مرگ، یا تحول بزرگ تكاملی
طبق آنچه گفته شد؛ مرگ و انقطاعِ روح از عالم ماده و برگشت به عوالم بالاتر، به جای خود یك تحول بزرگ تكاملی است و یك سرفصل خاصی است در حركت كلی انسان. یعنی روح انسان در هركدام از عوالم «برزخ» و «حشر» و غیره چهره جدیدی یافته و قدم بزرگی در تكامل برمیدارد.
انسانهایی كه به طرف خدا در صراط مستقیم عبودیت هستند در حشر و مواقفِ آن مشمول تزكیه حضرت حق بوده و خداوند آنان را از ناپاكیها، پاك میگرداند و از آنچه روی چهره اصلی آنان را گرفته تطهیر مینماید ولی آنانی كه در صراط عبودیت نیستند، از این تزكیه الهی محروم خواهند بود.
قرآن در این رابطه میفرماید:
«اِنَّ الَّذینَ یَشْتَروُنَ بِعَهْدِاللهِ وَ اَیْمانِهِمْ ثَمَناً قَلیلاً اُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی الْاخِرَةِ وَ لا یُكَلِّمُهُمُ اللهُ وَ لا یَنْظُرُ اِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیمَةِ وَ لا یُزَكِّیْهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ اَلیمٌ»(49)
آنهایی كه عهد و پیمان خدا و سوگندهای خود را به بهای كمی بفروشند، حَظّ و نصیبی برای آنان در آخرت از سعادتهای اخروی نیست و خدای متعال در روز قیامت با آنها تكلم نمیكند و به نظر رحمت به آنها ننگرد و آنها را پاك نمیگرداند و برای آنهاست عذاب دردناك.
تزكیه خدا که در آیه به آن اشاره میفرماید؛ همان تكمیل روح انسان است و اینكه آن تزکیه، روح را تا بهشت و تا لقاء الهی سیر میدهد، و آنهایی كه در دنیا از بندگی خدا خود را محروم كردهاند عملاً از آن سیر و تزكیه و تطهیر محروم هستند.
مبنای حرکت در عوالم اُخروی
انسانهای مؤمن در دنیا با ترك محرمات و انجام فرائض و با بندگی خدا، بهسوی خدا سیر میكنند و در قیامت سیر انسانها به پشت سر گذاردن عوالم برزخ و حشر و صراط است. یعنی در واقع طریق حركت در عوالم اخروی بر اساس طریق حركت دنیوی است. پس اگر در دنیا مسیر انسان به سوی توحید و طریق الیالله نباشد، هیچ وقت نمیتواند بعد از ورود به برزخ در طریقی كه به سوی خدای متعال پیش میرود، قرار گیرد. یعنی ورود به طریق الیالله در نظام برزخی، آمادگی و بافت خاصِ روحی را میخواهد كه در اثر پیمودن طریق عبودی در دنیا بهدست میآید.
بنا به فرمایش امام خمینی(ره):
«عبور از منازل حواسّ و تخیلات و تعقلات، و گذر از سرای فریب به سوی غایتالغایات و رسیدن به نفی عینی و علمیِ صفات و رسوم و جهات، ممكن نیست مگر پس از پیمودن تدریجی مراحل وسط، از برزخهای سافل و عالی تا عالم آخرت».(50)
قرآن میفرماید:
«فَاَمَّاالَّذینَ امَنُوا بِاللهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَیُدْخِلُهُمْ فی رَحْمَةٍ مِنْهُ وَ فَضْلٍ وَ یَهْدِیهِمْ اِلَیْهِ صِراطاً مُسْتَقِیماً».(51)
آنان كه به خدا ایمان آورده و به ریسمان هدایت او چنگ زدهاند به زودی آنها را در عالمی كه جلوهگاه رحمت و فضل اوست وارد میكند (بهشتها) و آنها را به صراط مستقیمی كه به سوی او وقرب بیشتر به او و لقاء كاملتر او پیش میبرد، هدایت مینماید.
طبق آیه فوق، دنباله راه ایمان و صراط مستقیم دنیوی، در بهشتها نیز همان راه ایمان و صراط مستقیم و صراط الیالله است و اگر انسان در دنیا در صراط مستقیم باشد در عوالم بعدی هم در صراط مستقیم در سیر است تا رسیدن به لقای پروردگار. حضرت امام جعفر صادق(ع) میفرمایند: «إنَّ الصُّورَةَ الاْءنْسَانِیَّةَ هِیَ الطَّرِیقُ الْمُسْتَقِیمُ إلَی كُلِّ خَیْرٍ، وَالْجِسْرُ الْمَمْدُودُ بَیْنَ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ».(52) «صورت ناطقة نفس انسانی همان صراط مستقیم است به سوی تمام خیرات، و آن است همان پلی كه در بین بهشت و دوزخ كشیده شده است.» و نیز دنبالة ضلالت و انحراف دنیوی در عوالم بعدی همان راه ضلالت و انحراف است. چنانچه قرآن میفرماید:
«اُحْشِرُوا الَّذینَ ظَلَمُوا وَ اَزواجَهُمْ وَ ما كانُوا یَعْبُدوُنَ»(53)
در قیامت خطاب میشود، ظالمین را با همفکران و هر آنچه جز خدای متعال، معبودشان بود، حاضر كنید و آنها را به راه جهنم هدایت نمایید.
