رزق هر كس به وقتش میرسد
حضرت میفرمایند: «وَاعْلَمْ یا بُنَیَّ! اَنَّ الرِّزْقَ رِزْقانِ: رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ یَطْلُبُكَ»؛ ای فرزندم بدان كه رزق دو نوع است؛ رزقی كه تو به دنبال آن هستی، و رزقی كه آن به دنبال تو است. در رزق اوّلی كه تو به دنبال آن میدوی، هلاكت خودت را در آن مییابی، چون هر چه بیشتر به دنبال آن بگردی، كمتر به آن دست مییابی و عملاً حاصل كار تو پوچ خواهد بود. ولی رزق دومی آنچنان است كه تا تو را نیابد، تو را رها نمیكند. تو را همواره دنبال میكند، چون آن رزق را خدا برای تو مقدّر كرده است. به طوری كه رسولخدا(ص) در همین راستا میفرمایند: «لَوْ اَنَّ ابْنَ آدَمَ هَرَبَ مِنْ رِزْقِه كَمَا یَهْرَبُ مِنَ الْمَوْتَ لَاَدْرَكَهُ رِزْقُهُ كَمَا یُدْرِكْهُ الْمَوت»(12) یعنی؛ اگر فرزند آدم از رزقش كه برای او مقدّر شده فرار كند، آنطور كه از مرگ فرار میكند، آن رزق به او میرسد، همانطور كه مرگ به او میرسد. و نیز از امامصادق(ع) داریم كه:
«لَوْ كَانَ الْعَبْدُ فِی جُحْرٍ لَأَتَاهُ رِزْقُهُ فَأَجْمِلُوا فِی الطَّلَبِ».(13) یعنی؛ اگر بندهای در سوراخی باشد رزق او به او خواهد رسید، پس در طلب آن حریص نباشید.
ریشة بسیاری از كاریهای غلط ما در نفهمیدن این نكته است. اگر در هنگام نیاز، زبون میشویم و التماس میكنیم و اگر چون ثروتمند شویم، مغرور میگردیم و جفا و ظلم به فقرا را پیشه میسازیم، همه و همه به جهت نفهمیدن جایگاه این دو رزق است، در حالیكه رزق تو مشخص است و كسی هم نمیتواند آن را از تو برباید. لذا حضرت در ادامه فرمودند: چه زشت است خواری، هنگام نیاز و جفا، هنگام غنا. پس ما در این دنیا وظیفهای داریم كه باید از آن غفلت نكنیم، رزق ما هم از قبل تأمین شده است و میگردد تا ما را پیدا كند، البته اگر انسان كارهای غلط انجام دهد، رزقش را خراب میكند كه راه درست كردن رزق، تصحیح رفتار و عقاید است. كسی كه در هر كاری اهل اصرار بیش از حدّ است نشان میدهد به مسیر الهیِ امور معتقد نیست و میخواهد با میل خودش كارها را شكل دهد كه مسلّم موفق نخواهد شد، ولی انرژی خود را بیخود مصرف كرده و عمر خود را بر باد داده است.
امتحان در امتحان است ای پسر
اگر بفهمیم رزقی به دنبال ماست و ما را مییابد، پس دیگر در هنگام نیاز جا ندارد خود را خوار كنیم. حتّی وقتی سعی میكنیم مدرك بالاتر بگیریم باید قصد ما این باشد كه زمینه خدمت بیشتر را برای خود فراهم كنیم، ولی اگر برای به دستآوردن رزق بیشتر، امیدمان به مدرك بود، حتماً ناكام میشویم. مگر تا حالا دیپلم شما به شما رزق داد كه حالا امید دارید فوقلیسانس شما به شما رزق بدهد؟ امامِ من و شما به ما گفته است رزقمان تأمین است، حالا وظیفه است لیسانس داشته باشی، یا فوقلیسانس آن موضوع دیگری است.
اگر تهدید اهل دنیا را برای تنگكردن رزقمان بپذیریم نسبت به این حرف امام معصوم غافل هستیم، واقعاً نهایت دانایی و شعور است اگر متوجه باشیم هیچكس نمیتواند رزقی كه خداوند برای ما مقرّر فرموده است، از دست ما برباید.
