راهیان کوی دوست شرح حدیث معراج(مشکات)
نویسنده : آیت الله محمدتقی مصباح یزدی
درس یازدهم: اوصاف اهل آخرت (1)
ـ حیا، ویژگى بارز علما و اولیاى خدا
ـ دوستداران آخرت و بیداردلى
ـ اولیاى خدا و خوف از عظمت الهى
﴿صفحه 146 ﴾
﴿صفحه 147 ﴾
اوصاف اهل آخرت (1)
«یا اَحْمَدُ؛ اِنَّ اَهْلَ الْخَیْرِ وَ اَهْلَ الاْخِرَةِ رَقیقَةٌ وُجُوهُهُمْ، كَثیرٌ حَیائُهُمْ، قَلیلٌ حُمْقُهُمْ، كَثیرٌ نَفْعُهُمْ، قَلیلٌ مَكْرُهُم. اَلنّاسُ مِنْهُمْ فى راحَة وَ اَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فى تَعَب، كَلامُهُمْ مَوْزُونٌ. مُحاسِبینَ لاَِنْفُسِهِمْ، مُتْعِبینَ لَها. تَنامُ اَعْیُنُهُمْ وَ لاتَنامُ قُلُوبُهُمْ. اَعْیُنُهُمْ باكِیَةٌ وَ قُلُوبُهُمْ ذاكِرَةٌ. اِذا كُتِبَ النّاسُ مِنَ الْغافِلینَ كُتِبُوا مِنَ الذّكِرینَ. فی اَوَّلِ النِّعْمَةِ یَحْمَدُونَ وَ فی آخِرِها یَشْكُرُونَ، دُعائُهُمْ عِنْدَاللّهِ مَرْفُوعٌ وَ كَلامُهُمْ مَسْمُوعٌ. تَفْرَحُ بِهِمُ الْمَلائِكَةُ وَ یَدُورُ دُعائُهُمْ تَحْتَ الْحُجُبِ، یُحِبُّ الرَّبُّ اَنْ یَسْمَعَ كَلامَهُمْ كَما تُحِبُّ الْوالِدَةُ الْوَلَدَ»
در این بخش از حدیث معراج اوصاف و ویژگىهاى اهل آخرت ذكر گردیده است. خداوند در بیان اولین و دومین ویژگى آنان مىفرماید:
«اِنَّ اَهْلَ الْخَیْرِ وَ اَهْلَ الاْخِرَةِ رَقیقَةٌ وُجُوهُهُمْ كَثیرٌ حَیائُهُم»
اى محمد: چهرههاى اهل آخرت و خیر، با نجابت و حیایشان فراوان است.
ابتدا خداوند بیان مىكند كه دوستداران آخرت با حیا هستند. انسانهاى بىحیا و بىشرم به كارهاى زشت و رفتار ناشایست دست مىیازند و از دیگران پروایى ندارند.
طبیعى است اهل دنیا به كارهایىكه در فرهنگ دینى زشت و ناپسند به شمارمىرود، دست مىزنند و با سماجت و تكراراعمال زشت،حیاى آنهاازبین مىرود؛ ولى در مقابل، اهلآخرت مواظبندكه كارزشتىاز آنها سرنزند،بدین جهت حیاى فطریشانباقى مىماند.
﴿صفحه 148 ﴾
حیا ویژگى بارز علما و اولیاى خدا
در بین بزرگان، علما و دوستان خدا، ویژگى حیا بسیار بارز و برجسته بوده است. از جمله علماى معاصر مىتوان به مرحوم علامه طباطبایى(رحمه الله) اشاره كرد كه ایشان خیلى با حیا بودند و زیاد در چشم دیگران خیره نمىشدند. ایشان مىفرمود: استاد ما مرحوم شیخ محمد حسین كمپانى(رحمه الله) چنان پرحیا بود كه در هنگام درس نمىتوانست در چشمان شاگردان خود نگاه كند. بزرگان دیگرى كه ما دیدیم نیز چنین بودند و اساساً بر اساس این روایت اهل آخرت كمرو و باحیا هستند، همیشه نگرانند كه نكند به حق كسى تجاوز كنند، به كسى بىادبى روا دارند؛ آنها در برابر ذات مقدس الهى، پیوسته سرافكنده و شرمسارند.
