سالكان مسلّح
وقتی روایات میفرمایند: منتظران حضرت حجّت(عج) اگر در شرق باشند و حضرت در غرب باشد، بدون واسطه، هم حضرت را میبینند و هم همدیگر را؛ متوجّه میشویم مسلّم از طریق دستگاههای مدرن امروزی این ارتباط محقّق نمیشود، چراكه استفاده از دستگاههای مدرن منحصر به شیعیان حضرت نیست، ولی روایت میفرماید شیعیان چنین توانایی را دارند و دیگر این كه روایت میفرماید: «منتظران حضرت مهدی(عج) خود را آماده ظهور میكنند، ولو به یك تیر». میفهمیم یاران واقعی حضرت در عین اینكه در سیر و سلوك پیشرفت كردهاند و بُعد مكانی و زمانی را پشت سر گذاشتهاند، روحیة جنگاوریِ خود را نیز حفظ كردهاند؛ یعنی یاران واقعی حضرت سالكانی مسلّح هستند.
اگر انسان بخواهد ناقص نماند باید همه ابعادش را رشد دهد، و به پیامبر خدا و ائمه معصومین(ع) اقتدا كند. به پیامبری اقتدا كند كه در راه سیر در عالم معنا تا ارتباط با خدا در معراج، پیش رفته است و در رابطه با دفع ظلم از شمشیرش خون میچكید و این است كه یاران واقعی حضرت چون در تمام ابعادِ انسانی خود را رشد دادهاند، سالكان مسلّح میباشند.
انتظار ظهور امامی معصوم در متن حاكمیت جهان، یعنی اعتقاد به قدرت اسلام؛ چراكه شیعه سخت معتقد است كه اسلام قدرت آن را دارد تا همة جهان را زیر سایه اندیشه اسلامی اداره كند.
خدایا! برای اینكه انسانها درست بیندیشند، به آنها بدیهیاتی را الهام فرمودی كه بدون هیچ تفكّری به راحتی آن را در خود پذیرفتهاند و آن را مبانی شناخت خود قرار دادهاند؛ یعنی چون به طور بدیهی مثلاً؛ میدانند جمع نقیضین محال است، پس میفهمند حالا كه روز است، همین حالا، همینجا نمیتواند شب باشد. خدایا! برای درست عمل كردن هم امامانی قرار دادی كه عین عمل به حقاند.الهی! ما را آنچنان به آنها نزدیك كن كه وجود ما سراسر انجام عمل حق گردد و این حاصل نمیشود مگر با نظر مبارك امام زمان(عج)؛ پس خدایا! قلب مبارك آن حضرت را از ما راضی گردان تا نظر آن حضرت بر قلب ما بیفتد. یا الله!
در آخرین فراز یك نكتة دقیقی است كه اجازه دهید بهطور مختصر شرح دهیم، و آن نكته این است كه هر انسانی یك تعداد بدیهیاتی در اندیشة خود دارد كه آن بدیهیات به او كمك میكنند تا در اندیشیدن به خطا نیفتد و همواره برای اثبات صحیحبودن و یا خطابودن اندیشهها از آنها كمك میگیرد. مثل «امتناع اجتماع نقیضین» یعنی اینكه انسان بهطور بدیهی میداند دوچیزِ نقیض - مثل هستی و نیستی - نمیتواند در یكجا جمع شود. یا به طور بدیهی میدانیم جزء هر چیز از كلّ آن چیز كوچكتر است. اینها موضوعاتی است بدیهی و غیر اكتسابی كه خداوند بههر كس داده است.
این بدیهیات و اولیات را از جایی نیاموختهایم، بلكه خداوند برای درست فهمیدن به هر انسانی لطف كرده است. حالا باید متوجه بود همانطور كه در اندیشه و تفكر، بدیهیاتی داریم كه عامل هدایت اندیشه و عقل نظری است، خداوند برای تشخیص عمل درست از عمل غلط، نیز انسانهایی قرار داده كه عین درست عمل كردناند، یعنی معصوماند، تا انسان در عمل به آنها رجوع كند و از خطای در عمل مصون بماند و باید از خدا خواست تا ما به آنها نزدیك شویم تا در درست عملكردن موفق گردیم. و توجه به چنین مقامی بهعنوان امامزمان(عج) و توجه به چنین نیازی یعنی نزدیكی به آن حضرت، فلسفة تمام تلاشها و نیایشهای شیعه است.
به امید به ظهور پیوستن قدرت واقعی اسلام عزیز در كلّ جهان
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»
امـام زمـان، مرشدِ حقیقی سالکان راستین
بسماللهالرحمنالرحیم
﴿ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا حُجَّةَاللهِ فِی اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا عَیْنَاللهِ فِی خَلْقِه ﴾
﴿ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا نُورَاللهِ الَّذی یَهْتَدِی بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ یُفَرَّجُ عَنِ الْمُؤْمِنِیْن ﴾(86)
سلام بر تو ای حجّت خدا در زمین، سلام بر تو ای دیدبان الهی در بین خلق، سلام بر تو ای نور خدایی كه هدایتطلبان بهوسیلة آن هدایت یابند و بهكمك آن نور، برای مؤمنین فرج حاصل شود.....
سلام بر امام مهدی(عج) كه وسیلة هدایت الهی در سراسر زمین است و هیچ هدایتخواهی را تنها نمیگذارد.
