مقدمه مؤلف
باسمه تعالی
1- برای تدوین کتابی جهت تدریس موضوع معاد که آزاد از سطحینگری و همراه تدبّر لازم در آیات قرآنیِ معاد بوده باشد، متون مختلفی بررسی شد. از جمله اسفار ملاصدرا(ره) (جلد هشتم و نهم)، معادشناسی آیتالله حسینی تهرانی(ره) و «معاد یا بازگشت به سوی خدا» آیتالله محمدشجاعی.(3) این عزیزان در آثار خود مطلب را چنان وسعت داده بودند و معارف بلند دیگری را ضمیمة بحث نموده بودند که عملاً پیگیری موضوعِ خاصِ بحث معاد در آن کتابها ممکن نبود و لذا به کمک تجربة سیسالهای که در تدریس موضوع معاد به دست آمده بود تنظیم این کتاب را به کمک متون فوقالذکر انجام دادم. بیشترین استفاده از نظر بینش؛ از اسفار ملاصدرا(ره) جلد هشتم و نهم و از تقریرات امام خمینی(ره)(4) و از نظر شکل و چارچوبِ ارائه موضوع و نوع تجزیه و تحلیل مطالب از آیتالله محمدشجاعی بوده است. به امید اینکه در رابطه با معاد، یعنی اساسیترین و جدّیترین بُعد زندگی، بصیرتی قابل استفاده به خوانندگان عزیز ارائه کرده باشیم.
2- موضوع معاد اگر درست طرح شود میتواند به خودیخود یک نحوه سلوک باشد و انسان متدبِّر در موضوع معاد، در عین مطالعة آن موضوع عملاً در حالت سلوک الیالله قرار گیرد و حجابهای ظلمانی و نورانیاش رفع و خَرق گردد و به امید چنین نتیجهای مباحث این کتاب تنظیم شده است. امید است شما خوانندة عزیز با چنین قصدی مطالب را دنبال بفرمایید تا إنشاءالله پس از رحلت از این دنیا نسبت به آن دنیا غریبه نباشید و بتوانید خود را به جاهایی که در این دنیا شناختهاید، به راحتی برسانید.
3- نکتهای که باید تأکید کنم و امیدوارم موجب بهرة فراوانی برای خوانندگان باشد، نوع برخوردی است که باید با مباحث معاد داشت. اگر اولاً؛ به قصد تدبّر در موضوع معاد، موضوع را دنبال بفرمایید، ثانیاً؛ موضوع را به شکل مباحثه چند نفره در چند سال متوالی دنبال کنید، إنشاءالله حالتی نصیب شما خواهد شد که گویا در این چند سال در حال عبادتی نورانی و در بهشت بهسر میبردهاید و پس از آن از وزش نسیم انوار آن عالم، بر جان و قلب خود همواره برخوردار خواهید شد.
4- عرفای بزرگ میفرمایند: هیچچیز در اصلاح نفس به اندازة یاد مرگ کارساز و مؤثر نیست. و از طرفی یاد هر حقیقتی همانند شناخت آن دارای مراتب است و هرگز از شناخت سطحی یاد عمیق و مؤثر بر نمیخیزد و لذا تذکر به عمق معاد فقط مربوط به عارفان دقیق معاد است و این است که هرچه عمیقتر نسبت به حقیقت معاد معرفت پیدا کنیم، عمیقتر به یاد آن خواهیم بود و در اصلاح نفس خود موفقتر خواهیم شد.
حضرت علی(ع) توصیه میکنند: «اَسْمِعُوا دَعْوَتَ الْمَوْتَ اَذانَکُمْ قَبْلَ اَنْ یدْعی بِکُم»(5) بر گوشهای خود دعوت و یاد مرگ را بشنوانید، قبل از آنکه مرگ شما را فرا خواند. و مسلم معرفت صحیح نسبت به معاد موجب میشود که قلب انسان تحت تأثیر یاد مرگ قرار گیرد و إنشاءالله به درجة بالایی از کمالات انسانی نایل شود، چنانچه قرآن عامل مخلَصشدن انبیاء را خلوصشان نسبت به یاد قیامت معرفی میکند و میفرماید: «إِنَّا أَخْلَصْنَاهُم بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ»(6) ما آنها را خالص کردیم به جهت خلوص آنها نسبت به یاد قیامت.