یكى از اساتید ما مىفرمود: «در نجف شخصى بود كه بعد از بازنشسته شدن از كار دولتى، مجاور نجف گشته بود. وقتى آن شخص راه مىرفت، با اینكه قد بلند و رشیدى داشت و در راه رفتن سرش را بالا مىگرفت، احساس مىكردم سر دیگرى نیز دارد كه به زیر افتاده است (این احساس یا از طریق شهود باطنى و یا از راه دیگرى برایشان حاصل گشته بود). ایشان مىفرمود: من به راز این امر پى نبردم تا هنگام وفات آن شخص شد و او عدهاى از علما و یكى از مراجع را به خانه خود دعوت كرد تا در حضور آنها وصیت كند. در حضور آن بزرگان گفت: خدایا تو شاهدى كه من از هنگام بلوغ تاكنون، عالماً عامداً گناه نكردهام (معمولا انسان در هنگام وفات از گناهان خود توبه مىكند و انسان براى چنان ادعایى خیلى جرئت باید داشته باشد). بعد از این جریان پى بردم، آن حالتى كه در هنگام راه رفتن از او مىدیدم با این ادعا متناسب بود»
به هر حال اهل آخرت همواره از خداى متعال خجل و شرمندهاند ونیزدر برابر مردم مواظب هستند كه مبادا خطایى از آنها سربزند و به حق دیگران تجاوز كنند و یا حق كسى رعایت نگردد. بر عكس اهل دنیا از رفتار خود باكى ندارند و از خدا ومردماحساس شرم نمىكنند.
«قَلیلٌ حُمْقُهُمْ، كَثیرٌ نَفْعُهُمْ، قَلیلٌ مَكْرُهُم»
حماقتشان كم است و نفعشان زیاد و فریب و مكرشان اندك است.
﴿صفحه 149 ﴾
سومین ویژگى اهل آخرت: این است كه حماقت و نابخردیشان اندك است و عاقلانه و از روى برنامه عمل مىكنند.
چهارمین ویژگى: این است كه نفع آنها براى مردم فراوان است
پنجمین ویژگى:ایناستكهمكرونیرنگآنهااندكاستو صادقانه با دیگران برخورد مىكنند.
«اَلنّاسُ مِنْهُمْ فى راحَة وَ اَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فى تَعَب»
ششمین ویژگى: مردم از دست آنان در آسایش و امنیتند و خود در سختى و رنج. (برخود سخت مىگیرد كه مبادا به حقوق دیگران تجاوز كند).
یكى از اساتید ما داستانى از آیةالله میرزا محمد تقى شیرازى نقل مىكردند: ـ آن مرحوم از مراجع سامرا و از جهت دقت نظر، فقیهى كم نظیر بود. فتواى جهاد ایشان در جنگ علیه انگلیس معروف است ـ .
مرحوم شیخ محمد كاظم شیرازى كه از شاگردان ایشان بودهاند نقل كردهاند: «یك روز هنگام غروب از منزلم خارج شدم، دیدم میرزا محمد تقى شیرازى مقابل منزلم قدم مىزند. سلام كردم و گفتم: آقا منتظر كسى هستید؟ فرمود: منتظر شما بودم. گفتم: خوب بود در مىزدید؛ فرمود: مىدانستم كه معمولا شما در چنین ساعتى از منزل خارج مىشوید و نخواستم مزاحمت ایجاد كنم، صبر كردم تا از منزل بیرون بیایید. گفتم: چه امرى داشتید؟ فرمود: شهریهات را آوردهام»! جاى شگفتى است كه آن مرجع بزرگ، شهریه شاگردش را به در خانهاش مىبرد، تا نكند وقت او به جهت گرفتن شهریه هدر رود، علاوه در نمىزند تا نكند مزاحمتى ایجاد كند و منتظر مىماند تا او از منزل خارج شود!
«كَلا مُهُمْ مَوْزُون»
هفتمین ویژگى: این است كه سنجیده سخن مىگویند، قبل از سخن گفتن مىاندیشند و زیان و نفع آنرا بررسى مىكنند كه مبادا بر خلاف رضاى خدا و به زیان دیگران باشد، و حساب شده سخن مىگویند. نه آن چنان سربسته و مجمل سخن مىگویند كه براى دیگرى قابل فهم نباشد و نه چنان به تكرار و توضیح مىپردازند كه موجب ملال و خستگى مخاطب گردد؛ بلكه به اندازه سخن مىگویند.
﴿صفحه 150 ﴾
«مُحاسِبینَ لاَِنْفُسِهِم»
هشتمین ویژگى: این است كه به محاسبه نفس خود مىپردازند.
در روایتى وارد شده است كه هر شب از خود حسابرسى كنید، چنانكه یك شریك به حسابرسى شریك خود مىپردازد: وقتى دو نفر در معامله یا كارى با هم شریك شدهاند و یكى از آن دو سرمایهاش را به دست دیگرى سپرده، مرتب از او حساب مىكشد كه با سرمایهاش چه مىكند و چقدر سود بدست آورده است. شما نیز نفس را كه سرمایه عمرتان را در اختیار دارد شریك خود فرض كنید. هر شب از او حساب بكشید كه این عمر را در چه راهى صرف كردى؟ كه مبادا در این معامله زیان بینید. پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مىفرماید:
«حاسِبُوا اَنْفُسَكُمْ قَبْلَ اَنْ تُحاسَبُوا»(94)
قبل از اینكه در قیامت محاسبه شوید، به حسابرسى نفس خود بپردازید.
«مُتْعِبینَ لَها»
نهمین ویژگى: این است كه نفس خود را به زحمت مىاندازند.