اعمال انسان باقی و در ارتباط با اوست
هر موجودی و هر واقعیتی دارای نحوة وجودی خاصی بوده و برای خود، بقاء بخصوصی دارد. عقیده و فكر، اشتیاق به هدف، تصمیم و اراده، حركت درونی و به طور كلی همه خصوصیات درونی انسان، برای خود یك سلسه واقعیات عینی درونی هستند كه باقی میباشند. منتها یك نحوه ارتباط با خود انسان دارند، چون صادر از اوست و لذا قائم به اوست. هر عملی را با خود انسان و در عالم او و در درون او به خوبی خواهیم دید و حركتهای درونی و ظاهری را با او و مرتبط به او خواهیم یافت. چنانچه قرآن میفرماید:
«فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ»(103)
هر كس عمل خیری؛ حتی به سنگینی ذرّهای انجام دهد آن را میبیند، و همچنین اگر به سنگینی ذرّهای عمل شرّ انجام دهد آن را میبیند.
جالب است كه میگوید آن عمل را «میبیند»، یعنی عمل خیر و شرّ تجسم مییابند و قابل رؤیتاند. یعنی روح ما كه حقیقت ما است همین كه از بدن مادی منقطع شد و به عالم برزخ وارد گشت، با همه آنچه در خود و با خود دارد، وارد نظام جدیدی میگردد.
پس طبق آیه فوق؛ عالم برزخ خصوصیاتی دارد كه هیچ مرتبه از خصوصیات عقیدتی و اخلاقی و عملی درآن بیحساب نمیماند، و نفس انسان چنان باز میشود كه همه این خصوصیات در جایگاه مخصوص به خود محفوظ خواهند ماند و اینكه هر یك از خصوصیات فوق جایگاه خاص خود را دارد یك مسئله تكوینی است و نه قراردادی، یعنی مثل رابطه علت با معلولِ خاص خودش است كه تخلف ناپذیر است و نه مثل رابطه خیابان و یك طرفهبودن كه امكان تغییر آن عملی باشد، و حتی شفاعت و عفو در آن نظام، قوانین تكوینی خاص خود را دارد.
انسانها در قیامت با حقیقت عمل خود - اعم از عمل خوب یا بد- روبهرو میشوند و از آثار آن متنعم یا معذّب میگردند. از جمله اعمالی که فوقالعاده در برزخ و قیامت برای انسان مفید است، هدایت کردن انسانها بهسوی حق و حقیقت است. چنانچه رسولخدا(ص) به علی(ع) - و نیز به معاذ- فرمود:
«لَاَنْ یهْدِیاللهُ بِکَ رَجُلاً واحِداً خَیرٌ لَکَ مِنَ الدُّنْیا وَ ما فِیها»(104)
اگر خداوند به دست تو انسانی را هدایت فرمود، این کار برای تو از خیر دنیا و هر آنچه در آن است بهتر است.
و نیز از جمله اعمالی که آثار بسیار زیانبار برای انسان در برزخ و قیامت دارد، بدعتگزاریها است، یعنی کارهایی را به اسم دین در بین مردم مطرح کنیم که از دین نباشد. پیامبرخدا(ص) در این رابطه فرمودند:
اِیاکَ اَنْ تَسَنَّ سُنَّةً بِدْعَةً فَاِنَّ الْعبْدَ اِذا سَنَّ سُنَّةً سَیئَةً لَحِقَهُ وِزْرَها وَ وِزْرَ مَنْ عَمِلَ بِها، قالَاللهُ تَعالی «وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ» وَ قالَ سُبْحانَهُ «ینَبِّؤُالاِنْسانُ یوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ اَخَّرَ»(105)
بپرهیز از اینکه بدعتی در میان مردم ایجاد کنی، چه بنده اگر سنت و گناه ناپسندی در بین مردم گذارد، هم گناه آن و هم گناه کسی که بدان عمل کند به او میرسد، چنانکه خداوند تعالی فرموده «و آنچه را پیش فرستادهاند و آثار ایشان را مینویسیم» و نیز خدای سبحان فرموده « آنروز آدمی به آنچه فرستاده و به آنچه از پی او رسیده است، خبر داده میشود».