وقتی انسان به درستی متوجه قیامت شد پیش از آنکه خود را در این دنیا احساس کند، خود را در ابدیت احساس مینماید و دیگر به جای حالت زمانزدگی دنیا، یک حالت بقاء و آزادی از زمان و مکان به او روی میآورد و در آن صورت زندگی معنی خود را مییابد و افکار و حرکات انسان با حرکات و افکار انسانهای دنیازده فرق میکند و حکمت در او شروع میشود، چون خود را در آنچه باید باشد مییابد و نه در آنچه فعلاً هست، و این است آن انسانی که از روزمرّگیها نجات یافته و میتواند به امکانات عالی خود نظر کند و پیش برود. إنشاءالله
طاهرزاده
معاد؛ بازگشت به جدّیترین زندگی
بسماللهالرحمنالرحیم
در مسیر انسان به سوی خدا، انسان باید از نظر روحی و جسمی متحول شود تا آمادگی ورود به عالم برتر را کسب کند. یکی از سرفصلهای این مسیر «مرگ» است. حال اگر جهت انتخابی انسان در دنیا، حرکت به سوی خداوند باشد؛ با مرگ این حرکت سرعت میگیرد.
این جاست که می توان گفت:
آن دگر گفت: ار نبودی مرگ هیچ
که نیرزیدی جهان پیچ پیچ
خرمنی بودی به دشت افراشته
مهمل و ناکوفته بگذاشته
چون برای کسی که به دنبال مقصد نهایی جان و روح است، مرگ وسیلة رفع موانع و نزدیکشدن به مقصد اصلی است و با ورود به عالم برزخ شرایط ظهور اسماء الهی به نحوهای نورانیتر از دنیا برای قلب انسان ظهور میکند.
پس از ایمان به خدا، حقیقیترین نكتهای كه انسان باید بدان دست یابد و معتقد شود، ایمان به معاد است تا در ابدیت خود بدون ذخیره نباشد. منشأ اعتقاد به معاد همان توجه به روح مجرد انسان است كه با اندك تأملی انسان متوجه میشود علاوه بر این تن، یك «روح» یا «منی» دارد كه بدون بدن، دارای وجود مستقلی است و بقاء آن به بدن بستگی ندارد که البته در بحث اثبات تجرد روح به این نکته پرداخته میشود. پس از روشنشدن تجرد روح است که انسان به فكر فرو میرود در آن حیات ابدی كه زندگی تمام نمیشود، بلكه شكل آن تغییر میكند، چگونه زیست كنم و ساز و برگ آن زندگی را چگونه فراهم آورم؟
در راستای چنین سؤالاتی است كه مسئله معاد پیش میآید و خداوند بهكمك انبیاء(ع)ما را در درست فهمیدن معاد و درست زندگیكردن در دنیا برای آبادانی قیامتِ خود یاری میكند. برنامة پیامبران(ع)باعث میشود تا انسانی را كه روزمرگیهای زندگی از یاد معاد و حیات ابدی غافل میكند، بیدار کند تا از اصلیترین بُعد زندگی خود غافل نماند.
دلایل وجود حساب و كتاب پس از مرگ
در مورد دلایل وجود معاد به عنوان شرایطی که انسانها در آن شرایط با حاصل زندگی دنیایی خود و نتایج ارادهها و اعمال خود روبهرو میشوند، دلایل متعددی هست که به طور مختصر و گذرا به بعضی از آنها میپردازیم.