در این آیه با صراحت از هدایتشدن آنها در اول حشر به راه جهنم و به صراطی كه آنها را به جهنم میرساند خبر میدهد و آیه گویای این حقیقت است كه دنباله راه ضلالتِ انتخاب شده در دنیا، در عوالم اُخروی، راه ضلالت و در صراط به سوی جهنم خواهد بود. اینها دیگر صلاحیت تكوینی این را كه بعد از مرگ به راه هدایت و ایمان بیفتند، ندارند و نمیتوانند در طریقی قرار بگیرند كه طریق كمال و طریق الیالله و طریق شمول غفران الهی است. لذا قرآن میفرماید:
«إِنَّ الَّذِینَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِیلِ اللّهِ قَدْ ضَلُّواْ ضَلاَلاً بَعِیدًا* إِنَّ الَّذِینَ كَفَرُواْ وَظَلَمُواْ لَمْ یَكُنِ اللّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَلاَ لِیَهْدِیَهُمْ طَرِیقاً* إِلاَّ طَرِیقَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللّهِ یَسِیرًا»(54)
آنانكه كفر ورزیدند و مانع راه خدا شدند به ضلالت عمیق و بعیدی افتادهاند و حقیقت امر این است كه خدای متعال هرگز نخواسته است كافران و ستمگران را مشمول مغفرت خود بگرداند و مشیت او بر این تعلق نگرفته است كه آنان را بعد از مرگ به راهی مگر راه جهنم هدایت كند، جهنمی كه در آن ابدی خواهند ماند و این برای خدا آسان است.
همچنانکه قبلاً عرض شد؛ قرآن میفرماید:
«حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُون».(55)
پس در آن عالم کافران متوجه انحراف و ضرر خود میشوند و تقاضای برگشت میكنند، ولی دیگر فرصتها از دست رفته است و آنها شخصیتی برای خود ساختهاند كه نتیجهای جز سیر به سوی جهنم ندارند، هرچند كه در آن عالَم غفلت از بین میرود و فطرت بیدار میشود و میبینند كه چه بلایی بر سر خود آوردهاند و خودِ آن پشیمانی نیز عذاب را شدیدتر میكند، ولی جز راهی كه در دنیا انتخاب كردهاند راهی در مقابلشان نیست، و جزئیات افكار و عقاید و اوصاف و اعمال، هر كدام چهره خاص برزخی و قیامتی خود را دارند و همه هم برای او عذاب دهنده و صورتِ راه ضلالتِ زندگی دنیوی است كه در عالم برزخ در آنها قرار میگیرند و با مرگ، آن شرایط عذابدهنده ظاهر میشود.
انسان منحرف بعد از مرگ هم در راه ضلالت قرار میگیرد و آن راه را با ارادهای که ملکه او شده است - بر خلاف میل فطریاش- ادامه میدهد و معذّب میشود و میفهمد راه نادرستی است و میخواهد از آن فرار كند ولی نمیتواند، چون از شخصیتی میخواهد فرار كند كه در طول عمر ساخته است.
بنا به فرمایش امام خمینی(ره):
«برزخ؛ همان بقای انس با طبیعت است... و لذا برزخِ هركس با برزخ سایرین متفاوت است و توقف در عالم قبر به نسبت به انس اشخاص به دار طبیعت بستگی دارد، ولی با این حال منافات ندارد كه همه در قیامت مجتمع باشند، چون در عالم آخرت، مكان و زمان نیست، همه مجتمعاند و اهل جهنّم و بهشت همدیگر را میبینند».(56)
ادامه راه ضلالت و راه هدایت در آخرت، یكی نیست
پس طبق مباحث گذشته روشن شد؛ صراط مستقیم عبودی كه طریق الیالله است، راه تكامل بوده و از زندگی دنیوی شروع شده است و دنبالهاش در عوالم بعد از مرگ به تناسب عوالم، یكی پس از دیگری میآید و انسان موحّد با طیکردن این راه در عوالم اُخروی، از نقائص وجودی و معایب و رنگها و تعلقها و حجابها به تدریج پاك شده و چهره اصلی انسانی یافته و متناسب عالم قرب و لقاء میگردد. ولی راه ضلالت و كفر این چنین نیست، و ادامه داشتن آن به صورت تكاملی نیست، بلكه صورتهای باطنی راه باطل به ترتیب برای انسان ظاهر میگردد و انسان در هر عالمی از عوالم ضلالت، در صورتی از صورتهای باطنیِ راه انتخابی دنیوی خود قرار میگیرد و همچنان سیر میكند تا روز لقای پروردگار، كه در آن روز و در آن عالم صورت اصلی این راه كه طریقی است به سوی غضب حق و آتش جهنم و عذابهای دائمی آن، در برابر انسان منحرف ظاهر خواهد شد.