا وَ قَدْ فُضِّلَ عَلَىَّ هكَذا! فَیُقالُ لَهُ: إِنَّهُ كانَ أَفْضَلَ مِنْكَ عَمَلا، ثُمَّ یُجْعَلُ فى قَلْبِهِ الرِّضا حَتّى یَرْضى»