فصل پنجم: نماز مقبول و آثار آن
﴿ صفحه 164﴾
﴿ صفحه 165﴾
امام صادق(علیه السلام) با بیان حدیثى قدسى، برخى از شرایط و آثار نماز مقبول را چنین ذكر فرمودهاند:
یَا ابْنَ جُنْدَب قال اللهُ جلّ و عزّ فی بَعضِ ما اَوْحى: اِنَّما اَقْبَلُ الصَّلاةَ مِمَّنْ یَتَواضَعُ لِعَظَمَتی و یَكُفُّ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهَواتِ مِنْ اَجْلی و یَقْطَعُ نَهارَهُ بِذِكْری و لا یَتَعَظَّمُ عَلى خَلْقی و یُطْعِمُ الْجائِعَ و یَكْسوُ الْعارِیَ وَ یَرْحَمُ المُصابَ و یُؤْوِی الْغَریبَ فَذلِكَ یُشْرِقُ نورُهُ مِثْلَ الشَّمسِ اَجْعَلُ لَهُ فی الظُّلْمَةِ نوراً و فی الجَهالةِ حِلْماً اَكْلاَُهُ بِعِزَّتی وَ اَسْتَحْفِظُهُ ملائكتی یَدْعُونی فَاُلَبّیهِ و یَسْأَلُنی فَاُعْطیهِ فَمَثَلُ ذلك الْعَبدِ عندی كَمَثَلِ جَنّاتِ الفِردَوسِ لا یُسْبَقُ اَثمارُها و لا تَتَغَیَّر عن حالِها.(126)
اى پسر جندب! خداوند عز و جل در برخى از بیانات قدسى خود مىفرماید:
من نماز را از كسى قبول مىكنم كه در برابر عظمتم تواضع و فروتنى كند و خود را براى رضاى من از خواستههاى شهوانى نگه بدارد. روز خود را با یاد من سپرى كند و در مقابل آفریدگانم تكبّر و بزرگمنشى ننماید. گرسنه را سیر، برهنه را پوشیده، و مصیبتزده را ترحّم كند، و غریب را پناه بدهد. پس چنین فردى (كه نمازش قبول است) كسى است كه نور او مانند خورشید مىدرخشد. من به او در تاریكىها نور، و در هنگام مواجهه با جهالتها بردبارى مىبخشم. او را به عزّت خود حفظ و به وسیله فرشتگانم حراست مىنمایم.
﴿ صفحه 166﴾
او مرا مىخواند و من نیز پاسخ مثبتش مىدهم و از من چیزى مىخواهد و به او مىبخشم. چنین فردى مانند بهشتهاى فردوس نزد من است كه میوه آن پژمرده نمىشود و حال آن تغییر نمىیابد.
شرایط قبولى نماز
با توجّه به این حدیث شریف مىتوان شرایط و آثار نماز مقبول را چنین بیان كرد:
1. تواضع در مقابل عظمت پروردگار
نمازگزار باید در هنگام نماز، عظمت خدا را به یاد آورد. انسان هرچه بیشتر به درك عظمت خدا موفق گردد، تواضعش در مقابل ذات اقدس خداوندگارى بیشتر خواهد شد و به كوچكى و ناچیزى خود پى خواهد برد.
2. پرهیز از هوسرانى براى رضاى خداوند
شرط دوم این است كه نمازگزار به خاطر خدا از هوا و هوسهاى باطل خود دست برداشته و بگوید: خدایا! به خاطر اینكه تو را دوست دارم، دنبال شهوترانى و گناه نمىروم. همانطور كه انسان به خاطر دوستان خود از برخى خواستههایش صرف نظر مىكند، به خاطر خدا هم، باید از شهوتهاى نامشروع خود چشم بپوشد. بین نمازِ خوب خواندن و دنبال شهوتهاى نامشروع رفتن نسبت معكوس وجود دارد؛ به این معنا كه انسان هر قدر نمازش را بهتر بخواند، به همان میزان از شهوتهاى نامشروع دور مىشود و به عكس، هرچه بیشتر شهوترانى كند، از نماز دور گردد.(127) قرآن كریم، این مطلب را درباره برخى اقوام گذشته به زیبایى بیان كرده و پس از ذكر نام تعدادى از انبیا(علیهم السلام) مىفرماید:
﴿ صفحه 167﴾
إِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِیًّا؛(128)
هرگاه آیات خداى رحمان بر ایشان خوانده مى شد، سجده كنان و گریان به خاك مى افتادند.
سپس در ادامه مىفرماید:
فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ؛(129)
آنگاه پس از آنان جانشینانى به جاى ماندند كه نماز را تباه ساخته و از هوسها پیروى كردند.
انسان اگر بخواهد بداند چرا آنطور كه باید و شاید نمىتواند در نماز با خدا انس بگیرد، باید ببیند چقدر به شهوتهاى ناروا و فكرهاى باطل دل بسته است.
3. یاد همیشگى پروردگار
شرط سوم این است كه نمازگزار، روز خود را با یاد خدا سپرى كند. هستند كسانى كه همیشه و در همه حال به یاد خدا هستند و هرگز از یاد او غافل نمىشوند:
رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ؛(130)
پاكمردانى كه هیچ كسب و تجارتى آنان را از یاد خدا غافل نگرداند.
خداوند چنین مردانى دارد كه حتى كارهاى مادى دنیا، آنان را از یاد خدا بازنمىدارد.
مرحوم علامه طباطبایى(رحمه الله) در این باره كه انسان چگونه هم مىتواند به یاد خدا باشد و هم به امور زندگى خود بپردازد، مىفرمودند: همانطور كه هیچگاه از دست دادن عزیزى یا محبت داشتن به دوستى، مانع از كار و فعالیت روزانه نمىشود و انسان به رغم اینكه به امور دنیوى خود مشغول است، به
﴿ صفحه 168﴾
یاد عزیز از دست رفته و یا دوست خود نیز مىباشد، مردان الهى نیز به همین صورت همواره و در تمام حالتها به یاد خدا هستند.