بعضی از عقاید فوقالعاده دقیق و عمیق است و برای رسیدن به آن باید اندیشه را خیلی جلو برد تا بتوان به آن دست یافت. از جمله آن عقاید دقیق، عقیده و توجه به حضور اولیاء معصوم الهی در طول تاریخ حیات بشر و عقیده به حضور فعّالِ مقصد اولیاء، یعنی حضرت بقیةاللهالاعظم است.
عنایت به مطالبی كه بنا است در این بحث مورد ارزیابی قرار گیرد، إنشاءالله ما را متوجه چنین حقیقتی مینماید، تا بتوانیم از انوار عالیة آن وجود مقدس بهرههای كافی بگیریم.
اصل و باطن اولیاء معصوم(ع)، قرآن است به طوری که خود قرآن میفرماید: «اِنَّه لَقُرْانٌ کَریمٌ. فِی کِتابٍ مَکنوُنٍ. لا یَمَسُّهُ اِلاّ الْمُطَهَّرون»(87) یعنی حقیقت قرآن که مکنون و غیرقابل دسترسی است، توسط مطهرون یعنی اهلالبیت پیامبر(ع) قابل دسترسی و لمس است، و لذا اصل و قلب ولیّالله یعنی ائمه معصومین(ع)، قرآن است. پس هرچه به مقام ولایت نزدیک شویم، به قرآن نزدیک شدهایم. در مورد ولیّالله، فقط تعبیرها فرق میکند بدین صورت که چه بگوییم پیامبریا امام زمان یا سیدالشهداء(ع)، در اصل یک حقیقت است.
خود معصومین در مورد اینکه همه دارای یک حقیقت نوری واحدی هستند. میفرمایند: «خَلْقُنَا واحِدٌ وَ عِلْمُنَا واحِدٌ وَ فَضْلُنَا واحِدٌ وَ كُلُّنَا واحِدٌ عِنْدَاللهِ تَعالی»؛ یعنی خلق و ایجاد ما واحد و علم و فضل ما واحد و همة ما در نزد خداوند تعالی واحدیم. و بعد راوی از تعداد امامان از امامصادق(ع) سؤال میكند، حضرت میفرمایند: «نَحْنُ اِثْناعَشَر هكَذا حَوْلَالْعَرْشِ رَبِّنا عَزّوَجَلَّ فِی مُبْتَداءِ خَلْقِنا، اَوَّلُنا مُحَمَّدٌ وَ اَوْسَطُنَا مُحَمَّد وَ آخَرُنا مُحَمَّد»(88)؛ یعنی هر دوازده نفر ما در چنین شرایطی از اول خلقتمان در اطراف عرش پروردگارمان قرار داریم، و اول ما محمّد است و بین ما محمّد است و آخر ما نیز محمّد است. یعنی آنها از نظر مقام تفاوتی با وجود مقدس پیامبر(ص) ندارند. یا میفرمایند: «کُلُّنا واحِدٌ مِنْ نُورٍ واحِدٍ»(89) یعنی همة ما یكی هستیم، از نوری واحد. این حرفها که اعتباری نیست، بلكه بیان حقایق عالَم غیب است.
شما میبینید انسان حالات گوناگون و متنوع دارد، به همین جهت، دین هم با تمام حالات بشر حرف میزند تا او را به یک مقصد برساند. مقصد یکی است، اما حالات بشر متفاوت است. پس راههایی كه برای رسیدن به آن مقصد یگانه مطرح میشود، متفاوت است و همة اینها میخواهند ابعاد تعطیلماندة بشر را پر کنند و او را به یگانة مطلق برسانند. اینجاست که میبینید در یکجا میگوید به امام زمان(عج) متوسل شوید، در جای دیگر میفرماید به نماز و یا قرآن و ... متوسل شوید.
عهد با امام زمان(عج)
یکی از مواردی که در معارف اسلامی مطرح شده است، تجدید عهد و مداومت بر عرضِ طاعت و تبعیت و ارادت به حضرت حجّت(عج) است. تعبیرهایی که در رابطه با حضرت وارد شده است روی حساب است، تعابیری مثل «ولیّعصر»، «بقیّةالله»، «وارث انبیاء»، «آیت عظمی»، «قاموس اکبر»، «صاحب غیبت الهی» و «امام زمان» هر کدام از این تعبیرات وجهی از وجوه حقیقت حضرت(عج) را بیان میکند.چون بشر با کلماتی زندگی میکند که ظرفیت محدود دارد و این کلمات توان نمایاندن حقیقت آن مقام عالی غیبی را بهطور كامل ندارد به قول مولوی:
یک دهان خواهم به پهنای فلک
تا بگویم وصفِ آن رَشْک مَلَک
یعنی تمام الفاظ و مفاهیم را باید یكجا جمع کرد تا بشود از وصف کسی سخن گفت که همطراز همه ملائکه هستی است.
اگر اصل مسئله روشن شود که چرا مقام امامزمان(عج) اینهمه در تغذیه جان ما تأثیر دارد، آن وقت این تجدید عهد با حضرت، بهخصوص از طریق دعای عهد جای خود را پیدا میکند و انسان میبیند چه کار مهمی باید انجام دهد. گاهی انسان تصور میکند از کارهای مهم خود باید کم کند و به دعای عهد بپردازد، و حال آن که انسان باید برسد به جایی که ببیند این دعا و این عهدِ با حضرت، چه امر مهمی است و او از آن امر مهم غافل است. برای این که روشن شود اصل تجدید عهد بسیار اهمیت دارد مقدمهای را خدمتتان عرض میکنیم.