پیامبرخدا(ص) میفرمایند: «لا تَسْتَبْطِؤُا الرِّزْقَ فَأِنَّهُ لَمْ یَكُنْ عَبْدٌ لِیَمُوتَ حَتّی یَبْلُغَهُ آخِرُ رِزْقٍ هُوَ لَهُ، فَاتَّقُوااللهَ وَ اَجْمِلُوا فِی الطَّلَبِ، اَخْذِ الْحَلالِ وَ تَرْكِ الْحَرام»؛(14) یعنی رسیدن رزق به خود را كُند مپندارید، ممكن نیست بندة خدا بمیرد مگر اینكه آخرین قسمت از رزقی كه برایش مقدّر شده به او برسد، پس تقوا پیشه كنید و در طلب رزق بسنده كنید در به دست آوردن حلال و ترك حرام.
همینطور كه ملاحظه میكنید؛ ممكن است فكر كنیم رزق ما نرسیده و بعد تصوّر كنیم كسی میتواند رزق ما را تنگ كند، حضرت میفرمایند: اینطور نیست، آری! ترك وظیفه و یا انجام گناه باعث تنگی رزق میشود كه این هم مربوط به خودمان است. عمده آن است كه نگران نقش بقیه در تنگكردن رزق خودمان نباشیم. پس ما دو وظیفه داریم: یكی؛ خوار نكردن خود هنگام نیاز، و دیگری؛ ستمنكردن به دیگران هنگام بینیازی، و بدانیم چنانچه ثروت داریم و به مستحق آن ندهیم، بد امتحان دادهایم، و اگر نداریم و التماس كنیم هم بد امتحان دادهایم.
آری؛ رزقتان ممكن است به این باشد كه مثلاً از طریق كسب و كار مشخصی به دست شما برسد، مثل كاسب و معلّم، من و شما میرویم به طرف كاری كه برایمان فراهم شده، تا خداوند رزقمان را بدهد و میدانیم رزّاق خداست و او چنین مقدّر كرده است كه رزق ما از این طریق به دست ما برسد. در اینجا معلّمی و مغازهداری، وسیله است، ولی رزّاق خدا است، منتها چنین مقدّر فرموده كه رزق ما از این طریق برسد. امّا اگر ابزارها مقصد شد، خدا از مقصدبودن میافتد و در واقع رزّاق واقعی را گُم میكنیم، در این حالت است كه انواع انحرافها اعم از گناه و خواری و ظلم در زندگی وارد میشود.
نداشتنها بسیار است، از داشتنها استفاده كن
اگر نظرتان باشد حضرت در یك جملة فوقالعاده اساسی جایگاه رزق را در زندگی تعیین كردند تا زندگی ما بازیچة رزق ما نشود، بلكه رزق وسیله و ابزار كار اصلی ما قرار گیرد، فرمودند:
«اِنَّ لَكَ مِنْ دُنْیاكَ، ما اَصْلَحْتَ بِهِ مَثْواكَ وَ اِنْ جَزِعْتَ عَلی ما تَفَلَّتَ مِنْ یَدَیْكَ فَاجْزَعْ عَلی كُلِّ ما لَمْ یَصِلْ اِلَیْكَ»؛ از دنیا آنقدرش مال توست كه به كمك آن قیامتت را كه جایگاه اصلی توست، اصلاح كنی و اگر نسبت به آنچه از دست دادهای، نگران هستی، پس باید نگران باشی نسبت به آنچه هنوز به دست نیاوردهای.
ملاحظه میكنید كه حضرت میخواهند ما را متوجّه آن رزقی بكنند كه فعلاً در دست داریم و ما را نسبت به دو حالت وَهمیِ گذشته و آینده، آزاد نمایند؛ نسبت به آنچه از دست دادهایم و نسبت به آنچه به دست نیاوردهایم، و ذهن ما را نسبت به هر دوی آنها آزاد كنند تا بتوانیم به وظیفة اصلی خود بپردازیم و متوجّه باشیم آنچه در دست داریم برای آباد كردن قیامت كافی است.