چنانکه ملاحظه میشود، معنای بدعت تنها منحصر به تغییر صریح احکام دین و مخالفت با امر خدا و رسول او نمیشود، بلکه شامل تمام اموری است که موجب انحراف از مسیر حق شود، ولو آن امور بدعتهای بینام و نشانی مانند مدسازی و مدپرستی، آداب و رسوم غلط و نادرست در شئون مختلف زندگی، توسعة اعتیاد به مواد مخدّر و.... باشد؛ و یا اموری که به گونهای مانع وحدت در افکار و قلوب شود و راه ایجاد تفرقه و شکاف را باز نماید، چنانکه امامصادق(ع) در حدیث زیر، در تفسیر بدعت به این نکات دقیق و حساس پرداختهاند و خودرأیی و نادیدهگرفتن مراتب فضل و کمال دیگران را در امور، از مصادیق بدعت معرفی نمودهاند. میفرمایند:
«مَنْ دَعَا النّاسَ اِلی نَفْسِهِ وَ فِیهِمْ مَنْ هُوَ اَعْلَمُ مِنْهُ فَهُوَ مُبْتَدِعٌ ضالٌّ»(106)
هرکس مردم را بهسوی خود فرا خواند، در حالی که در میان آنها فرد عالمتر و آگاهتر از او وجود داشته باشد، او بدعتگزار گمراهی است!
هنر انسان بصیر آن است که سعی کند در عالم پس از دنیا در آن تنهایی محض که او هست و آنچه انجام داده است، بهترین شرایط را برای خود ایجاد کند و طوری عمل کند که در اطراف خود سراسر صورتهایی با انوار الهیه داشته باشد، و گرنه با انواع آزارها و با صورتهای مخصوص به خود روبهرو میشود.
بنا به فرمایش امام خمینی(ره):
«انسانی كه در دنیا همه حیثیات خود را تحت یك حیثیت درآورده و تمامی قوّههایش ضعیف و مثلاً از شعبات و عُمّال قوّة شهویه گردیده، وقتی به عالم آخرت منتقل میشود، مبدأ فعالهاش قوّة شهوت خواهد بود با شدت بیشتر، به طوری كه بقیه قوا را تحت حكومت خود درآورده، بدنِ مناسب خود را انشاء میكند و یك عائله شهوانی تشكیل میدهد.
به همین ترتیب اگر قوّة غضبیه فعال باشد، آن قوّه سایر قوا را تحتتأثیر خود قرار داده و یك عائله غضبیه تشكیل میدهد و به تناسب مبدأ، درندههایی از سباع غضبناك، مراتب دیگر شخص را مورد حمله قرار میدهند، و مانعی هم ندارد كه مرتبهای از مراتب نفس، مبدأ تألّم مرتبه دیگر باشد.
و همین طور اگر مادّة آخرتی شخص، قوّة واهمه و شیطنت باشد و بقیه قوا مسخّر آن باشند، در آخرت به صورت شیطان ظاهر شود و تشكیل عائله شیطانی میدهد.
در مقابل امور مذكور، مادّة آخرتی سعداء، «قوّة عاقله» است كه انسان میتواند این قوّه را زنده و فعال كند تا قوای دیگر مسخر و عامل او شوند... در این صورت در آخرت، قوّة عاقله مبدأ فعاله و مادّه او خواهد بود».(107)
صورت باطنی اعمال از نظر قرآن
قرآن میفرماید كه در قیامت به انسان میگویند:
«لَقَدْ كُنْتَ فی غَفْلَةٍ مِنْ هذا، فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطائَكَ فَبَصَرُكَ الْیَوْمَ حَدید».(108)
تو ای انسان از این صحنه در غفلت بودی تا اینكه ما پرده را از برابر تو برداشتیم، پس چشم تو امروز بیناتر گردیده است.
ملاحظه میكنید كه میگویند: «من هذا» یعنی «از این» در غفلت بودی، یعنی این صورت در درون تو بود ولی تو از آن غافل بودی.
و نیز قرآن میفرماید:
«یَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ اَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ اَمَداً بَعیداً وَ یُحَذِّرُكُمُ اللهُ نَفْسَهُ وَ اللهُ رَئُوفٌ بِالْعِباد».(109)
روزی كه هركسی هركار خیری انجام داده، نزد خود مییابد و نیز هر كار بدی را، و آرزو میكند كه ای كاش بین او و بین كار بد او فاصله زیادی بود، و خدای متعال شما را از غضب خود و از عقاب خود میترساند و او به بندگانش رئوف است.
طبق آیه فوق همه انسانها در روز قیامت، عمل خود را حاضر میبینند و خودِ عمل را مییابند، چه عمل خوب و چه عمل بد، و آن كس كه دارای عمل بد است آرزو میكند كه ای كاش بین او و بین كار بد او فاصله زیادی بود. این نشان میدهد كه انسان با صورت دنیوی عملِ بد روبهرو نمیشود و گرنه آرزوی دوری از آن را نداشت، بلكه باطن عمل بد است كه آزار دهنده است و انسان میخواهد از آن فرار كند.
