چیزی را تضمین كرده و چیزی را بر عهدة تو گذاردهاند
ای مردم! بعضی مردند، ولی مالی را كه باید به بقیّه میدادند و حق بقیه بود، ندادند و حالا در تنگنای قبر، گرفتار آن هستند. حضرت علی(ع) در خطبه 114 تذكّر خوبی دارند، میفرمایند: « قَدْ تَكَفَّلَ لَكُمْ بِالرِّزْقِ وَ اُمِرْتُمْ بِالْعَمَلِ»؛ یعنی؛ خداوند روزی شما را ضمانت كرده و شما را به كردار و اعمال خداپسند امر كرده است. كاری به عهدة خود گرفته و كاری را به عهدة شما گذاشته، آنچه خود به عهده گرفته، تأمین رزق شماست و آنچه به عهدة شما گذارده، آبادانی قیامتتان است. فرمایش لقمان حكیم در این مورد بسیار كارسازاست كه میفرماید: «ای پسرم! كاری را خدا به عهدة خود گرفته و كاری را بر عهدة مردم گذاشته است، آنچه را خود به عهده گرفته، همان تأمین رزق مخلوقات است، ولی مردم هم در تأمین آن تلاش میكنند و كاری را كه به عهدة مردم گذارده، آبادانی قیامتشان است، ولی مردم آن را به عهده خدا گذاردهاند.»
چنانچه ملاحظه میكنید حضرت لقمان میخواهند یكی از غفلتهای بشر را به فرزندشان متذكر شوند كه چگونه از آنچه بر عهده دارد غافل است و از آنچه نباید نگران باشد، سخت نگران است. حضرت علی(ع) در خطبه 114 پس از آنكه فرمودند: خداوند روزی شما را ضمانت كرده و شما را به كردار و اعمال خداپسند امر كرده است، ادامه میدهند: «فَلا یَكُونَنَّ الْمَضْمُونُ لَكُمْ طَلَبُهُ اَوْلی بِكُمْ مِنَ الْمَفْرُوضِ عَلَیْكُمْ عَمَلُهُ» یعنی؛ نباید روزیِ تضمینشده، مهمتر از كاری باشد كه بر عهدة شما گذارده شده و بر شما واجب گشته است، و در نتیجه آنچه باید انجام دهید پیش شما سبك شود و آنچه كه نباید انجام دهید، تمام فكر شما را بگیرد. در واقع حرف حضرت این است كه؛ ای آدمها! بر شما واجب شده است كه قیامتتان را آباد كنید و فرصتها را از دست ندهید، اگر قیامت را فراموش كنید، زندگیتان چون كار كردن مردم در جامعة امروزی میشود كه نمیدانند رزق در دست خداست و برای آنها تضمین شده است و لذا حریص میشوند و چون حریص شوند، همدیگر را ضایع میكنند.
اگر كاری برای وظیفه بود، نشاطِ اعتماد به تأمین رزق توسط خداوند همراه با صفای انسانی، جامعه را به بهشت تبدیل میكند. و انسانها در چنین شرایطی گویا در همین دنیا در یك حالت روحانیِ بهشتگونه بهسر میبرند. پیامبر خدا«صلّیاللهعلیهوآلهسلّم» در راستای پذیرفتن آنچه از طرف خدا میرسد و چشمپوشی از آنچه در دست مردم است، میفرمایند: «لَأَنْ یَلْـبَسَ اَحَدُكُمْ ثَوْباً مِنْ رَقاعٍ شَتّی خَیْرٌ لَهُ مِنْ اَنْ یَأْخُذَ مِنْ غَیْرِهِ ما لَیْسَ عِنْدَهُ»؛(26) یعنی اگر هر كدام از شما لباسهای وصلهدار بپوشد، آن هم وصلههای فراوان، برایش بهتر است از اینكه چیزی را بهدست آورد كه از او نیست. چون آن لباس وصلهدار مال توست و لذا نزد توست، برای اینكه بندگی كنی و به بهشت وصل شوی و كافی است، ولی آرزوی داشتن آنچه در نزد تو نیست همین حالا زندگی را برایت جهنّم میكند و رقابتها و كینهها بین تو و بقیه بهوجود میآورد، غافل از اینكه انسانها در یَوْمُالحساب به اندازهای كه از امكانات دنیایی بهرهمندند باید حساب پس بدهند، به طوری كه رسولخدا(ص) میفرمایند: «ذُوالدِّرهَمَیْنِ اَشَدُّ حِساباً مِنْ ذِیالدِّرْهَم و ذُوالدِّینَارَیْنِ اَشَدُّ حِساباٍ مِنْ ذِیالدِّیْنارٍ»(27) یعنی؛ صاحب دو درهم حسابش از صاحب یك درهم سختتر است و نیز صاحب دو دینار حسابش از صاحب یك دینار سختتر است.