4. تواضع در مقابل بندگان خدا
انسان همانگونه كه در پیشگاه الهى متواضع است، باید به بندگان خدا هم بزرگى نفروشد.(131) بنابراین، پرهیز از فخرفروشى به خلق خدا، یكى دیگر از شرایط قبولى نماز است.
5. سیر كردن گرسنگان
یكى از شرایط نماز آن است كه اگر گرسنهاى را دید كه توان سیر كردن شكم خود را ندارد، او را اطعام كند. این خود یكى از مصادیق زكات است. در اصطلاح قرآن، زكاتْ فقط آن زكات واجبى نیست كه به اموال خاصى تعلق مىگیرد، بلكه مفهوم زكات در قرآن، انفاق در راه خداست. در اسلام، هم زكات واجب داریم و هم زكات مستحب؛ زكات واجب، فقط به برخى اموال تعلق مىگیرد، ولى زكات مستحب، شامل صدقهها، انفاقها و مواردى نظیر آن مىشود. زكات و نماز هیچگاه از یكدیگر جدا نمىشوند؛ قرآن از زبان حضرت عیسى(علیه السلام) مىفرماید:
وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَیًّا؛(132)
و تا زندهام مرا به نماز و زكات سفارش كرده است.
بنابراین، انفاق به نیازمندان، از دیگر شرطهاى قبولى نماز است.
﴿ صفحه 169﴾
6. پوشانیدن لباس بر برهنگان
شرط دیگر قبولى نماز این است كه انسان اگر برهنهاى را دید كه توان پوشاندن خود را ندارد، او را بپوشاند. البته این سخن بدین معنا نیست كه فرد حتماً باید برهنه باشد، یعنى ساتر عورت هم نداشته باشد تا ما به او لباس بدهیم، بلكه منظور این است كه اگر كسى احتیاج به لباس داشت، براى او لباس تهیه كنیم.
7. ترحم به مصیبتدیدگان
یكى دیگر از شرایط قبولى نماز آن است كه اگر كسى به مصیبتى دچار شده به كمك او بشتابیم.
8. پناه دادن به غریبان
از دیگر شرطهاى قبولى نماز آن است كه اگر بیچارهاى سرپناهى ندارد، تا آنجا كه برایمان مقدور است، براى وى مسكن تهیه كنیم.
آثار نماز مقبول
1. درخشش چهره
كسى كه شرایط قبولى نماز را رعایت كند، چهرهاش در عالم معنا و ملكوت همچون خورشید مىدرخشد و این درخشش را كسانى كه چشم باطنبین داشته باشند، در همین دنیا مىبینند. ممكن است كه بیشتر افراد این درخشش را نبینند، ولى هستند كسانى كه چشم دلشان به آن عالم باز است و به محض نگاه كردن به چهره كسى، متوجه مىشوند كه وى اهل معصیت است یا اهل عبادت. نورانى شدن دل و روح، یكى از آثار تكوینى عبادت است.
﴿ صفحه 170﴾
2. برطرف شدن تاریكى از زندگى
خداوند ظلمتهاى زندگى را براى بندهاى كه نمازش را قبول كرده، روشن مىسازد؛ چنانكه در قرآن مىفرماید:
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِكُمْ كِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ یَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛(133)
اى كسانى كه ایمان آوردهاید! اینك خداترس شوید و به رسولش نیز ایمان آورید تا از رحمتش شما را دو بهره نصیب گرداند و براى شما نورى قرار دهد كه بدان راه سپرید و بر شما ببخشاید و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
انسانهاى خداترس و متقى هنگامى كه دچار ظلمتهاى مادى مىشوند، خداوند حتى نور حسّى هم به ایشان عطا مىفرماید. بودهاند افراد نابینایى كه قرآن را از رو تلاوت مىكردهاند. یكى از این موارد كه خود من از افراد مورد اعتماد شنیدهام، این است كه یك شب خادم مدرسه مروى تهران در یكى از حجرهها دو شعاع نور مىبیند. وقتى نزدیك مىرود، مشاهده مىكند كه فرد نابینایى مشغول تلاوت قرآن است و از دو چشمش، دو شعاع نور بر قرآن مىتابد.
3. بردبارى در برابر نادانىها
انسان در دنیا خواه ناخواه با كسانى مواجه مىشود كه با برخوردهاى نابخردانهشان، صبر و تحمل را از او مىگیرند. بسیار مشكل است كه كسى بتواند در این شرایط خود را كنترل نماید، ولى خداوند به كسانى كه نمازشان را پذیرفته، بردبارى و صبرى عطا مىفرماید كه بتواند در مقابل افراد نابخرد خود را كنترل كنند.
﴿ صفحه 171﴾
4. حفاظت به وسیله فرشتگان
خداوند تا زمانى كه ادامه حیات به نفع چنین بندهاى باشد، او را به وسیله فرشتگانش حفظ مىكند.
5. اجابت خواستهها
و درخواست او را اجابت مىكند.
6. شادابى و طراوت
چنین بندهاى همچون گلها و میوههاى بهشتى كه هیچگاه پژمرده و پوسیده نمىگردد، همیشه باطراوت و سرزنده است. تفسیر عقلانى این مطلب این است كه بنده آنچنان با آموزههاى دینى خو مىگیرد كه هیچگاه این حالت او تغییر نخواهد كرد؛ یعنى این حالتها در او ملكه شده و به صورت صفتى ثابت براى نفس و روحش درآمده است.