قیامت، هماکنون موجود است
پس قیامت شو، قیامت را ببین
دیدن هرچیز را شرط است این
با نفخة دوم شرایطی فراهم میشود كه انسانهای خوب و بد ظاهر میشوند تا معلوم گردد چگونه و چه ارتباطی با خدا دارند. میفرماید: «وَ بَرَزُوا لِلّهِ جَمیعاً»(173) همگی در برابر خداوند ظاهر میشوند. پس الآن آن نحوه حضور در مقابل خداوند هست ولی بارز نشده و با نفخة دوم بارز و ظاهر میشود. چنانچه میفرماید:
«یَوْمَ تُبَدَّلُالأَرْضُ غَیْرَالأَرْضِ وَ السَّمَاوَاتُ وَ بَرَزُواْ لِلّهِالْوَاحِدِالْقَهَّارِ».
روزی كه زمین به غیر این زمین و آسمان به غیر این آسمان مبدل میشود و در برابر خداوند یگانة قهار بروز میكنند.
پس طبق این آیه در قیامت جنبة وجهاللهی زمین و آسمان بروز كرده و وجه قیامتیشان عیان میشود. همچنان كه میفرماید:
«وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ * وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِلْغَاوِینَ»(174)
و آن روز، بهشت برای متقین نزدیك میشود و جهنم برای گمراهان بروز میكند.
آیه به این حقیقت اشاره دارد كه با كنار رفتنِ حجابها، بهشت برای متقین نزدیك میشود - كه مسلم نزدیكی مكانی نیست - و اینكه میفرماید جهنم برای گمراهان بارز میگردد، روشن میكند بهشت و جهنم در روز قیامت ساخته نمیشود، بلكه هم اكنون هست و در آن موطن عیان میگردد چنانچه میفرماید: «كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ»(175) اگر علم یقین داشتید حتماً هم اكنون جهنم را میدیدید. آنچه اكنون مانع دیدن جهنم میشود تعلقات دنیایی است. به همین جهت میفرماید:
«إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ* وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِی جَحِیمٍ* یَصْلَوْنَهَا یَوْمَ الدِّینِ* وَمَا هُمْ عَنْهَا بِغَائِبِینَ»(176)
قطعاً نیكان در بهشتاند و بیشك بدكاران در دوزخاند، در روز جزا به آن وصل شوند، و در آن روز از آن عذاب غائب نیستند.
این آیات حكایتگر این حقیقت است كه نیكان و ابرار هم اكنون در نعیماند و گناهكاران هم اكنون در جهنماند و این باطنها در روز قیامت ظاهر میشود و لذا میفرماید:
«لَقَدْ كُنتَ فِی غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ»(177)
تو از این صحنه كه هم اكنون با آن روبهرو شدهای غافل بودی، پس از جلو چشم تو پردهای را برداشتیم و چشم تو بینا و تیز شد.
پس قیامت و جنبة وجهاللهی هم اكنون هست و ما در حال شكلدادن به آن هستیم، یا به صورت مثبت و یا به صورت منفی و لذا میفرماید:
«یَوْمَ یُكْشَفُ عَن سَاقٍ وَ یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا یَسْتَطِیعُونَ* خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَ قَدْ كَانُوا یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سَالِمُونَ»(178)
روزی كه رهایی دشوار شود و به سجده فرا خوانده شوند، پس نمیتوانند سجده كنند، دیدگانشان به زیر افتاده، خواری و شرمندگی، آنها را فرا میگیرد، در حالی كه پیش از این به سجده دعوت میشدند و تندرست بودند.
این یك نمونه از صحنة قیامت است كه نشان میدهد ما با باطن خود، لحظه به لحظه ارتباط داریم و خود را میسازیم. میفرماید: در قیامت به آنها میگویند سجده كنید ولی نمیتوانند، چون در دنیا در حالی كه از سلامتی و توانایی برخوردار بودند سجده نكردند، زیرا كسی كه در دنیا و در ظاهر چنین است، در هنگام ظهور باطن و ظهور وجهاللهی نمیتواند سجده كند.