زیباییهای كفاف
با چنین بصیرتی است كه انسانهای بزرگ خودشان به دنبال دنیایِ بیشتر نمیرفتند، چون متوجه بودند به همان اندازه كه دنیای آنها وسیع شد كار آنها در ابدیت مشكل میگردد(28) و لذا است كه زیباترین رزق را، «كفاف» میدانستند. كفاف یعنی آن اندازهای كه نه گرفتار فقر باشیم، و از آن طریق فكر و ذهن ما مشغول باشد و نه گرفتار ثروت باشیم و از آن طرف، فكر و ذهن ما مشغول ثروتمان باشد. لذا است كه رسولخدا(ص) میفرمایند: خوشبختترین مردم كسی است كه متعلقاتش كم باشد، و از نمازش بهرة كامل ببرد و «كانَ رِزْقُهُ كَفافاً فَصَبَرَ عَلَیْهِ حَتَّی یَلْقَیاللهَ»(29) یعنی؛ رزقش در حد «كفاف» باشد و بر همان رزق شكیبا است تا خدا را ملاقات كند. بههمین جهت رسولخدا(ص) به عنوان یك مژده میفرمایند: «.... وَ مَنْ عَمِلَ لِاخِرَتِهِ كَفاهُاللهُ دُنْیاهُ»(30) یعنی؛ هركس برای آخرت خود تلاش كند، خداوند دنیای او را در حدّ كفاف تأمین میكند. چنین انسانی درست آن چیزی را طلب میكند كه خداوند برایش فراهم كرده است. لذا رسولخدا(ص) میفرمایند: «لا اَشْتَرِی شَیْئاً لَیْسَ عِنْدیِ ثَمَنُهُ»(31) یعنی؛ من آن چیزی را كه پولش را ندارم، خریداری نمیكنم. چون چنین انسانی «كفاف» را در زندگی برای خود پذیرفته است. رسولخدا(ص) در وصف چنین انسانهایی میفرمایند: «طُوْبَی لِمَنْ اَسْلَمَ وَكانَ عَیْشُهُ كَفافاً»(32) یعنی؛ چه خوش است وضع آن كسی كه در عین اعتقادات اسلامی، زندگیاش در حدّ كفاف باشد، و نه در حدّ تجمل و ریخت و پاش. ممكن است در عرف مردمِ معمولی چنین افرادی فقیر محسوب شوند، ولی در نظام الهی اینان مورد احتراماند. به طوری كه رسول خدا(ص) در مورد همین نوع فقر است كه میفرمایند: «اَلْفَقْرُ شَیْنٌ عِنْدَالنّاسِ وَ زَیْنٌ عِنْدَاللهِ یَوْمَ الْقِیامَةُ»(33) یعنی؛ فقر در نزد مردم زشت است و در روز قیامت در نزد خدا زیبایی و زینت است. چون چنین فردی توانسته است حرص خود را در دنیا نسبت به زوائد دنیا كنترل كند. پیامبر(ص) میفرمایند: «هیچ ثروتمندی در روز قیامت نیست مگر اینكه آرزو میكند ای كاش در دنیا فقط قوت خود را داشت».(34)
آری؛ هیچ اشكال ندارد كه انسان برای اصلاح زندگی خود تلاش كند و در راستای چنین هدفی از وسایل دنیا استفاده كند. عمده آن است كه اولاً: متوجه باشد جایگاه رزق در زندگی كجاست. ثانیاً: خودش به دنبال ثروتمند شدن نباشد، ولی به دنبال اصلاح زندگی برای هر چه بهتر انجام دادن بندگی باشد. پیامبر خدا(ص) میفرمایند: «مِنْ فِقْهِ الرَّجُلِ اَنْ یُصْلِحَ مَعِیشَتَهُ وَ لَیْسَ مِنْ حُبِّ الدُّنْیا طَلَبُ مَا یُصْلِحُكَ»(35) یعنی؛ از اندیشمندی فرد اینكه بتواند زندگی خود را اصلاح نماید و تلاش برای اصلاح زندگی، حبّ دنیا محسوب نمیشود.
به هر حال ملاحظه میفرمایید كه در مورد رزق، نكات دقیقی مطرح است كه اگر به آن توجه شود دارای بصیرتی فوقالعاده خواهید شد كه امید است در جلسات آینده زوایایی از مسئله روشن گردد.
خداوند ما را شامل این قسمت از دعای كمیل قرار دهد كه عرضه بداریم:
«وَ تَجْعَلَنی بِقِسْمِكَ راضِیاً»
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»
رزقِ فردایِ نیـامده
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿وَاعْلَمْ یا بُنَیَّ! اَنَّ الرِّزْقَ رِزْقانِ: رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ یَطْلُبُكَ﴾
﴿فَإِنْ اَنْتَ لَمْ تَأْتِهِ اَتاكَ﴾
ای فرزندم! بدان كه رزق، دو رزق است: رزقی كه تو به دنبال آن هستی و رزقی كه آن به دنبال تو است، كه این رزقِ نوع دوم، طوری است كه اگر هم به سوی آن نروی، به سوی تو میآید.