هدیه قرآن
آقا محمد خان قاجار، قرآنی به خط میرزای تبریزی که خطاط معروفی بود با جلدی که به یاقوت و الماس و زبر جد و سایر سنگهای گرانبها تزئین نموده بودند، برای آقا به رسم هدیه ای ارسال کرد. وقتی قرآن را آوردند که به آقا برسانند، درب منزل را زدند با کوبیدن حلقه درب، خود آقا پشت درب منزل آمد و در را باز نمود در حالی که دست مبارک آن بزرگمرد بالا و قلم بدست مبارکش بود خطاب به آنان فرمود چه کار دارید؟ گفتند: که حضرت سلطان، قرآنی برای شما فرستادند استاد نگاهی به جانب قرآن نمود و فرمود این زینتها و دانه ها چیست که بر جلد آن نصب شده؟ عرض شد، اینها سنگهای گرانبهاست که جلد قرآن را تزیین نموده اند، فرمود: چرا بر کلام خدا چیزی آویخته اند که باعث زندانی شدن و تعطیل آن می گردد؟ آنها را از جلد قرآن جدا کنید، و بفروشید، و قیمت آنرا، در میان مساکین قسمت کنید، عرض کردند، قرآن که با خط خطاط معروف است و قیمت زیادی دارد قبول فرمائید، فرمود: قرآن را هر کس آورده در نزد او باشد و آن را تلاوت نماید، این را فرمود و درب منزل را بست(21)