در روایت داریم كه راوی از حضرتامامرضا(ع) میپرسد: مرا از بهشت و جهنم خبر دهید، آیا هم اكنون آنها خلق شدهاند؟ حضرت فرمودند: بلی، و رسولالله(ص) وقتی به معراج رفتند داخل بهشت شدند و آتش را دیدند. راوی میگوید: عدهای از مسلمانان میگویند بهشت و جهنم مقدر شدهاند ولی خلق نشدهاند. حضرت فرمودند: آنها از ما نیستند و ما هم از آنها نیستیم:
«مَنْ اَنْكَرَ خَلْقَ الْجَنَّةِ وَالنّار كَذَّبَ النَّبِیُّ(ص) وَ كَذَّبْنا وَ لا مِنْ وِلایَتِنا علی شَیْئٍ وَ یَخْلُدُ فی نارِ جَهَنَّم. قالالله(جل و جلاله): هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتی یُكَذِّبُ بِهَاالْمُجْرِمُونَ یَطُوفُونَ بَیْنَها وَ بَیْنَ حَمیمٍ انٍ».
پس كسی كه منكر خلقت فعلی بهشت و جهنم شود، پیامبر و ما را تكذیب كرده است و از دوستان ما نیست و برای همیشه در آتش است. خداوند در آیه 44 سوره الرحمن فرمود: این است جهنمی كه گناهكاران انكار میكردند و هم اكنون گناهكاران بین آن جهنم و آبجوشان در حال طوافاند.(179)
و نیز در روایت داریم که:
«رسول خدا(ص) فرمودند: در آن هنگامی كه مرا در آسمان معراج دادند من داخل بهشت شدم، دیدم در آنجا زمینهای بسیاری را كه سفید و روشن افتاده و هیچ در آنها نیست، ولیكن فرشتگانی را دیدم كه بناء میسازند، یك خشت از طلا و یك خشت از نقره، و چه بسا دست از ساختن برمیدارند.
من به آن فرشتگان گفتم: به چه علّت شما گاهی مشغول ساختن میشوید و گاهی دست برمیدارید؟ فرشتگان گفتند: وقتی كه نفقة ما برسد ما میسازیم و وقتیكه نفقهای نمیرسد دست بر میداریم و صبر میكنیم تا آنكه نفقه برسد. رسولخدا(ص) به آن فرشتگان گفتند: نفقة شما چیست؟گفتند: نفقة ما گفتار مؤمناستدر دنیا، كهبگوید: سُبْحَانَ اللَهِ وَ الْحَمْدُلِلَّهِ وَ لاَ إلَهَ إلاَّ اللَهُ وَ اللَهُ أَكْبَرُ.(180)
پس چنانچه ملاحظه میفرمایید حضرت در سفر معراجی خود با بهشت و جهنم روبهرو شدند و این میرساند که هم اکنون بهشت و جهنم موجود است.
چگونگی بدن اُخروی
با تدبّر در آیات و روایات معلوم میشود كه در برزخ و قیامت به اقتضای روح آدمی، بدن درست میشود. اگر روح، روحی باشد كه انسانیت خود را از دست نداده باشد، آن بدن به شكل انسان میباشد و با روح متحد است - چرا كه بدن اُخروی تجلی و ظهور روح است و هیچگونه دوگانگی بین آن روح و آن بدن نیست - اما اگر روح، روحی باشد كه حقیقت و اوصاف حیوانی یافته است، بدن هم به صورت همان حیوانی كه خصلتش بر روح غلبه كرده در میآید و از این رو، برخی از انسانها به صورتی بدتر از میمون و خوك محشور میشوند.(181)
امام خمینی(ره) میفرمایند:
«انسان مشرك چون قلبش از فطرت الهی خارج و از تعادل كمالی منحرف شده و از تبعیتِ هادی مطلق بر كنار گشته و به انیّت و انانیّت خود و دنیا مصروف است، در عوالم دیگر با صورت و سیرت مستقیم انسانی محشور نشود و به صورت یكی از حیوانات منكوس الرأس محشور شود، چون صورت آنها مثل باطن آنها رو به دنیای اسفلالسافلین است، زیراكه در آن عالم صورت و هیئت انسان تابع قلب اوست، خداوند میفرماید: «اَفَمَن یَمْشِی مُكِبّاً عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن یَمْشِی سَوِیًّا عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ»؛(182) كه حكایت از رفتن بعضی بر روی صورت دارد در مقابل هدایتشدگانی كه مستقیم بوده و بر صراط مستقیم سیر میكنند».(183) همانطور که در دنیا به جای آنکه روی خود را به سوی آسمان داشته باشد، به طرف دنیا بود.
«در وقت خروج از بدن با هر ملکهای که انسان از دنیا رفت، با آن ملکه صورتِ آخرتی میگیرد، و چشمِ ملکوتی برزخی، او را میبیند و خود او هم وقتِ گشودهشدن چشمِ برزخی، خود را به صورتی که هست میبیند، اگر که چشم داشته باشد».(184)
امام خمینی(ره) نیز میفرمایند:
«از امام صادق(ع) هست كه: «مَنْ كَانَ فِی قَلْبِهِ حَبَّةٌ مِنْ خَرْدَلٍ مِنْ عَصَبِیَّةٍ، بَعَثَهُ اللهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَعَ اَعْرَابِ الْجَاهِلَیَّة»؛(185) هر كس در قلبش به اندازه دانة خردلی از عصبیّت باشد، روز قیامت خداوند او را با اعراب جاهلیت محشور میكند».