الف- عدل الهی: قرآن می فرماید: آیا آنان كه مرتكب گناهان میشوند، گمان كردهاند كه ما برای آنها و برای آنهایی كه ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند، زندگی و مرگی مساوی در نظر میگیریم؟ چه بد حكم میكنند؛ «اَم حَسِبَ الّذینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئاتِ اَن نَجْعَلَهُم كالّذینَ آمَنُوا وعَمِلُوا الصّالحاتِ سَوآءً مَحیاهُم ومَماتُهُم سآءَ ما یَحكُمُونَ»(7)
پیام آیه این است که؛ اینها متوجه عدل الهی نیستند كه انتظار دارند انسانها با اعمال و اخلاق و عقاید متفاوت در ابدیت زندگی مساوی داشته باشند، در حالیكه دنیا نه ظرفیت جزای ظلم ظالمان را دارد كه بهعنوان مثال هزاران نفر را به قتل رساندهاند، ونه ظرفیت پاداش بزرگانی را دارد كه در اوج وارستگی و ایثار، كلّ دنیا را پشت سر گذاشتهاند، و نه ظرفیت دارد که حساب مظلومان به خوبی در آن داده شود، پس عدل الهی اقتضا میكند كه دنیایی دیگر باشد تا ظرفیت جواب به عمل انسانها را داشته باشد و به همین جهت علی(ع) میفرمایند:
«اِنَّ اللهَ تعالی لَمْ یَرضِها ثَواباً لاَوْلیائِه و لا عِقاباً لاَعْدائِه»؛(8)
خداوند راضی نیست كه دنیا پاداش اولیائش و یا محل عقاب دشمنانش باشد.
چون در واقع عدل خدا چنین اقتضائی را نمیكند و شرایطی نیاز است كه بهراحتی خط كافر را از مؤمن جدا كند و به هركدام نتیجة اعمال خودشان داده شود و لذاست كه در قیامت ندا میآید:
«وَ امْتازُوا الْیَومَ اَیُّها المُجرِمُونَ»؛(9)
امروز ای گناهكاران از بقیه فاصله بگیرید.
البته عزیزان عنایت دارند؛ وقتی قیامت ظرف پاداش اولیاء الهی و جزای ظالمان است دیگر نمیشود مانند دنیا با همین محدودیتها همراه باشد.
ب- حكمت الهی: از جمله دلایل بر وجود معاد به عنوان شرایط حسابرسی مؤمن و کافر، توجه به حکمت خداوند است. قرآن میفرماید:
«وَ ما خَلَقنا السَّمآءَ و الاَرضَ و ما بَیْنَهُما باطِلاً ذلكَ ظَنُّ الّذینَ كَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذینَ كفرُوا مِن النّارِ»(10)
ما آسمان و زمین و آنچه بین آنهاست را باطل و پوچ و بیهدف نیافریدیم - اندیشة پوچی خلقت- گمان كسانی است كه حقیقت را پوشاندهاند، وای بر آنها از آتشی كه برای خود تهیه كردهاند.
آری! مسلّم خدای حكیم كار لغو و بیهدف انجام نمیدهد و اگر این جهان بهسوی یك نهایت با ثمری سیر نكند، پوچ خواهد بود و لذا باید جهان دیگری باشد كه شرایطِ به نهایت رسیدن سرنوشت انسانها در آن عملی گردد، یعنی انسان الهی بتواند به قربِ حق و اُنس با حضرت «الله» برسد و انسانی هم كه دوری از خدا را انتخاب كرده با همان نهایت انتخابش كه جهنم است روبهرو گردد، یعنی با غضب الهی مواجه شود. لذا میفرماید:
«و اِنَّ الی رَبِّكَ الْمُنتَهَی»(11)
بازگشت و انتهای هرچیز به سوی پروردگار توست.
از طرفی چون خداوند حکیم است و از خدای حکیم جز نظام اَحسن خلق نمیشود و در نظام اَحْسَن، هیچ میلی بیجواب نمیماند، میل به جاودانگی نیز باید با بودن نظامی ابدی، جواب داده شود و آن همان انتقال انسان به عالَم قیامت است که در آن مرگ و نابودی نیست.