لازم است تحت تأثیر مكتبهای غیردینی كه افق زندگی را تیره و تار میكنند، قرار نگیرید. بعد از رنسانس یك سلسله افكار وحشی و انحرافی وارد نظام فكری جهان شد. پیامبران همواره به بشر گوشزد كرده بودند، رزق دست خداست و بشریت هم بر اساس سخن انبیاء زندگی و فرهنگ و تمدّن خود را شكل داده بود، عدّهای به بهانة پیشرفت و تسلّط هر چه بیشتر بر طبیعت، آمدند و حرفهای پیامبران و اولیاء خدا را ضایع كردند، گفتند: اینكه آخوندها و كشیشها میگویند رزق دست خداست، میخواهند ما تلاش نكنیم تا سرمایهدارها همة ثروتها را برای خودشان تصاحب كنند. و با این تحلیلِ غلط در ذهن افراد جامعه، حرص را به بشریت القاء نمودند، بهطوری كه دیگر افراد جامعه و حتی متدینین جرأت نكردند بگویند رزق دست خداست. آری؛ اگر عدّهای از دین سوء استفاده میكنند و تنبلی و بیمسئولیتی خود را با این جمله كه «رزق از اول مقدّر شده و ما نباید دنبال فعالیت باشیم» توجیه میكنند، نباید باعث شود كه دین و شعارهای دین را نادیده بگیریم، باید جلو سوءاستفادة این افراد را از سخنان انبیاء و اولیاء، بگیریم.(15) ولی آیا با جوّ ساختن روی سخنان دینی، وضع بهتر شد؟! امروز با حرصی كه مردم را فراگرفته، همة زندگیها دارد نابود میشود، اگر تا دیروز عدّه قلیلی گرفتار حرص دنیایی بودند، امروز اكثر مردم گرفتار آن شدهاند و با این حرصهای افراطی هرگز چارة كارشان بهدست نیامد. اگر ما به سخنان پیامبران خدا اعتماد كنیم، در راستای انجام وظیفهای كه خداوند به دوش ما گذارده، نسبت به چپاول ثروتمندان نیز وظیفه خود را انجام میدهیم و حقّ مستضعفان را از گلوی ثروتمندان در میآوریم. همان امامی كه میگوید رزق دست خداست، میگوید: «ما رَأَیْتُ نِعْمَةً مَوْفُورَةً اِلّا وَ اِلی جانِبُها حَقٌ مُضَیَّعٌ»(16)؛ یعنی ندیدم ثروت انباشتهای را، مگر اینكه در كنار آن، حقّی ضایع شده باشد. یعنی اگر كوخی هست كاخی در كنار آن سر برافراشته.
ما برای اینكه در زندگی و در مقابل مسائلی كه با آن روبهرو هستیم تحلیل داشته باشیم، نیازمند یك شاخص معصوم هستیم تا جایگاه رزق خود را درست بررسی كنیم و ببینیم چقدر باید نگران رزق خود باشیم. بدون تحلیل صحیح نسبت به رزق، آنهم تحلیلی كه از طریق انسانهای بیخطا یعنی معصومین به ما رسیده باشد، همواره سرگردان خواهیم بود. به عنوان مثال؛ وقتی در بیابان برهوتی هستیم كه هیچ شاخصی در آنجا نیست، یعنی چیزی نیست كه دوری و نزدیكیمان را با توجّه به آن مشخص كنیم، باید بگردیم یك شاخص پیدا كنیم تا موقعیتمان از دستمان نرود. در برهوت دنیا و در بیابان پر از فكرهای گوناگون در مورد رزق، بهترین راه این است كه حرف امام معصوم(ع) را بگیرید و بقیة افكار و اعمال را با آن ارزیابی كنید، تا همة عمرمان در نگرانی از رزق تمام نشود. این حرف را نگذارید در زندگیتان زمین بماند، كه میفرمایند: رزق اصلی شما برایتان میآید. آری ممكن است در آن رابطه سؤالها و اشكالهایی برایتان پیش آید، با مبنا قرار دادن سخن امام، آن سؤالها را حل كنید، نه اینكه اگر سؤال برایتان پیش آمد حرف امام را رها كنید. اگر در حال حاضر كه چند ساعت از شب گذشته است، كسی بگوید هماكنون شب است و دیگری اشكال كند اگر شب است، چرا من شما را میبینم؟! آیا درست است كه طرف بگوید: ببخشید پس روز است؟! یا باید اشكال را جواب بدهید و بگویید علّت اینكه مرا میبینی این است كه چراغ روشن است. در مورد حرف امام معصوم هم موضوع همینطور است، مگر میشود با اندك اشكالی كه در مورد رزق آنطور كه امام مطرح میكنند، برایمان پیش میآید، از حرف امام معصوم(ع) عقبنشینی كرد، اگر در ابتدای امر كه امثال بنده با سخن امام معصوم روبهرو شدم، تجزیه و تحلیلم با آن حرف منطبق نبود، منطقی است كه تجزیه و تحلیل خود را - كه عموماً به وَهمیات آغشته است - عوض كنم، بعد با تبعیت از سخن امام، به خوبی میفهمم كه مبانی من اشكال دارد كه غلط تجزیه و تحلیل میكنم. بسیاری مواقع در نتیجهگیری عجله میكنیم. امام خمینی«رحمةاللهعلیه» چون مبانی و سنن الهی را میشناختند، در اوج قدرتنمایی صدام، فرمودند: صدام رفتنی است، و همان هم شد. در مورد رزق قاعده همان است كه امام معصوم فرمودند، هر چند در ابتدا ممكن است ظاهر قضیه چیز دیگری را نشان دهد.