پس اگر انسان دارای رذیلة عصبیت بود، وقتی از این عالم منتقل شد، شاید خود را یكی از اعراب جاهلیت ببیند كه نه ایمان به خدایتعالی دارد، نه به رسالت و نبوت معتقد است، به همان صورت كه صورت اعراب جاهلیت است خود را محشور میبیند، و خودش نیز نفهمد که در دنیا اظهار عقیدة حق میکرده و در سلک امت رسول خدا(ص) بوده، چنانچه در حدیث وارد است که؛ «اهل جهنم رسول خدا(ص) را فراموش میکنند و خود را نتوانند معرفی کنند مگر بعد از آنکه خداوند متعال ارادهاش به خلاص آنها تعلق گیرد(186) »187.
از رسول خدا(ص) هست که:
«... وَ مَنْ مَشَی فِی عَیْبِ اَخِیهِ وَ كَشْفِ عَوْرَتِهِ، كَانَتْ اَوَّلُ خُطْوَةٍ خَطَأَهَا وَضَعَهَا فِی جَهَنَّمَ وَ كَشَفَ اللهُ عَوْرَتَهُ عَلَی رُؤُسِ الْخَلَائِق...» (188)
هركس در عیب برادرش و افشای عیب او قدم برداشت، اول قدمی كه بردارد، در جهنّم گذارد، و آشكار كند خداوند عیب او را در بین خلائق.
كه این نشانة صورت ملكوتی آن رذائل است و مطابقت بدن اُخروی با صفات و عقاید افراد.
حقیقت بهشت و جهنم
ممكن است در ابتدای امر تصور شود بهشت و جهنم موضوعی جدای از لقای پروردگار است، در حالیكه باید متوجه بود هر حركتی در نهایت به مبدأ متعال منتهی میگردد و بهشت و جهنم از آثار همین سیر به سوی پروردگار است. حال یا سیر به سوی اسم رحمت و مغفرت كه بهشت است و یا سیر به سوی اسم غضب و سخط الهی كه همان جهنم است، زیرا سراسر عالم وجود همه و همه جلوههای اسماء الهی است و هر اسمی بنا به شرایط خاص، تجلی میكند. او برای شیطان و تابعانش با اسم «منتقم» و «شدیدالعقاب» تجلی میكند. و برای رسول اكرم(ص) با اسم «رحیم» و «وَدود» تجلی مینماید.
هركس در مسیر زندگی خود با اسمائی خاص ارتباط دارد و از آن طریق با خدا ارتباط پیدا میکند، حال یا با اسم هادی و غفورِ خداوند ارتباط دارد و یا طوری زندگی میكند كه خداوند او را از درگاه خود میراند و صورت این راندن، همان جهنم است و روبهروشدن با غضب الهی، زیرا وقتی همة وجود و همة عوالم هستی از آثار و مظاهر اسمای حسنای الهی است، قهراً بهشت و جهنم نیز به عنوان نظام و عالم خاصی از وجود، از این حقیقت مستثنی نیست.
قرآن اطاعت از خدا و رسول(ص) را موجب تجلی اسم غفور حق میداند و آثار لقاء اسم غفور را بهشت معرفی میکند و میفرماید:
«وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ* وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ»(189)
و اطاعت كنید خدا و رسول او را، شاید مشمول رحمت شوید و شتاب كنید به سوی مغفرت پروردگار و بهشتی كه عرض آن در حدّ آسمانها و زمین است و برای متقین آماده شده است.
معلوم است كه لقای خداوند با اسم رحمت، همان ورود به عالم رحمت و فضل یعنی بهشتها میباشد.
در رابطه با اینكه روبهروشدن با غضب الهی همان جهنم است قرآن میفرماید:
«أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللّهِ كَمَن بَاء بِسَخْطٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ»(190)
آیا كسی كه خشنودی خدا را پیروی میكند و طالب رضایت خداوند است، مانند كسی است كه روی به خشمی از خداوند آورده و جایگاهش جهنم است؟ و چه بد نقطة برگشتی است.
این آیه و امثال آن روشن میكند كه عدهای از انسانها روی به غضب الهی میآورند و او را با اسمای غضب ملاقات میكنند كه از آثار آن جهنم است.