لزوم تحول روح و جسم
انسان در سیر معادی خود و در حركت و بازگشت بهسوی حضرت حق، در جهت نظامهای بالاتر قرار گرفته و به سوی آن عوالم با آن خصوصیات در حركت است. یعنی این نظامها و عوالم برتر، از نظر رتبه وجودی در جوار حضرت حق و در قرب مبدء وجود هستند و حركت انسان به سوی ذات حق مستلزم ورود انسان به آن عوالم و قرار گرفتن در آنها است.
روح انسان با اینكه از عالم بالا است، ولی در نتیجه ارتباط و تعلق به نظام مادی، رنگها برداشته و با یك سلسله از مفاهیم و معیارها و ارزشها و سنجشها و ارزیابیهای عالَم دنیا آمیخته و متحد گشته و لذا اصالت خود را مختل کرده و تناسب خود را با عالم بالا از دست داده و به صورت موجودی متناسب با نظام دنیوی درآمده است، به طوری كه دریافت عوالم بالاتر و سُنَن جاری در آنها برای روح او ناممكن و غیرقابل هضم شده است. حال انسان با چنین آثاری كه با تعلقات دنیایی برای خود ساخته است، چگونه میتواند در نظام بالاتر كه سنخ آن غیر از سنخ مادی است وارد بشود و منطبق با آنجا شود؟
تکامل در برزخ
تکامل در برزخ برای مؤمنین، برگشت به منزل اصلی روح و آزادشدن از حجاب تعلقات است و این نوع تکامل با تجرد ذاتی روح منافات ندارد، چرا که در این سیرِ تکاملی مثل عالم ماده قوه ها تبدیل به فعل نمیشوند، بلکه از آن جایی که روح آدمی بر اساس تنزلاتی که در قوس نزول داشته، صورت اصلی و قسمتهای مهمی از کمالات وجودی خود را از دست داده و آن کمالات در حجابِ توجه به کثرات قرار گرفته است. با ورود به عالم وحدت، از این حجابها آزاد میشود، و درواقع با صورت عبودیتی که در دنیا طی کرده بود روبهرو میگردد و در اثر تکامل برزخی شایسته لقای رب با اسماء رحمت و بهشت میشود، چرا که شرایط، شرایطی است که خداوند در بارهاش فرمود:
«یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ * إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ».(45)
روزی است که در آن روز؛ نه مال کارساز است و نه فرزند، مگر قلبِ سراسر توحیدی و سالم از هرگونه شرک.
و اینکه حضرت امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «فِی حلالِها حسابٌ وَ فِی حَرامِها عقاب»(46) پس؛ باید توجه داشت آدمی چه مقدار تعلق خاطر به مال حلال دارد و آیا آن تعلق خاطر آنچنان ضعیف بوده است که بتواند بهراحتی آنرا در راه خدا خرج کند و یا باید این نوع تعلقات در برزخ از بین برود و با آزادشدن از توجه به مال حلال، در تزکیه کامل قرار گیرد؟ و این تازه غیر از آن است که با توجه انسان به مال حرام، مسیر برزخی او، مسیر به سوی عقاب و آتش خواهد بود.
مؤمن در برزخ گرفتار صفات رذیلهای است که در دنیا نمیخواسته آنها را داشته باشد، از عصبانیت بدش میآمده ولی از آن آزاد نشده، در برزخ تحت فشار و عذاب قرار میگیرد تا از این صفات پاک شود و مسیر او به سوی بهشت ممکن گردد. و در همین راستا حضرت صادق(ع) میفرمایند: «چقدر اندکاند کسانی که از فشار قبر نجات یابند....».(47)
چگونگی گذراندن برزخها
انسان باید خصوصیات و كمالات جدیدی را اكتساب نموده و یك سلسله خصوصیات و معیارها را از دست بدهد تا متناسب با آن عوالم شده و وارد آن عوالم گردد. آری روح با انقطاع از بدن مادی، روی به عالم اصلی خود میآورد ولی این بدان معنی نیست كه روح با انقطاع از بدن بلافاصله در عالم قرب و موطن اصلی خود وارد میگردد، بلكه روح بعد از انقطاع از بدن، در حركت صعودی و برگشت به عالمی بالاتر از عالم ماده وارد میگردد كه از عوالم برزخ است و بعد از طی برزخها باید عوالم و منازل را طی نموده تا به قرب اصلی و بهشت برسد.
همانطوری كه روح انسان در تنزلات خود از عالم بالا تا جایگرفتن در بدن، به ترتیب و حساب شده تنزل نموده است، در برگشت و تكامل و تعالی هم باز به ترتیب و حساب شده پیش میرود و همه منازلی را كه در تنزل خود طی نموده است در برگشت و صعود هم باید طی كند.
اول وارد برزخ میشود و سپس وارد حشر میگردد و مواقف و منازل حشر را طی میكند و میزان و حساب و صراط را پشت سر میگذارد و بعد از عبور از این عوالم، به بهشت و عالم قرب و لقاء میرسد كه هر كدام از اینها، نظام و عالم خاصی است و با ورود به هر كدام از این عوالم سرفصل جدیدی از تحول و تكامل را شروع نموده و وارد نظام جدیدی شده و نقائص را كنار زده و كمالات جدیدی را كسب میكند. این عوالم، مثل مكانهای مادی نیست، بلكه هر كدام نظام خاص معنوی است كه روح باید با آنها یگانه شود. مثل اینكه انسان اگر در دنیا وارد عالَم صداقت میشود، در واقع وارد مكان خاصی نشده، بلكه روح او، كمالاتی پیدا كرده است كه براساس آن كمالات، مناسب رسیدن به عالم صدق و راستی میگردد و از ظلمات كذب آزاد میشود. انسان در هر عالمی از عوالم به مرتبهای از مراتب وجودی و ذاتی خود میرسد و در نهایت هم به چهره واقعی خود كه قبل از تنزل داشت نایل میشود و روحِ منسوب به خدا میگردد. پس تكامل روح در عالم قیامت به معنی رفع حجاب، قابل قبول است، ولی تکامل به این معنی كه انسان در قیامت هم بتواند ارادههای جدیدی بكند و شخصیت خود را تغییر دهد، دیگر ممکن نیست و این است كه حضرت علی(ع) فرمودند:
«وَ اِنَّ اَلْیَوْم عَمَلٌ وَ لا حسابَ وَ غَداً حسابٌ وَ لا عَمَلَ»؛(48)
امروز روز عمل است و روز حساب نیست و فردا روز حساب است و امکان عمل نیست.
دیگر در آن دنیا فرصت عمل و ارادهای جدید وجود ندارد ولی به مرور با چهرههای اعمال و نیات و عقاید خود هر چه بیشتر روبهرو میشود.