هر چه در آینه جوان بیند
پیر، در خشت بیش از آن بیند
جریانهای دنیاگرای امروز، جوّ خاصی را دامن میزنند، كه آقا! آخوندها مخالف پیشرفت و توسعه هستند و میگویند كه رزق خودش میآید و شما هیچ كاری نكنید. این جریانها هر چه میخواهند بگویند، خودشان را بیچاره میكنند، این توصیهای را كه امام میفرمایند، برای آن است كه حرص نزنی، و عمرت را فقط صرف دنیا نكنی و دنیا را آنچنان تنگ نپنداری كه فكر كنی تمام عمرت را باید صرف كنی كه فقط نان و مسكنی بهدست آوری، بعد هم بمیری و از كار مهمتری كه خداوند بر عهدهات گذارده غافل بمانی. پیامبر خدا(ص) در همین رابطه میفرمایند: «اَغْنَیالنّاسِ مَنْ لَمْ یَكُنْ لِلْحِرْصِ اَسیراً»(17) یعنی؛ بینیازترین مردم كسی است كه اسیر و گرفتار حرص نباشد.
از آن جایی كه فرهنگ غرب نسبت به رزق، غلط فكر كرد مردم اروپا را اینقدر نسبت به دنیا حریص كرد. حالا مردم ما كه میخواهند به كمك سخنان امام معصوم مقابل اروپاییها زندگی كنند، آیا به نظر شما باید زندگی و طرز تفكر شبیه زندگی غرب را تغییر بدهند یا حرف اماممعصوم(ع) را؟ وقتی امام(ع) میفرماید: آنقدری از دنیا مال توست كه بتوانی به كمك آن آبادانی آخرتت را سبب شوی، پس معلوم میشود باید خیلی راه و روش خودمان را در زندگی عوض كنیم تا به سیرة امامان زندگی كنیم و دعایمان كه تقاضا میكنیم: «اَلّلهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و مَماتی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد»؛ برایمان محقّق شود. پیامبرخدا(ص) میفرمایند: «لَوْ اَنَّكُمْ تَوَكَّلُونَ عَلَیاللهِ تَعَالی حَقَّ تَوَكُّلِهِ لَرَزَقَكُمْ كَما یَرْزُقُ الطَّیْرَ، تَغْدُو خَماصاً وَ تَرُوحُ بَطاناً»(18) یعنی اگر شما آن طور كه باید و شاید بر خدا توكل كنید، رزق شما به شما میرسد همانطور كه رزق پرنده به آن میرسد، صبح گرسنه از لانه خارج میشود و شب سیر برمیگردد.
گاهی ثروتهای شما فرصتهای تعالی و اُنس با خدا را از شما میگیرد. رسول خدا(ص) در این رابطه میفرمایند: «ما قَلَّ وَ كَفی خَیْرٌ مِمّا كَثُرَ وَ اَلْهی»؛(19) یعنی؛ اندكی از رزق كه تو را كفایت كند، از زیادی ثروت كه تو را به بطالت آورد، بهتر است. حرص برای شما چیزهایی از اموال دنیا پیش میآورد كه مزاحم شماست. در طرف مقابل هم در دعا میخوانیم: «خدایا! فقیرم نكن» این دعا به معنای این است كه خدایا! طوری نكن كه اسیر رزق بشوم. پس باید از سخن امام معصوم استفاده كنیم و نگذاریم زندگی تماماً تحتتأثیر رزقمان باشد و بدانیم مسئلة رزق ظرائفی دارد كه میتوان از طریق سخنان امام معصوم متوجّة آن ظرائف شد.