1652. گشایش بعد از سختی
عند تناهی الشدة تکون الفرجة، و عند تضایق حلق البلاء یکون الرخاء .
هنگامی که سختی به نهایت برسد فرج و گشایش خواهد بود و چون حلقه های بلا و رنج تنگ شود آسودگی فرا می رسد. (1646)
1653. موجبات آسایش
أفلح من نهض بجناح، أواستسلم فأراح.
کسی رستگار شد که با پر و بال (یعنی یاران خود، اگر داشته باشد) به پا خاست و به مقصود رسید (و اگر پر و بالی نداشت) تسلیم شد و مردم را راحت کرد. (1647)
1654. سعادت از آن چه کسی است؟
طوبی لمن... وسعته السنة، و لم ینسب الی البدعة .
خوشا به حال کسی که... سنت بر او تنگ نیاید و به بدعت (و بدعت گزاری) نسبت داده شود. (1648)