مانند ستوران در وقت آب خوردن
چونعکسخویش دیدیم، ازخویشتنرمیدیم
آری هر عملی یك صورت دنیایی دارد که در دنیا با آن روبهروییم و یک «صورت برزخی» دارد كه در برزخ با آن روبهرو میشویم و یك «صورت قیامتی» که در قیامت با آن روبهرو میشویم. چنانچه امیرالمؤمنین(ع) فرمودند:
«چون متوفّی با صورت برزخیِ مال و فرزند و عمل خود روبهرو شد و مال به او گفت: من كفن تو را تأمین میكنم، و صورت برزخی فرزند گفت: من تو را به قبرت میرسانم، عمل میگوید:«اَنَا قَرینُكَ فی قَبْرِكَ وَ یَوْمَ حَشْرِكَ حَتّی اُعْرِضَ اَنَا وَ اَنْتَ عَلی رَبِّك»(110) من با تو در قبر هستم و همچنین در روز حشر با تو میباشم تا هم من و هم تو به پروردگارت عرضه شویم».
یعنی عمل انسان در هر مرحلهای با صورت خاصی كه متناسب با همان مرحله است متمثل میگردد و به همین جهت هم حشر و برزخ متفاوت است. در روایت داریم كه وقتی عمل صالح انسان مؤمن برای او متمثل میشود، از او میپرسد تو كیستی؟ و او در جواب میگوید: «اَنَا عَمَلُكَ الصّالِح»(111) من عمل صالح توام. یعنی انسان در برخورد اول با صورت باطنی عمل صالح خود ناآشنا است و آن را نمیشناسد و تعجب میكند كه چگونه عمل صالح او به صورت یك ملك در آمده و همراه و یار غمخوار او شده است. و به همین جهت مولوی به ما تذكر میدهد كه نباید انتظار داشت عمل و جزای آن به یك شكل باشد.
لیك نبود فعل، همــرنگ جـزا
هیچ خدمت نیست همرنگ عطا
بنابراین ما در برزخ و قیامت با باطن عمل و حقیقت خود روبهرو میشویم، آن باطن و حقیقتی که در اثر انجام عمل دنیایی در درون نفس ما ایجاد شده است و ما به قصد رسیدن به آن حالت روحی به آن عمل دست زدیم.
تمثل برزخی نماز، زكات، روزه، حج، خدمت به مؤمنین و ولایت
در كتاب محاسن برقی از امام باقر یا امام صادق«علیهماالسلام» نقل میكند كه:
«اِذا ماتَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنِ دَخَلَ مَعَهُ فی قَبْرِه سِتَّةُ صُوَرٍ، فیهِنَّ صُورَةٌ هی اَحْسَنَهُنَّ وَجْهاً وَ اَبْهاهُنَّ هَیْئَةً وَ اَطْیَبَهُنَّ ریحاً وَ اَنْظَفَهُنَّ صُوَرةً.
قال: فَیقِفَ صورةٌ عَنْ یَمینِهِ، وَ اُخْری عَنْ یَسارِه، وَ اُخْری بَیْنَ یَدَیْه، وَ اُخْری خَلْفَهُ، وَ اُخْری عِنْدَ رِجْلَیهِ، وَ تَقَفَ الَّتی هِیَ اَحْسَنَهُنَّ فَوْقَ رَأْسِهِ. فَاِنْ اَتی عَنْ یَمینِهِ مَنَعَتْهُ الَّتی عَنْ یَمینِهِ، ثُمَّ كَذلِكَ اِلی اَنْ یُوْتی مِنَ الْجِهاتِ السِّتْ. قالَ: فَتَقُولُ اَحْسَنَهُنَّ صُورَةً وَ مَنْ اَنْتُمْ جَزاكُمُ اللهُ عَنّی خَیْراً ؟ فَتَقُولُ الَّتی عَنْ یَمینِ الْعَبْد: اَنَا الصَّلوة ، وَ تَقُولُ الَّتی عَنْ یَساره: اَنَا الزَّكاة، وَ تَقُولُ الَّتی بَیْنَ یَدَیْه: اَنَا الصِّیام، وَ تَقُولُ الَّتی خَلْفَه: اَنَا الْحَجُّ وَ الْعُمْرَة، وَ تَقُولُ الَّتی عِنْدَ رِجْلَیْه: اَنَا بِرُّ مَنْ وَصَلْتَ مِنْ اِخْوانِك، ثُمَّ یَقُلْنَ: مَنْ اَنْتَ؟ فَاَنْتَ اَحْسَنُنا وَجْهاً، وَ اَطْیَبُنا ریحاً، وَ اَبْهانا هَیْئَةً، فَتَقول: اَنَا الْوِلایَةُ لِآلِ محمَّدٍ(ع).(112)
وقتی كه بنده مؤمن وفات نمود، شش صورت با وی داخل قبر(برزخ) میشوند، در حالیکه یک صورت در میان آنها از بقیه صورتها از لحاظ قیافه زیباتر و از جهت هیكل جذابتر و از نظر رایحه، خوشبوتر و از لحاظ شكل، پاكیزهتر است. امام(ع) فرمود: پس صورتی در طرف راست او قرار میگیرد و صورتی دیگر در طرف چپ وی، یكی دیگر در مقابل و یكی در پشت سر او، یكی نزد پاهای وی و صورتی كه از همه زیباتر است در بالای سر او. پس اگر گرفتاری و خطری بخواهد از طرف راست به وی متوجه شود ، صورتی كه در طرف راست است از آن ممانعت میكند، سپس همین طور از هركدام از جهات ششگانه گرفتاری و خطری كه میخواهد به سوی او متوجه گردد، از جانب آن صورتها ردّ میشود.
