درس شصت و هفتم: صفات فعلیه
· مقدمه
· سمیع و بصیر
· متكلم
· اراده
· مفهوم اراده
· حقیقت اراده
· حكمت و نظام احسن
﴿ صفحه 480 ﴾
﴿ صفحه 481 ﴾
مقدمه
همانگونه كه در درس شصت و پنجم روشن شد، ملاك اینكه صفتی از قبیل صفات ذاتیه محسوب شود یا از قبیل صفات فعلیه، این است كه اگر مفهوم آن دلالت بر وجود متعلقی در خارج از ذات داشته باشد، از صفات فعلیه، و در غیر این صورت، از صفات ذاتیه خواهد بود.
بنابراین حتی اگر مفهوم علم را بهگونهای در نظر بگیریم كه مستلزم وجود معلوم در خارج باشد، از صفات فعلیه خواهد بود، چنانكه آیاتی از قبیل «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتّی نَعْلَمَ الْمُجاهِدِینَ مِنْكُمْ وَالصّابِرِین»(32) كه دلالت بر تحقق علم در زمان خاصی دارد، بر این معنا حمل میشود، و قید زمانی آن به لحاظ زمانی بودن معلوم میباشد.
از سوی دیگر، اگر مفهوم صفات فعلیه را بهگونهای در نظر بگیریم كه مستلزم وجود خارجی متعلق آنها نباشد، بازگشت به صفات ذاتیه میكند، چنانكه مفهوم خالق به «قادر بر خلق» بازگردانده میشود.
اكنون با توجه به این معیار، به بررسی چند صفت معروف میپردازیم:
سمیع و بصیر
این دو صفت معمولاً از صفات ذاتیه محسوب میشوند، ولی بهنظر میرسد كه با توجه به معیار مذكور باید آنها را از قبیل صفات فعلیه دانست؛ زیرا مفهوم سمع و بصر بعد از
﴿ صفحه 482 ﴾
تجرید از لوازم مادی، مانند داشتن گوش و چشم و علم حصولی حسی، باز هم دلالت بر آگاهی از شنیدنیها و دیدنیهای موجود دارد و استعمال آنها در موردی كه مسموع و مبصری بالفعل وجود نداشته باشند، خروج از عرف محاوره است. مگر آنكه آنها به علم به مسموعات و مبصرات یا قدرت بر سمع و ابصار تأویل شوند، چنانكه در سایر صفات فعلیه نیز چنین تأویلی امكان دارد.