امام(ع) فرمود: پس صورتی كه از همه زیباتر است به بقیه صورتها میگوید: خدای متعال به شما از جهت من جزای خیر عنایت بفرماید، شما چی، و كی هستید؟ پس صورتی كه در طرف راست بنده مؤمن است میگوید: من نماز هستم، و صورتی كه طرف چپ وی میباشد، میگوید: من زكات هستم. صورتی كه مقابل او است، میگوید: من روزه هستم، و صورتی كه در پشت سر اوست، میگوید: من حج و عمره میباشم، صورتی كه طرف پاهای اوست، میگوید: من سعی در خدمت و وصلت به برادرانت هستم.
سپس این صورتها به آن صورت زیباتر از همه میگویند: تو كه از همه ما از لحاظ قیافه زیباتر و از جهت رایحه خوشبوتر و از نظـر هیـكل، جـذّابتر میباشـی، چـی و كـی هستـی؟ جواب میدهد: من «ولایت» آلمحمّد(ع)میباشم».
در این روایت به «صورت برزخی» یا « تَمَثُّل و تجسم برزخیِ » نماز، زكات، روزه، حج و عمره، سعی در خدمت و وصلت برادران دینی و ولایت اهل بیت عصمت، اشاره شده است. و از آن برمیآید كه حقیقت كلی هر یك از این اعمال در عالم برزخ به طور جداگانه مُتَمَثَّل میگردد كه آن صورتها وَرای این اعمال ظاهری، در باطن انسان ایجاد میشود، صورتهایی كه به ظاهر شبیه اعمال ما نیست، و قرارگرفتن هر یك از این صورتها در جانب خاص خودشان بیحساب نیست. از این روایت برمیآید كه اعمال عبادی ما مثل نماز و روزه و.... گرفتاریها و عذابهای برزخی را از انسان دور میكند. در زندگی دنیوی، انسان در معرض اغوائات شیطانی و وساوس نفسانی بوده و لحظه به لحظه در معرض لغزشها و معصیتهای متنوع میباشد و شیطان از راست و چپ و از پشت سر و مقابل، متوجه انسان است(113) و عقاید حق و اخلاق فاضل و اعمال صالح، انسان را در دنیا از این اغوائات شیطانی حفظ میكند و همین وضع درونی ما بعد از مرگ به صورت دیگری متمثل میگردد و عبادات انسان به صورتهایی زیبا اطراف انسان را گرفته و مانع راه یافتن آتشها و ظلمتها و فشارهای هولناك هستند. چنانچه نماز مانع راه پیداكردن عذابهای متوجه از جانب راست، میشود و زكات و انفاق مالی با صورت مثالی خود، مانع عذابهای متوجه از جانب چپ، میگردد، تا آنجا كه پذیرفتن ولایت اهل بیت(ع)با صورت مثالی خود، بالای سر انسان قرار گرفته و موجودیت و حیات صورتهای مثالیِ عبادات را تضمین میكند. چون با پذیرفتن ولایت امام معصوم، در واقع انسان جهت کلی خود را بهسوی کمال واقعی شکل میدهد و در آن صورت است که بقیة اعمال میتوانند در جهت نزدیکی به آن کمال کمک کنند.
و نیز در راستای تمثّل اعمال در روایات داریم:
«هركس قلب مؤمنی را مسرور كند، خدای تعالی از همان سروری كه وارد آن قلب كرده، مخلوقی خلق میكند كه این مخلوق به هنگام مرگ و در برزخ او را ملاقات نموده و به او میگوید: ای دوست خدا، مژده باد تو را كرامتی از خدا و رضوان او، و آن مخلوق همواره همراه اوست».(114)
اینگونه از روایات میخواهد ما را متوجه كند كه عملِ شرعیِ ما، در آن دنیا یك تجسم برزخی دارد كه از ما جدا نیست و موجب آرامش و سرور میشود و در واقع زندگی برزخی ما را تشكیل میدهد و این دنیای ما نیز از نقش و تأثیر آن صورت برزخی بیبهره نیست.